نه همین لباس عجیب است نشان بازیگری!
در سینما و تلویزیون ایران کم نداریم بازیگرانی را که به هنگام حضور در
جشنها و جشنواره ها و آیین های سینمایی که مملو است از حضور عکاسان می
کوشند با انتخاب پوششی زیبنده و در عین حال جذاب، تصاویر ماندگاری را هم
برای آرشیو عکاسان و هم برای خاطرات مخاطبان خویش فراهم کنند.
با
این حال در همه این سالها با یک سری بازیگر هم روبرو بوده ایم که معمولا
غیرمتعارف ترین پوشش ها را برای جشن ها و مناسک رسمی انتخاب می کنند. این
دسته از بازیگران همه تلاش خود را در این مسیر به کار می گیرند که عجیب و
غریب ترین پوششها که نه فقط ربطی به اخلاقیات ندارد بلکه حتی وجوه زیبایی
شناسانه در آنها لحاظ نشده را برای انتخاب پوشش به کار گیرند. نتیجه هم می
شود در کانون توجه قرار گرفتن کوتاه مدت این بازیگران در روزهای ابتدایی
بعد از برگزاری مناسک و البته سیل کامنتهای ریز و درشت خطاب به آنها در
فضای مجازی و سپس باقی ماندن این پوشش غیرمتعارف به عنوان یک گاف در
کارنامه بازیگر.
در جشنواره سی و چهارم فیلم فجر بودند تعدادی
بازیگر که با پوششهایی عجیب بر روی فرش قرمزها ظاهر شدند؛ این اتفاق در جشن
حافظ که اخیرا برگزار شد هم به گونه ای اغراق آمیزتر خود را نشان داد و
سریعتر از حد تصویر پوشش برخی از بازیگران زن حاضر در این جشن به سوژه ای
برای خنده و شوخی در شبکه های اجتماعی بدل شد.
اما چرا برخی
بازیگران می کوشند چنین پوششهایی را برای خود انتخاب کنند؟ و چرا تلاش نمی
کنند با پوششی معقولتر در مراسم سینمایی ظاهر شوند.
*بازیگران حاشیه ای و پوششهای غیرمتعارف
اگر
به صورت موردی به بررسی آن دسته از بازیگرانی که پوششهایی غیرمتعارف برای
خود انتخاب میکنند بپردازیم به یک ویژگی مشترک میرسیم و آن هم اینکه اغلب
چنین بازیگرانی چهره هایی مطرح در سینما و تلویزیون نیستند.
در
همین جشن حافظ غیرمتعارف ترین پوشش ها از جانب بازیگرانی بود که نه تنها
سالهاست جز نقشهای فرعی سینمایی نصیب شان نمی شود بلکه در تلویزیون هم هیچ
گاه به چشم بازیگری که بتواند نقشهای اصلی سریال یا احیانا مینی سریالی به
آنها محول شود مورد توجه قرار نمی گیرند.
این به بازی نگرفته شدن
که دلایل مختلف می تواند داشته باشد و اصلی ترین اش کیفیت پایین بازیگری
است سبب ساز آن می شود که بازیگر فرصت حضور در یک مناسک رسمی را مجالی کند
برای آن که هر چه بیشتر در کانون توجه قرار گیرد.
متأسفانه این در
کانون توجه قرار گرفتن هم با انتخاب پوشش غیرمتعارفی صورت می گیرد که
خواسته اصلی این تیپ بازیگران که مطرح شدن در بازه زمانی کوتاه مدت است را
برآورده می کند.
*جانم را می دهم تا دیده شوم
بازیگری
که از فرط نداشتن پیشنهاد مطلوب بازیگری مجبور است وقتش را به سلفی گرفتن
با شیر و پلنگ(!) و به اشتراک گذاری تصاویر این سلفی ها بگذراند چاره ای
ندارد جز آن که حضور در یک جشن تخصصی سینمایی-تلویزیونی را مجالی کند برای
در کانون توجه قرار گرفتن.
این بازیگر به دلیل کیفیت پایین بازیگری
مطمئنا شانس این را ندارد که به عنوان برنده چنین مراسمی روی صحنه برود و
به واسطه برتری در رشته اش شناخته شود پس چه بهتر که با انتخاب پوششی
غیرمتعارف که با کج سلیقگی تمام از یک نماد شهری الهام گرفته شرایطی برای
دیده شدن خویش فراهم کند.
بازیگری دیگر که بعد از سالها حضور در
تلویزیون هنوز وقتی جلوی دوربین می رود اعتماد به نفس لازم برای بیان بدون
تپق دیالوگهایش ندارد وقتی کارت دعوت یک جشن بهش می رسد نامناسب ترین پوشش و
اغراق آمیزترین میکآپ را برای خود انتخاب می کند تا لااقل به این طریق هم
که شده تعداد شاترهایی که تصاویر او را ضبط می کنند بیشتر شود.
آن
یکی بازیگر که بعد از سالها حذف شدن از جریان اصلی سینما و تلویزیون در
ماههای اخیر با واقعه نگاری اعتیاد پدرش اسباب جلب توجه به خود را فراهم
کرده می کوشد با الصاق تعدادی پروانه به پوششاش کاری کند که چند تصویر
بیشتر از او ضبط شود.
*پوشش قاعده مند بازیگران تراز اول
همان
قدر که بیکاران و کم کاران سینما و تلویزیون حضور در یک مراسم رسمی را
زمینه ای می کنند برای جلب توجه با استفاده از پوششهای غیرمتعارف، اغلب
بازیگران مطرح و فعال سینما و تلویزیون می کوشند با پوششی قاعدهمند در این
مراسم شرکت کنند.
به بیان بهتر و با کنار گذاشتن استثنائات خاص هر
چه کیفیت کاری بازیگر بالاتر می رود و بازیگر حضورهای مستمرتری در عرصه
دارد عمدتا در انتخاب پوشش هم دقت و وسواس بالاتری را به کار می برد.
دلیل
اش هم کاملا واضح است. بازیگری که به عشق بازیگری و نه دیده شدن به هر
قیمت ممکن وارد دنیای بازیگری شده نه تنها عطشی برای دیده شدن با غیرمتعارف
ترین روشها ندارد بلکه می کوشد دیده شدن را به روی صحنه یا جلوی دوربین
اختصاص دهد.
برای چنین بازیگرانی که اتفاقا در سینما و تئاتر و
تلویزیون مانند آنها کم نداریم حتی گفتگو کردن و از خود گفتن در یک رسانه
هم به شدت سخت به نظر می رسد چه برسد به انتخاب پوششی غریب و ناهمگون در
مناسکی سینمایی.
آنها که به خاطر پوشش غیرمتعارف برخی بازیگران کم
کار و بیکار، کل سینما و تلویزیون را به چالش می کشند یادشان باشد اگر
بناست سینما و تلویزیون را برمبنای پوشش بازیگرانش قضاوت کنیم حتما رزومه
ای از بازیگران را هم کنار سبک پوشششان ضمیمه کنیم. در این صورت قطعا به
نتایج بهتری در تعریف واژه بازیگری و در کل وضعیت سینما و تلویزیون مان می
رسیم.