تذکره الاختلافات!
از دولت عهد تدبیر روایت کرده اند که مردمان آن زمان
را خبر بسیار می آمد از نزاع بین الوزرا؛ و از جراید فخیمه الی کوانل
تلگرامیه، لیلاً و نهاراً پیام آمدندی که: «فلان وزیر با دیگری انتقاد
افزود» یا «فلان مسئول بهمان وزیر را بر دیوار یکی نمود» آنگونه که گویی
دولتیان را غیر از گیر سه پیچ به خود، کار و کاسبی نبود. و خلایق بر این
نسق پیام بسیار فوروارد نمودندی که دولت سهامی را عاقبت همین است.
اما اصحاب دولت، جملگی این سخنان را چرت و پرت شمرده و بر آن ردیه ها آورده و شایعات بی اساسشان خوانده اند.
فی
المثل میرزا علی اکبر خان ترکان السلطنه نویسد: «اختلاف؟ گاگول آدمی که
این شایعات را باورش آید! البته یک بار مرا از سخنان عباس الدوله آخوندی
خشم آمد و او را نواختم که «مزخرف» خوانی بس است و این نمد کلاهی بر سر کچل
بی مسکنی مردم نیاید. بار دیگر نیز نعمت زاده ای گویا گفته بود که در
ولایات آزاد ترکان السلطنه، تریلی تریلی جنس بقاچاقند و من نیز او را
فروکوفتم تا مِنْ بعد، بر آنچه گوید اندیشد و گرنه باری من از کوره در روم و
سخنانی منشوری گویم! و البته در فقره ای دیگر نیز دیوار کرسنت را دیدم که
تا ثریا کج می رفت و بر آن کژی اشارت نمودم و البته یک بار نیز ...» و بدین
سان چهل صفحه بر رد آن دلیل نویسد.
مولانا بیژن علیشاه نفت مفت
آبادی نیز فرماید: «آنچه از دعوای دولتیان در خبر آمده کلهم را زر مفت
دلواپسانه باید خواند. مرا بین السماوات و الارض فقط با همان وزیر پیر صنعت
جدل افتاد، زان سبب که آن عوام الکی الکی گفتی: «القرارداد القرسنت فیه
جریمةٌ بعدد هیژده فیلیارد دولار» و من او را بر سبیل جوک گفتم که تا به
حال اینهمه دولار یکجا دیده ای؟ که گفت دیده است! و در معرکه ای نیز هم بر
سر نرخ خوراک مجامع البتروشیمیا دست به یقه شدیم. اما دعوا هرگز نکردیم!»
خواجه
قاضی زاده پزشک الملک را نیز نقل است که گفت: «دعوا؟ ماذا دعوا؟ ما فقط بر
طریق سیخونک بر وزارت رفاهیه گفتیم که در اندیشه قشر مظلوم اطباء باشد و
در آسایش ایشان بکوشد که من هرآنچه گشتم در این وزارت، رفاه ندیدم.» گویند
میرزا علی ربیع البیمه را نیز فی المجلس از گلایه خواجه پرسیدند، در جواب
گفت: «البته در این وزارت، رفاه نیست اما تا بخواهید در آن وزارت، چاه
هست!»
صالح الدین علی اکبر خان بتون الراکتور هم گوید: «والله والله
والله که ما را با هم هیچ اختلاف نبود جز آنکه از زبانم جستی که «تحریم ها
(روم به دیفال) همچنان پابرجاست» و از این شر و ور که گفتمی شیخ حسن رئیس
الوزرا را بسیار خشم عارض شد. آن سان که به تعریض گفت: «صالح الدین وزیر
خارجه نیست و وزیر مالیه نیست و رئیس بانک مرکزیه نیست و ... » و مرا از
این ضدحال به قدر هفتاد و دو پس گردنی درد آمد. اما آخ نگفتم و اصلا این
هیچ دعوا نبود.»
القصه دریافتیم که بر این شایعهی مرافعه، هیچ شاهد
راست نیاید و جخ این غیر از تکذیبیاتی است که حاجی نوبخت لسان الدوله در
رساله «شرح الماله علی کل الاعماله» با سند منگوله دار آورده است. و لذا
آنان که گفته اند: «هر که دل را در گرو دولت سهامی و اشتراکی بندد و از
راست و چپ آدم گرد آورد و بر احزاب یمین و یسار بدهکار باشد و عروس و خواهر
شوهر بر سر یک سفره نشاند، آخر و عاقبت همین است.» شکر خورده اند!
تمت.