بفرمایید تلگرام و اینستاگرام اعتدالی!
فیلترینگ بیفیلترینگ!
این پیام
سیاستهای دولت تدبیروامید و سیاستهای به اصطلاح اعتدالی آن است که
بهخوبی در جامعه داخلی و آنسوی آبها دریافت شده است.
در سایۀ لطف
همین سیاست است که انواع و اقسام اطلاعات مسموم با حجم بالا به ذهن و روح
مردم هجوم آوردند. این روزها انواع و اقسام مختلف از گروههای منتشر کنندۀ
مضامین ضددینی در دسترس عموم قرار داشته و حتی بعضاً با انتشار در گروهها،
در معرض دید همگان قرار میگیرد بیآنکه کسی از آنها نظر بخواهد و بپرسد
اصولاً علاقهای به دریافت چنین مطالبی دارند؟
البته مسئولان محترم
وزارت ارشاد به کمک و با یاری و همت جمع کثیری از سایر مسئولان دولت موسوم
به اعتدال، با تدبیری خاص موفق شدند پس از ارسال ایمیل به مسئولان تلگرام و
دریافت پاسخ از آنها، تعدادی از کانالهای اشاعهدهنده فیلم و عکسهای
منافی اخلاق را مسدود کنند. البته اکثریت قریب به اتفاق این کانالها
دوباره در حال فعالیت هستند و آمار اعضایشان هم رقمی بسیار بالا و تأسفبار
است. همین کانالها اخیراً با چالشی مواجه شده و دچار مشکلاتی شدهاند که
ادامه حیات تلگرام را در دستانداز وجدانهای بیدار انداخته است.
تلگرام و ما ادراک تلگرام جناب روحانی
همان
روزی که حسن روحانی رئیسجمهور در حال ایراد یک سخنرانی پرانرژی بود و با
شوری مثالزدنی از لزوم اعتماد به جوانان در زمینه استفاده از اینترنت
میگفت، اتفاقی هولناک در حال وقوع بود. روحانی از رفع محدودیتها و
فیلترینگ در حوزۀ اینترنت میگفت و به فاصلۀ نهچندان زیاد از سخنان وی،
نوجوانی که تا رسیدن به سن قانونی فاصله داشت و نهایتاً ۱۷اُمین بهار عمرش
را سپری کرده بود، یک گوشی اندرویدی خرید و برنامه مشهور «تلگرام» را روی
آن نصب کرد. مدتی نگذشت که او به دریایی مملو از کانالهای مستهجن وارد شد.
دریایی که حالا به رنگ سرخ درآمده؛ سرخی خونِ دخترکی بهنام «ستایش».
آیا ستایش زنده میشود؟
از
ابتدای روی کارآمدن دولت یازدهم، بسیاری از کارشناسان نسبت به بیتوجهی
مقامات ارشد دولت درباره مساله اینترنت و کنترل مجاری غیراخلاقی آن هشدار
دادند؛ هشدارهایی که البته همگی با پاسخ تند حسن روحانی روبرو شد. به عنوان
مثال، رئیسجمهور در یکی از سخنرانیهای خود با انتقاد از فیلترینگ
اینترنت و با بیان اینکه چرا به جوانانمان اعتماد نمیکنیم، اظهار داشت:
«در سالهای اول انقلاب دغدغه ما این بود مبادا یک دستگاه ویدئویی وارد
کشور شود و این که چگونه ایمان و هویت جوانان را حفظ کرد؛ دیدیم ویدئو آمد و
وارد خانهها هم شد اما در ایمان جوانان اثری نگذاشت بلکه حضور آنها در
مساجد و محافل و راهپیماییهای انقلابی بیشتر شد و در جبههها نیز افتخار
آفریدند... امروز ظاهرا قصه دیگری به پا شده و آن اینکه با اینترنت و جوان
کاربر و ایمیل و موبایل چه کنیم؟ من به همه دوستان عرض میکنم به جوانانمان
اعتماد کنیم؛ جوانان ما با فطرت پاک هستند و ایران شان را با همه وجود
دوست دارند و به اسلام و خاندان ائمه واهل بیت عشق میورزند. حال اگر در
گوشهای روزی خطایی شود، میشود آن را باز گرداند.» و حالا شاید بیربط
نباشد اگر خانواده ستایش قریشی، دختر معصوم شش سالهشان را از رئیسجمهور
کشورمان بگیرند و بخواهند که این خطا را به عقب بازگرداند تا آنها دوباره
بتوانند خندههای شیرین دخترشان را تماشا کنند.
غوغای تولیدات غیراخلاقی در اینترنت
ای
کاش آن روزی که آقای رئیسجمهور به کنایه گفت «ما حق ارتباط با شبکه
اطلاعات جهانی به عنوان یک حق شهروندی را در کشورمان به رسمیت میشناسیم و
امروز سواد به معنای ورود آسان به جامعه بزرگ اطلاعاتی و اینترنت است»، یکی
از مشاوران ایشان به وی گوشزد میکرد که ۲۵ درصد از محتوای این جامعه بزرگ
اطلاعاتی، تولیداتی است که جزئیات روابط نامشروع را به وقیحانهترین وجه
ممکن نشان میدهد. بنا برگزارش سایت Covenanteyes به عنوان مرجع مانیتورینگ
اینترنت، در سال ۲۰۰۲ میلادی نزدیک به ۱۱۳۰۰ فیلم مخصوص روابط غیراخلاقی و
نمایش جزئیات آن ساخته شده است. این در حالی است که محصولات تولیدی
هالیوود تنها ۴۷۰ فیلم بوده!
شرحی از روی دیگر سکه
همانطور
که اشاره شد متأسفانه انتشار محتوای ضد دینی و ضد عقاید مذهبی هم یکی دیگر
از کارکردهای اصلی فضای مجازی در حال حاضر است که زمینه را برای سست شدن
باورهای اعتقادی جوانان فراهم میکند و نهایتا نوجوانان و جوانان در اثر
محرکهای جنسی در اینترنت و به دلیل عدم توانایی در پاسخگویی صحیح به آن،
مرتکب جنایاتی نظیر ماجرای ستایش میشوند.
استدلال گریزی حامیان اعتدال و تلگرام
این
روزها استدلال در زمینۀ شکست سیاست دولت یازدهم در زمینه اینترنت و
شبکههای اجتماعی، با واکنش ناامیدکنندۀ حامیان و متحدان جریان موسوم به
اعتدال از جمله رسانههای زنجیرهای اصلاحطلب مواجه شد. این طیف از
رسانهها تلاش کردند تا با رفتاری خاص و بازنشر ناقص و بعضاَ مخدوش ادلۀ
مطرح شده درباره قصور دولت و خطای آن در حوزۀ فضای مجازی، انتقادات بحق را
نادیده بگیرند که البته موفق نشدند.
قصور دولت در زمینه این پرونده
دلخراش کاملاً عیان است و طبعاً انکارناپذیر؛ ضمن اینکه قاتل در صفحه
تلگرام خود انواع تصاویر ضداخلاقی و مسألهدار مانند تصویر مشترک با
دوستدخترش را منتشر کرده بود بیآنکه «فیلترینگ هوشمند» دولت اعتدال جلوی
آن را گرفته باشد. این تصاویر در دسترس است اما ظاهراً فرد یا ارگانی طی
روزهای اخیر در حال حذف تدریجی و بیسروصدای آن است. به هر صورت فضای
بهوجود آمده پیرامون قتل فجیع دخترک ۶ساله سبب شد تا بعضی از سایتهای
خبری حامی دولت و اصلاحات، خبر مربوط به این مسأله را که کاملاً جهت دار
تهیۀ شده و بهنوعی نفیکننده واقعیت موجود بود، از روی خروجی خود حذف
کنند. در این بین یک سایت اینترنتی با لحنی طعنهآمیز و تمسخری وقیحانه
نوشت: «بخاطر ستایش تلگرام را فیلتر کنید.»
دادستان تهران چه گفت؟
جعفری
دولتآبادی دادستان تهران ۱۰ روز پیش با اشاره به ضرورت نظارت بیشتر
خانوادهها بر نوجوانان خود با توجه به حادثه ورامین تصریح کرد: پرونده قتل
رخ داده در ورامین این پیام را دارد که خانوادهها باید نظارت بیشتری بر
فعالیت نوجوانان در شبکههایی اجتماعی و همچنین زمانی که آنها در خانه
تنها هستند، داشته باشند.
از کانال ضداخلاقی تا صحنه قتل چقدر فاصله بود؟
حدوداً
یک هفته قبل، خاکی جانشین دادسرای زنان، خانواده و اطفال با انتقاد شدید
از غیبت برخی نهادهای مسئول در بحث پیشگیری از آسیبهای اجتماعی گفت: وزارت
آموزش و پرورش، همیشه در این بررسیها غایب است. در همین بحث قتل ستایش
دختر شش ساله افغان، من بیشتر از سه بار با پسر نوجوان قاتل ستایش در کانون
اصلاح و تربیت گفتوگو کردم.
نتیجه همه آن صحبتها این بود که
انگیزه و علت عمده قتل ستایش، در تلفن همراه این نوجوان بود. او عضو یکی از
کانالهای غیراخلاقی در تلگرام بوده و روز فاجعه، چند فیلم را در همان
کانال تماشا میکند و به واسطه فشارهای روحی و نیازهای جنسی، چنان تصمیمی
میگیرد. این سخنان البته از سخنان یک مقام قضایی نیز قابل استنباط است.
ابوالقاسم
مرادطلب دادستان عمومی و انقلاب ورامین چهاردهم اردیبهشتماه جاری با
اشاره به اعترافات قاتل ستایش گفت: «این فرد اعلام کرده که از سن ۱۵ سالگی
با بعضی از اشخاص جنس مخالف رابطه نامشروع داشته است.. با سوالاتی که از او
پرسیده شد به این نتیجه رسیدیم که این فرد به مسائل مذهبی هم گرایشی
نداشته است. همچنین بر اساس اظهارات اخذ شده از قاتل ستایش، او از سن ۱۵
سالگی هرازگاهی مشروب مصرف میکرده است.» وی همچنین میگوید: «بر اساس
اعترافات قاتل ستایش، این شخص در صبح روز حادثه به وسیله گوشی همراهش در
حالی که در مدرسه بوده به مشاهده کلیپهای مستهجن مبادرت کرده است و این در
حالی است که جنایت بعدازظهر همان روز به وقوع پیوست». به گفته وی موارد
ذکر شده عوامل موثری در انگیزه قتل ستایش بوده است.
اینترنت خطرناکتر است یا خانه فساد؟
سایت
رجانیوز در مطلبی پیرامون واقعه اسفناک قتل ستایش نوشت: «قطعا اعطای مجوز
رسمی از سوی دولت یازدهم به یک «کلاب» برای سرو مشروبات الکلی و برقراری
روابط آزاد جنسی در شهری مانند تهران، بسیار کم خطرتر و کم هزینهتر از رها
کردن اینترنت به حال خود است؛ چرا که محدودیت مکانی و زمانی چنین مغازهای
به همراه حساسیت ویژه والدین – فارغ از مذهبی یا غیرمذهبی بودن آنها – بر
روی تربیت فرزندان خود و جلوگیری از درگیر شدن آنها با چنین فضایی، اجازه
استفاده نوجوانان کم سن و سال از آن را نمیدهد اما فضای مجازی(حتی در حد
یک کانال تلگرام یا یک حساب اینستاگرام)، دقیقا نعل به نعل چنین محیطی را
در تلفن همراه نوجوانان فراهم میکند؛ چه بسا بسیار آلوده و فاسدتر از آنچه
در قانون کشورهای غربی مورد تایید قرار گرفته است. این که دسترسی آزاد
کودکان و نوجوانان به ماهواره و محتوای اینترنتی فاسد، اعم از سایتهای
پورن، شبکههای اجتماعی، دنیای بیپایان یوتیوب و... یکی از عوامل اصلی
بروز جرم و جنایت اینچنینی در سنین پایین (حتی پیش از سن قانونی) است.
از اینستاگرام قاتل چه خبر؟
بررسی
اجمالی حساب اینستاگرام شخصیت اول تراژدی ستایش نشان میدهد دو محور سکس
(شهوت) و خون (خشونت) زیربنای اغلب تصاویری است که در این حساب وجود دارد؛
دو محوری که در فاجعه غمانگیز ستایش بسیار پررنگ بودند و البته برای
نوجوان ۱۷ساله انباشت چنین حجم از خشونت و شهوت بسیار حیرتآور است، مگر آن
که با محتوای فاسد «اینترنت آزاد» و «ماهواره» تغذیه شود.
با نگاهی
بر حسابهایی که وی دنبال میکند (فالوئینگهای او) مشخص میشود سرمنشاء
این شهوت و خشونت چگونه از مسیر اینترنت آزاد به دست هر نوجوانی میرسد.
بخش قابلتوجهی از ۱۱۰۰ حساب اینستاگرامی که از سوی قاتل ستایش دنبال
میشد، مربوط است به مدلها و مانکنهای اروپایی و آمریکایی، بازیگران و
خوانندههای خارجی و برخی بدکارهها که در شبکههای مجازی صفحات رسمی دارند
و تصاویر برهنه و محرک خود را به رخ کاربران دیگر میکشند. ماحصل امر آن
است که نوجوانی که هنوز به سن قانونی و بلکه به سن بلوغ نرسیده، با دسترسی
کامل به آرشیو غنیای از تصاویر مفسدهآور، به مسیر گناههای فردی و
جرمهای اجتماعی کشیده خواهد شد.
وقوع جنایات مشابه وقتی که اینترنت نبود!
ممکن
است این سوال پیش بیاید که قبلاً که چنین ابزارهایی نظیر اینترنت، تبلت و
گوشی هوشمند با سیستم عامل «اندروید» و «آی او اس» وجود نداشت هم جنایات
فجیعی از این قبیل به وقوع میپیوست و اشخاصی همچون خفاش شب و اصغر قاتل هم
در تاریخ این کشور وجود داشتند. نکته ماجرا در آن است که این افراد هیچ
کدام در سنین کودکی و نوجوانی دست به جنایات فجیع خود نزدند و در واقع در
شرایطی بودند که نسبت به جرم خود شناخت داشتند. این که نوجوانی با ۱۶ و
خردهای سال سن که به طور طبیعی باید در حال آمادگی برای کنکور باشد، مرتکب
چنین قتل فجیعی شود (که حتی با جنایات اصغر قاتل و خفاش شب هم قابلقیاس
نیست) بیانگر آن است که درک و فهم او از محتوایی تأمین شده که در فضای
مجازی وجود دارد و باز گذاشتن بدون چارچوب این فضا معادل است با افزایش
احتمال تکرار «تراژدی ستایش»!
چه کسی مسئول است؟
قطعا رئیس جمهور، وزیر ارتباطات و وزیر اطلاعات در مساله کشته شدن نونهال ۶
ساله – آن هم با این صورت فجیع – سهل انگاری کردهاند؛ چرا که وقتی دسترسی
به اینترنت آزاد و کانالهای پورنو و ... را به دلیل استفادههای
انتخاباتی آزاد میگذارند و هر کودک نابالغی میتواند به سهولتِ خریدن یک
سیم کارت پنج هزار تومانی، به آنها دسترسی داشته باشد، نتیجه قطعا همین
تراژدی تلخی است که این روزها شاهد آن هستیم.
به هر صورت متأسفانه
طی اتفاقی غیرقابل بازگشت و خوفانگیز، دخترکی شش ساله به شیوهای فجیع
کشته و جنازهاش جهت رفع آثار جرم، با اسید سوزانده شده است. این تراژدی
هولناک زمانی تبدیل به یک کابوس فراموش نشدنی میشود که بدانیم همه این
اقدامات توسط یک نوجوان صورت گرفته است؛ آن هم در منطقه محرومی مانند حومۀ
جنوبشرقی تهران و شهرستان ورامین.