نیمچه محرمانه با رئیس القضات
حضرت آیتالله آملی لاریجانی بایجانی، دام عزّه
سلام حاجی آقا.
خارنی.
خِدا شمه ره حفظ هاکنه. شمه ره توفیقهاده. خِله ببخشین. این علی
لاریجانی شمه برار هسّه؟ نشنه باور هاکردن. شمه اتّه خال ریش ونه
دیم دنیه. حیف، حیف بیّه. چی بوّم. ولها کن. ته فهم و شعوره قربون بوّم که
شهپره نون و پیل ره که ته خرج هاکرده، حروم نکردی!
اول همه به
عرض مبارک برسونم، ابداّ راضی نیستم هیچ شهروند آملی یا لاریجونی منجمله
علی لاریجانی، این احوالپرسی محرمانه حقیر با حضرتعالی را مطالعه کنه و
الّا حق شکایت برا اینجانب محفوظه الیالابد ونسل اندر نسل، بدون تاریخ
انقضا.
همینجا از فرصت استفاده کنم و از جناب مستطاب یوسفیان ملا
نماینده مردم شهر هزار سنگر آمل و عضو فراکسیون مشعشع «رهروان (کدام)
ولایت»، درخواست کنم به آن دسته از موکلین رقیب ایشان اتمام حجت بفرمایند؛
اگر
- لاسمح الله- بخش محرمانه جیغوداد ما را بخوانند، به تحمل جریمهای
معادل یک مصوبه برای عمران و آبادی شهر و دیار خود از طرف فراکسیون رهروان
محکوم خواهند بود؛ شبیه مصوبه هستهای...
حضرت آیت الله؛ غرض از
تصدیع، دو مطلب بود: نخست، طرح یک شبهه و به قول حکما یک عویصه (بر وزن
لطیفه) به خصوص با عطف توجه به مراتب فضل و معرفت فقهی و فلسفی حضرتعالی
دوم: درخواست تشکیل دادسرای ویژه الوات!
رهروان ولایت قُندوز و تخار
اما نخستین مطلب: حضرت آیتالله، مبنا و همشای ما در طرح این مشکل همان
است که حافظ علیه الرحمه دستور فرموده: «مشکلی دارم، زدانشمند مجلس بازپرس»
همانگونه
که لابد استحضار دارید، جمعی از نمایندگان سابقا اصولگرای مجلس با این
توجیه دهان پرکن که ما رهروان ولایتیم، اما شما نمایندگان اکثریت مجلس خیلی
زور بزنید فقط اصولگرا هستید نه کمتر، نه بیشتر. لهذا ما حق داریم انشعاب
کنیم و از شما عبور کنیم. رهروی ولایت که حقا و حتما بر اصولگرایی مرجح
است.
اما پدر بخت بد بسوزد که عنقریب محک تجربه آمد به میان و رهبر
معظم انقلاب، کار بررسی و حک و اصلاح برجام را به شورای امنیت و مجلس
احاله فرمودند. اما مدعیان رهروی ولایت کار کارستانی نکردند که هیچ، حاصل
زحمت اصولگرایان صادق و غیرمدعی را هم به باد فنا دادند و مصوبهای کم سو و
بیرمق گذراندند. معالاسف عمق خلل و ضعف تخم دوزرده آقایان مدعی پس از
نامه رهبری معظم انقلاب به روحانی برملا شد.
حضرت آیتالله، جسارت نباشد، رندی به این حقیر گفت: برو بابا دلت خوشه. منظور رهروان از ولایت، مقام معظم رهبری که نیست.
علی ایّحال، با «سبروتقسیم و تفریع فروع» فرضیاتی مطرح است:
الف: منظور آقایان از ولایت چه بسا ولایت تخار و قندوز افغانستان بوده باشد.
ب:منظور
از ولایت به زبان خودمانی همان ده و دهات باشد که آقایان قبل از شغل نون و
آب دار نمایندگی در آن ولایت ها (دهات) به خاطر پرکردن وقت و انبساط خاطر،
قدم میزدند و به اصطلاح رهروی میکردند و بعد از رسیدن به صندلی قرمز
پارلمان، به پاس دوران بیکارگی و گمنامی، خود را به رهروان ولایت
نامبردارکردند. والله اعلم.
ج: هر دو احتمال صدرالذکر، صادق باشد.
ی:
هر دو احتمال الف و ب منتفی و کاذب باشد که در این فرض منظور آقایان از
ولایت میتواند همان «استان» امروزی بوده باشد که در عهد شاهان قجر مصطلح
بوده و کاربرد داشته.
حضرت آقای آملی لاریجانی، اگر حمل بر اظهار فضل نباشد، از دید اجتهاد ناچیز این حقیر، احتمال اخیر اقوی و معتنابه است.
نظر مبارک حضرتعالی چیست؟
دادسرای ویژه الوات
اما
درخواست دوم حقیر که همانا در خواست تشکیل دادسرای ویژه الوات توسط آن
جناب فضیلت مآب است، البته پیشاپیش از قلمفرسایی بی در و پیکری که کردم و
چشم مبارک حضرتعالی را خسته و آزرده کردم، به شدت عذرخواهم که همیشه بخشش
از بزرگان کریم الخصال است.
داشتم میگفتم، ببخشید عرض میکردم که عجالتا از متن به حاشیه رفتم.
چیزی
حدود یک سالواند ماه پیش جریده مظلومه یالثارات توسط ارشاد توقیف شد.
بلافاصله وزیر موقر و مودب ارشاد، در گفت و گو با خبرگزاری دولت و متعاقبا
همه روزنامههای چیزطلب افاضه فرمودند که روش نوشتاری یالثارات لمپنی است.
دادسرای تهران شکایت یالثارات از وزیر مودب (جانشین همان زینتالوزرای
خاتمی مطرود؛ مهاجرانی) را به دادسرای ویژه روحانیت ارجاع کرد، لابد به
دلیل کت و شلوار آنکارد و مراتب فضل و تحصیلات حوزوی و یا به قول مرحوم
آیتالله مجتهدی، «آخوندیگری» نامبرده.
علیرغم آنکه علمای مبرز
حوزه در رسانهها در مراتب درک و فهم مشارالیه گفته بودند: فاجعه است که
سکان فرهنگی کشور به دست کسی باشد که با قرآن و سنت بیگانه است.
با
گذشت چندینواند ماه از ارجاع پرونده شکایت، آقای وزیر ارشاد از طرف
دادسرای ویژه روحانیت تبرئه و شکایت یالثارات به طاق خورد. حاج آقای
دادسرای محترم فرموده بودند: آقای وزیر تصویر مقاله یکی از اساتید دانشگاه
را به دادسرا ارائه کردند که استاد مزبور فرموده بودند لمپن به منای لات
نیست بلکه به معنای کوچه و بازاری است!
آقای رئیس القضات عدلیه
کشور! آیا اجازه می فرمائید وفق منطق حکم دادگاه ویژه روحانیت، زین پس
کسانی به مردم کوچه وبازار بگویند لمپن!
و یا دستور تشکیل دادگاه ویژه الوات را صادر خواهید فرمود شاید دادرسان محترم آن دادگاه از مفهوم و معنای لمپن چیزی سردر بیاورند.
والامر الیکم، زیاده عرضی نیست.
«ته ره قربون»!
یا علی مدد