یاران خراسانی

ما تا آخرین نفس ایستاده ایم

یاران خراسانی

ما تا آخرین نفس ایستاده ایم


اگر بند بند استخوان‌های مان را جدا سازنند، اگر سرمان را بالای دار ببرند، اگر زنده زنده در شعله‌های آتش‌مان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی‌مان را در جلوی دیدگان‌مان به اسارت و غارت برند، هرگز امان‌نامه‌ کفر و شرک را امضا نمی‌کنیم. ما مظلومین همیشه تاریخ، محرومان و پا برهنگانیم. ما غیر از خدا کسی را نداریم و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم دست از مبارزه با ظالم بر نمی‌داریم.
سه شنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۴۶ ب.ظ

سونامی حزب بادی ها....

افسران - کینه شتری آمریکا





در حالی طی هفته گذشته ملت مسلمان ایران به سیاق سالهای قبل ، خود را برای شرکت در مراسم روز جهانی قدس در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان آماده می کرد که همزمان طیف واخورده دیگری تجارب شکست خود در روز ۱۸ تیر ۷۸ و نسخه به روز شده آن در ۸ ماه فتنه ۸۸ را مرور می کردند. جماعتی که اتفاقا در روز قدس سال ۸۸ نیز که مصادف با بیستم شهریور ماه بود ، با بطری های آب خنک به خیابان آمدند و با دهن کجی به شعائر دین و هزاران شرکت کننده روزه دار در مراسم روز قدس ، شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران سر دادند!

حالا و پس از ۶ سال از شکست دومین فتنه تاریخی ، با رصد تحرکات دشمن علائمی از زمینه های آغاز یک فتنه جدید ، با موضوع جدید و البته جامعه مخاطب کاملا تفکیک شده دیده می شود که محمل آن نیز تَصَلّب احتمالی در مذکرات نابرابر هسته ای و بر باد رفتن همه اهداف دولت «تدبیر و امید» خواهد بود. براین اساس یالثارات به دنبال رصد هفتگی خود از رسانه های دشمن ، با استناد به گفتار ها ، گزارش ها و مطالب منتشر شده نوبه ای ، سعی دارد تا پشت صحنه واقعیت تصویری را که از سوی آنان در حال انعکاس است برای مخاطبان به نمایش بگذارد.

لشکر جوانان بیزار ایرانی

روز سه شنبه ۱۶تیر ماه ، روزنامه «وال استریت ژورنال» گزارشی تحلیلی با عنوان «لشکر جوانان بیزار ایرانی با راه های قدیمی مقابله می کنند» به قلم «بیل سپیندل» منتشر کرد ، که اختلاطی از مشاهدات میدانی ، آمار ها ، یاد آوری ها و تحلیل ها بود. «سپیندل» در مطلع این گزارش با اشاره به مشاهداتش در خلال یکی از کنسرتهای برگزار شده در تهران نوشته بود: «مذهبیون تندرو در جمهوری اسلامی ایران با چالش روز افزونی روبرو هستند که در کنسرت اخیر گروه رستاک هم انعکاس یافت: سه زن جوان ایرانی هلهله می کردند.

در حالی که این دوستان با روسری های رنگی بر سر هورا می کشیدند و دست می زدند، زنی عبوس با چادر مشکی در کنج سالن موسیقی ظاهر شد و با اشاره انگشت تهدید کرد که آن ها را از سالن بیرون خواهد کرد. وقتی آن ها به کار خود ادامه دادند فرد دیگری از آن ها عکس گرفت. به نظر نمی آمد آن ها به هیچ عنوان مرعوب شده باشند. یکی از آن ها در میان صدای موسیقی با لبخند خطاب به مامورهای امنیتی فریاد زد: «مطمئنید نمی خواهید این جا را ترک کنید؟» زنان در طول کنسرت به هلهله کشیدن خود ادامه دادند اما در تمام طول کنسرت به دقت زیر نظر قرار داشتند.»

سونامی غیر قابل کنترل

صرف نظر از اینکه این نویسنده چگونه چنین مشاهده ای را تجریه کرده در ادامه با استناد به آن ، گزارش خود را این طور ادامه می دهد: «این مواجهه نشانگر برخورد تندروهای مسلط بر ایران با نیروی دیگری بود؛ جوانان غیرقابل کنترلی که عمدتا متولدین پس از انقلاب ۵۷ هستند. بیش از نیمی از جمعیت ۷۵ میلیونی ایران زیر ۳۵ سال سن دارند. بسیاری از آن ها از احکام مذهبی متفرعنانه(!)، سوءمدیریت اقتصادی، و انزوای ناشی از یک دهه تحریم های بین المللی خسته و بیزارند. این جوانان به دنبال سرنگونی رژیم نیستند که در گفتگوهای هسته ای با ۶ کشور قدرتمند جهان گیر افتاده است.»

«بیل سپیندل» ذیل یک میان تیتر با عنوان «جلوی سونامی را نمی شود گرفت» ادامه می دهد:«نسل کنونی ایرانی های پس از انقلاب عمدتا غیرسیاسی‌اند و می‌خواهند خود را از جنگ های ایدئولوژیک بی پایان انقلاب ایران نجات دهند. این جوانان از رهبران کنونی شان چون حسن روحانی که محافظه کاری بدون نگاه تند ایدئولوژیک است رضایت دارند.»

او نقل رضا سلطان زاده، مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری صنایع ملی ایران را به عنوان شاهد تحلیل خود مطرح می کند که گفته است: «این موج بلند متعلق به نسل جوانی است که به دنبال زندگی بهتر است. نمی توان در برابر یک سونامی سد زد.»

نویسنده مقاله «وال استریت ژورنال» در ادامه سیاسیون و فعالان اردوی اصلاحات در ایران را کسانی معرفی می کند که امیدوارند دستیابی به یک توافق هسته ای باعث افزایش محبوبیت حسن روحانی شود تا تندروترین تندروها در پی انتخابات پیش رو از مجلس بیرون انداخته شوند و در ادامه می نویسد: «این مهم می تواند در را بر روی ائتلافی میان محافظه کاران عملگرا و اصلاح طلبان بگشاید و ایران را به پایان انزوای بین المللی اش نزدیکتر کند. بسیاری از جوانان با جدیت اتهامات فساد علیه دو چهره دولت احمدی نژاد را دنبال می کنند. حسن روحانی احمدی نژاد را برای سوءمدیریت اقتصادی مورد انتقاد قرار داده است.»

شاهد دوباره تحلیل «بیل سپیندل» سخنان سعید لیلاز، اقتصاددان اصلاح طلب است که یک سال حبس کشیده و می گوید: «آن ها فهمیده اند که نمی توانند کشور را بدون ما اداره کنند. ما می دانیم که نمی توان انتظار تغییرات بسیار سریع را داشت. ما در میانه فضای سیاسی گرد هم جمع می شویم.»

نویسنده مقاله در عین حال مدعی است که «تندروها کماکان تمام سطوح قدرت از قوه قضاییه تا مجلس و مجمع های تعیین کننده جانشین رهبر را در اختیار دارند. سپاه پاسداران که نفوذ خود را بر اقتصاد و جامعه ایران گسترش داده است ، سیاست خارجی ایران را هم با تقویت گروههای شبه نظامی چون حزب الله و حماس که از منظر غرب تروریستی محسوب می شوند زیر نظر دارد.»

او از همین جا ، ذیل یک میان تیتر دیگر ، یک عقبگرد تاریخی می کند و می نویسد: «نارضایی گسترده از تندروها پس از انتخاب مجدد احمدی نژاد در سال ۱۳۸۸ به اوج رسید. جوانان دو سال پیش با انتخاب روحانی تندروها را شگفت زده کرده و رژیم عملگرا و با تجربه ای را بر سر کار آوردند که دوران «تدبیر و امید» را وعده داد.روحانی از زمان انتخابش ثبات اقتصادی و لغو تحریم های هسته ای را در کانون برنامه های خود قرار داده است. هر چند بسیاری از اصلاح طلبان که انتظار باز شدن فضا برای فعالیت سیاسی و بهبود وضع حقوق بشر را داشتند از روحانی ناامید شده اند اما او وجه ایدئولوژیک رژیم را نرمتر کرده و تلاش می کند بعضی سیاست های تند رژیم را با رایزنی های پشت صحنه معکوس کند.»

«بیل سپیندل» با فهرست کردن اقدامات و تلاش های شکست خورده روحانی در راستای باز کردن فضای کشور اعم از وارد کردن زنان به ورزشگاه ها و ... می نویسد:«با وجود تلاش های رژیم برای ایزوله کردن جوانان از «تهاجم فرهنگی» که راه اندازی اینترنت اسلامی یکی از آن ها بود ، اینک آن ها بیش از هر زمان دیگری به جهان متصل شده اند.»

اما نویسنده مقاله ذیل میان تیتر سوم تحت عنوان «گسترش رسانه های اجتماعی» به مسئله اصلی ترین ابزار هدایت آشوب اجتماعی ورود پیدا می کند و به نقل از مریم ابوالفضلی، مسئول اجرایی شرکت لنترن در آمریکا که کارش طراحی نرم افزارهای دور زدن فیلترها است، می نویسد: «دولت رسما فیسبوک و توییتر را فیلتر کرده است اما رسانه های اجتماعی توسط همه و از راههای متفاوت مورد استفاده قرار می گیرند.»
این مقاله با اشاره به صفحه «آزادی های یواشکی» ، برگزاری شوهای لباس در تهران ، ساعت ها وقت گذرانی جوانان در اینترنت برای خرید کالا و یک جوان که در کافه اش واقع در بالای شهر تهران می خواهد با قهوه مردم را دور خود جمع کند به سخنان سعید محمدی، مالک سایت «دیجی کالا» استناد می کند و می نویسد: «سبک زندگی مردم دارد تغییر می کند. طرز فکر مردم هم عوض می شود.»

«بیل سپیندل» در حالی معتقد است که محافظه کاران تندرو در برابر نسل نوی توصیف شده از سوی او به نبرد برخاسته اند که نماد چنین نبردی را تعطیلی مکرر کنسرت ها می داند و در توصیف فضای حاکم به نقل از حمیدرضا نوربخش، خواننده و مدیر عامل خانه موسیقی، می نویسد: «با وجود این که قانون از موزیسین ها حمایت می کند اما کنسرت ها توسط مقام های محلی و زیر فشار روحانیون و تندروها تعطیل می شود.انتخاب آقای روحانی و دولت تدبیر و امید الهام بخش اهل موسیقی بود.»

با این اوصاف ، به جهت انسجام در تحلیل از گزارش «بیل سپیندل» به استخراج نکات کلیدی موجود در آن می پردازیم تا در ادامه ، ضمن ملاحظه یک‌جای این نکات مزبور به رمزگشایی از اهداف نویسنده رسید:

۱.«بیل سپیندل» به معرفی نسلی جدید در ایران می پردازد که نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند که سیاسی و ایدئولوژیک نیستند و به دنبال زندگی بهتر هستند. به دنبال براندازی نیستند اما در عین حال غیر قابل کنترل بوده و حکم یک سونامی را دارند که نمی توان در برابر آن سد ایجاد کرد.

۲.نویسنده وال استریت ژورنال، رهبر کنونی این نسل را «حسن روحانی» معرفی می کند که محافظه کاری بدون نگاه تند ایدئولوژیک است و «لشکر بیزار» از وی رضایت دارند.
۳.«بیل سپیندل» دست آخر بدون تعیین نسبت جامعه ای که وی آنها را مذهبیون تندرو می داند ، این جماعت را در حال نبرد با «لشکر بیزار» معرفی می کند.

نسبت روحانی و لشکر بیزار

می توان با تسامح عبور از نسبت جمعیتی «لشکر بیزار» ، وجود چنین جماعتی را اجمالاً پذیرفت و بحث در باره نسبت این جمعیت و خواستگاه آن را به بعد از ذکر کلید واژه هایی از رهبر آنان یعنی حسن روحانی موکول کرد.

الف. به یاد داریم که حسن روحانی روز ۱۴ دی ماه ۹۳ در اولین کنفرانس اقتصاد ایران گفته بود: «ما توسعه پایدار مستمر همه جانبه می‌خواهیم و تجربه زندگی سیاسی ما می‌گوید کشور با انزوا نمی‌تواند رشد مستمر داشته باشد و معنای آن این نیست که دست از اصول و آرمان‌هایمان برداریم. سر میز مذاکره نه آنها و نه ما راجع به آرمان و اصول بحث نمی‌کنیم، چون در دنیای امروز هر کشوری دنبال منافع و خواست خود است. پس اساس بحث سیاست خارجی منافع است و نه اصول و آرمان‌ها.» 

روحانی در آن کنفرانس خاطرنشان کرده بود: «در توافق ژنو بخشی از تحریم‌ها در حوزه خودرو، پتروشیمی و کشتیرانی برطرف شد و بخشی از اموال بلوکه شده ما آزاد شد که در مقابل ما شفافیت بیشتری نشان دهیم و بگوییم فلان نوع غنی‌سازی که در حال حاضر به آن نیاز نداریم برای مدتی متوقف می‌شود و آیا این کار به معنای زیر سوال رفتن آرمان‌ها و اصول ما است؟ آرمان ما به سانتریفیوژ وصل نیست، بلکه آرمان به مغز و قلب و اراده ما وصل است.»

ب‌. همچنین به خاطر داریم که روز ۱۷ خرداد ماه سال جاری ، «حسن روحانی» در مراسم گرامیداشت هفته محیط زیست، گفت: «تحریم‌های ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شده و بانک‌ها احیا شوند.»

ج‌. از دیگر سو به یاد می آوریم که روحانی روز جمعه ۱۲ تیر ماه سال جاری طی مراسمی در ضیافت افطار با استانداران و معاونین وزرا با استفاده از مناسبت میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام گفت: «امام مجتبی علیه السلام در شرایط حساس تاریخی امامت مسلمین را بر عهده گرفتند که امت اسلامی دچار انشقاق، افتراق و فاصله بود و تصمیم‌گیری در چنین مقطعی بسیار سخت است. البته برخی تصور می‌کنند تصمیم‌گیری برای شهادت سخت است، اما بی‌تردید تصمیم‌گیری برای صلح، سخت‌تر از تصمیم‌گیری برای جنگ است و آمادگی برای نثار آبرو مهم‌تر از نثار جان و خون در راه خدا است.

امام حسن علیه السلام تصمیمی گرفتند که مقام معظم رهبری از آن به عنوان نرمش قهرمانانه یاد کردند. زمانی که امام مجتبی علیه السلام تصمیم‌ به صلح می‌گیرند یکی از یاران امام علی علیه السلام پیش ایشان آمد و گفت: ای کاش من مرده بودم و این منظره را نمی‌دیدم و امام در پاسخ وی گفت وقتی دیدم اکثریت مردم این را می‌خواهند نخواستم چیزی که مردم نمی‌خواهند بر آنها تحمیل شود. 

امام حسن علیه السلام می‌خواهند به ما یاد بدهند که باید به مصلحت امت و خواست مردم و جامعه توجه کرد و به نفع امت و جامعه اسلامی تصمیم گرفت.امام حسن علیه السلام کار بسیار بزرگی انجام دادند و در شرایطی که امت اسلامی می‌توانست مضمحل شده و خونریزی ادامه پیدا کند یک تصمیم بسیار مهم برای امت اسلامی اتخاذ کردند، به رغم همه سختی‌هایی که این تصمیم برای ایشان داشت. شجاعت در مراحل و مقاطع مختلف و در برابر شرایط گوناگون تاریخی معنای خاص خود را دارد و امام مجتبی علیه السلام آن تصمیم سخت را اتخاذ کردند و ما هم باید راه و مسیر امام مجتبی را دنبال کنیم.»

نسبت و تبار لشکر بی‌زار

براساس اظهارات روحانی و شواهد عینی ارائه شده از سوی «بیل سپیندل» شاید باید پذیرفت که رئیس جمهور ، نسلی نو یا به قول «وال استریت ژورنال»، «بیزار» را رهبری می کند که نه با آرمانها کاری دارند و نه به دنبال براندازی هستند. بلکه به دنبال اعاده مطالبات نسل خود از معبر صلح هستند. اما سوالی اینجا در ذهن مخاطب جای می گیرد که یک «لشکر بیزار» با دغدغه هایی معادل رفتن به کافه برای خوردن قهوه ، رفتن به کنسرت های چند هزار تومانی ، وبگردی های بی پایان برای خرید کالا و... را چطور می توان با «سونامی» تطبیق داد؟! آیا اساسا چنین تباری که در ادبیات عامه از آنان با عنوان «بچّه غِِرتی»، «سوسول» و ... یاد می شود حتی اگر استعدادی معادل لشکر ادعایی «وال استریت ژورنال» را هم داشته باشند قادر به تولید «سونامی» هستند؟!

به نظر می رسد برای پاسخ به این سوال باید کمی کند و کاو کرد که البته کار سختی نیست.۱۳ فروردین ماه سال جاری (شب) بعد از قرائت بیانیه لوزان توسط ظریف، بخش‌های شمالی خیابان ولی عصر و نیز سی تیر (روبروی ساختمان وزارت خارجه) شاهد حضور حداکثر چند صد تن از افرادی بود که با در دست داشتن دستمال کاغذی سفید، یک دلار و یک هزار تومانی به رقص و پایکوبی پرداختند. ظاهر، حرکات و سکنات این عده به خوبی با آنچه «بیل سپیندل» در «وال استریت ژورنال» توصیف کرده بود مطابقت دارد، اما واقعاً می‌توان باور کرد روحانی نسل بیزاری را رهبری می کند که قادرند برای اعاده مطالباتشان سونامی به پا کنند؟ آیا این نسل همانند آنچه «وال استریت ژورنال» توصیف کرده، نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند؟

شاید براساس همین برداشت ایجاد شده باشد که آیت الله خاتمی خطیب نماز جمعه روز قدس سال جاری در دانشگاه تهران گفت: «برخی از صاحبان قلم و برخی از صاحبان سایت‌ها را نصیحت می‌کنم که با دو قطبی نشان دادن جامعه، در میدان دشمن بازی نکنند ،‌ دشمن نمی‌خواهد این جامعه را در این عرصه متحد ببیند.»

هرچند دغدغه خطیب جمعه درباره ایجاد قطب در جامعه صحیح و محل تامل است ، اما باید پذیرفت که چنین دو قطبی ای وجود دارد و تنها بحث و سوال در مورد نسبت و کیفیت آن است.



به نظر می رسد برای پاسخ به این سوال مثل قبل نیازی به تفصیل نیست. نگاهی به اجتماعات تشکیل شده حول ارزش های سیاسی و ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامی ایران به خوبی مویّد نسبت و خاستگاه قطب مقابل «لشکر بیزار» است. به نظر می رسد اجتماع مردم روزه دار در گرمای بالای۴۰ درجه سرتاسر کشور در روز قدس سال جاری شاهد عینی خوبی برای استدلال نهایی گزارش یالثارات باشد. نمایشی از یک «سونامی واقعی» که «اِد رویس» رئیس کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا، بعد از برپایی آن با صدور بیانیه ای درباره مذاکرات هسته ای گفت: «در هرگامی در این روند ، دولت باراک اوباما ماهیت رادیکال رژیم تهران را نادیده گرفته است، چیزی که در «روز قدس» به نمایش گذاشته می شود.»

شواهد حاکی از نسبت و ماهیت قطب مقابل «لشکرِ بیزار» در حالی است که این روزها براساس عملکرد حامیان «بستن با کدخدا» تحلیل هایی مبنی بر این شکل می گیرد که این طیف بنا دارند «لشکرِ بیزار» را برای فشار به نظام و به منظور قبول کردن «هر نوع توافق» به خیابان ها بیاورند. لشکرِ بیزاری که به قول «وال استریت ژورنال» ، ایدئولوژیک و سیاسی نیست.جماعتی که به نظر می رسد روحانی با سخنان روز۱۲ تیر ماه خود، این شائبه را ایجاد کرده که قصد دارد به پشتوانه آنان و با دست آویز قرار دادن «صلح حسنی»، به قول خودش شجاعت به خرج دهد و جامعه اسلامی را از اضمحلال نجات دهد!

بنابراین به نظر می رسد طراحان احتمالی هر نوع به اصطلاح سونامی باید پیش از تولید آن، قد و قواره لشکر بیزار را مجددا مورد ارزیابی قرار دهند ، تا مبادا پس از ارتکاب به یک اشتباه راهبردی دیگر ، تتمه جریان بازمانده فتنه ۸۸ را نیز به فاضلاب تاریخ هدایت کنند.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۳۰
میم الف الف

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی