یاران خراسانی

ما تا آخرین نفس ایستاده ایم

یاران خراسانی

ما تا آخرین نفس ایستاده ایم


اگر بند بند استخوان‌های مان را جدا سازنند، اگر سرمان را بالای دار ببرند، اگر زنده زنده در شعله‌های آتش‌مان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی‌مان را در جلوی دیدگان‌مان به اسارت و غارت برند، هرگز امان‌نامه‌ کفر و شرک را امضا نمی‌کنیم. ما مظلومین همیشه تاریخ، محرومان و پا برهنگانیم. ما غیر از خدا کسی را نداریم و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم دست از مبارزه با ظالم بر نمی‌داریم.
يكشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۵۵ ب.ظ

«گِشتاپو» در ایران




رودولف دیلس، اولین رئیس گشتاپو....!!!!!!!!




اولتیماتوم شفاهی

«در اینجا اعلام می‌کنم که اگر کسی بخواهد نقد کند، نقد دلسوزانه، آزاد است، اما من اجازه نمی‌دهم که کسی بخواهد به امید و اعتماد مردم برای آینده درخشان این کشور، برای رونق اقتصادی ، برای صلح و امنیت در کشور ما و در منطقه با دروغی ، اتهامی و سخن ناروایی صدمه بزند.»

گزاره فوق متن سخنان حسن روحانی ، در روز۲۳ تیر ماه سال جاری بود که به طور زنده از شبکه‌های صوتی، تصویری رسانه ملی پخش شد که صراحتا از اعلام رسمی برخورد با منتقدین توافق هسته‌ای توسط ابزارهای دولتی خبر می‌داد کسانی که بنا بر استانداردهای تعیین شده توسط رئیس جمهور در زمره دروغ‌گوها، تهمت‌زنندگان و ناامیدکنندگان مردم قرار می‌گرفتند.

ابلاغ رسمی

به فاصله ۱۲ روز بعد از صدور اولتیماتوم «حسن روحانی»، روز سوم مرداد ماه سال جاری، استانداردهای تعیین شده توسط دولت به رسانه ها ابلاغ شد. هرچند رونوشت این ابلاغیه هیچ گاه به هفته‌نامه یالثارات نرسید اما تصویر آن با عنوان «خیلی محرمانه» در فضای مجازی منتشر شد که طبیعتا از آن تاریخ به بعد آشکار محسوب می‌شد.

این نامه که در تاریخ ۳۱ تیرماه ۱۳۹۴ ، با امضاء «حسن محرابی» ، مدیرکل امور مطبوعات و خبرگزاری های داخلی عطف به نامه شماره ۳۳۴۳ /۳۲۰ /۹۴ در تاریخ ۸ تیر ۹۴ به مدیران مسئول روزنامه های سراسری، مدیران مسئول خبرگزاری های داخلی و مدیران مسئول پایگاه‌های خبری ابلاغ شده بود. اما موضوع آن عبارت بود از اصول حاکم بر سیاست‌های اطلاع‌رسانی و رسانه‌ای در مورد دست آورد های مذاکرات هسته‌ای براساس مصوبه شورای عالی امنیت ملی که با استناد به تبصره۲ قانون مطبوعات به منظور اجرا ابلاغ شده بود:

۱- صیانت از دستاوردهای مذاکرات هسته ای که در زمره مهم ترین مسائل مرتبط با امنیت ملی و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران است.

۲- وحدت، همدلی و انسجام ملی در حمایت از دستاوردهای مذاکرات.

۳- جلوگیری از رفتارهای سیاسی ، جناحی و بخشی‌نگری در رابطه با دستاوردهای مذاکرات.

۴- جلوگیری از القای دوگانگی در سطح مقامات عالی رتبه نظام در رابطه با دستاوردهای مذاکرات هسته‌ای.

۵- تبیین آثار توافق هسته ای و دستاوردهای مذاکرات و تبیین مراحل اجرای توافق.

پرهیز از هر گونه اقدامات سلبی در مورد دستاوردهای مذاکرات بویژه برجام بخصوص:

• تخریب امید ملی و نشاط ملی.
• شبهه افکنی و ایجاد هرگونه تردید و یاس.
• ترویج، تبلیغ و استناد به اظهارات، ادعاها، تحلیل و مصاحبه‌های تخریبی داخلی و خارجی.

• انتشار اخبار و تحلیل هایی که موجب دوقطبی‌سازی جامعه شود.
• القای اختلاف میان دیدگاه‌های مقامات عالی رتبه نظام.
• القای تقابل میان دیدگاه های مردم متدین و انقلابی با رویکرد دولت.
• القای تقابل دستاوردهای مذاکرات با ارزش‌ها و آرمان‌های انقلابی و اسلامی و ملی.

• نقل هرگونه ادعا از سوی طرف‌های مذاکره در مورد دستاوردهای آنان در مذاکرات و برجام، باید. همزمان و همراه با پاسخ مناسب از طرف ایرانی باشد.

انجام اقدامات ایجابی در مورد دستاوردهای مذاکرات بویژه برجام به خصوص:
• تاکید بر مخالفت افراطیون آمریکایی و صهیونیست‌ها با دستاوردهای توافق.

• تاکید بر تحلیل‌های کارشناسان خارجی، در مورد موقعیت ایران در مذاکرات و شکست صهیونیست ها.
• رویکرد توصیفی و تبیینی در برنامه‌های تحلیلی به جای رویکرد انتقادی و تخریبی.

• تشریح ارتقاء دستاوردهای هسته ای در نتیجه مذاکرات برجام.
• تاکید بر اهمیت التزام طرفین به تعهدات خود.
ضرورت احترام و تمجید از مذاکره کنندگان به خصوص:
• بی‌نظیر بودن این‌گونه مذاکرات، در تاریخ سیاسی دهه‌های اخیر.
• اهمیت شهامت توأم با ادب مذاکره کنندگان.
• حرفه ای بودن مذاکرات.

• هماهنگی های تیم های سیاسی ، اقتصادی و فنی.
• ایجاد امید و نشاط سیاسی و اقتصادی برای آینده کشور.

گامی در جهت پرهیز از نفاق در جامعه

۶ روز بعد از ابلاغ‌نامه «خیلی محرمانه» ، «حسین نوش‌آبادی»، سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیش از ظهر دوشنبه ۵ مرداد در جریان نشست خبری خود با نمایندگان رسانه‌ها که در محل سالن اجتماعات دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی کشور برگزار شد، در مقام دفاع از ابلاغیه مذکور گفت: «بعضی از موضوعات برای کشور از اهمیت فراوانی برخوردار است و مسائل حیاتی به شمار می‌رود و جزو موضوعات اساسی کشور تلقی می‌شود و لذا باید برای رعایت برخی مسائل در خصوص آنها، چارچوب هایی تعیین شود.

اگر قرار باشد هر کسی پیرامون موضوعی که با امنیت ملی ما گره خورده، اظهارنظرهای مخالف منافع ملی بکند ، قطعا باید جلوی آن را گرفت. تصمیمی که شورای عالی امنیت ملی هم در خصوص توافق هسته ای اتخاذ کرده ، ناظر بر همین موضوع است. توافق هسته‌ای، توافق یک جریان سیاسی با یک کشور خارجی نیست بلکه موضوع مهمی است که زیر نظر رهبر معظم انقلاب و با تدابیر قوای سه‌گانه صورت گرفته و نمی‌تواند به راحتی مورد نقدهای ناروا قرار گیرد.

طبیعی است که باید ساز و کاری برای نحوه پرداختن به این موضوع در رسانه‌ها فراهم می‌شد؛ چراکه همانطور که رهبر معظم انقلاب بعد از این توافق فرمودند، باید متانت و وحدت حفظ شود و نباید این مساله باعث دو دستگی و پراکندگی در جامعه بشود. در این تصمیم اخیر هم که از طرف ما به مطبوعات ابلاغ شد ، موضوع تامین وحدت و حفظ منافع کشور گنجانده شده است. تاکید می کنم که مصوبات شورای عالی امنیت ملی برای همگان لازم‌الاجرا است و ما هم این مصوبه را بر اساس قانون مطبوعات در رسانه ها ابلاغ کردیم. این مصوبه گامی است در جهت حفظ وحدت و متانت و دوری از دو دستگی و پرهیز از نفاق در جامعه.»

ابلاغیه پوچ و آغاز عملیات قَمع

سه شنبه ششم مرداد ماه ، محمد دهقان عضو هیأت رئیسه مجلس اعلام کرد که ۱۸ نماینده مجلس از جمله رسایی، نبویان، سلیمانی، آقاتهرانی، امیرآبادی، توکلی، قادری، موسی احمدی، محمدصادقی، بیاتیان، جوکار، آشتیانی، مرندی، مقتدایی، نادران، فولادگر، خسروی و حاجی دلیگانی به وزیرارشاد تذکر داده‌اند. دهقان درباره متن این تذکر گفته بود:‌ «بر اساس پیگیری های صورت گرفته شورای عالی امنیت ملی هیچ مصوبه ای در خصوص محدودیت رسانه‌ها و تمجید موضوع موافقت نامه نداشته است. وزارت ارشاد باید به مصوبه شورای عالی امنیت ملی عمل کند و آن را منتشر کند.»

شش روز بعد از تذکر ۱۸نماینده مجلس به وزارت‌ارشاد، هیات نظارت بر مطبوعات در جلسه روز دوشنبه ۱۲ مرداد ماه خود، به بررسی عملکرد رسانه‌های مکتوب و الکترونیک درخصوص مذاکرات هسته‌ای پرداخت و با توجه به تبصره ٢ ماده ٥ قانون مطبوعات و بند ۸ ماده ۶، هفته‌نامه «٩دی» را توقیف و پرونده آن را به دادگاه ارجاع داد. همچنین در آن جلسه مقرر شد که بابت برخی تیترها و مطالب روزنامه «کیهان» و پایگاه اطلاع‌رسانی «رجانیوز» به این رسانه‌ها تذکر داده شود.



روند یاد شده در حالی در یک چارچوب حساب شده بعد از توافق وین عملیاتی شده است که به نظر می رسد باید روند آن را بخشی از پازل فشار چند جانبه دولت فرض کرد. فشاری که اعمال کننده آن تصمیم دارد به واسطه ایجاد یک جو سنگین امنیتی برهر نوع مخالفت هزینه سنگینی تحمیل کند.

برهمین اساس یالثارات در ادامه با اتکاء به متن ابلاغ خیلی محرمانه وزارت ارشاد به اثبات این ادعا خواهد پرداخت که اتفاقا دولت با اتخاذ این رویه ، خود را در جایگاه همان متهمانی قرار داده که در صورت عدم رعایت دستورالعمل کذایی ، «حسن روحانی» آنان را دروغگو خطاب کرده و «نوش آبادی» منافقشان خوانده است. بنابراین در ادامه به شکل فهرست‌وار به استخراج نکات مورد نظر و تحلیل آن به اثبات ادعای خود می‌پردازیم:

ترجیع بندِ مشکوک

۱- «دستاوردهای مذاکرات» واژه ای است که۱۰ بار مکّرر در ابلاغیه خیلی محرمانه وزارت ارشاد به رسانه ها به کار گرفته شده است. چنانچه باید گفت این واژه ، ترجیع بندِ دستورالعمل یاد شده را تشکیل می‌دهد. تحلیل چنین تکراری نیز واضح است. وقتی متن این ابلاغیه، در کنار اظهارات نوبه‌ای و پرتکرارِ رئیس دولت و ایادی آن طی روزهای بعد از اعلام توافقِ وین قرار داده می‌شود، این نتیجه منطقی ساده به اذهان متبادر می شود که دولت در حال القای این معناست که برون دادِ وین هر چه که هست،«دستاورد» است نه چیز دیگر! طبیعتا مهم ترین دریافت کنندگان این پیام، جامعه و مجلس شورای اسلامی هستند.

بر این اساس جامعه در حالی با این معنا بمباران می‌شود که به موازات آن، مجلس شورای اسلامی در صورت عدم تصویب توافقِ وین، با مردمی مواجه است که در چارچوب ادبیات ابلاغنامه مجلس را بر باد دهنده دستاورد هسته‌ایِ بی‌نظیرترین مذاکرات تاریخ سیاسی دهه‌های اخیر می‌دانند. همان دستاوردهای که چندی پیش رئیس جمهور، توفیق مردم در آب خوردن را هم به آن گره زده بود.

تنها یک نمونه از اقدامات دولت در چارچوبی که شرح داده شد اظهارات جهانگیری معاون رئیس جمهور است که شب ۱۳ مرداد ماه سال جاری در جلسه شورای اداری استان گلستان ادا شده است: «براساس نظرسنجی‌ای که توسط سازمان های معتبر کشور درخصوص جمع بندی هسته‌ای انجام شده است ، ۸۰ تا ۸۸ درصد مردم از دستیابی به این نتیجه ابراز خوشحالی کرده و تنها ۴ درصد با آن مخالفت کردند. این مخالفان باید تنها درحد همان ۴ درصد حرف بزنند و نباید با لحن طلبکارانه صحبت کنند.»

سند بطلان ادعای معاون رئیس جمهور انتشار نتیجه یک نظر سنجی معتبر دیگر است که براساس آن ۸۸.۶ درصد شرکت کنندگان معتقدبودند که «باید خطوط قرمز در توافق رعایت شود و عزت ملی حفظ شود وگرنه نباید توافق کرد» در این میان تنها ۱۱.۴ درصد به گزینه «به هرقیمتی باید توافق کرد» رای داده بودند.

همچنین روزنامه کیهان به نظر سنجی معتبر دیگری استناد کرده بودکه براساس آن ۸۱ درصد مردم از متن توافقنامه باخبر نیستند و بسیاری از ۱۹ درصد بقیه هم که متن را خوانده‌اند نسبت به سرانجام آن و حفظ استقلال و امنیت کشور دچار تردید هستند.

متهم در جایگاه قاضی!

۲- «به سرانجام رسیدن این مذاکرات، گام مهمی است، با این حال لازم است متنی که فراهم آمده با دقت ملاحظه و در مسیر قانونی پیش‌بینی شده قرار گیرد و آنگاه در صورت تصویب، مراقبت از نقض عهدهای محتمل طرف مقابل صورت گرفته و راه آن بسته شود. به خوبی می‌دانید که برخی از شش دولت طرف مقابل به هیچ رو قابل اعتماد نیستند. از ملت عزیز انتظار دارم که همچنان وحدت و متانت خود را حفظ کنند تا بتوان در فضای آرام و خردمندانه به منافع ملی دست یافت.»

گزاره فوق متن پاسخ مقام معظم رهبری به نامه حسن روحانی در روز ۲۴ تیر ماه سال جاری است که مذاکرات هسته‌ای را به طور مکرر با واژگانی چون «موفقیت‌آمیز و عزتمندانه‌» و «پیروزی» توصیف نموده و آن را «دستاورد» قلمداد کرده بود. این در حالی است که مقام معظم رهبری توافق وین را صرفا یک «متن» قلمداد کرده بود که نیاز به تصویب دارد. اما ، تاکید دوباره معظم‌له بر «متن» خواندنِ توافق وین در خطبه‌های عید سعید فطر در ۲۷ تیر ماه ۹۴ نشان داد که انتخاب این واژه به طور کاملا هدفمند از سوی مقام معظم رهبری به کار برده می‌شود.

چنانچه ایشان دراین باره فرمودند:«چه این متنی که تهیّه شده است، در مجاری قانونی پیش‌بینی‌شده‌ خود تصویب بشود و چه نشود، اجر آنها محفوظ است؛ این را به خود آن برادران هم از نزدیک عرض کردیم. البتّه برای تصویب این متن، یک مسیر قانونیِ پیش‌بینی‌شده‌ای وجود دارد که باید این مسیر را طی کند و خواهد کرد؛ ان‌شاءالله. انتظار ما این است که دست‌اندرکاران، با دقّت مصالح را - مصالح کشور را ، مصالح ملّی را- در نظر بگیرند و آنچه را تحویل ملّت خواهند داد، بتوانند با گردن افراشته، در مقابل خدای متعال هم ارائه بدهند.»

«القای اختلاف میان دیدگاه های مقامات عالی رتبه نظام» و «جلوگیری از القای دوگانگی در سطح مقامات عالی رتبه نظام در رابطه با دستاوردهای مذاکرات هسته‌ای» دو جمله ناهیانه ای است که در ابلاغیه خیلی محرمانه وزارت‌ارشاد به رسانه ها به چشم می خورد. حال با عطف به گزینه اول تحلیلی در یالثارات و نیز متون قیاسی در گزینه دوم این سوال پیش می آید که آیا این خود دولت نیست که رسما و عامدانه با کاربرد ادبیات معارض مقام معظم رهبری تلاش دارد تا با «القای دوگانگی»، به هر قیمت ممکن پیکر نحیف توافق وین را از معبر سخت نظارت عبور دهد؟!

دولت غیرمتدین و ضدانقلاب!

۳- «القای تقابل میان دیدگاه‌های مردم متدین و انقلابی با رویکرد دولت»، جمله پیشین یکی دیگر از گزاره های ناهیانه ابلاغیه وزارت‌ارشاد است که بر اساس آن دولت از یک سو، رسما حساب خود را از بدنه متدین و انقلابی جدا کرده و از سوی دیگر با قرار دادن چنین قیدی (مردم متدین و انقلابی)، جامعه را به دو بخش متدین و غیر متدین تقسیم کرده است. اتفاقا بر اساس متن این ابلاغیه، وزارت‌ارشاد دولت را در بخش غیر متدینین طبقه بندی کرده است!

زیرا براساس متن ابلاغیه فرض بر این است که جامعه به دو بخش متدین و غیرمتدین قابل تقسیم‌بندی هستند و این احتمال وجود دارد که رسانه ها تقابل میان دیدگاه های مردم متدین و انقلابی با رویکرد دولت را القا کنند. همچنین مفروض دیگری از همین جمله یک خطی بدین شرح قابل استخراج است که اساسا دیدگاه‌های بخش غیرمتدین و غیرانقلابی جامعه به طور کامل با رویکرد دولت همسو است. زیرا خطر القای دوگانگی متوجه این قشر نیست.

«گِشتاپو» در ایران

۴- اما بعد از تعارضاتی که ذکر آن گذشت، باید گفت یک بخش آزار دهنده دیگر در متن ابلاغیه خیلی محرمانه وزارت ارشاد به رسانه‌ها، جایی است که بر «ضرورت احترام و تمجید از مذاکره کنندگان» تاکید شده و سر فصل‌های آن در۵ بخش تبیین شده است.

دولتِ تدبیر و امید در حالی بر آستانه ۳ سالگی ایستاده است که رئیس آن در معرکه تبلیغات انتخاباتی ادعا داشت که حقوقدان است نه سرهنگ! اگر ادبیات جاری در بخش پایانی دستور العمل خیلی محرمانه وزارت ارشاد توسط هریک از دولت‌های پیشین ابلاغ شده بود ، همین حضرات دولتی و جریان رسانه ای آنان از تحکم توتالیتاریسم و فاشیسم بر کشور داد سخن می‌رانند و شرایط حاکم بر فضای رسانه‌ای کشور را با مختصات پلیسی دوره تسلط نازیسم در آلمان قیاس می کردند که «گِشتاپو» خالق آن بوده است. حالا به نظر می رسد این سوال از «حسن روحانی» جا دارد که آیا متن ابلاغیه از سوی وزارت ارشاد دولت او با ادبیات سرهنگ های دیکتاتورِ حاکم بر آمریکای جنوبی یا متون تمجیدی از پیشوای رایش سوم، آدولف هیتلر قابل مقایسه نیست؟!

سناریوی فاشیستیِ جاری

روند مشروح پیشین، حکایت از جریان یک سناریوی پیچیده توسط دولت و دستگاه های وابسته به آن دارد که هدف از آن صراحتا ایجاد همان فضا و تولید همان ابهاماتی است که وزارت ارشاد در ابلاغ خیلی محرمانه خود، رسانه‌ها را از مبادرت به آن نهی کرده و حسن روحانی نسبت به آن اولتیماتوم داده است. البته در این سناریو، دولت قصد دارد با ایجاد انفعال در مجلس، اندک صدای منتقدین موجود در صحنه را نیز با شیوه‌های فاشیستی، خفه کند که توقیف هفته‌نامه ۹دی و تذکر به کیهان و رجا نیوز، در همین راستا ارزیابی می‌شود.

فلسفه اتخاذ چنین خط مشیی، دست‌یابی به۲ هدف را به شکل توأمان به اذهان متبادر می‌کند:

اول اینکه افکار عمومی بواسطه تبلیغات پرحجم یک سویه، به سمت تخدیر با این خوراک خبری پیش می رود که همه چیزشان به توافق هسته ای وابسته است و هر آنچه در وین تحت عنوان توافق پذیرفته شده، بزرگترین دستاورد تاریخی در اعاده حقوق ملت ایران است. این مرحله با ساکت کردن رسانه‌های منتقد همراه خواهد بود که در مقابل این موج تخدیری به انتشار واقعیات موجود، اقدام می‌کنند.

هدف توأمان بعدی، مجلس است. همانطور که درگزارش‌های پیشین شرح داده شد مجلس به هیچ وجه اجازه اصلاح متن توافق را ندارد. بلکه تنها بین تصویب یا ردّ آن مخیّر است. این درحالی است که این نهاد نظارتی در آستانه اتخاذ این تصمیم تاریخی در مقابل بی‌سابقه ترین فشار روانی قرار دارد که براساس آن مجلس در صورت ردّ توافق وین، گویی در مقابل ملت ایران ایستاده و دستاوردهای دولت را که تنها نسخه نجات بخش آنان بوده، نابود کرده است!

با این وصف به نظر می رسد بیش و پیش از هر شخص حقیقی و حقوقی دیگر این مجلس است که قادر خواهد بود با اقدام مقتضی، سناریوی جاری را از مدار اجرا خارج کند. برهمین اساس به نظر می‌رسد، وزیر ۲کارته ارشاد به عنوان مسئول صدور ابلاغیه فاشیستی از سوی وزارت ارشاد، به اندازه کافی وزن پرونده خود را برای دریافت کارت سوم و استیضاح بالا برده است. البته اجرای این ضرب شست از سوی مجلسی نیازمند یک حمیّت همگانی در بین نمایندگان است که تذکر ۱۸ نماینده نسبت به صدور ابلاغیه کذایی از سوی وزارت‌ارشاد، هنوز حکایت از وجود چنین انسجامی در مجلس نیست!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۵۵
میم الف الف
شنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۳۵ ب.ظ

صداوسیما به حرمت‌شکنی عادت کرده است...!!




برنامه زنده «امشب»، با اجرای علی ضیا هر شب ساعت ۲۳ روی آنتن می رود. در یکی از بخش های این برنامه در شب شهادت امام جعفر صادق (ع)، علی ضیا در اقدامی درخور تحسین از خانواده یکی از شهدای غواص دعوت کرد تا در این برنامه شرکت کنند.

در این برنامه سه برادر و یک خواهر شهید امیر مسعود محمدزاده شرکت می‌کنند و براساس اطلاعات حدود دو ساعت در پخش منتظر اجرای برنامه می مانند. بالاخره ساعت ۱۰ دقیقه بامداد نوبت به خانواده شهید محمدزاده می رسد تا مخاطبان از صحبت ها و خاطرات خانواده‌ای که شهیدشان پس از ۲۹ سال به میهن بازگشته، استفاده کنند.

علی ضیا، مجری برنامه از اعضای خانواده شهید می خواهد خود را معرفی کنند. در حالی که همگان انتظار برنامه ای جذاب و گفت و گویی شنیدنی را داشتند، ضیا در اقدامی عجیب و تامل برانگیز به معرفی افراد این خانواده بسنده کرده و از آنها خداحافظی می‌کند و برنامه را پایان می‌دهد. اقدامی که با واکنش مخاطبان مواجه شد و انتقادات زیادی را متوجه ضیا کرد، به طوری که این اقدام مجری موجب ناراحتی و انتقاد خانواده شهید از مسئولان برنامه شد و اعتراض خود را به مسئولان اعلام کردند.

یکی از اعضای خانواده شهید محمدزاده در مصاحبه‌ای با بیان اینکه مسئولان برنامه مذکور شأن شهدا را رعایت نکردند، گفت: «موضوع ناراحتی خانواده ما، شخصی نیست بلکه بحث شهید و شهادت است که چرا باید خانواده شهید را با اصرار به یک برنامه ببرند و از آنها بخواهند که فقط خود را معرفی کنند». لازم به ذکر است، دعوت از خانواده شهیدی که پیکرش پس از ۳۰ سال طی عملیات تفحص کشف شده اقدامی شایسته است اما شایسته تر از آن حفظ حرمت شهدا بوده و انتظار می رود افرادی مانند علی ضیا که از پایگاه اجتماعی برخوردار هستند قدرشناسی بیشتری نسبت به شهدا داشته باشند.

گفتنی است، هویت پیکر مطهر شهید تازه تفحص شده از منطقه پدغربی جزیره مجنون، «امیرمسعود محمدزاده» بعد از گذشت ۳۰ سال از شهادتش طی عملیات تفحص توسط کمیته جست‌وجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح کشف شده بود، شناسایی شد.شهید امیر مسعود محمد زاده از بسیجیان دسته گردان ۱۵۴ لشگر ۳۲ انصارالحسین (ع) بوده که در عملیات ۲۰ شهریورماه سال ۱۳۶۵ پیکر مطهرش در پد غربی جزیره مجنون باقی ماند، شهید امیرمسعودمحمدزاده از جمله ۴۶۶ شهید مفقودالجسد استان همدان بوده که با بازگشت پیکر ۲۷۵ شهید تازه تفحص شده بعد از ۳۰ به وطن بازگشت.

البته گفتنی است، این اولین توهین این مجری به اقشار مختلف جامعه نیست بلکه ضیا در یکی از برنامه های خود نیز به جامعه محترم خبرنگاران توهین کرده و این اقدام او مورد انتقاد اهالی رسانه واقع شد. به نظر می‌رسد ارج بیش از حد به افراد در صداوسیما آن هم نه درحد شأن، اندازه و مهارت آنها بلکه به پشتوانه رانت و رابطه‌هایی که دارند سبب شده تا افرادی مانند علی‌ضیا به این راحتی به اقشار محترمی مانند خانواده شهدا و خبرنگاران توهین کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۳۵
میم الف الف




نمایش «پینوکیا» نوشته «استفانو بننی» نویسنده، شاعر و روزنامه‌نگار ایتالیایی، پنج‌شنبه(۱۵ مرداد) به کارگردانی شهره سلطانی در تماشاخانه ایرانشهر و البته با گریم و ظاهر زننده بازیگران زن حاضر در آن روی صحنه رفت.

این نمایشنامه به تبع اینکه خالقی اروپایی و مشخصات ایتالیایی به اسم «استفانو بننی» دارد، طبیعی است که فضا و میزانسن‌هایی با رویکرد و جهان‌بینی خالقش داشته باشد. اما نوع گریم و لباس‌های بازیگران این نمایشنامه آنقدر زننده و غیرقابل توجیه است که هیچ تفاوتی نسبت به اجرای همین نمایش توسط بازیگران غیرمسلمان و در کشوری غیر از کشور خودمان- که رعایت حدود و الزامات شرعی واجب و ضروری نیست- ندارد.

استفاده بازیگران زن این تئاتر از کلاه‌گیس‌هایی به شدت طبیعی! و نوع پوشش ظاهریشان آنقدر طبیعی است که واقعی به نظر می‌رسند! سیاوش طهمورث چند وقت پیش ضمن ابراز انتقاداتی درباره حوزه مدیریتی تئاتر کشورمان گفته بود «در این چند سال اخیر برخی از دوستان به اسم کار مدرن مزخرفاتی روی صحنه می‌برند که شرم‌آور است. شما اول مدرنیته را تعریف کن بعد کار مدرن انجام بده.» گذشته از نکات درست و دقیقی که در اظهارات طهمورث وجود دارد، می‌توان همین گفته وی را با شمایل اجرای نمایشی مثل «پینوکیا» و ظاهر غلط‌انداز و زشت بازیگران زن این نمایشنامه تطبیق داد.

البته استفاده از این نوع گریم و ظاهر در چند وقت اخیر که ظاهراً یک کشف جدید! برای بستن دهان قانون و منتقدان محسوب می‌گردد، مصادیق و نمونه‌های بسیار زیادی در حوزه تئاتر و ظاهر بازیگرانش به خصوص بازیگران زن پیدا کرده است.

در این نمایش شهره سلطانی و پرستو گلستانی به عنوان دو بازیگر زن حاضر در نمایش سعی کرده‌اند آنقدر ظاهری شبیه به اصل نمایش بگیرند که فراموش کرده‌اند قرار است این کار برای مخاطب ایرانی و در کشور ایران اسلامی روی صحنه برود و اجرا شود!

منطق این استدلال تعمیم و تبیین داشتن نگاه دگم نسبت به نمایشنامه‌های خارجی نیست. بلکه منظور این است که وفاداری به متن بسیار مهم‌تر است و ارجحیت دارد به ظاهرسازی! چه اینکه اگر قرار باشد بگوییم در این نمایش از کلاه‌گیس‌هایی استفاده شده که فرقی با موهای واقعی بازیگر زن نمایشنامه ندارد!

می‌شود از فردا دیگر خانم‌های جامعه نیز با به سر کردن کلاه‌گیس و به بهانه اینکه گریم و پیرایش است به خیابان‌ها بیایند! نکته اینجاست که متأسفانه به اسم تئاتر در برخی از سالن‌های نمایش متعلق به زیر مجموعه‌های وزارت ارشاد، کارهایی روی صحنه می‌رود که انگار غایت و هدفی جز تقلید و بازتولید رفتارهای خلاف اخلاق و شرع موجود در نمایشنامه آن هم به اسم وفاداری به متن و چنین بهانه‌های بلاوجهی نداشته و ندارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۳۵
میم الف الف
سه شنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۰۰ ق.ظ

شعری عجیب....

شعری عجیب اما معنی دار به چشمم خورد.خواستم شما هم با ادبیات ایران معاصر آشنا بشید....!



افسران - جدا زیباست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۰۰
میم الف الف
يكشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۵۹ ق.ظ

نردبان شهادت....





آنچه در تصویر می بینیید، پله های نردبان یکی از اتاقک های دیدبانی در دوران دفاع مقدس است که تعدادی از رزمندگان بر روی آن نشسته و عکس یادگاری گرفته اند.بنا بر گفته برخی مطلعان، همه افراد حاضر در این عکس به فیض شهادت نائل آمده اند و این نردبان به عنوان «نردبان شهادت» معروف شده است.از شهدای حاضر در این تصویر می توان به شهیدان سعید بخشی، مهدی معلم کلایی، موسی رمضان پور، سید مرتضی حسینی آزاد و محمد محسنی که از شهدای شهر ساری هستند، اشاره کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۴ ، ۰۸:۵۹
میم الف الف
شنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۵۶ ب.ظ

اگر ظرفیت ندارید لطفا نخوانید...!!!!!




قصد داشتم دیگر قلم خود را برای این برنامه وخاطر اکثریت آلوده نکنم!! وسر خود را در....کرده وبه زندگی روزمره ام ادامه دهم!اما وجدان بیکارم!اجازه نداد ومجبور شدم خاطر خود را مکدر کنم...!!! البته سومین نقدم  به برنامه «خندوانه» است؛ برنامه‌ای که این روزها از روانشناس و مداح، روحانی و دکتر، وکیل و استاندار و... سازندگان آن را با القابی چون مجاهد فی سبیل الله و مبتکر تحول‌خواه و بانی شادی در مملکت به ماتم نشسته(!) می ستایند. بارها به عنوان یک مفروض این مسئله را طرح کرده ام که دلیل پرداختن به اشکالات اساسی جاری «خندوانه» این است که سازندگان آن به دلایل نامعلومی، در یک فرایند تدریجی سعی کرده‌اند، این برنامه را با آرایه های مذهبی، تلفیق کنند.

حضور مناسبتی، روحانیون ، مداحان و... قرار دادن بیلبورد یا صاحب الزمان ادرکنی در تیتراژ پایانی این برنامه، تنها اقدامات مقدماتی و البته حرفه‌ای برای مشروعیت بخشی به محتوای خندوانه محسوب می‌شود که می‌توان بدعت‌گذار آن را «رشید پور» در آخرین برنامه مفتضح «کی شبیه کیه» دانست. او درحالی به دنبال نمایش کلوز آپ و هدفمند چهره ناموس مسلمانان از زوایای مختلف مورد انتقاد جدی هیئت نظارت بر صدا و سیما قرار گرفته بود که در قسمت پایانی برنامه با دعوت از امام جماعت یکی از مساجد اسلام شهر که ظاهرا شبیه «محسن رضایی» بود، تلاش کرد تا با بیان احادیث جهت دار و یک سویه از زبان آن روحانی، جامعه منتقد خود را افراطی و تندرو جلوه دهد.

البته مقابله به مثل خام و دیر هنگام «رشید پور» نتوانست بقای برنامه او بر آنتن سیما را ضمانت کند، اما به نظر می رسد، آن اقدام، یک ایده خوب برای کل سازندگان برنامه‌های هجو باقی گذاشت که البته «خندوانه» نیز در همان زمره قرار می گیرد.

کسانی (منظور افراد متعهد است) که از «خندوانه» دفاع می‌کنند، یا به طور بخشی این برنامه را نظاره‌گر بوده‌اند و یا آنکه در یک رودربایستی آشکار که به مناسبت دعوت آنان در برنامه بوده است به مجیز گویی «رامبد جوان» مشغول شده و جایگاه او را تا حد یک ناجی برای جامعه غم زده و نیازمند شادی بالا برده اند. حتی مداحی که «رامبد جوان» را مجاهد راه خدا خطاب کرده بود در این باره می گوید: «من حدود یک ماه پیش با ایشان تماس گرفتم و گفتم به نظر من تو مجاهدی در راه خدا(!!) من چون برنامه‌ات را کامل ندیدم نمی‌توانم راجع به همه‌اش اظهارنظر کنم...»

ادله‌ای برای دفاع

در این میان ممکن است نگاه ظاهر بین، اقداماتی نظیر کمپین یک قطره آب، طرح مشکلات معلولین ذهنی، خندیدن در مترو و... در برنامه خندوانه را مستندی برای باطل دانستن نقد نقادان اعلام کند. اما پیش از این هم به این مسئله اشاره کرده بودم که دعوی بر سر مغالطه‌های خطرناکی است که در لابلای ، اقداماتی از این دست زرورق پیچ می شوند، نهادینه می‌شوند و بعد از یک فرایند بلند مدت در زمره منکراتی قرار می‌گیرند که تبدیل به معروف شده و هیچ قدرتی یارای نهی از آنان را نخواهد داشت.

بنابراین حتی یک نگاه سطحی به روند اجرای «خندوانه» حاکی از این است که علیرغم تبلیغات دائمی دین در این برنامه، سازندگان آن یا اساسا با مبانی دینی بیگانه اند و یا آنکه آن را نادیده می انگارند. بینندگان به کرّات دیده‌اند که در این برنامه توصیه می شود، فارغ از همه غم و غصه های پیرامونی، بی هدف قهقهه بزنید، زیرا علم ثابت کرده که ... انصافا کدام یک از روحانیون و مداحان مدعو در این برنامه که قطعا ناظر به این فرایند پرتکرار در آن بوده اند، این فرمایش رسول اکرم صلوات الله علیه را گوش زد کرده اند که: «خندة زیاد دل را می میراند»؟!

رواج های اختلاط ها در خندوانه

این حدیث پر معنا بر این نکته تاکید دارد که مسلمان نباید به رخدادهای اطراف خود بی تفاوت باشد، حال آنکه فلسفه خندیدن آنچنانی در خندوانه بر مبنای تفسیر مجریان آن ، تبدیل کردن مردم به «الکی خوش های دوران» است که بی تفاوت نسبت به هر چیزی بیهوده می خندند. البته این کار تئوریک در کنار سوال مجری برنامه از مدعوین که حاضرند برای شادی مردم چه کار کنند در لفافه اغماض قرار گرفته است. بی اطلاعی یا نادیده انگاری سازندگان «خندوانه» از امور مذهبی، در سوالاتی متجلی می شود که از میهمانان می پرسند و پاسخ آن را به عنوان یک جواب مشروع پخش می‌کنند. مثلا از یک هنرپیشه فیلم های دختری – پسری سوال می شود که وقتی حالش خوب نیست چه می کند و او می گوید که مقابل تلویزیون دراز می کشد و کانال عوض می کند! یا از فلان هنرپیشه می پرسند که آیا به مرگ فکر می کند و او در پاسخ می گوید که اصلا!... یا آنکه به کرّات از سوی مدعوین در پاسخ به همین سوال پرتکرار شنیده شده که از مرگ ترسی ندارند!

یکی دیگر از روندهای جاری که حکایت از بیگانگی مجری و سازندگان برنامه با شعائر دینی دارد، نحوه تعامل شخص «رامبد جوان» و افراد حاشیه ای این برنامه با زنان نامحرم است. به عنوان مثال بد نیست کارشناسان دیدنی اختلاط مجری با یکی از شخصیت های زن یک سریال مناسبتی ماه رمضان که اخیرا از «خندوانه» پخش شد را بازبینی کنند و در مورد آن نظر بدهند. یا مثلا در برنامه‌ای که یک زن و شوهر هنرپیشه، مهمان آن بودند، «خندوانه» در مورد شخصیت و رفتار هنر پیشه زنِ میهمان، از یک هنر پیشه مردِ نامحرم که در سریال طنز مهران مدیری (درحاشیه) ایفای نقش می کرد سوال می‌پرسید و او با لحن و حالت زننده‌ای که حکایت از وضعیت خیلی خودمانی با ناموس یک مسلمان داشت درباره مهربانی و صفاتِ خوبِ هنرپیشه زنِ مورد اشاره ما، سخن می گفت.

دلیل اینگونه روند سازی ها از بی غیرتی مردان نسبت به همسرانشان که کاملا در تضاد با آیات و روایات اسلامی سازماندهی شده اند، در بهترین حالت فقدان هر گونه درک دینی در قاموس سازندگان است و یا آنکه متاسفانه باید گفت بر اساس تجربه های تلخ پیشین نشانه ای از یک جریان مخرّب خزنده جدید در سیمای جمهوری اسلامی ایران است.

فلسفه اشتباه

یکی دیگر از جنبه های مشروعیت بخشی نَرم به اعمال غیر دینی، که اتفاقا آزار دهنده‌ترین روند جاری در خندوانه نیز محسوب می شود، الگو سازی است که این برنامه برای زنان محجبه جامعه در پیش گرفته است. همانطور که پیش تر نیز اشاره شد، واقعا این یک رویه مشکوک محسوب می شود که سوال قابل تاملی را در پی خود دارد. هدف «رامبد جوان» از شرکت دادن فعال زنان و دختران چادری در این برنامه التقاطی چیست؟!

به نظر می رسد این اقدام غلط در بهترین حالت ریشه در این فلسفه اشتباه دارد که طی سالهای بعد از پیروزی انقلاب از سوی برخی صاحب نظران دینی برای توجیه مسئله حجاب در سطح گسترده ای رواج داده شد. این طیف، طی سالها تلاش برای مقابله با هجمه به حجاب، این نظریه را با حجم بالایی گسترش دادند که «حجاب محدودیت نیست». کج فهمی و سوء استفاده از این استدلال غلط، مبنای یله و رها کردن زنان در هر سطحی از جامعه اسلامی، بدون هیچ قید و شرطی بوده است.

تنها بخشی از صدمات ناشی از عملیاتی سازی این نظریه که با بهانه اعاده حقوق زنان اتفاق افتاده، از هم پاشیدگی خانواده هایی است که بخشی از زنان شاغل در بیرون از منزل را گرفتار روابط غیر شرعی ساخته است... یالثارات در این نوشتار، قصد ورود به این مبحث پردامنه را ندارد و مجددا به چارچوب «خندوانه» باز می گردد. زیرا اعتقاد بر این است که برنامه هایی از این دست به دلیل کسب جایگاه بالا در بین مخاطب عام یک سَر پُلِ مهم برای نابودی هر آنچه در جامعه باقی مانده است محسوب می شوند. این دیدگاه از این منظر اهمیت می یابد که خود رسانه ملی ذاتا یک ابزار مشروعیت بخش محسوب می شود. رسانه ای که طی ۳۶ سال گذشته به عنوان یک ابزار حکومتی ، اطمینان جامعه را به خود جلب کرده است.حال آنکه برنامه ای مثل خندوانه به شکل مضاعف در حال مشروعیت بخشی تدریجی به منکرات و جا زدن آن در قالب معروف است.

حرکات موزونِ زنان و دختران

«رامبد جوان» در حالی موفق شده نمایش حرکات موزونِ زنان و دختران (تاکید بر قشر چادری) را حداقل به عنوان یک هنجار تصویری در خندوانه جا بیاندازد که شواهد حکایت از تداوم و تسری این روند در برنامه او دارند.

ممکن است ، برنامه شب سه شنبه۱۳مردادماهِ خندوانه را شاهد بوده باشید که مدعوین آن را قهرمانان زورخانه ای و رئیس فدراسیون ورزش های پهلوانی تشکیل می‌دادند. در واقع برنامه شب سه شنبه ۱۳مرداد ماه به عنوان جدیدترین بدعت «خندوانه»، انگیزه یالثارات برای نقد دوباره این برنامه خطرناک محسوب می شد که شاید بهتر بود در مدخل این گزارش به آن پرداخته می شد.

مخاطبان «خندوانه» شاهد بودند که همه مدعوین همراه با «رامبد جوان» و زوج هنری او ، یک گود زورخانه را با همه ابعاد اجرایی آن در استودیوی خندوانه شبیه سازی کردند. با این تفاوت که برای اولین بار زنان (با تاکید بر زنان محجبه چادری) در زمره تماشاچیان بیرون گود قرار داشتند. شاید توصیف این صحنه در وهله اول خالی از اشکال به نظر برسد، اما وقتی کار به وصف هیبت ظاهری مدعوین ، رامبد جوان و زوج هنری او می رسد، کار کمی بیخ پیدا می کند.

بی‌غیرتی و حرام در زرورق صلوات

در خندوانه شب سه شنبه ۱۳مردادماه ، شاهد بودیم که آقایان پهلوان با همان پوشش سنتی زورخانه‌ای که بر اثر آن بخش هایی از پا و دستان آنان را در معرض عریانی قرار داده بود در مقابل زنان نامحرم به اجرای برنامه پرداختند. البته یالثارات به این حکم واقف است که حدود شرعی برای مردان در این نوع پوشش رعایت شده بود، اما مسئله اینجاست که طبق احکام مکمل دیگر، نگاه به بخش هایی از بدن مردان که به دنبال استفاده از همین پوشش شرعی، عریان مانده‌اند برای زنان نامحرم به طور مستقیم حرام است.

به خاطر دارید که اساسا حکم محوری مراجع در رابطه با حرمت ورود زنان به ورزشگاه ها، همین مسئله نگاه کردن به بخش های عریان بدن مردان نامحرم بود. مسئله‌ای که در لابلای هوچی گری غائله‌گران، مغفول باقی ماند و متاسفانه جمعی از رجال منتقد نیز بدون توجه به آن، برای توجیه مخالفت خود با ورود زنان به ورزشگاه ها صرفا به استدلال های مدنی در این رابطه اکتفا کردند. حالا «خندوانه»، در یک برنامه تلویزیونی، ناموس مسلمانان را به ارتکاب در این حرام قطعی ، مشغول کرده و در فرایند تغییر هنجاری خود، آن را به خورد مخاطب داده است.

نکته بد ماجرا که طبق معمول به عنوان زرورق طلاییِ پوشش دهنده این‌گونه اعمال در برنامه «خندوانه» ملازم آن بود، جوّ مذهبی بود که بواسطه کلام مرشد، ذکر دعای نادعلی و نیز دعای پایانی برنامه، برخندوانه عارض شده بود.

هرچند در مورد سطح سواد دینی و انگیزه برنامه سازان در خندوانه باید دچار تردید بود اما این سوال از «فرهاد طلوع کیان» رئیس فدراسیون ورزش های پهلوانی که در میانه این مجلس حرام ذکر نادعلی گرفته بود جای دارد که آیا این ماجرا و روایت معروف از امیر المومنین علی علیه السلام به گوش وی رسیده است؟!

روزی به امیرالمومنین علی علیه اسلام اطلاع دادند ، زنان کوفه در مراکز تجاری و بازار رفت و آمد دارند، و شخصاً به خرید و فروش می پردازند، ایشان در یک سخنرانی خطاب به مردم کوفه فرمود:
أما تَستَحیُونَ وَ لا تُغارُونَ وَ نِسائُکُم یِخرُجنَ إلی الأسواقِ وَ یُزاحِمنَ العُلُوجَ
«آیا حیاء ندارید؟ و غیرت نمی ورزید که زن های شما به بازارها می روند و با جوانان قوی و خوش هیکل روبرو می شوند.؟» (۱)

این نوشته هم همچون سایر موارد در حالی به نظر شما می رسد که امیداورم در این شلم شوربای آخر الزمانی که همه چیز دستخوش وارونگی است ، حداقل مسئول غیوری پیدا شود و راه این روند باطلِ خوش بر و رو که با آرایه های مذهبی بزک می شود را بگیرد.

.........................
۱- محجّه البیضاء، ج ۳ ص ۱۰۴
۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۴ ، ۱۴:۵۶
میم الف الف
پنجشنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۵۹ ب.ظ

باسواد ها وباشعورها را بشناسید...!

«بعد از مذاکرات شرایط لازم برای احیاء دریاچه ارومیه ایجاد شده است، همان طور که مشاهده میکنید شرایط جوی کشور بعد از مذاکرات تغییر کرده و بارش ها افزایش پیدا کرده است! گرمای هوا در شهرهای بزرگ کشور کاهش یافته و به نظر می رسد، علت خشکسالی های اخیر جنگ و جدال هسته ای بوده است.»

 
 «احساس می شود که در ۱۲ سال گذشته، اروپا از ورود ابرهای بارشی به آسمان ایران جلوگیری کرده و از زمان توافق آب و هوای کشور به کلی متحول شده است. به نظر می رسد که ما بعد از مذاکرات به صفحه جهانی بازگشته ایم و الان میتوان از قدرت های جهانی برای حل مشکل دریاچه ارومیه استفاده کنیم!»
  محمد جواد ظریف و علی اکبر صالحی یکی از برجسته ترین توافقات سیاسی تاریخ را تقدیم خانه ملت کردند...!
«به نظرم آن عده ای که از توضیحات ظریف قانع نشدند اولویت های سیاسی دارند!»



پ ن پ:

مدیونی اگه فکر کنه این حرف مضحک رو یه نماینده مجلس زده....!
تازه هم باسواده هم کلی تخصص از دانشگاه اونجا !!داره....!
 اینم بیوگرافی این انسان عجیب الخلقه:


بیوگرافی:

دکترعابد فتاحی متولد ۱۳۳۷در روستای نرگی دهستان مرگور از توابع بخش سیلوانای ارومیه است. وی در یک خانواده از خاندانهای عشایر کرد منطقه که مقید به مسائل دینی و مذهبی و از هموطنان اهل سنت هستند تربیت یافته است. پدرش مرحوم حاج فتاح از افراد خوشنام و متدین منطقه به شمار می رفت، وقتی چهار ساله بود خانواده او از روستای نرگی به روستای دیگری در همان حوالی بنام گردوان کوچ کرد، شاید به همین دلیل است که برخی او را اهل نرگی می دانند و برخی دیگر به او فتاحی گردوانی می گویند. همسرش خانم صراف زاده از دندانپزشکان شناخته شده ارومیه و از خانواده ای شیعه مذهب است. وی دارای دو فرزند (یک دختر و یک پسر) می باشد. سوابق و فعالیت ها: - از سال ۱۳۷۱ به طبابت مشغول شد ابتدا در مهاباد و سه سال بعد در ارومیه که تا کنون نیز ادامه دارد. - نماینده دوره هفتم مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه ارومیه تحصیلات: - جراح و متخصص بیماریهای چشم از دانشکده پزشکی استانبول
...!

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۵۹
میم الف الف
پنجشنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۰۲ ب.ظ

تحقیر و کلید....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۴ ، ۱۵:۰۲
میم الف الف




به جملات زیر توجه بفرمائید:



- نا امن ترین کشور دنیا از نظر امنیت فضای مجازی!
- بر طبق اسناد منتشرشده، هیچ‌گونه نقطه کور اطلاعاتی در فضای مجازی این کشور وجود ندارد!

- قربانیان اصلی برنامه سری اف‌بی‌آی و آژانس امنیت ملی آمریکا ان‌اس‌ای در ضبط و مانیتور کردن اطلاعات در دنیا چه کسانی و از چه ملیتی هستند؟!

- آژانس امنیت ملی آمریکا ان اس ای موفق شده است در یک ماه ۱۴ میلیارد بسته اطلاعاتی واینترنتی از کاربران فضای مجازی تنها یکی از کشورهای جهان جمع آوری نماید، که این حجم جاسوسی از یک کشور در تاریخ، بی‌سابقه است!


- تامین اینترنت این کشور از طریق کابل‌ها و فیبرهای نوری متعلق به ۳شرکت‌ مخابراتی است که اجازه دسترسی نامحدود به اطلاعات را در اختیار برنامه جاسوسی ام‌آی۶ انگلیس داده اند!

- کشوری که جزء پنج کشور دنیا از لحاظ بیشترین تعداد کاربر در استفاده از جاسوس افزارهای متعلق به سرویس‌های جاسوسی- تروریستی وابسته به دولت‌های صهیونیستی است!


شاید باور کردنی نباشد این مقدار نفوذ و سیطره دشمنان قسم خورده اسلام و مسلمین بر مرزها و خاک مجازی «ایران»؛ اما در کمال تاسف باید اذعان کرد آنچه گفته شد گوشه‌ای کوچک از اتفاقاتی است که در فضای مجازی کشور، آن هم در مقابل دیدگان مسئولین در حال وقوع است! نفوذی که این روزها با رونق گرفتن نرم افزارهای اجتماعی (بخوانید جاسوس افزارهای ضد اجتماعی) بیش از پیش در حال گسترش است! جاسوس افزارهای ضد اجتماعی که به مثابه آواکس‌هایی کوچک ولی بسیار قدرتمند در خدمت سرویس‌های جاسوسی- تروریستی دولت‌های صهیونیستی بوده و این روزها به سادگی در دستان کاربر به کار تخلیه اطلاعاتی و جاسوسی خانه به خانه ایرانیان مشغولند!

آنچه مسلم است اعضای کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه و همچنین مسئولین محترم دستگاه قضایی با توجه به این حجم گسترده از نقض قوانین و حقوق شهروندی و حریم شخصی افراد از سوی این ابر جاسوس افزارها آگاهی کامل دارند، چرا که سال گذشته شاهد ابلاغ حکم قضایی به وزارت ارتباطات از سوی کارگروه مصادیق محتوای مجرمانه جهت مسدود سازی و فیلترینگ چندی از این جاسوس افزارها بودیم.

اما با وجود صدور حکم قضایی، متاسفانه تاکنون شاهد اجرایی شدن آن در سطح کشور نبوده ایم! حکمی که در میان مسئولان دولتی و قضائی چنان تایید و تکذیب شد که گویی خود مسئولین هم به درستی به یاد ندارند چه گفتند و چه کردند و چه هدفی داشته اند!

سوالی که مطرح می‌شود آن است که عملا چه کسانی در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران توانایی مقابله و ایستادگی در مقابل اجرای احکام قضایی را دارند، و مهم تر از آن، به واقع دستگاه قضایی به چه کسانی اجازه سر پیچی از اجرای قوانین و احکام صادره را می دهد؟ آن هم حکمی حیاتی و لازم الاجرا که جهت جلوگیری از نفوذ و دست درازی سرویس‌های جاسوسی- تروریستی دولت‌های صهیونیستی به حریم خصوصی و سود جویی از اطلاعات کاربران اینترنتی در فضای مجازی صادر شده است!

حکمی که به واسطه اجرای آن از حضور و فعالیت آواکس‌های مجازی دشمنان صهیونیستی در قلب خانه های هموطنان ایرانی جلوگیری به عمل می‌آورد.

آیا اهمال و کم کاری مدیران قضایی کشور باعث این ضعف در اجرای احکام صادر شده است؟ یا می‌توان شائبه سکوت و همکاری بعضی از عوامل داخلی در دستگاه قضایی را با جریانی که باعث و بانی عدم اجرای حکم مسدودسازی جاسوس افزارهای صهیونیستی در کشور می‌شوند را در اذهان تقویت کرد! آیا نمی‌بایست ارگان مهم و تاثیر گذاری همچون دستگاه قضایی قبل از صدور احکام پشتوانه محکمی جهت اجرای آن‌ها در نظر گرفته و تا اجرای کامل احکام صادره نظارت و پیگیری لازم را بنماید!

دراین میان سهم دولت در همکاری جهت حضور و فعالیت گسترده جنگ‌افزارهای صهیونیستی در فضای مجازی کشور به هیچ وجه قابل چشم پوشی نمی‌باشد. چه آن زمان که با وجود حکم قضایی از مسدود سازی شبکه های ضد اجتماعی صهیونیستی به بهانه دروغی بزرگ به نام فیلترینگ هوشمند، ممانعت ورزیدند و چه در روزهای اخیر که شاهد نامه‌نگاری وزارت ارتباطات به مدیران صهیونیستی تلگرام، (جنگ افزاری که بر طبق اسناد منتشر شده جزو خطرناک‌ترین شبکه های اجتماعی می باشد)، جهت رسیدگی و حل مشکلات به وجود آمده در این جاسوس افزار صهیونیستی بوده‌ایم، که با این اقدام ذلت‌بار می‌توان گفت دولت بار دیگر علنا از حضور و فعالیت این ابرجاسوس افزارها در کشور حمایت و پشتیبانی نمود!

گذشته از این موارد، این روزها شاهد حضور و فعالیت گسترده وزرا و مسئولین دولتی در این گونه نرم افزارها هستیم که باید گفت این اقدامات نه تنها تهدیدی جدی از لحاظ امنیت سیاسی واطلاعاتی محسوب می‌شود، بلکه حضور افراد سرشناس و منسوب به مقامات بلند پایه دولتی در افکار عمومی باعث مشروعیت بخشیدن و تبلیغ بدافزارهای دشمنان صهیونیستی در سطح جامعه می شود! و قطعاً این نحوه برخورد مسئولین با حضور و فعالیت ابزار جاسوسی دشمنان قسم خورده اسلام و مسلمین در کشور چیزی جز خیانت به حقوق ملت و کشور نمی باشد!

آنچه که این روزها بیش از پیش فقدان آن در سطح جامعه قابل مشاهده می‌باشد، نا آگاهی و بی‌اطلاعی عموم جامعه از حجم گسترده نفوذ و فعالیت سرویس‌های جاسوسی _ترورستی دولت های صهیونیستی به واسطه رونق گرفتن جنگ‌افزارهایی همچون تلگرام، واتس اپ، وایبر، اینستاگرام و... در سطح جامعه می‌باشد. که قطعا اگر این آگاهی وجود داشت، هیچ ایرانی شریف و غیرتمندی حاضر به استفاده و حضور در این جاسوس افزارها نمی شد!

هیچ انسانی در هیچ کجای این کره خاکی با هر اعتقاد و فرهنگ و نژادی از مورد سوء استفاده قرار گرفتن خرسند نمی‌گردد، حال آنکه بداند از سوی دشمن خونین و قسم خورده خود مورد سوءاستفاده قرار گرفته و موجب تقویت آن‌ها نیز می شود!!!

یکی از ارگان هایی که در زمینه روشنگری و آگاهی بخشی در سطح وسیعی از جامعه نقش اساسی و مهمی ایفا می‌کند، صدا و سیما می‌باشد. ارگانی که شاید بتوان گفت این روزها هدفی غیر از اهداف مقدس نظام اسلامی ایران در شناسایی و مبارزه جدی با دشمنان اسلام را در پی گرفته است! متاسفانه شاهدیم در اکثر بخش‌های خبری و برنامه‌های تولیدی رسانه ملی علنا از جاسوس افزارهای صهیونیستی نام برده شده و از آنها به عنوان ابزارهایی ارتباطی جهت تعامل مخاطبین با برنامه‌سازان و ارگان‌های مختلف استفاده می‌شود! مسئله‌ای که این روزها از عملکرد رسانه ملی در مواجهه با ابزار دشمن شاهدیم، بیشتر شبیه به تبدیل شدن این دانشگاه همگانی به کانون تبلیغاتی برای تبلیغ جنگ افزارهای دشمنان صهیونیستی می باشد؛ کانونی که بدون دریافت هزینه‌ای در حال تبلیغات گسترده و جذب کاربر برای سازمان های جاسوسی_ تروریستی دولت‌های صهیونیستی می باشد!

آنچه به عنوان رسالت صداوسیما در مواجهه و مبارزه با نفوذ دشمنان ضروری می‌نماید، شناسایی دشمنان و ابزار آن‌ها و در نتیجه تولید و پخش برنامه هایی در راستای آگاه سازی و زمینه سازی در سطح جامعه جهت حمایت از نرم افزارهای بومی و مطالبه از مسئولین قضایی و دولتی در راستای مقابله جدی با نفوذ دشمن و در هم شکستن نقشه‌های آنها و عقب راندن دشمن از فضای مجازی کشور می باشد.

از انصاف به دور است اگر از اقدامات و موضع گیری‌های صریح و روشن در مقابل حضور و فعالیت جاسوس افزارهای صهیونیستی از سوی مسئولین عالی‌رتبه دستگاه قضایی از جمله ریاست محترم قوه قضائیه آیت الله آملی لاریجانی، حجت الاسلام و المسلمین رئیسی معاون اول قوه قضائیه، جناب آقای دکتر خرم آبادی معاون قضایی دادستان و دبیر کارگروه تعیین مصادق مجرمانه و ... چشم پوشی کرد؛ واقداماتی که به واقع نشان دهنده دغدغه مندی این مسئولین غیرتمند و انقلابی در مواجهه با حضور و فعالیت گسترده دشمنان و عدم امنیت در فضای مجازی کشور می باشد؛ اما در کمال تاسف به علت عدم تمکین مدیران دولتی به قانون و احکام قضایی صادره، شاهد اجرایی شدن آنها نبوده ایم.

در اینجا انتظار می رود دستگاه محترم قضایی و همچنین دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی با توجه به ضرورت حفظ امنیت اطلاعاتی، سیاسی و فرهنگی جامعه ایرانی تا سرنگونی آواکس‌های مجازی دشمنان صهیونیستی دست از تلاش و پیگیری انقلابی خود بر ندارند.

اینها گوشه‌ای بود از دغدغه های یک جوان انقلابی که شاید سال‌های دفاع مقدس و هجمه گسترده دشمنان جهانی به مرزهای خاکی کشور را به درستی درک نکرده باشد، اما این روزها با تمامی وجود از هجوم وحشیانه جنگجویان سایبری دشمن دل نگران است؛ دشمنی تا بن دندان مسلح به پیشرفته ترین ابزار جاسوسی و اطلاعاتی که کشورش را در سیطره کامل خود در آورده و چیزی نمانده تا پرچم فتح و پیروزی خود را بر سر در خانه هر ایرانی به اهتزاز در آورد!!!

دغدغه ای که باعث می شود به این بیندیشیم که مبادا حال این روزهای مسئولین ما، حال مردمانی باشد که در کلام امیر المونین علی (ع) به کفتارانی تشبیه شده‌اند که با ضربات آرام و ملایم در برابر لانه هایشان به خواب می روند تا دشمنان در کمین به آن ها رسیده و غافلگیرشان کنند.
چگونه می شود تا این حد از نفوذ دشمنان آگاه باشیم و باز هم شاهد این همه سکوت مسئولین در برابر این هجمه ناجوانمردانه به حریم مجازی و خصوصی ایران و ایرانی باشیم!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۹
میم الف الف
چهارشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۱۸ ب.ظ

تعبیر واونه قوانین نظام اسلامی

یکی به این یارو و اون یکی.قوانین کشور رو حالی کنه...!اتاق خواب وشب عروسی که نیست؟!!!!



افسران - مگه میشه؟ مگه داریم؟



شاید این دوتا زیاد سریال(تعبیر وارونه یک رویا)رو نگاه میکنن.....!!!!!!!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۸
میم الف الف