«گِشتاپو» در ایران
رودولف دیلس، اولین رئیس گشتاپو....!!!!!!!!
اولتیماتوم شفاهی
«در
اینجا اعلام میکنم که اگر کسی بخواهد نقد کند، نقد دلسوزانه، آزاد است،
اما من اجازه نمیدهم که کسی بخواهد به امید و اعتماد مردم برای آینده
درخشان این کشور، برای رونق اقتصادی ، برای صلح و امنیت در کشور ما و در
منطقه با دروغی ، اتهامی و سخن ناروایی صدمه بزند.»
گزاره فوق متن
سخنان حسن روحانی ، در روز۲۳ تیر ماه سال جاری بود که به طور زنده از
شبکههای صوتی، تصویری رسانه ملی پخش شد که صراحتا از اعلام رسمی برخورد با
منتقدین توافق هستهای توسط ابزارهای دولتی خبر میداد کسانی که بنا بر
استانداردهای تعیین شده توسط رئیس جمهور در زمره دروغگوها، تهمتزنندگان و
ناامیدکنندگان مردم قرار میگرفتند.
ابلاغ رسمی
به
فاصله ۱۲ روز بعد از صدور اولتیماتوم «حسن روحانی»، روز سوم مرداد ماه سال
جاری، استانداردهای تعیین شده توسط دولت به رسانه ها ابلاغ شد. هرچند
رونوشت این ابلاغیه هیچ گاه به هفتهنامه یالثارات نرسید اما تصویر آن با
عنوان «خیلی محرمانه» در فضای مجازی منتشر شد که طبیعتا از آن تاریخ به بعد
آشکار محسوب میشد.
این نامه که در تاریخ ۳۱ تیرماه ۱۳۹۴ ، با
امضاء «حسن محرابی» ، مدیرکل امور مطبوعات و خبرگزاری های داخلی عطف به
نامه شماره ۳۳۴۳ /۳۲۰ /۹۴ در تاریخ ۸ تیر ۹۴ به مدیران مسئول روزنامه های
سراسری، مدیران مسئول خبرگزاری های داخلی و مدیران مسئول پایگاههای خبری
ابلاغ شده بود. اما موضوع آن عبارت بود از اصول حاکم بر سیاستهای
اطلاعرسانی و رسانهای در مورد دست آورد های مذاکرات هستهای براساس مصوبه
شورای عالی امنیت ملی که با استناد به تبصره۲ قانون مطبوعات به منظور اجرا
ابلاغ شده بود:
۱- صیانت از دستاوردهای مذاکرات هسته ای که در زمره مهم ترین مسائل مرتبط با امنیت ملی و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران است.
۲- وحدت، همدلی و انسجام ملی در حمایت از دستاوردهای مذاکرات.
۳- جلوگیری از رفتارهای سیاسی ، جناحی و بخشینگری در رابطه با دستاوردهای مذاکرات.
۴- جلوگیری از القای دوگانگی در سطح مقامات عالی رتبه نظام در رابطه با دستاوردهای مذاکرات هستهای.
۵- تبیین آثار توافق هسته ای و دستاوردهای مذاکرات و تبیین مراحل اجرای توافق.
پرهیز از هر گونه اقدامات سلبی در مورد دستاوردهای مذاکرات بویژه برجام بخصوص:
• تخریب امید ملی و نشاط ملی.
• شبهه افکنی و ایجاد هرگونه تردید و یاس.
• ترویج، تبلیغ و استناد به اظهارات، ادعاها، تحلیل و مصاحبههای تخریبی داخلی و خارجی.
• انتشار اخبار و تحلیل هایی که موجب دوقطبیسازی جامعه شود.
• القای اختلاف میان دیدگاههای مقامات عالی رتبه نظام.
• القای تقابل میان دیدگاه های مردم متدین و انقلابی با رویکرد دولت.
• القای تقابل دستاوردهای مذاکرات با ارزشها و آرمانهای انقلابی و اسلامی و ملی.
•
نقل هرگونه ادعا از سوی طرفهای مذاکره در مورد دستاوردهای آنان در
مذاکرات و برجام، باید. همزمان و همراه با پاسخ مناسب از طرف ایرانی باشد.
انجام اقدامات ایجابی در مورد دستاوردهای مذاکرات بویژه برجام به خصوص:
• تاکید بر مخالفت افراطیون آمریکایی و صهیونیستها با دستاوردهای توافق.
• تاکید بر تحلیلهای کارشناسان خارجی، در مورد موقعیت ایران در مذاکرات و شکست صهیونیست ها.
• رویکرد توصیفی و تبیینی در برنامههای تحلیلی به جای رویکرد انتقادی و تخریبی.
• تشریح ارتقاء دستاوردهای هسته ای در نتیجه مذاکرات برجام.
• تاکید بر اهمیت التزام طرفین به تعهدات خود.
ضرورت احترام و تمجید از مذاکره کنندگان به خصوص:
• بینظیر بودن اینگونه مذاکرات، در تاریخ سیاسی دهههای اخیر.
• اهمیت شهامت توأم با ادب مذاکره کنندگان.
• حرفه ای بودن مذاکرات.
• هماهنگی های تیم های سیاسی ، اقتصادی و فنی.
• ایجاد امید و نشاط سیاسی و اقتصادی برای آینده کشور.
گامی در جهت پرهیز از نفاق در جامعه
۶
روز بعد از ابلاغنامه «خیلی محرمانه» ، «حسین نوشآبادی»، سخنگوی وزارت
فرهنگ و ارشاد اسلامی پیش از ظهر دوشنبه ۵ مرداد در جریان نشست خبری خود با
نمایندگان رسانهها که در محل سالن اجتماعات دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی
کشور برگزار شد، در مقام دفاع از ابلاغیه مذکور گفت: «بعضی از موضوعات برای
کشور از اهمیت فراوانی برخوردار است و مسائل حیاتی به شمار میرود و جزو
موضوعات اساسی کشور تلقی میشود و لذا باید برای رعایت برخی مسائل در خصوص
آنها، چارچوب هایی تعیین شود.
اگر قرار باشد هر کسی پیرامون موضوعی
که با امنیت ملی ما گره خورده، اظهارنظرهای مخالف منافع ملی بکند ، قطعا
باید جلوی آن را گرفت. تصمیمی که شورای عالی امنیت ملی هم در خصوص توافق
هسته ای اتخاذ کرده ، ناظر بر همین موضوع است. توافق هستهای، توافق یک
جریان سیاسی با یک کشور خارجی نیست بلکه موضوع مهمی است که زیر نظر رهبر
معظم انقلاب و با تدابیر قوای سهگانه صورت گرفته و نمیتواند به راحتی
مورد نقدهای ناروا قرار گیرد.
طبیعی است که باید ساز و کاری برای
نحوه پرداختن به این موضوع در رسانهها فراهم میشد؛ چراکه همانطور که رهبر
معظم انقلاب بعد از این توافق فرمودند، باید متانت و وحدت حفظ شود و نباید
این مساله باعث دو دستگی و پراکندگی در جامعه بشود. در این تصمیم اخیر هم
که از طرف ما به مطبوعات ابلاغ شد ، موضوع تامین وحدت و حفظ منافع کشور
گنجانده شده است. تاکید می کنم که مصوبات شورای عالی امنیت ملی برای همگان
لازمالاجرا است و ما هم این مصوبه را بر اساس قانون مطبوعات در رسانه ها
ابلاغ کردیم. این مصوبه گامی است در جهت حفظ وحدت و متانت و دوری از دو
دستگی و پرهیز از نفاق در جامعه.»
ابلاغیه پوچ و آغاز عملیات قَمع
سه
شنبه ششم مرداد ماه ، محمد دهقان عضو هیأت رئیسه مجلس اعلام کرد که ۱۸
نماینده مجلس از جمله رسایی، نبویان، سلیمانی، آقاتهرانی، امیرآبادی،
توکلی، قادری، موسی احمدی، محمدصادقی، بیاتیان، جوکار، آشتیانی، مرندی،
مقتدایی، نادران، فولادگر، خسروی و حاجی دلیگانی به وزیرارشاد تذکر
دادهاند. دهقان درباره متن این تذکر گفته بود: «بر اساس پیگیری های صورت
گرفته شورای عالی امنیت ملی هیچ مصوبه ای در خصوص محدودیت رسانهها و تمجید
موضوع موافقت نامه نداشته است. وزارت ارشاد باید به مصوبه شورای عالی
امنیت ملی عمل کند و آن را منتشر کند.»
شش روز بعد از تذکر
۱۸نماینده مجلس به وزارتارشاد، هیات نظارت بر مطبوعات در جلسه روز دوشنبه
۱۲ مرداد ماه خود، به بررسی عملکرد رسانههای مکتوب و الکترونیک درخصوص
مذاکرات هستهای پرداخت و با توجه به تبصره ٢ ماده ٥ قانون مطبوعات و بند ۸
ماده ۶، هفتهنامه «٩دی» را توقیف و پرونده آن را به دادگاه ارجاع داد.
همچنین در آن جلسه مقرر شد که بابت برخی تیترها و مطالب روزنامه «کیهان» و
پایگاه اطلاعرسانی «رجانیوز» به این رسانهها تذکر داده شود.
روند
یاد شده در حالی در یک چارچوب حساب شده بعد از توافق وین عملیاتی شده است
که به نظر می رسد باید روند آن را بخشی از پازل فشار چند جانبه دولت فرض
کرد. فشاری که اعمال کننده آن تصمیم دارد به واسطه ایجاد یک جو سنگین
امنیتی برهر نوع مخالفت هزینه سنگینی تحمیل کند.
برهمین اساس
یالثارات در ادامه با اتکاء به متن ابلاغ خیلی محرمانه وزارت ارشاد به
اثبات این ادعا خواهد پرداخت که اتفاقا دولت با اتخاذ این رویه ، خود را در
جایگاه همان متهمانی قرار داده که در صورت عدم رعایت دستورالعمل کذایی ،
«حسن روحانی» آنان را دروغگو خطاب کرده و «نوش آبادی» منافقشان خوانده است.
بنابراین در ادامه به شکل فهرستوار به استخراج نکات مورد نظر و تحلیل آن
به اثبات ادعای خود میپردازیم:
ترجیع بندِ مشکوک
۱-
«دستاوردهای مذاکرات» واژه ای است که۱۰ بار مکّرر در ابلاغیه خیلی محرمانه
وزارت ارشاد به رسانه ها به کار گرفته شده است. چنانچه باید گفت این واژه ،
ترجیع بندِ دستورالعمل یاد شده را تشکیل میدهد. تحلیل چنین تکراری نیز
واضح است. وقتی متن این ابلاغیه، در کنار اظهارات نوبهای و پرتکرارِ رئیس
دولت و ایادی آن طی روزهای بعد از اعلام توافقِ وین قرار داده میشود، این
نتیجه منطقی ساده به اذهان متبادر می شود که دولت در حال القای این معناست
که برون دادِ وین هر چه که هست،«دستاورد» است نه چیز دیگر! طبیعتا مهم ترین
دریافت کنندگان این پیام، جامعه و مجلس شورای اسلامی هستند.
بر
این اساس جامعه در حالی با این معنا بمباران میشود که به موازات آن، مجلس
شورای اسلامی در صورت عدم تصویب توافقِ وین، با مردمی مواجه است که در
چارچوب ادبیات ابلاغنامه مجلس را بر باد دهنده دستاورد هستهایِ
بینظیرترین مذاکرات تاریخ سیاسی دهههای اخیر میدانند. همان دستاوردهای
که چندی پیش رئیس جمهور، توفیق مردم در آب خوردن را هم به آن گره زده بود.
تنها
یک نمونه از اقدامات دولت در چارچوبی که شرح داده شد اظهارات جهانگیری
معاون رئیس جمهور است که شب ۱۳ مرداد ماه سال جاری در جلسه شورای اداری
استان گلستان ادا شده است: «براساس نظرسنجیای که توسط سازمان های معتبر
کشور درخصوص جمع بندی هستهای انجام شده است ، ۸۰ تا ۸۸ درصد مردم از
دستیابی به این نتیجه ابراز خوشحالی کرده و تنها ۴ درصد با آن مخالفت
کردند. این مخالفان باید تنها درحد همان ۴ درصد حرف بزنند و نباید با لحن
طلبکارانه صحبت کنند.»
سند بطلان ادعای معاون رئیس جمهور انتشار
نتیجه یک نظر سنجی معتبر دیگر است که براساس آن ۸۸.۶ درصد شرکت کنندگان
معتقدبودند که «باید خطوط قرمز در توافق رعایت شود و عزت ملی حفظ شود وگرنه
نباید توافق کرد» در این میان تنها ۱۱.۴ درصد به گزینه «به هرقیمتی باید
توافق کرد» رای داده بودند.
همچنین روزنامه کیهان به نظر سنجی معتبر
دیگری استناد کرده بودکه براساس آن ۸۱ درصد مردم از متن توافقنامه باخبر
نیستند و بسیاری از ۱۹ درصد بقیه هم که متن را خواندهاند نسبت به سرانجام
آن و حفظ استقلال و امنیت کشور دچار تردید هستند.
متهم در جایگاه قاضی!
۲-
«به سرانجام رسیدن این مذاکرات، گام مهمی است، با این حال لازم است متنی
که فراهم آمده با دقت ملاحظه و در مسیر قانونی پیشبینی شده قرار گیرد و
آنگاه در صورت تصویب، مراقبت از نقض عهدهای محتمل طرف مقابل صورت گرفته و
راه آن بسته شود. به خوبی میدانید که برخی از شش دولت طرف مقابل به هیچ رو
قابل اعتماد نیستند. از ملت عزیز انتظار دارم که همچنان وحدت و متانت خود
را حفظ کنند تا بتوان در فضای آرام و خردمندانه به منافع ملی دست یافت.»
گزاره
فوق متن پاسخ مقام معظم رهبری به نامه حسن روحانی در روز ۲۴ تیر ماه سال
جاری است که مذاکرات هستهای را به طور مکرر با واژگانی چون «موفقیتآمیز و
عزتمندانه» و «پیروزی» توصیف نموده و آن را «دستاورد» قلمداد کرده بود.
این در حالی است که مقام معظم رهبری توافق وین را صرفا یک «متن» قلمداد
کرده بود که نیاز به تصویب دارد. اما ، تاکید دوباره معظمله بر «متن»
خواندنِ توافق وین در خطبههای عید سعید فطر در ۲۷ تیر ماه ۹۴ نشان داد که
انتخاب این واژه به طور کاملا هدفمند از سوی مقام معظم رهبری به کار برده
میشود.
چنانچه ایشان دراین باره فرمودند:«چه این متنی که تهیّه
شده است، در مجاری قانونی پیشبینیشده خود تصویب بشود و چه نشود، اجر
آنها محفوظ است؛ این را به خود آن برادران هم از نزدیک عرض کردیم. البتّه
برای تصویب این متن، یک مسیر قانونیِ پیشبینیشدهای وجود دارد که باید
این مسیر را طی کند و خواهد کرد؛ انشاءالله. انتظار ما این است که
دستاندرکاران، با دقّت مصالح را - مصالح کشور را ، مصالح ملّی را- در نظر
بگیرند و آنچه را تحویل ملّت خواهند داد، بتوانند با گردن افراشته، در
مقابل خدای متعال هم ارائه بدهند.»
«القای اختلاف میان دیدگاه های
مقامات عالی رتبه نظام» و «جلوگیری از القای دوگانگی در سطح مقامات عالی
رتبه نظام در رابطه با دستاوردهای مذاکرات هستهای» دو جمله ناهیانه ای است
که در ابلاغیه خیلی محرمانه وزارتارشاد به رسانه ها به چشم می خورد. حال
با عطف به گزینه اول تحلیلی در یالثارات و نیز متون قیاسی در گزینه دوم این
سوال پیش می آید که آیا این خود دولت نیست که رسما و عامدانه با کاربرد
ادبیات معارض مقام معظم رهبری تلاش دارد تا با «القای دوگانگی»، به هر قیمت
ممکن پیکر نحیف توافق وین را از معبر سخت نظارت عبور دهد؟!
دولت غیرمتدین و ضدانقلاب!
۳-
«القای تقابل میان دیدگاههای مردم متدین و انقلابی با رویکرد دولت»، جمله
پیشین یکی دیگر از گزاره های ناهیانه ابلاغیه وزارتارشاد است که بر اساس
آن دولت از یک سو، رسما حساب خود را از بدنه متدین و انقلابی جدا کرده و از
سوی دیگر با قرار دادن چنین قیدی (مردم متدین و انقلابی)، جامعه را به دو
بخش متدین و غیر متدین تقسیم کرده است. اتفاقا بر اساس متن این ابلاغیه،
وزارتارشاد دولت را در بخش غیر متدینین طبقه بندی کرده است!
زیرا
براساس متن ابلاغیه فرض بر این است که جامعه به دو بخش متدین و غیرمتدین
قابل تقسیمبندی هستند و این احتمال وجود دارد که رسانه ها تقابل میان
دیدگاه های مردم متدین و انقلابی با رویکرد دولت را القا کنند. همچنین
مفروض دیگری از همین جمله یک خطی بدین شرح قابل استخراج است که اساسا
دیدگاههای بخش غیرمتدین و غیرانقلابی جامعه به طور کامل با رویکرد دولت
همسو است. زیرا خطر القای دوگانگی متوجه این قشر نیست.
«گِشتاپو» در ایران
۴-
اما بعد از تعارضاتی که ذکر آن گذشت، باید گفت یک بخش آزار دهنده دیگر در
متن ابلاغیه خیلی محرمانه وزارت ارشاد به رسانهها، جایی است که بر «ضرورت
احترام و تمجید از مذاکره کنندگان» تاکید شده و سر فصلهای آن در۵ بخش
تبیین شده است.
دولتِ تدبیر و امید در حالی بر آستانه ۳ سالگی
ایستاده است که رئیس آن در معرکه تبلیغات انتخاباتی ادعا داشت که حقوقدان
است نه سرهنگ! اگر ادبیات جاری در بخش پایانی دستور العمل خیلی محرمانه
وزارت ارشاد توسط هریک از دولتهای پیشین ابلاغ شده بود ، همین حضرات دولتی
و جریان رسانه ای آنان از تحکم توتالیتاریسم و فاشیسم بر کشور داد سخن
میرانند و شرایط حاکم بر فضای رسانهای کشور را با مختصات پلیسی دوره تسلط
نازیسم در آلمان قیاس می کردند که «گِشتاپو» خالق آن بوده است. حالا به
نظر می رسد این سوال از «حسن روحانی» جا دارد که آیا متن ابلاغیه از سوی
وزارت ارشاد دولت او با ادبیات سرهنگ های دیکتاتورِ حاکم بر آمریکای جنوبی
یا متون تمجیدی از پیشوای رایش سوم، آدولف هیتلر قابل مقایسه نیست؟!
سناریوی فاشیستیِ جاری
روند
مشروح پیشین، حکایت از جریان یک سناریوی پیچیده توسط دولت و دستگاه های
وابسته به آن دارد که هدف از آن صراحتا ایجاد همان فضا و تولید همان
ابهاماتی است که وزارت ارشاد در ابلاغ خیلی محرمانه خود، رسانهها را از
مبادرت به آن نهی کرده و حسن روحانی نسبت به آن اولتیماتوم داده است. البته
در این سناریو، دولت قصد دارد با ایجاد انفعال در مجلس، اندک صدای منتقدین
موجود در صحنه را نیز با شیوههای فاشیستی، خفه کند که توقیف هفتهنامه
۹دی و تذکر به کیهان و رجا نیوز، در همین راستا ارزیابی میشود.
فلسفه اتخاذ چنین خط مشیی، دستیابی به۲ هدف را به شکل توأمان به اذهان متبادر میکند:
اول
اینکه افکار عمومی بواسطه تبلیغات پرحجم یک سویه، به سمت تخدیر با این
خوراک خبری پیش می رود که همه چیزشان به توافق هسته ای وابسته است و هر
آنچه در وین تحت عنوان توافق پذیرفته شده، بزرگترین دستاورد تاریخی در
اعاده حقوق ملت ایران است. این مرحله با ساکت کردن رسانههای منتقد همراه
خواهد بود که در مقابل این موج تخدیری به انتشار واقعیات موجود، اقدام
میکنند.
هدف توأمان بعدی، مجلس است. همانطور که درگزارشهای پیشین
شرح داده شد مجلس به هیچ وجه اجازه اصلاح متن توافق را ندارد. بلکه تنها
بین تصویب یا ردّ آن مخیّر است. این درحالی است که این نهاد نظارتی در
آستانه اتخاذ این تصمیم تاریخی در مقابل بیسابقه ترین فشار روانی قرار
دارد که براساس آن مجلس در صورت ردّ توافق وین، گویی در مقابل ملت ایران
ایستاده و دستاوردهای دولت را که تنها نسخه نجات بخش آنان بوده، نابود کرده
است!
با این وصف به نظر می رسد بیش و پیش از هر شخص حقیقی و حقوقی
دیگر این مجلس است که قادر خواهد بود با اقدام مقتضی، سناریوی جاری را از
مدار اجرا خارج کند. برهمین اساس به نظر میرسد، وزیر ۲کارته ارشاد به
عنوان مسئول صدور ابلاغیه فاشیستی از سوی وزارت ارشاد، به اندازه کافی وزن
پرونده خود را برای دریافت کارت سوم و استیضاح بالا برده است. البته اجرای
این ضرب شست از سوی مجلسی نیازمند یک حمیّت همگانی در بین نمایندگان است که
تذکر ۱۸ نماینده نسبت به صدور ابلاغیه کذایی از سوی وزارتارشاد، هنوز
حکایت از وجود چنین انسجامی در مجلس نیست!