یاران خراسانی

ما تا آخرین نفس ایستاده ایم

یاران خراسانی

ما تا آخرین نفس ایستاده ایم


اگر بند بند استخوان‌های مان را جدا سازنند، اگر سرمان را بالای دار ببرند، اگر زنده زنده در شعله‌های آتش‌مان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی‌مان را در جلوی دیدگان‌مان به اسارت و غارت برند، هرگز امان‌نامه‌ کفر و شرک را امضا نمی‌کنیم. ما مظلومین همیشه تاریخ، محرومان و پا برهنگانیم. ما غیر از خدا کسی را نداریم و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم دست از مبارزه با ظالم بر نمی‌داریم.
دوشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۲، ۰۹:۳۲ ب.ظ

و باز هم با تو بودن، بانو !


افسران - ... و باز هم دوشنبه‌های با تو بودن، بانو ! (11)
دلم -شاید یکی از کفتراتون-
حسابی خو گرفته با هواتون

یه عمره عاشقونه هر شب و روز
توی شادی و غم کردم صداتون

صُبا گفتم : سلام ، خورشید بانو !
شبا گفتم : سلام ، مهتاب خاتون !

ببخش از اینکه گفتم عاشقونه
نه خانم ، ما کجا و عاشقاتون ؟

سر راه حرم گاهی اگر چه
دوتا شاخه غزل چیدم براتون...

همه ش تقصیر خوبیتونه خانم
که کرده ما بَدارم مبتلاتون

همیشه درد دل کردیم و رفتیم
نشد با ما بگید از ماجراتون

اگر چه ؛ تو دلا می پیچه گاهی
مناجات رضا جانم رضا تون

وَ یا بین صدای ندبه خونا
صدای ناله ی آقا بیاتون 

یه عمره سائلم اما یه بارم
شما چیزی بخواین از این گداتون 

مگه تا کی قراره زنده باشم
بیام تا کی بگم جونم فداتون ؟

چی می شه زیر پاهاتون بشم خاک
منی که عمریه پایین پاتون ...

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی