یاران خراسانی

ما تا آخرین نفس ایستاده ایم

یاران خراسانی

ما تا آخرین نفس ایستاده ایم


اگر بند بند استخوان‌های مان را جدا سازنند، اگر سرمان را بالای دار ببرند، اگر زنده زنده در شعله‌های آتش‌مان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی‌مان را در جلوی دیدگان‌مان به اسارت و غارت برند، هرگز امان‌نامه‌ کفر و شرک را امضا نمی‌کنیم. ما مظلومین همیشه تاریخ، محرومان و پا برهنگانیم. ما غیر از خدا کسی را نداریم و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم دست از مبارزه با ظالم بر نمی‌داریم.

۸ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

دوشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۴، ۰۳:۲۰ ب.ظ

رابطه برجام و دیوار مهربانی !


افسران - رابطه برجام و دیوار مهربانی !
طرف به شیوه دیوار مهربانی برجامو اداره کرده؛ گفته هر کی هر چی لازم داره از ایران برداره هر چی لازم نداره بده به ایران، اونوقت از برجام 2 حرف میزنه برا ما!!!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۴ ، ۱۵:۲۰
میم الف الف
يكشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۴، ۱۱:۰۱ ب.ظ

کوک شبانه سازها در رسانه‌ملی!



۱- مقام معظم رهبری روز ۱۲ تیر ماه سال ۱۳۸۹ در دیدار با رئیس سازمان و جمعی از هنرمندان صدا و سیما، رسانه ملی را، مرکز هدایت فکری جامعه برشمرده و با اشاره به تعبیر حضرت امام خمینی رحمت‌الله علیه(۱) درباره صدا و سیما فرموده بودند: «این دانشگاه بزرگ باید همچون قله‌ای عظیم و سرچشمه‌ای همیشه جوشان، زلالِ معارف الهی – انسانی – اجتماعی – فرهنگی و سیاسی را در زندگی مردم جاری سازد که این جایگاه بسیار مهم، تکالیفی اساسی را در مقابل مسئولان، دست اندرکاران و همکاران هنرمند صدا و سیما قرار داده است.»

۲- «اینکه می‌گویند که اگر چنانچه موسیقی در رادیو نباشد آنها می‌روند از جای دیگر می‌گیرند موسیقی را، بگذار بگیرند از جای دیگر، شما عجالتاً آلوده نباشید؛ آنها هم کم کم برمی‌‌گردند به اینجا. این عذر نیست که اگر موسیقی در رادیو نباشد، آنها می‌روند از جای دیگر موسیقی می‌گیرند. حالا اگر از جای دیگر موسیقی بگیرند، ما باید به آنها موسیقی بدهیم؟! ما باید خیانت بکنیم؟! این خیانت است به یک مملکتی، خیانت است به جوانهای ما. این موسیقی را حذفش کنید بکلی، عوض این یک چیزی بگذارید آموزنده باشد. کم کم مردم را و جوانهای ما را عادت به آموزندگی بدهید؛ از آن عادت خبیثی که داشتند برگردانید. اینکه می‌بینید که جوانها اگر این نبود می‌روند سراغ موسیقی دیگر، برای این که اینها عادت کردند! این شاهد بر این است که جوانهای ما فاسد شدند. الآن ما موظّفیم که این نسلی که فاسد شده برگردانیم به صلاح و نگذاریم این کوچکهای ما فاسد بشوند، اینها را جلویش را بگیریم، باید جدّ باشد این مسائل.»(۲)

۳- بکارگیرى آلات موسیقى براى نواختن موسیقى غیرلهوى، اگر براى اجراى سرودهاى انقلابى یا دینى و یا براى اجراى برنامه‌‏هاى فرهنگى مفید و برنامه‌‏هاى دیگر با غرض عقلایى مباح باشد، اشکال ندارد به شرط اینکه مستلزم مفاسد دیگرى نباشد و همچنین آموختن و یاد دادن نوازندگى براى امر فوق فى‏نفسه اشکال ندارد. ولى ترویج موسیقى با اهداف عالیه نظام مقدس اسلامى سازگار نیست.(۳)

۳ بند فوق از یک سو مبانی نظری محکمی درباره محدوده موسیقی در نظام جمهوری اسلامی ایران و به طور خاص در رسانه ملی به عنوان یک دانشگاه بزرگ را مشخص می‌سازد.

الف- یک برایند مشخص از فرامین امام خمینی(ره) این است که موسیقی باید به طور کلی از رسانه ملی حذف شود و ترویج کنندگان آن خائن محسوب می شوند. البته در فرمایشات دیگر امام(ره) این کلام صریح وجود دارد که منظور ایشان از موسیقی سرودهای انقلابی و موارد مربوط به جنگ نبوده است.(۴)

ب- براساس نظرِ صریح مقام معظم رهبری، ترویج موسیقى با اهداف عالیه نظام مقدس اسلامى سازگار نیست.

رسانه ملی سالهاست که در وادی موسیقی، شرع مقدس و احکام صریح حکومتی را نقض می‌کند و در جهتی کاملا برعکس مبانیِ نظری اعلام شده حرکت می‌کند. اما همواره مقاطعی در تاریخ بوده‌اند که در رده مصادیق سد شکنی برای ورود به عصری جدید و دوره‌ای متفاوت قرار می گیرند.

یکی از این مصادیق سد شکن، تولید و پخش برنامه‌ای به نام «شب کوک» از سیمای جمهوری اسلامی ایران است که محتوا و حاشیه آن اساسا به ترویج موسیقی با محتوای غربی و پوچ آن اختصاص دارد. رسانه‌ملّی که قرار بود روزی یک دانشگاه بزرگ باشد، در کشاکش سی و هفتیمن دهه فجر انقلاب اسلامی با نمایش یک استدیوی ساخته شده به سبک کاباره‌ها و کازینوهای دوره طاغوت در حال ترویج موسیقی به سخیف‌ترین و بی‌محتواترین شکل موجود است. شب کوکی‌ها در قالب یک مسابقه، نه تنها به پخش موسیقیِ حرام مشغولند بلکه با فراخواندن جوانان کشور به رقابت در این عرصه در حال ترویج آن به عنوان یک عادت خبیث در جامعه هستند و نسل کشور را به سوی برگزیدن آن به عنوان حرفه ترغیب می‌کنند.

با عطف به مبانی نظری و شواهد عینیِ طرح شده،‌ سوال اساسی این است اگر رسانه ملی یک دانشگاه بزرگ است که هست، آیا ترویج موسیقیِ حرام، عادت خبیث و سکولاریسم، سرفصل‌های قابل تدریس در کلاس‌های درس آن را تشکیل می دهند؟

...............................
۱- امام خمینی (ره) فرمودند: «صدا و سیما یک دانشگاه بزرگ است»


۲- یکی از آراء امام خمینی درباره موسیقی: سخنرانی در جمع کارکنان رادیو دریا، نقش تربیتی رادیو و تلویزیون، ۳۰ تیر ۱۳۵۸ ، صحیفه امام خمینی جلد ۹ صفحه ۲۰۵

۳- س ۱۱۴۵، پاسخ مقام معظم رهبری به سوالی تحت عنوانِ آیا آموختن موسیقی به‌خصوص سنتور جایزاست؟ ترغیب و تشویق دیگران به آن چه حکمی دارد؟

۴- امام خمینی صبح روز ۱۷ دى ۱۳۶۲ خطاب به اعضاى شوراى سرپرستى صدا و سیما می‌فرمایند: «من از اولى که انقلاب پیروز شد و این امور به آقایان واگذار شد، راجع به صدا و سیماى جمهورى اسلامى خیلى پافشارى داشتم که مسائلى که آنجا طرح می‏شود، و وضع آنجا یک وضعى باشد که خودش مروّج اسلام باشد. اول هم بدتر شلوغ بود، خیلى خیلى ناگوار بود. زمانى که قطب‌زاده هم بود به ایشان من سفارش کردم که شما این موسیقی‏ها را بردارید، این چیزهایى که نمی‏توانید جدا کنید از هم، اصلش آن را نگذارید. ما یک کار حرامى را بکنیم که یک چیزى را می‏خواهیم نشان بدهیم، این صحیح نیست، ایشان یا نتوانست یا نخواست، نشد... بازهم این را تکرار می‌کنم که موسیقی‌‏ها باز کمى هست، باید اشخاصى که مطلعند اینها موسیقى هستند مشاهده کنند ببینند اگر یک چیزى را مى‏بینند موسیقی اش را نمی‏توانید رد کنید، اصلش را رد کنید... در اینجا محمد هاشمى مدیر عامل وقت صدا و سیما از امام می پرسد منظور غنا است؟ و امام می‌فرماید همان را می‏گویم اگر موسیقىِ‌حرام باشد ... آن چیزهایى که راجع به جنگ است اینها چیزى نیستند. دوباره محمد هاشمی می پرسد سرودها؟ و امام می‌فرمایند: بله، این‏ها چیزى نیستند، اما گاهى هم هست که غناست...هاشمى مجددا می‌گوید: شما موارد خاصى که به نظرتان هست‏ ، اگر موارد خاصى را در نظر دارید معیّن کنید. و امام درپاسخ می گویند:«من نمی‌‏توانم بگویم ، من که نمی‌توانم بنشینم پاى رادیو ببینیم چى می‌‏گوید، اینجایش چطور است. این را باید خود شما آقایان، اشخاصى که مطلعند از آن، جدا کنند از هم، لابد مى‏توانند این را، وقتى هم که چیزى را می‌‏خواهند [به پخش‏] بدهند، می‌‏توانند این را جداش کنند، اگر هم نتوانستند اصلش را کنار بگذارند!»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۰۱
میم الف الف
يكشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۴، ۰۱:۲۵ ب.ظ

آیا اساسا ما باید آسوده باشیم؟!





سالهاست که در هفته دفاع مقدّس، یا مراسم تشییع شهدای گمنام، یا هر نوع برنامه‌ای که مربوط به این چارچوب موضوعی باشد بارها از زبان مُجریِ نوعی در رسانه ملّی نقلی با این مضمون شنیده‌ایم که: «شهدا رفتند که ما امروز آسوده باشیم»

البته رسانه ملّی این ادبیات را تبدیل به یک دکترین کرده که روزآمدسازی شده و با شدّت بیشتری ترویج می‌شود. تغییر استراتژی نظام جمهوری اسلامی به تغییر سطح حضور در جبهه سوریه انجامید، که یکی از نتایجِ اخیرِ آن ظفرمندی در عملیاتِ نصر۲ و آزادی شهرک‌های نبل و الزهرا در استان حلب بود. طبیعتا این تغییر متضمّن پرداخت هزینه‌هایی است که سنگین‌ترین آن جان شهدایِ فرامزیِ مدافع حریم انقلاب اسلامی است. نکته قابل تامل اینجاست که رسانه ملّی در پی دکترین تولیدی خود هنوز مشغول به روز رسانی ادبیات یاد شده با این مضمون است که: «مدافعان حرم در سوریه شهید می شوند تا ما در ایران راحتی داشته باشیم»

هر چند راحتی و امنیّت یکی از محصولات ذاتی و طبیعی و البته مهمِّ عملکرد رزمندگانِ ۸ سال دفاع مقدس و مدافعانِ امروز حرم است، اما این ادبیات آنقدر تکرار و بازتولید شد که به استراتژیِ برخی صاحبان تریبون و نهادهای انقلابی برای توجیه اعزام نیرو به خارج از مرزهای ایران تبدیل گردید. حالا تبدیلِ موضوع فرعیِ تامین آسودگی و راحتی به هدفِ دفاع مقدس و دفاع از حرم، تبدیل به یکی از اقوال رایج در سطح جامعه شده که جامعه مذهبی و حزب‌اللهی نیز آن را دست آویزی برای تقدیر از شهدا و حمایت از مدافعان حرم قرار می دهند. براین اساس می توان با اطمینان گفت حتما مضمون پیشین جزو یکی از گزاره‌هایی است که از زبان مردم در یکی از گزارش‌های نوبه‌ای رسانه ملّی در تقدیس دفاع و جنگ و تبیین چرایی شهادت مدافعان حرم منتشر می شود.

در واقع مسئله ما از یک پارادوکس و شکاف مشخص بین ادبیّات ترویجی یاد شده و ادبیّات انقلاب اسلامی آغاز می شود که امام خمینی رحمت الله علیه اولّین شارح و مروّج آن است. این پارادوکس پدید آورنده ۲ سوال جدّی است که رسانه ملّی و صاحبان تریبون هم داستان با این سازمان باید به آن پاسخ گویند:

۱. آیا اساسا شهدا برای این به جبهه‌های نبرد شتافتند و می شتابند که ما آسوده باشیم؟
۲. آیا اساسا ما باید آسوده باشیم؟

برای پاسخ به این ۲ سوال مهم به صحیفه نور رجوع و به مرور ۲ فراز از فرمایشات کلام امام خمینی رحمت الله علیه خواهیم پرداخت:

۱- امام خمینی صبح روز۲۰ آذر ۱۳۶۳ طی سخنرانی در حسینیه جماران در جمع مسئولان نظام در رابطه با لزوم استمرار مبارزه تا رفع فتنه از عالم فرمودند:

«اینهایى که گمان‏ می‌کنند که اسلام نگفته است «جنگ جنگ تا پیروزى»، اگر مقصودشان این است که در قرآن این عبارت نیست، درست می‌‏گویند ، و اگر مقصودشان این است که بالاتر از این با زبان خدا نیست، اشتباه می‌‏کنند. قرآن می‌فرماید: قاتِلُوهُمْ حَتّى‏ لاتَکُونَ فِتْنَة،(۱) همه بشر را دعوت می‌کند به مقاتله براى رفع فتنه ؛ یعنى «جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم» ، این غیر از آنى است که ما مى‏گوییم ، ما یک جزء کوچکش را گرفته‏ایم ، براى این که خوب! ما یک دایره خیلى کوچکى از این دایره عظیم واقع هستیم و مى‏گوییم که: «جنگ تا پیروزى». مقصودمان هم پیروزى بر کفر صدامى است یا پیروزى بر ، فرض کنید بالاتر از آنها. آنچه قرآن مى‏گوید این نیست ، او مى‏گوید:«جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم» ؛ یعنى، باید کسانى که تبعیت از قرآن مى‏کنند ، در نظر داشته باشند که باید تا آن جایى که قدرت دارند ادامه به نبردشان بدهند تا این که فتنه از عالم برداشته بشود. این ، یک رحمتى است براى عالم و یک رحمتى است براى هر ملتى ، در آن محیطى که هست.»(۲)

۲- امام خمینی صبح روز ۲۸ تیر ۱۳۶۵ در حسینیه جماران در جمع فرماندهان ارتش و سپاه می فرمایند: «قضیه، قضیه دفاع است، دفاع از یک قدرتهایى که می‌‏خواهند حمله کنند، می‌خواهند به هر طورى شده است باز شما را و ما را برگردانند به اسارت اولى و این دفعه اگر آنها خداى نخواسته یک قدرتى پیدا کنند ، مثل سابق نیست. آنها اساس اسلام را از بین می‌‏برند ؛ براى اینکه دیدند اسلام است که می‌تواند کار بکند و در مقابل بایستد. و این یک فریضه‏اى است بر همه ما، از اهم فرایض است حفظ اسلام ؛ یعنى، حفظ اسلام از حفظ احکام اسلام بالاتر است؛ اساس اسلام اول است، دنبال او اساس احکام اسلام است. و بر همه ما، بر همه شما به مقدارى که قدرت داشته باشیم ، به مقدارى که توانایى داشته باشیم واجب است که جدیت کنیم در اینکه این دفاع مقدس را ما به ‏طور شایسته عمل بکنیم. شما در جبهه‌‏ها هیچ نگذارید آرامش پیدا کند دشمن ، اگر بگذارید آرامش پیدا کند مى‏رود و تجهیز زیادتر مى‏کند و شما را به زحمت مى‏اندازد. باید نگذارید که او یک شب از اضطراب بیرون بیاید ، الآن در اضطراب هستند ، نگذارید که آنها از اضطراب بیرون بیایند. و ثانیاً، همه ملت ایران باید در این امر شرکت داشته باشند. مسئله ، مسئله یک حکومت نیست، مسئله، مسئله یک جنبه نیست، مسئله، مسئله اسلام است. مسئله اسلام؛ یعنى، بر زن و مرد این کشور واجب است که دفاع کنند ، هرکس به اندازه‏اى که تواند باید دفاع بکند و این دفاع را باید تعقیب بکنیم تا ان شاء اللَّه، به پیروزیهایى که خداى تبارک و تعالى مى‏خواهد، برسیم.»(۳)

۵ نتیجه منطقی قابل احصاء از فرمایشات امام خمینی(ره)، نکات مهّم زیر است:

۱. براساس قانون «جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم»، جنگ هنوز ادامه دارد.

۲. «بر زن و مرد این کشور واجب است که دفاع کنند، هرکس به اندازه‏‌اى که تواند باید دفاع بکند و این دفاع را باید تعقیب بکنیم تا ان شاء‌اللَّه، به پیروزیهایى که خداى تبارک و تعالى می‌خواهد، برسیم.»

۳. بر اساس ۲ گزاره دوّم نه تنها اساسا واژه آرامش عمومی بی معناست بلکه زن و مرد در شرایط آماده باش به سر می برند.

۴. بر اساس این گزاره مهّم که: «مسئله ، مسئله اسلام است»، شهدای دفاع مقدس و شهدای دفاع از حریم انقلاب اسلامی، رفتند که اسلام زنده بماند.

۵. نتیجه نهادینه سازیِ فرهنگ آسودگی و آرامش ، تسلط جریان لیبرال بر مصادر حکومتی برای پیگیری و اعاده مطالبات مبتنی بر این فرهنگ اجتماعی است.

«الناس علی دین ملوکهم»

................................


۱- سوره بقره ، آیه ۱۹۳: «با کافران جهاد کنید تا فتنه و فساد از روى زمین برطرف شود».
۲- صحیفه امام ، ج‏۱۹، صص: ۱۱۲- ۱۱۳
۳- صحیفه امام ، ج‏۲۰ ، ص: ۷۹
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۲۵
میم الف الف
پنجشنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۴، ۰۸:۲۱ ب.ظ

علت کم شدن رزق و روزی چیست؟

انسان از آن جهت که صاحب فکر و اندیشه است، می‌خواهد در مورد بسیاری از مطالب پرس‌وجو کرده، چرایی و چگونگی مطالب را دریابد. از جمله مسائلی که فکر انسان را به خود معطوف داشته، مسائل مربوط به «رزق و روزی» انسان و دیگر موجودات است به طوری که همواره در پی آن است تا روزی‌ِ بیشتری به دست آورد.

انسان سؤالات فراوانی را در این مورد در ذهن خود می‌یابد تا آنجا که اگر بگوییم بعضی از سؤالات به صورت روزانه در بین مردم جریان دارد، سخن به گزاف نگفته‌ایم.

سؤالاتی از این قبیل:
- عوامل مؤثر در افزایش روزی چیست؟ اسباب و علل کاهش روزی کدام است؟
- فلسفه وسعت رزق یک گروه و اندک بودن رزق گروهی دیگر چیست؟
- نقش تلاش و سعی انسان برای به دست آوردن روزی و ارتباط آن با تقدیر روزی چگونه است؟
- آیا دعا در افزایش روزی مؤثر است؟
- تا چه اندازه رزق حلال و حرام در سرنوشت انسان مؤثر است؟

کتاب «رزق و روزی از دیدگاه قرآن و حدیث» اثر علی متین، به سؤالات و دغدغه‌های افراد در خصوص کسب رزق و روزی از دیدگاه قرآن و حدیث پاسخ گفته است که در ادامه می‌خوانید:

یکی از عوامل نقصان و کاهش روزی، اجیر شدن برای دیگران است: عمار ساباطی می‌گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: «مردی تجارت می‌کند و اگر خود اجیر دیگران شود سهمی از تجارت به او می‌دهند»، امام(ع) فرمود: «خود را اجیر نکنید و روزی را از خدا خواسته و خود تجارت کنید، زیرا اگر کسی اجیر دیگران شود [درِ افزایش] روزی را بر خود بسته است».

شاید بتوان در تحلیل کاهش رزق و روزی به واسطه اجیر شدن چنین گفت: از آنجا که شخص اجیر حقوق معینی را ماه به ماه دریافت می‌کند، لذا به همان حقوق خود چشم دوخته و برنامه‌های خود و اداره زندگی را با توجه به آن سامان می‌دهد و امید رسیدن بیش از آن را ندارد و شاید همین امر تا حدودی موجب غفلت از خدا می‌شود. اما شخصی که به اصطلاح، شغل آزاد دارد بیش از آن که به اسباب ظاهری عنایت کند، توکل بر خدا را در نظر داشته و همین امر نیز سبب توجه بیش‌تر خداوند سبحان می‌شود.

شاید با مراجعه به وجدان نیز تا حدودی بتوان مطلب را دریافت که آنجا که وسایل و اسباب مادی مناسبی در اختیار داشته باشیم، توجه ما به خدا اندک است و اما آنجا که وسایل و اسباب مادی به ظاهر خوب و مطمئنی در کار نباشد، توجه ما به او بیشتر خواهد بود. حال شخص اجیر تو گویی همان کار خود را از وسایل محکم و خوب می‌داند، به خلاف کسی که اجیر نیست.

مرحوم کلباسی نیز در توضیح احادیثی از این قبیل می‌گوید: بعضی از بزرگان گفته‌‌اند:
شاید سرّ نکته این باشد که انسان وقتی اجیر دیگران شد به آن دستمزد تکیه می‌کند و چنین می‌اندیشید که آن دستمزد زندگی‌اش را می‌چرخاند و چون بر آن اطمینان دارد، بر خدایی که همه کارها دست اوست تکیه نخواهد کرد و اما اگر خود تجارت کند، به دلیل اتفاقات احتمالی، کالای خود را در امان نمی‌بیند، لذا بر خدا توکل می‌کند؛ اتفاقاتی از قبیل:‌ گرانی و ارزانی، رواج و رکود بازار، رغبت و بی‌رغبتی مشتری، خرابی و سرقت.

بنابراین اگر انسان دریابد که بدن و نیروی او در معرض آفت‌های بسیاری است و روحیه تکیه و امید بر خدا را در خود حفظ کند، می‌تواند خود را اجیر نماید و موجب فقر نیز نخواهد بود و در یک جمله، روایت غالب انسان را شامل می‌‌شود.

با توجه به آنچه گفته شد، می‌توان گفت: اگر کسی اجیر شود برای اداره زندگی‌اش و از سوی دیگر آن را وسیله‌ای برای اداره زندگی بداند و از توکل بر رزّاق حقیقی غافل نباشد، اجیر بودن این شخص موجب کاهش روزی او نخواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۲۱
میم الف الف
چهارشنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۴، ۱۰:۲۰ ق.ظ

ننگی جدید بر دولت روحانی...!





بسم الله الرحمن الرحیم

روزنامه سینما، مورخ پنجشنبه ۱۵ بهمن ۹۴، در مطلبی به عنوان «چه سرسبز بود دره من»، به قلم [...] به اصطلاح نقدی در خصوص فیلم «ایستاده در غبار» منتشر کرده است. در مطلب مذکور، «حاج احمد متوسلیان» با واژگان توهین آمیز «سبعیت، تندمزاجی و دارای روحیه وحشی و خشن» توصیف شده است.

به عبارت دقیق تر، صفات مذکور، توسط نویسنده، به شخص «حاج احمد متوسلیان» نسبت داده شده است. مطالعه این متن بی ادبانه و جسارت آمیز، سوالی را به ذهن متبادر می سازد که آیا نگارنده اساسا معنای صحیح عبارتی چون «سبعیت» را می داند اما نکته ای مهم تر قابل ذکر است که بیشتر دارای ابعاد حقوقی است. صرف نظر از جایگاه والای شخصی به نام «حاج احمد متوسلیان» به عنوان یک افسر ارشد نظام جمهوری اسلامی که عملکرد درخشانی در حوزه خود داشته و از فاتحان اصلی «خرمشهر» به شمار می رود، حفظ احترام ایشان به عنوان یک شهید یا حداقل، یک «قهرمان ملی» امری ضروری و بدیهی است.

ممکن است مسئولین این نشریه، برای شانه خالی کردن از بار مسئولیت چنین خطای شرم آوری، عجله و شتابزدگی برای انتشار مطالب و یا ناآشنا بودن نویسنده به موضوع و یا حتی سهوالقلم را بهانه ای برای اطلاق این الفاظ ناشایست نسبت به سرداری چون «حاج احمد متوسلیان» را بهانه قرار دهند اما سوال این است که اگر در نشریه ای دیگر، همین الفاظ، برای شخصِ رییس جمهور محترم یا وزیر ارشاد، یا حتی معاونت مطبوعاتی ایشان مورد استفاده قرار می گرفت، باز هم مقامات مسئول در وزارت ارشاد، با تساهل و تسامح بزرگوارانه از کنار آن می گذشتند؟ اگر سایر نشریات، در وصف هر کدام از اعضای دولت، آنان را دارای «روحیه ای وحشی» و «سبعیت» معرفی کند، آیا عذری از آنان مورد قبول واقع می شود یا با توقیف و برخورد آهنین مواجه خواهند شد؟؟

مراجعه به سوابق دولت طی دو سال گذشته نشان می دهد که سطحی خفیف تر از خبط روزنامه سینما، نسبت به اعضای دولت، مورد اغماض و بخشش قرار نگرفته است اما در موردی که سردار حسین همدانی، در روزنامه ای، مورد اهانتی شنیع و دشمن پسند قرار گرفت، برخوردی دیگر در پیش گرفتند. البته به نظر نگارنده، غیرت دولت نسبت به اعضای خود و رصد دقیق مطبوعات برای ممانعت از توهین و بی احترامی به دولت‌مندان، بدیهی و قابل احترام است اما انتظار می رود که درباره اهانت به ساحت شهیدان و قهرمانان ملی این مرز و بوم نیز همان میزان غیور و محتسب باشد.

آیا باید به هر نشریه ای مجال داد که با بهانه های سخیف، مقدسات و نوامیس ملی و مذهبی کشور را مورد بی حرمتی و اهانت قرار دهند؟؟ نگارنده چند روزی منتظر ماند تا مگر صدای اعتراضی حتی در سطح یک تذکر خشک و خالی از سوی وزارت ارشاد نسبت در برابر جسارت به «حاج احمد متوسلیان» شنیده شود اما دریغ. و به دنبال ناامیدی از واکنش قانونی، بنابر تکلیف انسانی و ملی خود، اقدام به اعتراض رسانه ای نموده و انتظار داریم که «هیئت نظارت بر مطبوعات» به وظیفه خود عمل کرده و عاملان جسارت به مقدسات را مورد اعمال قانون قرار دهد.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۴ ، ۱۰:۲۰
میم الف الف

افسران - نه رو سری نه مانتوئی ...... من که مرد هستم از این پوشیده ترم :|   گل بگیرن در این کاخ خراب شده اتون رو :|

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۵۶
میم الف الف
جمعه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۴، ۰۸:۳۲ ب.ظ

از اشتباه مردم کاشان تا اشتباه وزیر ارشاد!

۱- بدون تردید آقای نمازی امام‌جمعه کاشان و مردم متدین این شهر اشتباه کرده‌اند، چرا که اقدام درست اقدامی است که از سوی وزارت ارشاد شخص وزیر ارشاد و دوستان و همفکران ایشان صورت می‌گیرد!

۲- وقتی وزیرارشاد به همراه معاونین و تعدادی از وزراء در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر حاضر می‌شوند و شاهد انواع و اقسام بی‌حجابی‌ها، بی‌حیایی‌ها، پرده‌دری‌ها، زیرپا گذاشتن حدود شرعی و خطوط قرمز می‌شوند و لبخند می‌زنند و خم به ابرو نمی‌آورند، بدین معناست که سیاست رسمی دولت ترویج و حمایت از بی‌حیایی و عبور از خطوط قرمز شرعی است. در چنین حالتی مخالفت مردم متدین کاشان و امام جمعه محترم این شهر، با یک چهره مروج بی‌حیایی و بی‌حجابی چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ در حالی که این چهره در شب افتتاحیه جشنواره سی و چهارم فیلم فجر بارها بر روی سن دعوت می‌شود و از وی در مقابل وزراء تجلیل می‌شود!

۳- وقتی در جشنواره تئاتر عروسکی یکی از برگزیدگان به صورت نیمه برهنه روی سن می‌رود و جایزه می‌گیرد و تشویق می‌شود و هیچ کسی به خود این اجازه را نمی‌دهد که از این چهره سئوال کند که آیا در جایی به نام جمهوری اسلامی ایران می‌توان زن بود و نیمه برهنه به روی سن رفت و از وزارت ارشاد جایزه گرفت؟! این حرکت بدین معنا است که سیاست وزارت ارشاد رفتن به سمتی است که تا مدتی بعد بی‌حیایی، بی‌حجابی، بی‌عفتی و احیای فرهنگ و هنر به شیوه فرح پهلوی عادی شود.

وقتی که سیاست رسمی دولت بر زبان مجید انصاری به عنوان معاون پارلمانی دولت جاری می‌شود که ایران را همانند ترکیه می‌خواهند و الگوی زنان ترکیه را در نحوی پوشش و آرایش، الگوی مطلوب برای زن ایرانی می‌شمارند، دیگر مخالفت مردم متدین کاشان و امام‌جمعه محترم این شهر با این سیاست چه سودی دارد؟!

۴- هنگامی که دولت و شخص وزیر ارشاد وجهه همت خود را در ترویج بی‌حجابی و بی‌حیایی در عرصه هنرهای مختلف قرار داده و در این راه از همه سرمایه‌های دولت و وزارت ارشاد بهره می‌گیرد و خود را پشتیبان مستحکم زنان بی‌حجاب و مروجان بی‌حجابی و بی‌عفتی و بی حیایی در عرصه سینما، تئاتر، جشنواره‌های مختلف قرار داده‌اند و با امکانات بیت‌المال را به این امر مشغول کرده‌اند، دیگر چه معنایی دارد که مردم با این روند مخالفت کنند؟!

۵- روزگاری دولت بر آمده از آراء ملت در جمهوری اسلامی، مدافع شریعت بود و تلاش اصلی خود را بر دفاع از اسلام و ارزشهای برآمده از آن قرار می داد؛ امّا امروز روزگار دیگری است؛ دولت اراده کرده است که اسلام و فقه و شریعت و ارزشهای معنوی و دینی را به قیمت حمایت و به دست‌آوردن دل مشتی غرب‌گرای برکنار از دین و هنرمندنمای بی بهره از اخلاق و عفت، زیر پا بگذارد، و با حوزه‌های علمیه، مراجع تقلید، ائمه‌جمعه و با همه مردم متدین ایران به مخالفت برخیزد و همه آنها را افراطی و تندرو و دلواپس بنامد. لذا با نگاه به این سیاست دولت فعلی، شاید راه درست همانی باشد که علی جنتی طی می‌کند! و در چنین حالتی چه می‌توان گفت جز اینکه مردم متدین کاشان و امام جمعه این شهر اشتباه کرده‌اند!

آنها تصور می‌کردند می‌توان به قول دولت بیم و امید تکیه کرد، حال آن که این دولت بارها نشان داده است که در قول دادن و خُلف وعده صاحب تخصص است.

وقتی شورای تامین یک شهرستان به امام جمعه شهر قول قطعی می‌دهد که از ورود چهره‌ای که مروج بی‌حجابی و به عنوان نماد زیرپاگذاشتن خطوط قرمز شرعی است، به شهر دارالعباده کاشان جلوگیری کند؛ اما در عمل قول و قرارها را زیرپا نهاده و اجازه ورود چنین چهره معلوم‌الحالی را به کاشان صادر می‌کند، در چنین حالتی مخالفت مؤمنان و امام جمعه این شهر چه سودی می‌تواند داشته باشد؟! آیا امام جمعه کاشان و مردم متدین این شهر تصور می‌کنند وزیرارشاد و همفکران ایشان قابل هدایت هستند؟! و یا شنوای امربه معروف و نهی از منکرند؟ قطعاً این تصور،تصور درستی نیست.

بایستی با چنین وزیری و چنین دولتی به گونه‌ای دیگر برخورد کرد! طبیعتاً دیر نخواهد بود زمانی که مردم متدین خشم انقلابی خود را در پای صندوقهای رأی به نمایش گذارند و طومار دولتی که به زیرپا گذاشتن خطوط قرمز شرعی افتخار می‌کند و آن را وظیفه خود می‌داند در هم بپیچند.
به امید آنروز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۳۲
میم الف الف
جمعه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۴، ۰۸:۲۹ ب.ظ

به بهانه نقدِ بلندترین سریال در سیما

روز ۲۲ دی ماه سال جاری شهاب مرادی در یک برنامه زنده تلویزیونی که از شبکه دوم سیما پخش می‌شد با بیان اینکه انتقادات فراوانی نسبت به سریال معمای شاه دارد گفت: «من خودم نمی‌گذارم بچه‌هایم این سریال را تماشا کنند چون به نظرم نحوه به تصویر کشیدن روابط زن و مرد در این سریال تفاوتی با سریالهای شبکه‌های ماهواره‌ای غیرمجاز فارسی زبان ندارد.»

وی در ادامه انتقاد خود گفت که حجاب همسر شاه در این سریال از حجاب خیلی‌ها مثلا مجریان صداوسیما بهتر است و اذعان کرد که در مجموع در سریال‌های اخیر تاریخی تلویزیون شاهد تحریف تاریخ انقلاب هستیم و نقش بدنه روحانیت و جریان‌های مذهبی هیچ جای این سریال‌ها به تصویر کشیده نمی‌شود.

او در حالی معمای شاه را نمونه حیف و میل بیت‌المال و هدر دهنده پول مردم قلمداد می‌کرد که به نظر می‌رسد اعتراض او به معمای شاه یک الگوی نظری درباره برخی تولیدات این روزهای سیمای جمهوری اسلامی ایران است.

کیمیا، یکی از این تولیدات است که لقب بلندترین سریال تاریخ ایرانِ بعد از انقلاب را نیز با خود به یدک می‌کشد. بعید به نظر می‌رسد کسی قادر باشد بعد از این همه صرف وقت، با خود بنشیند و مرور کند که چه چیزی از تماشای بلندترین سریال تاریخ سیمای ایران دستگیرش شده، همچنین بعید به نظر می‌رسد حتی خود سازندگان این ماراتن شبانه نیز قادر به تعریف خط مشی این سریال باشند. سریالی که ماجرای یک دختر و خانواده‌اش را از دوره مبارزات انقلاب شروع کرد، کار را به دفاع مقدس کشانید و حالا هم مُخِ مخاطبِ بیچاره را در دوره پسا جنگ کار گرفته است.

کیمیا سوژه اصلی سریال است، دختر معمولی که دو خاطر خواهِ انقلابی و لاابالی داشت ، که دومی بر اولی پیروز شد و سوژه اصلی داستان را به تصاحب درآورد. کیمیا همان دخترِ فعالِ انقلابی ، بعد از ازدواج همراه شوهر لاابالی خود به فرانسه رفت. البته ناگفته نماند که همان خاطرخواه مثلا انقلابی داستان نیز عکس کیمیا را در پستوی خانه مخفی کرده بود تا لحظه‌ای از محبوب خود دور نماند.

کیمیا از وسطِ سریال مثل اینکه تازه چشم باز کرده و فهمیده باشد که زن چه آدمِ ناحسابی شده، فهمید که شوهرش آرش، بی‌نماز و دروغگو و قبل از او نیز خاطرخواه دختر دیگری بوده است. کیمیا همان دختر انقلابی در همین حیث و بیس به عنوان مصداق یک زنِ ناشزه، خانه شوهر را ترک می‌کند تا براساس تشخیص سازندگان سریال در متن نبردهای خرمشهر قرار داشته باشد. کمی بعدتر سازندگان بلندترین سریال تاریخ سیمای بعد از انقلاب تمهیداتی اندیشیدند تا مخاطب بفهمانند کیمیا از ازدواج با خاطرخواه اول پشیمان شده و در حالی که شوهر دارد زیر چشمی خاطرخواه دوم را مواظبت می‌کند و از او می‌خواهد تا وکالت پرونده طلاقش را برعهده بگیرد... و بالاخره از خاطرخواه و شوهر اول طلاق گرفت و زنِ خاطرخواه انقلابیِ دوم شد.

لابه لای این وقایع، کیمیا، با مشتی از داستان‌های بی‌سروته آریه‌ای و سکته‌ایِ دیگر که هر کدامشان می‌توانست سوژه یکی از همین تولیدات آبکی سیما باشد، پرشد و مخاطب با صبوری از یک یک آنها بدون کسب هرگونه نتیجه منطقی عبور کرد. تا اینکه این روزها کیمیا در نقش مادر به دنبال دخترِ دوست شهیدش می‌گردد که شوهر اوّلش از او دزدیده و با خود به فرانسه برده است. با گذر از این سوال که یک شخصیت لاابالی مثل آرش در عالم واقع، کجا حال و حوصله بزرگ کردن یک بچه آن هم بچه دوست زنِ سابقش را پیدا می‌کند؟ از اینجای داستان به بعد، بلندترین سریال تاریخ سیمای ایران محل نمایشِ بدعت‌های جدیدی است.

آزاده دختر گمشده کیمیا، عمری را با یک مرد نامحرم (آرش) سپری کرده و حالا هم معلوم نیست که به چه دین و مسلکی است؟ مادر هاج زنبور عسل (کیمیا) در بازگشت از سفر فرانسه عکس دختر گمشده مُکشّفه خود را به شوهر انقلابی و البته نامحرمِ خود در فرودگاه نشان می دهد و او هم بعد از روئیت تصویر مُکشّفه آزاده در جواب زنش می‌گوید: «به‌به ماشاالله چقدر بزرگ شده!.»

بنابراین در کیمیا زن و شوهری که از اول تا آخر سریال انقلابی بودنشان توی ملاج مخاطب خورده به این دلیل که سازندگان سریال کمترین علمی به شرع ندارند، با بدیهی‌ترین مسائل شرعی غریبه‌اند و کمترین دغدغه‌ای هم نسبت به بلایی که بر سر امانت مردم در فرنگ آمده ندارند.

با گذر این مباحث باید گفت، بدِ روزگار آنجاست که سازندگان این سریال و سیمای جمهوری اسلامی ایران، از باز آفرینی نقش زن در انقلاب و دفاع مقدس و ... ، به عنوان دلایلِ توجیهِ صرف بیت‌المال برای ساختِ بلندترین سریال بی سر و ته تاریخِ ایران مایه می‌گذارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۲۹
میم الف الف