ارزش رویزمین مانده انقلاب و فراموشی نیروهای انقلابی
کار روزی زمین مانده انقلاب
چیست؟ میتوان لیستی از آنچه بر عهدهمان بوده و به سرانجام
نرساندیم آماده کنیم. اما بین همه کارهای ناتمام، یک ارزش ماندگار
و هدف عالیه وجود دارد که به مرور زمان توجهمان بدان کمتر
و کمتر شده است. این ارزش عالیه که هم ابزار است و هم هدف و به
تعبیر دیگر هم نقطه شروع است و هم پایان، نهضت خدمت رسانی است. نهضت
خدمت رسانی یادگار ماندگار بنیانگذار انقلاب اسلامی است که بصورت
امانت به دست یاران وفادار انقلاب قرار داد تا ان شاء الله به
صورت بیرق افراشته تحویل دولت ظهور و حکومت حضرت حجت دهند.
نهضت
خدمت رسانی روح این انقلاب است. نهضت خدمترسانی دینورزی روی
زمین است. خدمترسانی و خادمی عنوان پربرکتی است که حضرت امام بر
طرفداران واقعی انقلاب اسلامی نهاد.
انقلاب ما از ابتدا
به رنگ خدمت بود. بر همین اساس حضرت امام هم به جهت هدفگذاری،
ارزشهای حکومت اسلامی را در خدمت رسانی خلاصه کرد و هم در
تربیت نیروی مومن و انقلابی، خدمت را سرلوحه دانست و هم نهادهای
اجتماعی با محورت خدمت رسانی تشکیل داد که از جمله مهمترین آنها
جهاد سازندگی و بسیج مستضعفین و کمیته امداد و کمیته انقلاب
اسلامی و موارد مشابه است.
اما چه شده که با گذشت سالها،
دولتها به جای خادمی بر مردم، حاکم شدند و گروه های
اجتماعی انقلابی نیز حوزه فعالیت سیاسی و حزبی را بااهمیت تر از کار
اجتماعی و خدمت رسانی به مردم دانستند؟ شاید مناسب باشد
در سالگرد رحلت حضرت امام، مروری بر مهمترین خواسته آن بزرگ فرزانه
از جوان مومن انقلابی و حاکمان و مسئولین داشته باشیم.
در این
رابطه جمله معروفی از حضرت امام وجود دارد که
میفرماید:«محرومیت زدایی، عقیده و راه و رسم زندگی ماست»
حضرت
امام به صراحت میفرمایند فلسفه تشکیل حکومت خدمت به مردم است:
حالی کنند به مردم که حکومت اسلامی، حکومت خدمت است. پیغمبر اکرم
خدمت گزار مردم بود، با آن که مقامش آن بود ولی خدمتگزار
بود»...
خدمت را باید فراتر از یک انگاره مادی
دید. تحلیل سطح خدمت شبیه به دیگر عناوین مادی است و اما
فرامتن خدمت، یک نظام فکری مستحکم و با سابقه است. «خدمت» برگرفته از
مبانی دینی و الهی و تحلیلهای فلسفی انقلاب اسلامی است که تا روی زمین
کشیده شده است. به تعبیری خدمت عملیات اجرایی یک نظام فکری
توحیدی است. به یک عنوان خدمت یک تعبیر خنثی نیست و در درون
خودش دارای یک نظام منسجم و سیستموار فکری است. خدمت که میگوییم
ارتباط با خالق روشن میشود و خروجی عملیاتی یک نظام ولایی و توحیدی
است.
«خدمت»، نظام توجهات انقلاب را در عرصههای مختلف
سیاسی اجتماعی فرهنگی و اقتصادی روشن میکند. در خدمت جنگ فقر
و غنا تحلیل میشود. خدمت در بعد بین المللی آن جایگاه انقلاب
اسلامی و مبارزه با استکبار را به بهترین شکل تببین میکند.
بدین
جهت خدمت انگاره عملیاتی برای یک نظام فکری فلسفی-عرفانی از انقلاب
اسلامی است که همه اهداف انقلاب را در درون خود دارد.
اما
در بیانات حضرت امام، خدمت رسانی به مردم با تاکید بر
گروههای «مردم تر» تصریح شده است. مردمترها در جمهوری
اسلامی مستضعفین و پابرهنگان هستند. حضرت امام صریحا میفرمایند که
در امر خدمترسانی اولویت خدمت با محرومین است.
در اجمالی ترین نگاه محرومین از چند زاویه مورد تاکید حضرت امام میباشند:
۱- محرومین موتور اصلی حرکت انقلاب اسلامی هستند.
«همین محرومین به مملکت خدمت کردند و قیام کردند و با
دست همین طبقه این نهضت به اینجا رسید. این یک مطلبى است که براى ما و
بر هیچ کس پوشیده نیست که آن طبقه اى که این نهضت را به ثمر
رساندند، آن طبقه محروم، از زن و مرد بود.
اینهایى که
در خیابانها ریختند و با صداى «اللَّه اکبر» و با مشت فشرده و
با ایمان، اعتنا به قدرتهاى شیطانى نکردند همین زنهاى محترم و
مردهاى عزیز محترم بودند که از طبقه محروم در آن رژیم
بودند»(ج۷ ص۴۷۵ صحیفه)
این مساله از چند زاویه مهم است
اولا این ادعا به این معنا است که مهمترین قشری که حرکت جبهه حق را پیش
میبرد قشر محرومین است. آن طبقه ای که اهداف والای انقلاب از جمله
شکل دادن نظام و دولت اسلامی و جامعه اسلامی و بین الملل اسلامی و
تمدن اسلامی و همه ارزشهای انقلاب مثل تولید دانش و بیداری
اسلامی و پیشرفت و عدالت و هر ارزشی را که مربوط به انقلاب اسلامی است
پیش میبرد این قشر است.
با این حساب مساله دوم این خواهد
بود که پس این قشر کیست و چه تعریفی دارد. نکته دیگر این که این
تحلیل نشان میدهد مخاطب اصلی رهبر انقلاب این قشر میباشند و همین
طور مهمترین نقطه برای سرمایه گذاری تبلیغی و ترویجی و فرهنگ سازی همین قشر
میباشند. اینها به نوعی قشر جلودارهای و خطشکنهای جریان حق هستند و
با این حساب مساله محرومیت برای هر کسی که بخواهد به پیشبرد حرکت
اسلام بیندیشد مساله ای فوقالعاده مهم خواهد بود.
۲- فشار اصلی ناشی از حرکت انقلاب بر دوش محرومین است.
این نکته دیگری است و آن اینکه بار اصلی حرکت انقلاب در میدان هر
مبارزهای بر دوش محرومین و مستضعفین است و آنها فشار انقلاب را تحمل
میکنند. «با توجه به اینکه بار سنگین انقلاب بر دوش قشر مستضعف است و
آنها با امکانات کم و ساده قانع هستند، وظیفه داریم فعالیت و توجه را
به نواحى محروم، خصوصاً جنوب شهر، که در رژیم گذشته توجهى به آنها
نشده، معطوف کنیم.»(صحیفه ج۱۵ص۲۷۳)
همین نکته نیز کافی است که نوع
توجه حرکت عظیم انقلاب اسلامی به این قشر متفاوت باشد و شناخت این قشر
از انقلاب و جهت کلی و حرکت آن ضرورت پیدا کند.
۳- جهت گیری
اقتصادی و دنیایی جریان انقلاب به نفع محرومین است. «نمایندگان محترم
مجلس قبل از پرداختن به لوایح و تبصرهها و مواد غیر ضرورى به فکر
مسائل اصلى و کلیدى کشور باشند و بر اساس اسلام عزیز در کمیسیونها با
طرح قوانین و لوایح به سمتى حرکت کنند که مشکلات اساسى کشور مرتفع و
سیاستهاى زیر بنایى کشور در امور فرهنگى و اقتصادى و اجتماعى و سیاسى
در راستاى کمک به محرومین و رفع استضعاف، مدون و به مورد اجرا
درآید.»(صحیفه امام، ج۲۱، ص: ۵۱)
روشن است که در لایه دنیا
و صحنه اقتصاد پیشرفت مادی دنیایی دوش به دوش و در بستر
عدالت محقق می شود و این یعنی جهت گیری اقتصادی و دنیایی انقلاب
اسلامی به نفع محرومین است. نفع دنیایی انقلاب اول باید به محرومین
برسد.
۴- محروم بودن و با محرومین بودن یک ارزش انقلابی است.
این
نکته مهمی است که هر کس میخواهد جزو پیشقراولان جبهه حق و انقلاب
اسلامی باشد چه به عنوان راهنما و رهبر و چه به عنوان مدیر و کارگزار و
خط شکن باید خود را در این قشر تعریف کند.
«همه مدیران و
کارگزاران و رهبران و روحانیون نظام و حکومت عدل موظفند که با فقرا و
مستمندان و پابرهنهها بیشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و معارفه و
رفاقت داشته باشند تا متمکنین و مرفهین...» (صحیفه امام ج۲۰ص۳۴۰)
خلاصه
اینکه؛ اگر مهمترین مخاطب حضرت امام در حرکت گسترده انقلاب اسلامی،
مردم هستند در میان این توده عظیم بی رنگ شاید بتوان گفت محرومین
از دیگر اقشار مردمترند و به حقیقت مردم نزدیکترند چرا که
مردم اشاره به آن توده بیشکل و بیتعین عمومیت یافته دارد که در
این میان محرومین از همه اقشار دیگر بیتعینترند و به این حقیقت
بیرنگ فطری نزدیکترند. محرومین مخاطب اصلی و دال مرکزی اشاره انقلاب
به مردم میباشند.
محرومین جلودار انقلاب هستند و بار
انقلاب هم بر دوش آنها است. اگر جبهه کفر برای ضربهزدن به انقلاب و
حرکت اسلام ناب باید بر قشر مرفهین و بالا شهریها سرمایهگذاری کند
قطعا جبهه حق و گروههای سیاسی فعال در این جبهه باید توان اصلی خود
را بر قشر محروم و پایین شهری معطوف نمایند.