یاران خراسانی

ما تا آخرین نفس ایستاده ایم

یاران خراسانی

ما تا آخرین نفس ایستاده ایم


اگر بند بند استخوان‌های مان را جدا سازنند، اگر سرمان را بالای دار ببرند، اگر زنده زنده در شعله‌های آتش‌مان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی‌مان را در جلوی دیدگان‌مان به اسارت و غارت برند، هرگز امان‌نامه‌ کفر و شرک را امضا نمی‌کنیم. ما مظلومین همیشه تاریخ، محرومان و پا برهنگانیم. ما غیر از خدا کسی را نداریم و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم دست از مبارزه با ظالم بر نمی‌داریم.

۱۷ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است

پنجشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ۰۹:۱۲ ب.ظ

آیا ناراحتی امام زمانمان برای ما اهمیت دارد؟!

رسم تمامی دولت‌ها، لااقل، از ۲۸ سال قبل تاکنون، در مواجهه با مسئله پوشش و حیا و عفت زنان در جامعه،حواله دادن به واژگانی بی سروته و تعریف نشده و لغزان به نام«کار فرهنگی» بوده است!

اولین سئوال که در این وادی بازی با الفاظ مطرح بوده و هرگز پاسخ درست و درخوری نیافته این که: آیا این واژگان غلط انداز و چند پهلو، چه ارتباطی با ادبیات دینی ما دارد؟ آنچه مسلم است کارفرهنگی با هر تعریفی که از آن ارائه شود عین یا ما به‌ازای تقوا و مسئولیت دینی نیست و گرنه چه بخلی از به کار گرفتن واژگان شناسنامه دار و تعریف شده مکتبی می‌تواند وجود داشته باشد تا بخواهیم از یک لفظ لغزنده و پر ابهام مدد جوئیم؟!

فرض دیگر آن که کار فرهنگی برگرفته و متناسب با همان تعابیر مکتبی باشد،که در این صورت باید پرسید مقولاتی مانند عفت و حیا و تقوای اجتماعی از کجای مفهوم این لفظ پرابهام برمی آید؟!

اما در ورای این قیل و قال، بیشتر به نظر می‌رسد بهره‌گیری از واژگان دهان پرکن کار فرهنگی از سوی دولتمردان مسئول، فرستادن مؤمنان و یاران انقلاب در پی نخودسیاه است و یا از باب تعلیق به محال.

زیرا با هیچ توجیهی نظارت و بازدارندگی- که لازمه درمان زخم چرکین و فراگیر بی حجابی و بی عفتی است- با این اصطلاح روشنفکر مآبانه سنخیت و همخوانی ندارد۱، و این در حالی است که تعابیر مکتبی ما همچون تقوا و عفت و حیا، کاملاً واجد ویژگی و جانمایه اثربخشی و بازدارندگی‌اند.

سخن حق در این باب آن است که صرف دانستن و آگاهی از چیزی هرگز موجب ایمان و التزام به آن نخواهد شد. اما در واژه مکتبی حیا، هم آگاهی انسان به نیکی و زشتی مطرح است و هم باور انسان نسبت به اطلاع خداوند بر انسان چنانچه فرموده کتاب مبین الهی است که«آیا انسان نمی‌داند که خدا(او را) می‌بیند»۲ و امام به‌حق ناطق، جعفربن محمد صادق نیز فرمود:«(چون) دانستم(و باور دارم) که خدای متعالی بر من مطلع است،حیا کردم»۳ ضمناً باید دانست مطابق تقریر اهل فن حیا امری فطری است و در سرشت هر انسانی قرار دارد.

حال با این مقدمه، نظری بر واقعیت اوضاع جاری در کوی و برزن جامعه(جامعه‌ای که مثلاً دولت جمهوری اسلامی متولی آن است) رهیافت درمان زخم چرکین و عفونت زای بی حجابی و بی عفتی و بی حیایی، میسور خواهد شد.

زیرا «حیا،نیروی کنترل کننده ایست که توان نظم دهی و مدیریت خود را به انسان می‌دهد. به وسیله حیا می‌توان از آنچه ناهنجاری است،دوری کرد و بدانچه به هنجار است، عمل کرد. فرد باحیا در برابر تکانه‌ها و وسوسه‌های نفس مقاومت می‌کند و آنچه را ناهنجار باشد، ترک می‌کند، هر چند مطابق میلش باشد و آنچه را به هنجار باشد، انجام می‌دهد، هرچند مخالف طبعش باشد»۴

بالاخره نکته تکمیلی بحث آن که چنانچه کسی به هر دلیل خواستار آن شود که زیور حیای فطری را لگدمال هوا و هوس نفسانی خود کند و علیرغم علم و آگاهی به زشتی و پلشتی منکری چون جلوه‌گری و عریانی، بر جولان مفسده‌انگیز خود ادامه دهد، تکلیف چیست؟

پرواضح است که چنین شخصی در واقع در ستیز با خداست و اطلاع و آگاهی الهی بر خود را به پشیزی نمی‌گیرد. طبعاً در مورد چنین اشخاصی ترس بازدارنده و درمان خواهد بود. و باید نیروی بازدارنده حکومت دینی نسبت به تضییع و بلکه توهین به حق خداوند،مرتکب منکر را از تداوم جنگ و ستیزه گری مقابل خداوند بازدارنده باشد. چرا که حیا و خوف هر دو از شاخه‌های تقواست. همان تقوایی که بدون آن خداوند هیچ عملی را از انسان نمی‌پذیرد.

***

اگر سخن از انتظار در میان است، این انتظار طبعاً تکالیف و رهاوردهای ویژه خود را دارد. اگر چه رئیس کشور پایگاه ظهور، خود در پی جهانی سازی غربی(آمریکایی) بدود۵ و چه بسا حال و روز جامعه را در همان مدار بپسندد که امروز جلوه‌های عفونت‌زای آنرا در شکل وشمایل جامعه شاهدیم اما آرمان فرد و جامعه منتظر،جهانی سازی مهدوی با تحقق ظهور آفتاب جانبخش و عالمتاب ولایت، حضرت بقیه‌الله عجل‌الله‌فرجه است، پر واضح است که چنین منتظری به ساز وکارهای آن انتظار راستین پایبند و ملتزم باشد:«دعای دلنشین اللهم ارزقنا توفیق الطاعه.۶ که از ادعیه ارزشمند آن امام همام عجل الله فرجه است، بیانگر مجموعه وظایف فرد و جامعه منتظر است. این دعا درسنامه گرانبهایی است که گرچه در پیکره نیایش انشا شده، آموزنده اوصافی است که مطلوب آن آخرین ذخیره الهی است و آراستگی به آن فضائل برای هر منتظر راستین بایسته است»۷

در اینجا به فراخور مقال به فرازی از این درسنامه اشاره می‌شود:«آفت بزرگی که می‌تواند مانع کارکرد اساسی و ثمربخش این بخش از اجتماع(زنان) شود و آنان را که قادرند عامل سعادت فرد و جامعه باشند به ابزار انحطاط خویش و جامعه شان بدل کند، همانا فقدان صفت هایی است که امام عصر(عجل الله فرجه)آنرا بایسته زنان امت مهدوی می‌داند و آراستگی به آن صفات را از درگاه عزّ ربوبی برایشان در خواست می‌کند:۱- حیا ۲- عفت».۸

حال با مقایسه این وضعیت مطلوب و وضع موجود، به کذب و ناروایی لقلقه‌ای به نام کار فرهنگی آقایان بیشتر پی می‌بریم. وضعیتی که یک توصیف از آن چنین است:«باید اقرار کرد که این فتنه سخت( همان فتنه آرایش و بدحجابی زنان آخر الزمان با توصیفی که پیامبر مکرم اسلام از آن داشته اند) در زمان ما به خوبی مشهود است و دختران و زنان جامعه ما نیز سخت گرفتار این دام‌های شیطانی شده‌اند و حتی ما مسلمانان کار را به جایی رسانده ایم که در یکی از تشرفات، امام زمان(ارواحنافداه) از وضعیت بدحجابی و بی توجهی زنان مسلمان و زیاد شدن فساد و فحشار اظهار ناراحتی و دلشکستگی نموده‌اند.۹ آیا ناراحتی امام زمانمان برای ما اهمیت دارد؟!»۱۰

در ادامه سخن از انتظار، یک بحث این است که حضرت حجت علیه السلام که شیعیان در انتظار ظهور آن موعودالهی هستند و از این جهت آن حضرت امام منتظَر است. در عین حال همو امام منتظِر نیز هست زیرا«کسی که در روی زمین شدیدترین و کامل ترین درجه انتظار فرج را دارد، همان کسی است که کامل‌ترین درجه ایمان را داراست و او در زمان حاضر کسی جز وجودمقدس حضرت بقیه الله‌الاعظم اروحنافداه، که همه مومنان در انتظار اویند، نمی‌باشد. ایشان در حال حاضر بیشترین رنج و مصیبت را به خاطر وقوع معاصی و ظلم‌ها در عالم، متحمل می‌شوند...»۱۱ آن هم چه انتظاری! اما شرح این حرمان۱۲ و این خون جگر/ این زمان بگذار تا وقت دگر.


والسلام


پاورقی:

۱- اشتباه نشود تفسیر پیش گفته از کارفرهنگی به معنای خصومت و حساسیت بیهوده داشتن نسبت به این اصطلاح و کاربرد آن توسط همه اشخاص نیست، بلکه منظور صرفاً کاربرد دغلکارانه این واژگان در ادبیات مسئولان مسئولیت گریز است./ ۲- قرآن کریم، س علق،ی۱۴/۳- بحارالانوار،ج۷۸،ص۲۲۸/ ۴- فرهنگ حیا،ص۳۳/ ۵- مستند این گزاره در مقالات«سخن نخست»های پیشین گذشت،آنجا که رئیس جمهور مقدمه ای بر کتاب جهانی سازی مشاور معلوم الحال خود نگاشته بود/ ۶- مفاتیح الجنان، آخرین دعاهای بخش ادعیه اوایل آن کتاب. از این دعا به نام دعای امام زمان(ع)تعبیر می شود/ ۷- «امام مهدی موعود موجود»،اثرآیت الله جوادی آملی،ص۲۰۰/ ۸- همان،ص۲۱۱ / ۹- کتاب شِکوه‌های صاحب الزمان(ع)ص۵۶/ ۱۰- سیمای زن در آخرالزمان،ص۷۰/ ۱۱- سلوک منتظران ص۸۴ و ۸۳ / ۱۲- واژه«هجران»عموماً در مصرع مذکور ثبت شده و جایگزینی واژه«حرمان» به جای آن از تصرفات ما و متناسب با مقال است و نه نشانه املای غلط آن واژه
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۵ ، ۲۱:۱۲
میم الف الف

الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به پروتکل اختیاری کنوانسیون حقوق کودک در مورد بکارگیری کودکان در منازعه مسلحانه" توسط رییس جمهور به مجلس ارسال شد. در این میان چند پرسش به ذهن متبادر می گردد.

۱- "و قتل داوود جالوت"(بقره ۲۵۱)‘ چرا طالوت _حاکم منصوب الهی_بر خلاف حقوق کودکان، داوود کم سن و سال را در منازعه ی مسلحانه به کار گرفت؟

۲- چرا امام حسین به قاسم بن الحسن نوجوان اذن جهاد داد؟

۳- چرا علمای شیعه همگی فتوا داده اند که در هنگام هجوم دشمنان، دفاع از کیان اسلام بر هر مکلفی، چه زن چه مرد و چه بزرگ و چه کوچک واجب است؟

۴- چرا در هشت سال دفاع مقدس این همه رزمنده زیر ۱۸ سال به جبهه ها رفتند و بسیاری از انها به شهادت رسیدند؟

۵- چرا امام فرمود رهبر ما ان طفل ۱۳ ساله ای است که نارنجک به خود می بندد و زیر تانک می رود؟

ظاهرا طالوت (ع)، امام حسین (ع)، همه علمای شیعه و حضرت امام (ره) همگی باید به سازمان ملل و بعضی دولتمردان ما پاسخگو باشند که چرا کودکان را در منازعه مسلحانه بکار گرفته اند.

بنظر می‌رسد بعضی مسئولان ارشد اجرایی با اعتراف صریح و اعتقاد راسخ به اینکه "نمی توانیم مقابل قدرت های بزرگ بایستیم" قصد دارند ارزشهای دینی و انقلابی این ملت را در قوانین و پروتکل ها و ارزش های نظام سلطه بین‌الملل هضم کنند.

۶- و سوال آخر و اصلی اینکه اگر ما می خواستیم با ارزشهای بین‌المللی غربی کشورمان را اداره کنیم چرا انقلاب کردیم و در مقابل قدرتهای بین‌المللی قد علم کردیم؟



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۵ ، ۱۶:۲۸
میم الف الف
شنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۵، ۰۴:۲۹ ب.ظ

شوک‌درمانی دولت در سال پایانی تشدید می‌شود

روند ناکارآمدی‌ها در دولت یازدهم به جایی رسیده است که حامیان دیروز روحانی به منتقدان جدی و سرسخت سیاست‌های دولت در عرصه‌های مختلف تبدیل شده‌اند و هربار به بهانه‌ای به نقد دولت و عملکرد آن می‌پردازند. این روند کار را به جایی رسانده که عده‌ای از همین حامیان دیروز روحانی معتقدند این دولت اولین دولت تک‌دوره‌ای پس از انقلاب خواهد بود. با مهدی محمدی کارشناس مسائل سیاسی درباره ویژگی‌های منحصر به فرد دولت یازدهم در هفته‌دولت به گفت‌وگو نشستیم. محمدی معتقد است دولت تلاش می‌کند ناکارآمدی‌های خود را با شوک‌درمانی جبران ‌کند. پاسخ‌های مهدی محمدی به سئوالات یالثارات پیش‌روی شماست:

دولت تک سیاستی


۱- در مورد عملکرد دولت چند نکته قابل توجه ذکر می شود: تک سیاستی بودن این دولت است. در واقع این دولت از روز اولی که روی کار آمد بجز حل موضوع هسته ای و توافق در این موضوع و توافق با ۵+۱، هیچ برنامه دیگری در هیچ حوزه ای نداشت. حتی در این‌باره که بعد از توافق، چگونه این توافق را تبدیل به رفاه نماید، برنامه ای نداشت. در بقیه حوزه های سیاست خارجی مثل حوزه منطقه‌ای نیز مانند بهم ریختگی ابتدای دولت، این بهم ریختگی امروز تشدید شده است.

در واقع در هیچ یک از حوزه های سیاسی، اقتصادی، دیپلماتیک و اجتماعی برنامه خاصی از دولت شاهد نبودیم؛ لذا عملکرد خاصی هم وجو نداشت. در واقع دولت، یک دولت تک سیاستی و تک کارنامه ای است و آن هم توافق هسته ای می باشد. بنابراین مجبور است به هر قیمتی از این تک سیاست و برنامه‌ای که اجرا شده است دفاع کند. این نکته مهم در مورد این دولت است که آسیب بسیار جدی وارد می کند. چرا که همه امکانات و ظرفیتها بر روی یک هدف متمرکز شده است که اگر آن هدف اشتباه انتخاب شده و یا شکست بخورد، خسارتهای سنگینی به کشور وارد می کند و گاهی این خسارات غیر قابل جبران می باشد؛که الان نیز در موضع برجام شاهد آن هستیم.

بازگشت به دوران هاشمی با نسخه بدلی


۲- ویژگی دوم این دولت این است که یک بازگشت جدی از حیث اصول کشورداری به سیاستهای دوران آقایان هاشمی و خاتمی را شاهد هستیم. در واقع سیاستهای آن۱۶ سال یعنی فاصله سالهای۶۸ تا ۸۴ عیناً و تقریباً در این دولت باز تولید شده است، حتی چهره هایی که در این دولت استفاده شده است، همان چهره ها هستند، بنابراین عملاً از لحاظ نحوه اداره کشور و کشورداری الگوی جدیدی در این دولت در همه حوزه ها بویژه اقتصادی ارائه نشده است. استراتژی این دولت در اقتصاد، استراتژی آزادسازی و هضم شدن در اقتصادجهانی، استقراض خارجی، جذب سرمایه گذاری خارجی، بی اعتنایی به تولید داخلی، قطع یارانه به صنایع داخلی و تبدیل شدن به شریک بنگاههای خدماتی و اقتصادی خارجی بوده است،که این سیاستها قبلاً در آن ۱۶ سال اجرایی و تجربه شده است.

از این جهت اساساً این دولت ایده قدرتمند و گفتمان مستقلی نداشته است، لذا به همین دلیل است که می بینیم نتایجی که این دولت گرفته بسیار ضعیف تر از نتایجی است که حتی در آن ۱۶سال گرفته شده است و این بدین دلیل است که آن نسخه، نسخه اصلی بوده و این نسخه، نسخه بدلی است. این دولت نتوانست یگ گفتمان مستقل و قائم به ذات برای خودش تولید کند و از این ناحیه ضربه خورده است.

ولنگاری امنیتی هم رسید


۳-ویژگی سوم این است که این دولت در برخورد و تعامل با طرف خارجی بسیار و شدیداً بی احتیاط است و این عملکرد سبب یک ولنگاری امنیتی شده است. ولنگاری که منجر شده است رهبرمعظم انقلاب نسبت به موضوع نفوذ مجدداً حساس بشنوند و هشدار بدهند. مسائل این موضوع بسیار متنوع است، حجم قابل توجهی از رفت و آمدها تعاملات، قراردادها، توافقات، پیوستن به کنوانسیونهای بین المللی، مذاکرات عادی، مذاکرات محرمانه بین دولت و طرف های مختلف خارجی راجع به طیف وسیعی از موضوعات در حال انجام است که نه اشراف اطلاعاتی کاملی روی آنها وجود دارد و نه موضوعات و نحوه بحث درباره این موضوعات جایی هماهنگ شده و نه روشن است که چه توافقاتی دارد انجام می شود و کدام دسته از این توافقات بدون اجازه نظام در حال اجرا شدن است؛ نمونه خیلی روشن آن نیز این توافقی است که دولت با کارگروه اقدام مالی «اف‌ای‌تی‌اف» در مورد موضوعات مربوط به تأمین مالی تروریسم در حوزه بانکی انجام داده و این توافقات در حال اجراست، اما نگرانی‌های فوق‌العاده جدی و امنیتی در خصوص آن وجود دارد.


اعتدالی که وجود ندارد


۴- ویژگی دیگر دولت این است به رغم ادعای اعتدال و ادعای استقلال از دو جناح اصلی سیاسی کشور و استفاده از ظرفیتهای هر دو جناح، عملاً می بینیم که دولت هم به لحاظ گفتمان و هم به لحاظ سازمانی به سمت اصلاحات گرایش پیدا کرده و ازآنها تبعیت و پیروی می کند و احتملاً در انتخابات۹۶ این گرایش تشدید خواهد شد در واقع استقلال سیاسی و گفتمان دولت به شدت زیر سئوال رفته است.

دولت بی‌حوصله

۵- بحران کارآمدی از ویژگی های دیگر و مهم این دولت است، یعنی دولت از حیث مشکلات واقعی مردم که خودش را به شکلهای مختلف از جمله نظرسنجی ها نشان می دهد، مسائلی که در صدر اولویتهای جامعه قرار دارند از حیث نحوه رسیدگی به اینها و حل این مشکلات و یا لااقل تخفیف این مشکلات، دولت به طور کامل می شود گفت که شکست خورده است.

هیچ مشکل اجتماعی و اقصادی نبوده که در این سه سال دولت یک ورود موفقی به آن داشته باشد و بتواند یک باری را از دوش مردم سبک کند. دولت به شدت مشکل اجرایی و عملیاتی دارد، حتی در مواردی که می‌داند می خواهد چکار کند، ابزارهای لازم و حوصله لازم، مهارت و توانایی لازم برای رسیدن به اهدافش را ندارد.

مثلاً می بینیم که دولت برای حل مسئله ای مثل تورم و رکود می‌آید درب منابع را بر روی مردم و صنایع می‌بندد که این اقدام منجر به عمیق شدن رکود شده است.

در واقع دولت برای حل مشکلات مردم ساده ترین راه را انتخاب می کند و دلیلش نیز این است که اساساً کسانی که در این دولت کار می‌کنند حال و حوصله و توانایی رفتن راههای دشوار و خلاقانه را برای حل مشکلات ندارند.

دولت به کدام سمت و سو می‌رود


به نظر می‌رسد این وضعیت تغییر نخواهد کرد، چون دولت فاقد کارنامه است لذا تلاش می کند تا صورت مسئله های موجود را تخفیف کند و برای پوشاندن ضعفهای عملکرد خود، شوک تولید کند و شوکهایی به فضای اجتماعی و سیاسی وارد نماید. همین تمرکزی که دولت روی کنسرتها انجام داده است هیچ دلیل منطقی ندارد جز اینکه دولت بخواهد ناکارآمدی و ضعفهای خود را در حوزه های اقتصادی و حتی در حوزه سیاست خارجی و دیپلماتیک و به ویژه برجام پوشانده شود و توجهات به سمت دیگری جلب بشود و یقیناً این روند تا نزدیک های انتخابات تشدید نیز بشود.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۵ ، ۱۶:۲۹
میم الف الف
چهارشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۵، ۰۴:۳۳ ب.ظ

دین‌داری با چاشنی بی حجابی!

در روزهایی که عده‌ای شیپور برداشته‌اند و از ته آن در حمایت از ماهواره حنجره پاره می‌کنند و هر روز به بهانه‌ای بر طبل قانون‌گریزی می‌کوبند، ماهواره‌ای‌ها به غارت حیا و عفت زنان و دختران مشغولند. اینکه اجنبی‌ها تلاش می‌کنند تا سبک زندگی مردم و بویژه زنان جامعه را غربی کنند و عریانی زنان! چه در رفتار و چه در پوشش را کلید زده و تشدید کنند بر کسی پوشیده نیست اما اینکه عده‌ای که وظیفه‌شان تعالی فرهنگ انقلابی و اسلامی است کار و بار خود را رها کرده و در حمایت از آزادی ماهواره این گنداب غربی‌ها یقه بدرانند و اجنبی‌دوستی‌شان را تابلو کرده و در دست بگیرند ،‌از عجایب و تحفه های تازه اعتدال است. لذا در این نوشتار برآنیم که برخی شواهدی که پروژه این روزهای ماهواره ‌ها برای زنان مسلمان بر ملا می‌کند را بازخوانی کنیم:

شاید اصلی‌ترین مسئله تبلیغات ماهواره را بتوان در حوزه مدل‌سازی برای پوشش زن ایرانی توصیف کرد. د رواقع حذف پوشش اسلامی و مطالبه برای عریانی به سبک غربی شاه‌کلید تغییرات اساسی در حوزه زنان و بعد تعمیم آن به ساختار نظام سیاسی و اسلامی ایران است.

مصادیق تبلیغ برای عریانی به دلیل گستره و سابقه آن موضوع جدیدی نیست و در مورد آن بسیار گفته شده است، اما یکی از ابعاد جدید این مسئله که امروز در شبکه‌های ماهواره‌ای به شکلی هماهنگ تبلیغ می‌گردد، بی‌حجابی در عین دین‌داری است! به عبارت دیگر القای این مسئله که دین‌داری مقوله‌ای جدا از حجاب است، غیر از مطرح شدن در مباحث نظری و بحث‌های دینی در این شبکه‌ها به شکلی زیر پوستی نیز با ارائه مدل‌هایی در این زمینه مطرح می‌شود که نمونه آن را می‌توان به تصویر کشیدن زنان ظاهراً باحجابی عنوان کرد که با نامحرم دست می‌دهند، دیده‌بوسی می‌کنند و در چنین جمع‌هایی می‌رقصند و آواز می‌خوانند.

حتی در این زمینه برخی از سریال‌های عموماً ترکیه‌ای در شبکه‌های ماهواره‌ای این‌گونه نمایش می‌دهند که می‌توان در عین مسلمان بودن مشروب نوشید و گوشت حرام خورد! از نمونه‌های این مضحکه می‌توان به استفاده از خواننده محجبه در برنامه آکادمی موسیقی گوگوش، یا نمونه‌هایی در برنامه بفرمایید شما نام برد که در عین ادعای پایبندی به اعتقادات دینی و مذهبی از ارتباط، دیده‌بوسی و عریانی در کنار مردان ابایی ندارند.

مُد نیز مسئله‌ای کاملاً گره خورده به مسئله حجاب است، زیرا نفی حجاب بدون ارائه الگوی جایگزین موفقیت چندانی نخواهد داشت. کسب منزلت اجتماعی از طریق نمایش سلیقه موضوعی است که بدون شک اکنون در بخشی از جامعه ایران پذیرفته شده و بدون شک اصلی‌ترین خواستگاه آن نیز ماهواره است. در این میان الگوهای ارائه شده برای پذیرش مدلی خاص از پوشش به عنوان مُد روز در عین سعی برای نمایش ظاهری پوشیده (آنطور که جامعه زنان ایران با سابقه باورهای مذهبی و سنتی حاضر به پذیرش آن باشند)، تلاش می‌کند پوششی تحریک کننده را رواج دهد. شاید واژه «حجاب اروتیک» که چندی پیش برای اولین بار در یکی از مقالات سایت بی‌بی‌سی مطرح شد، تعریفی کامل برای این نوع از پوشش باشد. استفاده از پوششی به نام ساپورت از نمونه‌های این تبلیغ است که برای اولین بار توسط یک شبکه ماهواره‌ای در نوروز سال ۹۱ تبلیغ شد و متأسفانه به سرعت در بخشی از جامعه ایران فراگیر شد. این در حالی است که این نوع از لباس پیش از این هم در جامعه وجود داشته ولی به هیچ گاه به عنوان لباسی برای حضور در انظار عمومی استفاده نمی‌شده است.

برخی برنامه‌ها در شبکه‌های ماهواره‌ای نیز برای زندگی غربی و تعریف خود از آزادی برای مخاطب زن ایرانی تصویر‌سازی می‌کنند. این سبک از برنامه‌‌سازی حس هم‌ذات پنداری با مخاطبان داخل کشور ایجاد می‌کند که در نهایت در برخی موارد یا در دراز مدت موجب تأثیرپذیری نیز می‌گردد. سوژه ‌های زن این برنامه عموماً درگیر زندگی‌های مجردی و با جمع دوستان بوده، بدون هیچ‌گونه قیدی لباس می‌پوشند، با نامحرم ارتباط برقرار می‌کنند و در بیان سلایق و خواسته‌های خود نیز یک زندگی غربی را به عنوان مطلوب خود معرفی می‌کنند.

همه اینها در حالی است که در این برنامه فقط ۴ شب از ۴ میهمانی به تصویر کشیده می‌شود و به نوعی با سانسور بخش‌های مشکل و سخت زندگی این افراد، جنبه‌های تنهایی، اجبار برای برخی مشاغل غیر متناسب و حتی پست و دور از شأن زن ایرانی و... فقط تصویری از چند لحظه لذت و خوشی این افراد بازنمایی می‌گردد و در نهایت این سبک از زندگی به عنوان مدلی مناسب و معیار برای مخاطب به تصویر کشیده می‌شود.

گفتمان‌سازی در خصوص نقش محدود زنان در جامعه ایران و رقابت بی‌معنی میان زنان با مردان برای حضور در عرصه‌‌هایی از اجتماع که اساساً با سنخ ، روحیات و قابلیت‌‌های ذهنی زن همخوانی ندارد، یکی دیگر از محورهای تبلیغ شبکه‌های ماهواره‌ای برای تأثیرگذاری بر جامعه زنان ایران را تشکیل می‌دهد.

برنامه‌های گفتگو محور شبکه‌های ماهواره‌ای، خصوصاً آنها که در حوزه سبک زندگی فعالیت می‌کنند، به شدت بر مسائل حقوقی زنان تأکید دارند. در این برنامه‌‌ها که دامنه گسترده‌ای نیز در حوزه برنامه‌های خبری و سریال‌ها نیز دارد مسائلی مانند حق طلاق، ولایت پدر بر دختر، چند همسری، حضانت و نگهداری کودکان و... مورد بحث و بررسی واقع می‌شوند. در این میان آنچه به عنوان الگوی صحیح به زن ایرانی القا می‌گردد در واقع یک مدل کاملاً غربی است و برای رسیدن به این مدل نیز راه‌کارهای حقوقی و روش‌های مبارزه مدنی پیش روی مخاطب قرار می‌گیرد.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۵ ، ۱۶:۳۳
میم الف الف
سه شنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۵، ۰۱:۳۳ ب.ظ

امام جماعتی که وسط نماز فرار کرد!

مجید نیک نفس از رزمندگان آذربایجانی و از ایثارگران لشکر ۳۱ عاشورا، خاطره جالبی از یک نماز جماعت در یک ایستگاه صلواتی را اینگونه برای ما تعریف می کند:

یادی کنیم از رزمنده مرحوم «مجید خیری»؛ دوستانی که ایشان را در جبهه دیده بودند وقتی اسمشان را می برم تمام ادا و اطوارهای این رزمنده که هم اینک به رحمت خدا رفته و ان شاءالله با شهدا محشور شود، جلوی چشمشان مجسم می شود.

مرحوم «مجید خیری» اندکی حواسش ناجمع بود و به قول امروزی ها آنرمال بود. از هیچ کس ترس و ابایی نداشت، نه از خودی ها و نه از عراقی ها، ولی به حاج محمد سوداگر ارادت ویژه ای داشت و از ایشان بسان برادر بزرگتر حساب می برد.

می خواهم خاطره ای از او در ایستگاه صلواتی را که از زبان خودش شنیدم و سایر دوستان مراغه ای نیز که شاهد ماجرا بودند، بعدا این ماجرا را تایید کردند، تعریف کنم.

در ایستگاه صلواتی نزدیک اهواز موقع ظهر شده و برادران رزمنده حاضر در حسینیه دنبال فردی می گردند که نماز را به امامت او اقامه کنند. معمول بود که در چنین جاهایی از برادران رزمنده ای که طلبه بودند و یا از رزمندگان مخلص دیگر بعنوان امام جماعت استفاده می کردند. چشم بچه ها از میان آن همه جماعت رزمنده، به مجید خیری می افتد که کلاه مشکی شیخ مآبی بر سر گذاشته و ریش پرپشتی دارد و در گوشه ای از حسینیه نشسته...
امام جماعتی که وسط نماز فرار کرد!

نفر دوم نشسته از راست چفیه بر گردن مجید خیری، موقعیت چوئیبده قبل از والفجر هشت و نفر دوم ایستاده از راست حاج محمد سوداگر

در اینگونه ایستگاه های صلواتی نیروهای رزمنده تمامی لشکرهای موجود در منطقه می آمدند و شربتی می خوردند و نفسی تازه می کردند و می رفتند. بر و بچه هایی که شناختی با مجید نداشتند از او دعوت می کنند که امامت جماعت را برعهده گرفته و نماز را بخواند.

ایشان هم با صلواتی از جمع رزمنده ها بلند شده و بدون تعارف جلوی صفوف نمازگزاران می رود تا نماز را اقامه کند. مجید لکنت زبان بخصوصی داشت و با آن گرفتگی زبانش و ادای عجیب غریب کلمات، اقامه را می خواند، همه بلند می شوند و پشت سر او صف ها را منظم می کنند و ایشان تکبیره الاحرام را گفته و نماز را شروع می کند.

رکعت اول را می خواند. می گفت آنچنان جوگیر شده بودم که دور و برم را نمی دیدم چون تا بحال در جایی امام جماعت را تجربه نکرده بودم و این بار اولم بود که امام جماعت می شدم. رکعت دوم را هم تا قنوت ادامه داده و دستانش را که برای قنوت بالا می برد چشمش به مسیب فرزند طیب خیراللهی می افتد که میکروفون بدست جلوی مجید خیری مکبری می کند.

مسیب همشهری مجید بود و خیلی با هم انس و الفت داشتند. مجید یادش می رود که سر نماز است و نباید به چیز دیگری مشغول باشد، به مسیب می گوید عه عه مسیب تو اینجا چیکار می کنی؟! مسیب اشاره می کند که نمازت را ادامه بده و مجید یهو متوجه می شود که سوتی بزرگی داده است. قنوت را ادامه می دهد تا رکوع رکعت دوم. مجید گفت که وقتی رکوع رفتم سعی می کردم در آنحال از میان جفت پاهایم صفوف نماز پشت سرم را دید بزنم که نکند بچه ها متوجه سوتی من شده و نماز را ترک کنند!

از رکوع بلند شده و سجده اول را تمام کرده و در سجده دوم بلافاصله بلند شده و در حالی که جماعت در حال سجده هستند به مسیب اشاره می کند که صدایش را درنیار و بدون تشهد و سلام آنجا را ترک می کند و آن جماعت بی خبر از همه جا را در حال سجده جا می گذارد.

متاسفانه این قسمت خاطره درست یادم نیست که مسیب هم همراه ایشان آن جمع را در سجده رها کرده رفته یا نه...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۳۳
میم الف الف
يكشنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۵، ۰۱:۳۰ ب.ظ

آب نبات چوبی حوزه هنری برای اکران فروشنده!


Image result for فروشنده


صورت مسئله چالش برانگیز هفته‌های اخیر و خیل عظیمی از خبرهای منتشر شده طی چند هفته اخیر حول مسئله اکران فروشنده توسط حوزه هنری ، با واکنش رسانه‌های مختلفی مواجه بوده است.

مسئله‌ای که همچنان در هاله‌ای از ابهام است و تا زمانی که حوزه هنری تصمیم قطعی نگیرد، حل نشدنی نیست. اما حوزه هنری در اقدامی غیر متعارف، سعی کرد که چالش اکران فروشنده را با ترفندی خاص پشت سر بگذارد و به نوعی بحران رسانه‌ای شکل گرفته را پشت سر بگذارد. به همین دلیل باشگاه فیلم سوره به صورتی برق آسا ترتیب اکران نماهنگ ما ایستاده ایم ۲ را داد. پروژه‌ای که ساخت آن دو سال به طول انجامید و به روایت روزنامه جوان یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان هزینه ساخت آن شد.

در مورد ساخت این کلیپ مستقل از همزمانی خبر همکاری حوزه هنری برای اکران فیلم فروشنده چند مسئله اصلی و مهم پیش می‌آید. نخست اینکه نهاد‌های دولتی در شرایطی خاص، ماجرای فیش گیت را پشت سر می‌گذارند که موجب رنجش افکار عمومی شده است و در دوران فیش گیت، انتشار میزان رقم ساخت کلیپ میلیاردی صورت مسئله‌ای است که به رنجش افکار عمومی دامن می‌زند.

در واقع حوزه هنری قصد داشت که مزه زهر مار اکران فروشنده را تلطیف کند و به جایش از یک آب نبات یک میلیارد و دویست میلیون تومانی رونمایی کرد. به عبارت دیگر گاف‌های دوگانه مدیریت دوگانه سوزش رو شد.

اما اوضاع نه تنها برای حوزه بهتر نشد بلکه موجب سیل فزاینده‌ای از انتقادات در مورد این نماهنگ منتشر در فضای رسانه‌ای شد. تهیه کننده این نماهنگ محمدرضا شفا نام دارد که به عنوان یکی از تهیه کنندگان گران عرصه تصویر شناخته می‌شود.

قسمت نخست کلیپ ما ایستاده ایم با مبلغ نیم میلیون تومان در سال ۱۳۹۲ ساخته شد. هر چند همین هزینه میلیونی با توجه به محتوای ۵ تا ۷ دقیقه اثر و تاثیر اجتماعی اش در سال ۱۳۹۲ با شرایط آن دوران، چفت شد و عوض ۵۰۰ میلیون، پانصد میلیارد تومان کارکرد اجتماعی داشت. قسمت اول کلیپ در شرایطی ساخته شد که دولت جدید سرکار آمد و تدبیری اندیشید بود تا امید را در پای میز مذاکره با آمریکا جستجو کند و تاثیر اجتماعی ما ایستاده ایم(۱) بسیار ارزنده و دقیقا در زمان بسیار درستی اتفاق افتاد.

قسمت نخست را خانه فیلم داستانی سازمان اوج تولید کرده بود و پس از اینکه محمدرضا شفا عنوان مدیریت باشگاه فیلم سوره را کسب کرد پیشنهاد تولید قسمت دوم نماهنگ را ارائه کرد و مسئولان حوزه عزم کردند قسمت دوم این نماهنگ را بسازنند.
اما چه چیزی سبب موفقیت قسمت نخست شد؟

نگاه مردمی در قسمت نخست این مجموعه چنان جاری بود که هر مخاطبی را سر شوق می‌آورد . مثلا سازندگان به جای استفاده از ترانه و آوازخوانی فردی به هم آوایی جمعی روی آورده بودند و نوعی سرود مدرن را در قسمت نخست اجرا می‌کردند. با اجرای سرود به جای استفاده از ترانه متن اثر ریتم جمعی و مردمی تری پیدا کرده بود.

به این ترتیب ویژگی شاخص قسمت نخست نماهنگ «ایستاده ایم»، پرهیز از اجرای فردی و عدم بهره‌گیری از ترانه بود. به همین دلیل قسمت نخست نماهنگ مفهوم جمعی تری پیدا کرده بود. هیچ مولفه نمایشی در آن نماهنگ انتزاعی نبود و شکل واقعی از یک تجمع انقلابی در میدان آزادی را به تصویر می‌کشید. اما در قسمت نماهنگ ما ایستاده‌ایم (۲) همه چیز شکل انتزاعی پیدا کرده است مثلا در بخشی از این نماهنگ خانواده‌ای را می‌بینیم که کنار دریای جنوب در نیمه گرم تابستان زمانی که هواپیمای ایرباس ایرانی توسط ناو شکن آمریکایی مورد حمله قرار می‌گیرد، کناردریای جنوب مشغول تفریح هستند.

ساده ترین و ابتدایی ترین انگاره‌های نمایشی در نماهنگ ما ایستادهایم رعایت نشده است. یعنی خانواده‌ای ایرانی در موعد خرماپزان جنوب برای تفریح عازم کناره‌های دریای جنوب می‌شوند؟ این انگاره‌های نمایشی و لحن انتزاعی اثر، فاقد جذابیت‌های خاص و مشابه قسمت اول است.

اما نکته دوم در مورد کلیت نمایشی اثر این است که چند جوان پرچم هایی را در دست می‌گیرند و با صدای فریاد خود ناوهای آمریکایی را در دریای جنوب غرق می‌کنند. این پیرنگ را مقایسه کنید با انیمشین «پیام راشل کوری» که چند وقت اخیر منتشر شده بود و بمباران اسرائیل را توسط جنگده‌های ایرانی نشان می‌داد. صورت انتزاعی حمله به اسرائیل با یک بازسازی انیماتوری مخاطب را قطعا سر شوق می‌آورد چون این آینده انتزاعی را باور می‌کند اما حمله چند جوان پرچم به دست به ناوهای آمریکایی در باور، هیچ مخاطبی نخواهد نشست.

پر واضح است که سازندگان هیچ طراحی خاصی در ذهن نداشتند و اثر تولید شده هدف گیری خاصی برای جذب مخاطب نشده است. سازندگان به جای رفتن سراغ واقعیت‌های مرسوم در جامعه ما سراغ موضوعات انتزاعی رفته اند که هیچ ارزش اجتماعی – انقلابی در آن نمود ندارد و تنها اتکای کلیپ تک خوانی خواننده آن است که از ارزشهای جمعی اثر می‌کاهد.

نکته قابل نقد و تحلیل در ساخت قسمت نماهنگ ما ایستاده ایم این است که فضای تخریبی و غرق شدن کشتی‌های آمریکایی را عین به عین و نعل به نعل از فیلم ۲۰۱۲ به کارگردانی رولند امریش برداشت کرده و هیچ شباهتی با یک اثر مستقل ندارد.

بلافاصله پس از انتشار این کلیپ رسانه‌های انقلابی به نقد اثر پرداختند و آنرا ضعیف و غیر باور توصیف کردند و این موضوع را مطرح کردند که یک میلیارد و دویست میلیون تومان مبلغ بسیار زیادی برای ساخت این کلیپ ۷ دقیقه‌ای است .

به فاصله دو روز بعد محمد حمزه زاده معاون حوزه هنری به این امر واکنش نشان داد و در گفت و گو با خبرگزاری میزان با واکنش نسبت به حواشی ساخته شده در مورد هزینه ساخت کلیپ «ما ایستاده‌ایم» گفت: متاسفانه باید بگویم آنها که در حال حاضر به دنبال این اعداد و ارقام می‌روند آیا در مورد خود کلیپ هم مطلبی نوشته‌اند؟. وی ادامه داد: واقعاً از بعضی اهالی رسانه تعجب می‌کنم که خبر ساخت این کلیپ با این اهمیت را رها کردند و حالا به دنبال اعداد و ارقام هستند.

حمزده زاده تصریح کرد: چه صد میلیارد چه ده میلیارد، فحوا و درون مایه این اثر، اتفاقی ضد امریکایی است و معانی بزرگی را درون خود دارد. در هر صورت بنا نیست که بابت هر مبلغی این مقدار شایعه پراکنی ایجاد شود. وی در پایان خاطرنشان کرد: اخبار منتشر شده در مورد هزینه‌های این کلیپ برای اطلاع رسانی نیست بلکه به عمد و برای دشمنی با هدفی است که این کلیپ در معنا دنبال می‌کند.

جناب حمزه زاده با این اظهار نظر اعداد و ارقام را تکذیب نکردند. یعنی با افشای مبلغ طرح شده مخالف بودند امـا در پاســخ ایشان باید نوشت زمانی که رسانه‌ها موضوع هزینه صرف شده را طرح می‌کنند چون میزان مبلغ صرف شده به صرفه نبوده و این کلیپ مضحـک هیــچ کارکــرد ضــد آمریکایی نخواهد داشت بلکه این کلیپ آمریکایــی کپی شده از خود محصولات آمریکایی است و اثر انقلابی بلند مدت نخواهد داشت.

البته با یک میلیارد و دویست میلیون تومان می‌توان سه فیلم جمع و جور خوب با مفاهیم اجتماعی ضروری مرتبط بازندگی مردم ساخت تا طی یک پروسه زمانی چند ساله اثر بیشتری روی متن اجتماعی زندگی مردم داشته باشد. ضمن اینکه رویکرد انقلابی یعنی کمترین هزینه و بیشترین دستاورد. این کلیپ را در نهایت مردم یکی دوباری تماشا می‌کنند و به آن می‌خندند و برای بار سوم که تلویزیون آنرا پخش می‌کند، قطعا مدار برق جعبه جادو را قطع خواهند کرد.

رویکرد انقلابی و ضد آمریکایی یعنی اینکه فیلم فروشنده، اثری تولید شده با پول یک یهودی صهیونیست یعنی الکس مالگه، که ماهی یکبار به اورشلیم تشریف می‌برند، در سینماهای نهاد انقلابی حوزه هنری اکران نشود، آب نبات چوبی ما ایستاده‌ایم پیشکشتان.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۳۰
میم الف الف

افسران - به کاه دون زدی ناشی ، دست بالای دست بسیار است !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۵ ، ۱۴:۱۹
میم الف الف