چهارشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۲، ۱۱:۲۹ ب.ظ
آقایان نماینده!«مرد» باشید و وزیر رامجبور به عذرخواهیکنید!!
چه میشود کرد؟! خیانتکاران خیانت کردند و مطربها به جای آنکه از جامعه طرد شوند، ۱۴ سال است برای خود «مرکز» نیز دست و پا کردهاند و امروز طلبکارند! خب از قدیم گفتهاند «به مرده که رو بدهی کفن خود را هم خراب میکند».....
جشن تولد مرکز مطربها!
شامگاه دوشنبه هفته گذشته ۲۲ مهر ماه، جماعتی به نام اهالی موسیقی یا همان مطربهای خودمان در تالار وحدت جمع شدند و چهاردهمین سال تاسیس «مرکز مطربها» یا همان «خانه موسیقی ایران» را جشن گرفتند.
در آن شب کذایی «سازینه» که یک گروه رقاصی بود، برنامه «شلنگ تخته» مردان را همراه با «قر و قمیش» زنان ارائه کرد تا «بزم»آن شب را برای «علی مرادخانی» معاون هنری وزیر ارشاد گرم و تنور را برای افاضات آقای سخنگو داغ کند.
یک بابایی به نام «داریوش پیرنیاکان»...
لازم به ذکر است «بزم» مذکور فقط به دلیل «رقاصی» در حضور معاون وزیر، افتضاح قلمداد نمیشود چه آنکه سالهاست گوشها به شنیدن چنین خبرهایی و چشمها به دیدن تصاویرش آلوده شده است. بلکه لفظ «افتضاح» در این گزارش آن وقت معنی مییابد که «اباطیل» یک بابایی به نام «داریوش پیرنیاکان» در این مراسم را بشنوید. کسی که گفته میشود سمتش دبیری و سخنگویی «مرکز مطربها».
هرچند مضمون «خزعبلاتی» که این «مردک» در پشت تریبون و در حضور معاون وزیر ادا کرده در رسانهها منتشر شده اما بوی تعفن زمانی مشام مخاطب را پر میکند که نعل به نعل «اراجیف» این فرد را که متن آن روی خروجی پایگاه خبری مرکز مطربهای ایران قرار دارد بخوانید.البته «یالثارات» زحمت مخاطبان را کم کرده و در ادامه بخشهای مورد نظر از جملات «پیرنیاکان» را بدین شرح منتشر میکند:
حکایت کتک خوردن بچه تخس
«یادم میآید در دوران ابتدایی همه در انشاهایمان مینوشتیم که بر ما دانشآموزان «واضح و مبرهن است و ...» در کلاس پنجم معلمی سختگیر در عین حال ترسو داشتیم. یک تیتر به ما گفته بود که زمستان را برای انشا بنویسید. من در حالت بچگی پایم را فراتر گذاشتم این موضوع را که «برما دانش آموزان واضح و مبرهن است...» را ننویسم.یک بیت از پدرم شنیده بودم که راجع به زمستان بود «بر لحاف فلک افتاده شکاف/ پنبه میبارد از این کهنه لحاف» این را تیتر کردم و در باره زمستان نوشتم ولی همه درباره بدیهای زمستان بود.
برعکس اینکه من فکر میکردم معلمم به جای تشویق مرا کتک زد. در همین حال در این فکر بودم که معلم میتواند مرا کتک بزند و نگذارد بنویسم اما در ذهن من زمستان همان است. امروز با خودم گفتم امسال بیانیه نمیخوانم و پایم را فراتر میگذارم و اینکه مسائل و مشکلات موسیقی را باید بیان کنیم. امروز لازم است که مطلب را بگوییم و آن زمستانی که ۳۴ سال بر موسیقی میگذرد و ما با تمام وجود آن را احساس میکنیم را بیان کنیم. همه اش خوبی و زیباییها نیست.»
مرادخانی دوست ماست
«من خیلی دوست داشتم آقای جنتی امروز اینجا بود، آقای مرادخانی دوست و عزیز ما است و همیشه با ما بوده و خواهد بود ولی تنها آقای مرادخانی نیست.وزارت ارشاد مجوز کنسرتی را صادر میکند ولی در یک استان، مدیر کل همان وزارت ارشاد میگوید نمیگذارم کنسرت برگزار شود. یک آقایی میگوید در ۱۲۰ کیلومتری فلان شهر نمیگذارم کنسرت برگزار شود. هنرستان و دانشکده موسیقی در کشور باز است ولی این همه جوان باید کجا کار کنند؟ ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی را از بین میبرند. هیچ گروه موسیقی نمیتواند پا بر جا باشد برای اینکه اقتصاد موسیقی صفر است و پشتیبانی از موسیقی نمیشود.»
سرنوشتساز
«مطلب مهمتر این است که مارا هنوز به رسمیت نمیشناسند. جشن خانه موسیقی برگزار میکنیم اما موسیقی را به رسمیت نمیشناسند. وقتی از هنرهای دیگر صحبت میکنند میگویند:«سینما، تاتر، تجسمی و غیره» موسیقی باید به رسمیت شناخته شود. یعنی در تلویزیون این مملکت هنوز ساز را نشان نمیدهند و هنوز موسیقی را حرام میدانند. هنوز بعد از ۳۴ سال در تلویزیون ساز را نشان نمیدهند و موسیقی یک برنامه مستقل برای خودش ندارد که با شناسنامه پخش شود.»
فتوای شریعتی(!)
«باید امروز فقها به ما هنرمندان که این همه جفا شده است جواب دهند. کجا نوشته شده موسیقی حرام است؟ دکتر شریعتی میگوید هیچ سند و آیه و روایتی وجود ندارد که موسیقی را حرام کرده باشد بلکه موسیقی در حد سمفونی شاهکار است.»
فقها باید جوابگو باشند!
«در فقه شیعه اجتهاد به این دلیل به وجود آمده که مسائل روز را با شرع تبیین کند. فقها باید برای اینها جوابگو باشند.نمیشود این خیل عظیم جمعیتی که به غیر از موزیسینها به موسیقی گوش میکنند را ندیده بگیریم. الان موضوعیت ندارد که ساکت باشیم و جوابی نشنویم. از یکی از عزیزان نقل میکنند که از آیت الله نائینی پرسیدند کدام صدا حرام است، گفت صدایی که از خوردن کفگیر به ته دیگ همسایه بینوا و یتیم به گوش برسد. فقط این صدا حرام است. امروز فقها باید بگویند با چه دلیلی موسیقی حرام است.»
حق بانوان آوازهخوان
«یکی از خواستههای مهم خانه موسیقی این است که صدای بانوان باید پخش شود.نیمی از جمعیت موزیسینها بانوان هستند. دوستان بزرگی مانند آقای شجریان اینجا هستند و میدانند بانوانی بسیار در آواز ورزیده هستند. اینها کی باید بخوانند؟ خواست ما این است.»
مرد نمیبینم!
«من میدانم همه دوستان من در خانه موسیقی و همه عزیزان یک دل و یک صدا اینها را میخواهیم. مجوزها، سالن کنسرت، نشان دادن سازها و همه اینها درخواستهایی است که از مسئولین داریم.به قول حافظ «شهر خالیست زعشاق بود کز طرفی/ مردی از خویشت برون آید و کاری بکند» آیا این مردانگی وجود دارد؟»
فهرست مطالبات
اگر بخواهم مطالبات این رجاله گستاخ را فهرست کنم به شرح زیر خواهد بود که البته تمامی این خرده فرمایشها در قالب فتاوای این آخوند خود خوانده قابل دسته بندی است:
۱- با استناد به اجتهاد دکتر شریعتی هیچ سند و آیه و روایتی وجود ندارد که موسیقیحرام باشد پس از این تاریخ حلال است و تا حالا هم قاچاقی حرام بوده(!)
۲- فقها باید بیایند و جواب بدهند که چرا بعد از ۳۴ سال هنوز موسیقی حرام است.
۳- فقها باید بیایند و ظلمی را که در حق اهل فسق روا داشتهاند جبران کنند.
۴- برای جبران مافات، صدای «زنان لجاره» دوباره در مملکت طنینانداز شود.
خیانت مهرورزی؛ کرامت تدبیر و امید
این هم از آثار خیانت دولت «مهرورزی» و کرامات دولت «تدبیر و امید» است که هر کس و ناکسی که معلوم نیست چه دین و مسلک و مرامی دارد، به خود جرئت میدهد که نظرات غیر کارشناسی شخصغیر فقیهی مثل شریعتی را با فقهای شیعه مقایسه کند و به استناد آن از تریبون رسمی نظام جمهوری اسلامی سرمایههای مذهب جعفری را به خاطر ظلمی که به جماعت مطربان کردهاند مواخذه نموده و طلبکارانه در ازای غرامت این ظلم مطالبه آزادی پخش صدای زنان را از معاون وزیر داشته باشد.(!)
غرامت حنجره زنان فاسق
البته امثال این سخنگوی گستاخ چندان مقصر نیستند، مقصر اصلی برخی مسئولین غافل یا خائن هستند که طی ۳۴ سال گذشته به خون صدها هزار شهید انقلاب خیانت کرده و با تسامح و تساهل فرصت رشد و جسارت به چنین مارهای گرمادیدهای را دادهاند، تا امروز از نظام و فقها و شهدا و ملت شهید داده، مطالبه خسارت حنجره جهنمی زنان فاسقی را داشته باشد که به برکت انقلاب اسلامی دچار خفگی شدهاند.
مرور رای امام برای تنظیم لایحه
اما یکی از فقهایی که «داریوش پیرنیاکان» احساس میکند از او طلب دارد کسی نیست به جز معمار انقلاب حضرت امام خمینی(رض). بنابراین به این شاکی گستاخ توصیه میکنیم پیش از اقامه دعوی در دادگاه نا کجاآباد، مروری بر آرای بنیانگذار انقلاب اسلامی درباره موسیقی داشته باشد تا بتواند لایحه خوبی برای قاضی تنظیم کند.
تذکر امام به رئیس معدوم صدا و سیما
یکی از این موارد بیانات حضرت امام در جمع کارکنان سازمان صدا و سیما (نقش رادیو و تلویزیون) مورخ ۲۸ تیر ۵۸ است که درباره موسیقی خطاب به رئیس وقت صدا و سیما که اتفاقا بعدها به جرم خیانت اعدام شد، بیان شده است: «شما خیال نکنید که موسیقی یک چیزی است برای یک مملکت مترقی. موسیقی خراب میکند دِماغ بچههای ما را؛ مغز بچههای ما را فاسد میکند. دائماً تو گوش یک جوان موسیقی باشد، این دیگر به کار نمیرسد؛ این دیگر نمیتواند فکر جدی بکند. اینکه ما میگوییم که اینها را از بین ببرید و مکرر من گفتهام، شاید تا حالا ده مرتبه بیشتر من به آقای قطبزاده گفتهام که آقا این را بردارید از آن، میگوید نمیشود. من نمیدانم این «نمیشود» یعنی چه؟ چرا نمیشود؟»
سخنی با مسئولین خائن
البته مسلم است که امثال قطبزادهها در پوستین نفاق جان سالم به در بردهاند و با خیانت خود طی ۳۴ سال گذشته مسئول مهیا شدن فضا برای عربده کشی گستاخانه امثال «داریوش پیرنیاکان» هستند. خیانتکارانی که امام راحل(رض) ۳۰ تیر ۱۳۵۸ با سخنرانی در جمع کارکنان رادیو دریا این طور حجت را برآنها تمام کرده بود: «اینکه میگویند که اگر چنانچه موسیقی در رادیو نباشد آنها میروند از جای دیگر میگیرند موسیقی را، بگذار بگیرند از جای دیگر، شما عجالتاً آلوده نباشید؛ آنها هم کم کم برمیگردند به اینجا.
این عذر نیست که اگر موسیقی در رادیو نباشد، آنها میروند از جای دیگر موسیقی میگیرند.حالا اگر از جای دیگر موسیقی بگیرند، ما باید به آنها موسیقی بدهیم؟! ما باید خیانت بکنیم؟! این خیانت است به یک مملکتی، خیانت است به جوانهای ما. این موسیقی را حذفش کنید بکلی، عوض این یک چیزی بگذارید آموزنده باشد.
کم کم مردم را و جوانهای ما را عادت به آموزندگی بدهید؛ از آن عادت خبیثی که داشتند برگردانید. اینکه میبینید که جوانها اگر این نبود میروند سراغ موسیقی دیگر، برای این که اینها عادت کردند! این شاهد بر این است که جوانهای ما فاسد شدند. الآن ما موظّفیم که این نسلی که فاسد شده برگردانیم به صلاح و نگذاریم این کوچکهای ما فاسد بشوند، اینها را جلویش را بگیریم، باید جدّ باشد این مسائل.»
راه حل
چه میشود کرد؟! خیانتکاران خیانت کردند و مطربها به جای آنکه از جامعه طرد شوند، ۱۴ سال است برای خود «مرکز» نیز دست و پا کردهاند و امروز طلبکارند! خب از قدیم گفتهاند «به مرده که رو بدهی کفن خود را هم خراب میکند»
اما چه باید کرد؟!
۱- بالاخرهتعدادی نماینده انقلابی در مجلس نهم پیدا میشود که گزارش «یالثارات» را ببینند و مثل بقیه متدینین خونشان به جوش بیاید.
شایسته است که به عنوان کمترین کار،آقای جنتی را بابت این افتضاح به مجلس بکشید و از او توضیح بخواهید که چرا معاونش در همان مجلس پشت تریبون نرفته و با پاسخی محکم تکلیف این بیسروپا را یکسره نکرده است؟
۲- در جلسه مواخذه وزیر، اورا وادار کنید تا از معاونش بخواهد در پیشگاه ملت به خاطر این اهمال کاری عذرخواهی کند و در حد ممکن سخنگوی گستاخ «مرکز مطربها» را گوشمالی دهد.(قابل توجه اعضای کمیسیون فرهنگی! این «گستاخ جسور» در مبارز طلبی خود سراغ «مردها» را گرفته است!)
۳- همانطور که از افاضات سخنگوی «مرکز مطربها» برمیآید، وی مثل دوران طفولیتش خود را در قبال اباطیلی که سرهم کرده، آماده «کتک خوردن» هم کرده است.بنابراین پیشنهاد میشود زحمت کسانی را که باید نقش معلم را برای وی بازی کنند، کم کرده و در یک وعده مقتضی خودش برای انجام «فریضه نوازش» پیشقدم شود. چون خلاف ادب است که معلم نزد شاگرد برود.
۹۲/۰۸/۰۱