یاران خراسانی

ما تا آخرین نفس ایستاده ایم

یاران خراسانی

ما تا آخرین نفس ایستاده ایم


اگر بند بند استخوان‌های مان را جدا سازنند، اگر سرمان را بالای دار ببرند، اگر زنده زنده در شعله‌های آتش‌مان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی‌مان را در جلوی دیدگان‌مان به اسارت و غارت برند، هرگز امان‌نامه‌ کفر و شرک را امضا نمی‌کنیم. ما مظلومین همیشه تاریخ، محرومان و پا برهنگانیم. ما غیر از خدا کسی را نداریم و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم دست از مبارزه با ظالم بر نمی‌داریم.
جمعه, ۸ بهمن ۱۳۹۵، ۱۱:۴۳ ق.ظ

تذکره الاختلافات!

از دولت عهد تدبیر روایت کرده اند که مردمان آن زمان را خبر بسیار می آمد از نزاع بین الوزرا؛ و از جراید فخیمه الی کوانل تلگرامیه، لیلاً و نهاراً پیام آمدندی که: «فلان وزیر با دیگری انتقاد افزود» یا «فلان مسئول بهمان وزیر را بر دیوار یکی نمود» آنگونه که گویی دولتیان را غیر از گیر سه پیچ به خود، کار و کاسبی نبود. و خلایق بر این نسق پیام بسیار فوروارد نمودندی که دولت سهامی را عاقبت همین است.

اما اصحاب دولت، جملگی این سخنان را چرت و پرت شمرده و  بر آن ردیه ها آورده و شایعات بی اساسشان خوانده اند.

فی المثل میرزا علی اکبر خان ترکان السلطنه نویسد: «اختلاف؟ گاگول آدمی که این شایعات را باورش آید! البته یک بار مرا از سخنان عباس الدوله آخوندی خشم آمد و او را نواختم که «مزخرف» خوانی بس است و این نمد کلاهی بر سر کچل بی مسکنی مردم نیاید. بار دیگر نیز نعمت زاده ای گویا گفته بود که در ولایات آزاد ترکان السلطنه، تریلی تریلی جنس بقاچاقند و من نیز او را فروکوفتم تا مِنْ بعد، بر آنچه گوید اندیشد و گرنه باری من از کوره در روم و سخنانی منشوری گویم! و البته در فقره ای دیگر نیز دیوار کرسنت را دیدم که تا ثریا کج می رفت و بر آن کژی اشارت نمودم و البته یک بار نیز ...» و بدین سان چهل صفحه بر رد آن دلیل نویسد.

مولانا بیژن علیشاه نفت مفت آبادی نیز فرماید: «آنچه از دعوای دولتیان در خبر آمده کلهم را زر مفت دلواپسانه باید خواند. مرا بین السماوات و الارض فقط با همان وزیر پیر صنعت جدل افتاد، زان سبب که آن عوام الکی الکی گفتی: «القرارداد القرسنت فیه جریمةٌ بعدد هیژده فیلیارد دولار» و من او را بر سبیل جوک گفتم که تا به حال اینهمه دولار یکجا دیده ای؟ که گفت دیده است! و در معرکه ای نیز هم بر سر نرخ خوراک مجامع البتروشیمیا دست به یقه شدیم. اما دعوا هرگز نکردیم!»

خواجه قاضی زاده پزشک الملک را نیز نقل است که گفت: «دعوا؟ ماذا دعوا؟ ما فقط بر طریق سیخونک بر وزارت رفاهیه گفتیم که در اندیشه قشر مظلوم اطباء باشد و در آسایش ایشان بکوشد که من هرآنچه گشتم در این وزارت، رفاه ندیدم.» گویند میرزا علی ربیع البیمه را نیز فی المجلس از گلایه خواجه پرسیدند، در جواب گفت: «البته در این وزارت، رفاه نیست اما تا بخواهید در آن وزارت، چاه هست!»

صالح الدین علی اکبر خان بتون الراکتور هم گوید: «والله والله والله که ما را با هم هیچ اختلاف نبود جز آنکه از زبانم جستی که «تحریم ها (روم به دیفال) همچنان پابرجاست» و از این شر و ور که گفتمی شیخ حسن رئیس الوزرا را بسیار خشم عارض شد. آن سان که به تعریض گفت: «صالح الدین وزیر خارجه نیست و وزیر مالیه نیست و رئیس بانک مرکزیه نیست و ... » و مرا از این ضدحال به قدر هفتاد و دو پس گردنی درد آمد. اما آخ نگفتم و اصلا این هیچ دعوا نبود.»

القصه دریافتیم که بر این شایعه‌ی مرافعه، هیچ شاهد راست نیاید و جخ این غیر از تکذیبیاتی است که حاجی نوبخت لسان الدوله در رساله «شرح الماله علی کل الاعماله» با سند منگوله دار آورده است. و لذا آنان که گفته اند: «هر که دل را در گرو دولت سهامی و اشتراکی بندد و از راست و چپ آدم گرد آورد و بر احزاب یمین و یسار بدهکار باشد و عروس و خواهر شوهر بر سر یک سفره نشاند، آخر و عاقبت همین است.» شکر خورده اند!

تمت.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۱/۰۸
میم الف الف

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی