یاران خراسانی

ما تا آخرین نفس ایستاده ایم

یاران خراسانی

ما تا آخرین نفس ایستاده ایم


اگر بند بند استخوان‌های مان را جدا سازنند، اگر سرمان را بالای دار ببرند، اگر زنده زنده در شعله‌های آتش‌مان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی‌مان را در جلوی دیدگان‌مان به اسارت و غارت برند، هرگز امان‌نامه‌ کفر و شرک را امضا نمی‌کنیم. ما مظلومین همیشه تاریخ، محرومان و پا برهنگانیم. ما غیر از خدا کسی را نداریم و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم دست از مبارزه با ظالم بر نمی‌داریم.
دوشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۲۶ ب.ظ

افسر....

افسران - حرف طلایی سردبیر حلقه وصل در انتهای سرمقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۲۶
میم الف الف
دوشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۴، ۰۵:۲۶ ب.ظ

فیلمی که باید در آن غرق شد!


http://news.arabic.khabaronline.ir/Images/News/Editor/image/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%20%D8%B1%D8%B3%D9%88%D9%84%20%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87.jpg




«محمدرسول الله(ص)» به کارگردانی مجیدمجیدی، بدون تردید، بزرگترین فیلم تاریخ سینمای ایران است. این فیلم با روایت دوران کودکی پیامبراعظم(ص) افتخار و پرچم واقعی هنر ایرانی در سطح جهان محسوب می شود. آنچه به موفقیت این فیلم انجامیده این است که خارج از مدیریت دولتی و به دور از مناسبات رایج در تولید فیلم ها خلق شده و همان طور که سازندگان آن نیز به آن تأکید دارند، پشتیبانی رهبرفرزانه‌انقلاب‌اسلامی به عنوان اصلی‌ترین عامل و باعث ساخت آن است.

فیلمی در ستایش از پیامبر اعظم(ص) در شرایطی به ظهور رسیده که استهزا و توهین به پیامبران به یکی از ترفندهای امروز غرب برای گسترش تباهی و پوچی تبدیل شده است. در روزگاری که امپراطوری صلیبی-صهیونی مسلط بر جهان، انسان تشنه حقیقت و انسانیت را در پی سراب می دوانند، در عصر تردید و تردد میان حق و باطل، فیلمی به نمایش درآمده که قطره‌ای است از دریای بی‌انتهای «محمد رسول الله»(ص)، ستاره‌ای است که بر تارک شب ظلمانی سینمای بریده از خویشتن ایران می‌درخشد و دل اصحاب حق و سرگشتگان بیابان بی‌خویشی را می‌ستاند!

نقد چنین فیلمی دشوار است و در قامت قلم نمی‌گنجد، مقایسه آن با سایر فیلم‌ها اشتباه است و نباید آن را تماشا کرد، بلکه باید خود را در آن غرق کرد و همراه فیلم به نیایش پرداخت. سینما، یکی از غفلتکده‌هایی است که فرهنگ مدرن غربی برای بشر به ارمغان آورده است. حتی در کشور خود ما و سینمای نجیبی که دستاورد بزرگ انقلاب اسلامی است هم عمده فیلم‌ها بر طبق اصول رایج در سینمای غالب بر جهان ساخته و پرداخته می شوند. اما این بار فیلمی به ظهور رسیده که سالن های سینما را به عبادت گاه تبدیل می‌کند و به جای غفلت، به ستایش از سرور و سالار خلقت می‌پردازد. هم از این رو، برای ارتباط عمیق تر با این فیلم ، بهتر است که با وضو به سینما رفت.

«محمدرسول الله»(ص) محصول جدید سینمای ایران، درست در زمان و زمانه‌ای روی پرده سینماهای ایران و جهان می رود که هنوز، مردم خاطره تلخ روایت‌های هالیوودی درباره پیامبران را فراموش نکرده‌اند. اگر فیلم هایی چون «نوح»، «هجرت: خدایان و پادشاهان» و قبل از آن‌ها آثاری چون «رمز داوینچی»،«آخرین وسوسه مسیح» و ... اولیای الهی را تخریب کرده و هر رفتار زشتی را به پیامبران خدا نسبت داده بودند، «محمدرسول الله»(ص) آمده است تا از حیثیت رسولان دفاع کند. اگر «نام احمد، نام جمله انبیاست» پس چنین فیلمی به ستایش از همه رسولان آسمانی می‌پردازد.

مدح نبی مکرم اسلام، حتی اگر به دوران کودکی آن حضرت محدود باشد، یعنی دفاع از همه خوبی‌ها و زیبایی‌ها. یعنی حمایت از انسان و انسانیت و نیکی. مدح آخرین پیامبر، دفاعیه‌ای است بر وجود هدف و معنا در جهان و اثبات و ایجابی است بر راه رهایی و نجات از بند پلیدی‌ها و بدی‌ها با چنگ انداختن به ریسمان معنویت و دیانت.

باری، داستان فیلم «محمد رسول‌الله»(ص) با لشکرکشی ابرهه به شهر مکه آغاز می‌شود. درحالی که ارتش قدرتمند حبشیان به فرماندهی ابرهه در پی فتح مکه و تخریب خانه خداست، اما ناگهان سپاهی از ابابیل بر سر آن‌ها هجوم می‌آورند و سنگ بارانشان می‌کنند و موجب شکستشان می شوند. چند روز بعد، بانویی به نام آمنه فرزندی را به دنیا می‌آورد و نام او را محمد(ص) می‌گذارد و داستان دوران خردسالی و کودکی آخرین پیام‌آور الهی را می بینیم. مجیدی در پس روایت واقع‌گرایانه ولادت و کودکی نبی مکرم اسلام، به برخی از موضوعات روز، همچون تهدیدهای نظامی آمریکا و همچنین تحریم‌های غرب علیه ایران نیز پرداخته است.

فیلم «محمد رسول الله(ص)» عظیم ترین أثر سینمایی در تاریخ ایران محسوب می شود. این عظمت در جلوه‌های ویژه و عناصر صوتی و تصویری آن کاملا نمود یافته است. در این فیلم همچنین جمعی از متخصص‌ترین کارشناسان سینمایی کار کرده‌اند که ازجمله آن‌ها می توان به ویتوریو استرارو (مدیر فیلمبرداری) روبرتو پرپینانی (تدوین گر)، رحمان الله راکا (آهنگساز) ، مایکل اکانر (طراح لباس) و جیانتو دروسی (طراح گریم) اشاره کرد.

مجید مجیدی این فیلم را در واکنش به اهانت های پی‌درپی جریان صلیبی-صهیونی حاکم بر غرب به پیامبر اعظم(ص) ساخته است. وی در نشست خبری این فیلم که هفته قبل برگزار شد، گفته بود: «حدود ۹ سال پیش یکی از جشنواره‌های کشور دانمارک مرا دعوت کرد تا برایم بزرگداشت برگزار کنند. همان روزها ماجرای توهین به ساحت مقدس پیامبر در رسانه‌های دانمارک پیش آمد و این باعث شد تا من در آن کشور و آن جشنواره شرکت نکنم. آن زمان با خودم گفتم چطور می‌توانم در کشوری تجلیل شوم که به باورها و اعتقاداتم توهین کرده‌ است.از همان موقع ذهنم مشغول این موضوع بود که چرا ما در کشور خودمان و در تمام این سال‌ها کاری برای پیامبر اسلام نکرده‌ایم و منتظر مانده‌ایم تا آنها حرکتی داشته باشند و سپس جواب آنها را بدهیم.»

نمایش نخستین فیلم ایرانی درباره پیامبر اعظم(ص) در سینما را باید تبریک گفت، اما امید است که این آخرین فیلمی نباشد که درباره آن حضرت ساخته می‌شود. غربی ها صدها فیلم درباره پیامبرانی چون حضرت موسی(ع) و حضرت عیسی(ع) ساخته‌اند و ما نیز باید یک جریان سینمایی درباره پیامبر خاتم ایجاد کنیم.



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۲۶
میم الف الف
يكشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۷:۱۹ ق.ظ

صداوسیما در میدان «آزادی»




چندوقتی است سیمای سرافراز و معاونت سیاسی سابق(معاونت جبلی فعلی!)از شجریان به عنوان استاد یاد می کند و قربان صدقه ایشان می رود! از آنجا که محبت دو طرفه است شجریان هم جایی (مثلاً در اتاق خبر شبکه من وتو یا دفتر بی بی سی فارسی و به کسی (مثلاً گوگوش یا صادق صبا) گفته که یکی از تصنیف هایش را از همان اول برای سرافراز و پیمان جبلی خوانده است:آن هم به این شرح: «مرغ سحر ناله سرکن» در این مصرع شجریان، پیمان جبلی و معاونت خبرصداوسیما را به مرغ سحرتشبیه می کند و از آنها می خواهد که بنالند!

«داغ مرا تازه تر کن»
دراین مصرع شجریان تاکید می کند که از دیدن و شنیدن اخبار سیمای سرافراز داغ می کند!

«بلبل پربسته زکُنج قفس درآ»
در این مصرع شجریان تصریح می کند که سرافراز مثل بلبل بوده که در زمان ضرغامی در کُنج معاونت برون مرزی بال وپر بسته برای خودش نشسته بود.(آن هم حدود۱۰-۲۰سال)و البته منقارش برای چهچهه زدن باز بوده آن هم به ۲۶زبان! «نغمه آزادی نوع بشر سرا» در این مصرع هم شجریان عنوان می‌کند که قرار است صداوسیما تا میدان«آزادی»گسترش پیداکند و فردی به نام نغمه(ترجیحاً یک خانم)به مدیریت صداوسیما(شعبه میدان آزادی)برسد تا نوع بشر به میدان آزادی دست پیدا کند البته از طریق همان خانم نغمه!

* در پایان شجریان افزوده که اگر من علیه صداوسیما یا جمهوری اسلامی یا اسلام حرفی گفته ام خوب کرده ام و آقایان سرافراز وجبلی بایدخود را به نشنیدن و ندیدن بزنند!

* آخر کار :

الف)جبلی (بعداز خواندن این مطلب):راستی این شجریان کیه که تو بیست وسی خبرش رو کار کردین؟

ب)سرافراز در مکالمه تلفنی با جبلی:پیمان جون این یارو شجریان عضو اصولگراهاست؟قرار بود توبیست وسی خبر اونا را کار کنید؟! ببین می خواد برای مجلس نامزد بشه یا نه؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۴ ، ۰۷:۱۹
میم الف الف
شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ۰۵:۴۴ ب.ظ

عبـــرت های عــاشــورایی



♥•٠·˙
در کوفه آدمى داشتیم به نام "شبث ابن ربعى" که فرمانده پیاده نظام ابن سعد در کربلا بود که برخى هم او را "شیث" خوانده اند، که خیلى تیپ جالبى دارد و نماد آدم هایى است که ایدئولوژى شان را مثل لباسشان عوض می کنند،
【┘◄ آدم هاى سازشکار ، بى اصول، بوقلمون ، بى تقوى یا بی شعور که این تیپ آدم ها همیشه و در هر دوره اى هستند. 】

در سفینة البحار نقل میکند که این آقا از پولدار هاى کوفه بود،
• قبل از اینکه مسلمان بشود، یک خانمى ادعاى نبوت کرد، به آن خانم ایمان آورد و شد مؤذن او،
• بعدا مسلمان شد ،
• بعد سر خلافت حضرت امیر جزء کسانى بود که آمد و با امیر المؤمنین بیعت کرد و آمد در حکومت على،
• بعد که جریان خوارج پیش آمد، جزء خوارج شد و با على(ع) درگیر شد،
• بعد که مردم با امام حسن بیعت کردند، آمد با امام حسن بیعت کرد و طرف ایشان را گرفت،
• بعد که حکومت امام حسن سقوط کرد، شبث شد جزء افسران معاویه،
• بعد در کوفه جزء کسانى بود که نامه نوشتند به امام حسین که آقا! بیایید قیام کنید و رهبر ما باشید تا علیه یزید اقدام کنیم،

حالا امام حسین به حرف اینها گوش کرده اند و آمده اند به سمت کوفه،
همین آدم یکمرتبه می بیند هوا پس شد و جو سیاسى کوفه یکمرتبه عوض شد و شایعات و جنگ روانى و حکومت نظامى شد ، با خودش گفت من از شهر فرار کنم بروم بیرون تا در این درگیرى نباشم، طرف حسین اگر باشم که کشته می شوم، طرف اینها هم اگر باشم ، دستم به خون پسر پیغمبر آلوده می شود، بروم یک جایى گم و گور شوم،

ابن زیاد آدم زرنگى بود و دستور داد این تیپ آدم ها و بزرگان را که رفته بودند در باغ هایشان مخفى شده بودند ، گوششان را بگیرند بیاورند و در کربلا فرمانده شان کنند، یعنى من نمی گذارم که این وسط دست منِ ابن زیاد، به خون حسین آلوده شود و اینها همه پاک بمانند،

• شبث شد فرمانده یکى از پیاده نظام هاى ابن سعد،
• بعد که سیدالشهداء شهید شدند و اینها حمله کردند به حرم پیغمبر و زن ها و بچه ها ، این آدم دلش می سوزد و با شمر درگیرى لفظى پیدا میکند،
• بعد میاید در کوفه چند مسجد می سازد به پاس خوابیدن فتنه حسین به علت نذرى که کرده بوده بابت خوابیدن فتنه حسین و حفظ حکومت یزید،
• بعد مختار قیام می کند علیه یزید و ابن زیاد، شبث به مختار میپیوندد، توبه میکند از کارهایش و جزء فرماندهان قیام مختار میشود،

• بعد "مصعب ابن زبیر" برادر عبدالله میاید و مختار را می کشد و این میشود فرمانده پلیس مصعب بن زبیر در کوفه....


【این تیپ آدمها در همه انقلابها بوده اند و هستند.】

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۴۴
میم الف الف
پنجشنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۵۴ ب.ظ

نیروی انتظامی، دوست و دشمن!




۱-برادر اشتری فرمانده محترم ناجا خوب می‌داند که بواسطه سوابق جبهه وجهادش برای ما عزیز و محترم است و اگر چنین نبود هیچ گاه این نوشتار نوشته نمی‌شد چرا که به تعبیر قرآن امربه معروف و نهی ازمنکر بین اهل ایمان روی می‌دهد و ناشی از محبّت و مؤدت میان مؤمنان است.

۲- آن چه در مقابل سفارت انگلستان رخ داد(درگیری میان عوامل ناجا و معترضان به تجدید رابطه با انگلستان)از دید برخی حادثه ای بسیار پیش پا افتاده و عادی بود که از آن با عنوان پذیرایی و مهمانی ناجا از معترضان تعبیر کردند!حال آن که دقت در جزئیات برخورد برخی عوامل ناجا با معترضان، بخشی از واقعیتهای تلخ در باب ناجا را علنی خواهد کرد و این نوشتار در پی بیان گوشه‌ای از این واقعیتهاست؛ واقعیتهایی که علیرغم تلخی، بایدمورد بررسی قرار بگیرد تا از وقوع فجایع بزرگتر در ساختار ناجا پیشگیری کند.

۳- بر اساس قوانین، نیروی انتظامی وظیفه دارد با تجمعات بدون مجوز به صورت قانونی برخورد کند بر این اساس هیچ کس نمی تواند در اصل برخورد نیروی انتظامی با تجمعات بدون مجوز (از جمله تجمع اخیر در برابر سفارت انگلیس)شبهه یا تردید وارد کند اما مشکل ازآنجا شروع می شود که عوامل ناجا برای برخورد با یک اتفاق بدون مجوز(تجمع در برابر سفارت انگلیس) انبوهی از اقدامات غیرقانونی(و بعضاً خلاف شرع) مرتکب شده و به صورتی خلاف قانون و شرع به دنبال برخورد با یک رویداد بدون مجوز بوده است!

جناب آقای اشتری! خوب است بفرمایید بر اساس کدام ماده و قانون عوامل تحت امر شما معترضان را کتک زده‌اند!(به تعبیروزیرکشور پذیرایی کرده‌اند!)آیا عوامل ناجا حق دارند برای مقابله با یک تجمع (هرچند بدون مجوز)افراد را مورد ضرب وشتم قرار بدهند؟آیا این اقدام، تخلف و قانون شکنی آشکار نیست؟کدام قانون به عوامل ناجا اجازه می دهد که برای متفرق کردن یک تجمع از اهانت و فحاشی و الفاظ زشت علیه تجمع کنندگان استفاده کنند؟ آیا ناجا و عوامل آن نمی‌دانند که برای مقابله با یک رویداد بدون مجوز نمی‌توان و نبایدقانون را زیر پا گذاشت؟آیا شما ضرب و شتم و اهانت به مخالفان بازگشایی سفارت انگلیس را تأیید می‌کنید؟آیا ناجا حق دارد به بهانه مقابله با متخلف،مرتکب خلاف شود؟

در این میان عجیب تر ودردناکتر از قانون شکنی عوامل ناجا،سیلی زدن یکی ازکارکنان ناجا(ظاهراً با درجه سرهنگی!)به یکی از خانم های تجمع کننده بوده است!این اقدام آنچنان زشت و شرم آور است که هیچ راهی برای توجیه آن وجود ندارد!این اقدام نه تنها خلاف شرع که خلاف قانون،خلاف عرف،خلاف جوانمردی ومردانگی است! اصلاً فرض بر اینکه آن خانم یک مجرم حرفه ای و حتی یک قاتل مسلح بود!آیا یک مأمور مرد حق ضرب و شتم یک زن متهم یا حتی مجرم را دارد؟چگونه یک فرد در ساختارناجا توانسته به چنین درجه ای برسد و از خلاف شرع و قانون بودن این اقدام خود مطلع نباشد؟(که اگر از خلاف شرع و قانون بودن اقدام خود مطلع بوده و مرتکب چنین حرکتی شده پس وای بر ناجا و برساختار آن که چنین افرادی در آن به درجات عالی می رسند!)

۴-اگر بنابر مقابله با متخلفان و قانون شکنان است پس چرا عوامل ناجا چنین رفتار خشن و کوبنده ای را متوجه اشرار و اراذل و اوباش و دختران بی‌حجاب،فروشندگان موادمخدر ومشروبات الکلی و امثالهم نمی کنند؟اگر تجمع کنندگان مقابل سفارت انگلیس از قانون تخلف کرده اند، زنان بی حجابی که این روزها به فرمایش رئیس محترم قوه قضائیه شهرها را به سالن مد تبدیل کرده‌اند،هم قانون و شرع را یک جا زیر پاگذاشته و می گذارند پس چرا ناجا به دسته اول که می رسد کوبنده و قاطع ظاهر می شود و در برابر دسته دوم چشم برهم می گذارد و در پاره ای از مواقع با لبخند به حمایت و همکاری با بی حجابان قانون شکن می پردازد!(کافی است زحمت بکشید و به رفتار برخی عوامل ناجا با خانم های مراجعه کننده بی‌حجاب در اماکنی مانند راهور، پلیس آگاهی،پلیس فرودگاهها و... دقت کنید!آن گاه متوجه معنای همکاری محبت آمیز برخی از عوامل ناجا با زنان بی حجاب خواهیدشد!)

چرا هرگاه ناجا به خواهران چادری و برادران حزب اللهی می‌رسد به یاد اعمال قانون(آن هم به شیوه ضرب و شتم)می‌افتد؟آیا ضرب وشتم بچه‌های مومنی که در مسابقه فوتبال در استادیوم آزادی از مردم مظلوم بحرین حمایت کرده بودند را به خاطر می آورید؟آیا حمایت از مردم مظلوم بحرین در استادیوم هم تخلف بود که بعضی از عوامل ناجا عقده آل سعود و آل خلیفه را یک جا سر چند جوان حزب‌اللهی خالی کردند؟ مبادا ناجا به جای آل خلیفه و آل سعود از جوانان غیرتمند ایرانی انتقام بگیرد!

۵- سؤال ما از شما برادر وسردار رزمنده این است که در ناجا چه گذشته و می‌گذرد که عوامل ناجا مصداق برعکس«اشداء علی‌الکفار رحماءبینهم» شده‌اند؟ چرا وقتی به بهانه مسابقه ورزشی، انبوهی از زنان بی‌حجاب (زنانی با پوشش بلوزآستین کوتاه، شلوار و سر کاملاً برهنه!) مخلوط با مردان و زیر چتر رسمی وزارت ورزش در روز روشن در پارک چیتگر برای ساعتها تجمع می‌کنند(!) حتی یک مامور ناجا هم از آنجا عبور نمی‌کند که برای رفع تکلیف تذکری خشک و خالی به آن جمع متخلف از شرع و قانون بدهد؟

آیا وظیفه ناجا حمایت از شرع و احکام الهی است! یا دفاع از دیوار سفارت انگلیس؟چرا برای ناجا دفاع از سفارت انگلیس بسیار مهمتر از دفاع از احکام الهی است؟بدون تعارف آیا هنگامی که فرمانده کل قوا به صراحت دستور برخورد قانونی با خر پولها و اشراف زادگانی که سوار بر خودروهای میلیاردی در خیابانها مانور تجمل می‌دهند،را صادر کردندعوامل ناجا دراجرای امر ایشان قاطعیت(مانند قاطعیتی که در مقابل سفارت انگلستان شاهد بودیم!!)به خرج ندادند؟چرا باید عوامل ناجا در برابر متجاهران به فسق و فحشا وقانون شکنی سر به زیر و دهان بسته باشند و در برابر چند جوان مؤمن و معترض به انگلستان به پهلوان قانون شکن میدان تبدیل شوند؟!

آیا می‌دانید خانواده دختران بی حجابی که توسط عوامل ناجا بازداشت شده و در اماکنی مانند پایگاه هشتم پلیس امنیت با سپردن تعهد آزاد می شوند به خود اجازه می دهند تا با صدای بلند زشت ترین فحاشی های ناموسی را نصیب عوامل ناجا کنند و البته با زشت ترین پوششها(مثلاً ملبس به ساپورت و مانتوهای بی دکمه وجلو باز!) وبا گردنی افراشته برای تحویل گرفتن دختران بی‌حجاب خود و بدون هیچ مانعی وارد ساختمانهای ناجا شوند!اگر چنین است (و بسیار بعید است که شما از این وقایع مطلع نباشید) پس چرا عوامل متساهل ناجا وقتی به تعدادی دانشجوی معترض به آل سعود یا آل خلیفه یا انگلستان که می رسند کولاک می کنند و قبل از کبود کردن صورت و بدن دانشجویان معترض،قانون را زیرپا می گذارند؟

۷- مطمئنیم که شما از این وضعیت راضی نیستید و مایلید ناجا در برخورد با هر متهم و یا متخلفی فقط در چهارچوب قانون عمل کند و پا از دایره قانون بیرون نگذارد و با متخلفان بدون تبعیض و براساس ضوابط شرعی و قانونی رفتارکند! (اتفاقی که سالهاست ندیده ایم!) اگر چنین است پس باید ساختار ناجا به صورتی اساسی بازنگری شود و عوامل ناجا به خوبی بیاموزند و باور کنند که وظیفه اصلی آنها دفاع از دیانت و حرمت آن در جامعه و مقابله با مظاهر فساد و گناه و ضدیت با دین در جامعه است!

بچه های ناجا باید تفاوت میان حق و باطل و حرام وحلال و قانون مندی و قانون شکنی را بدانند و قهر و غضب و اخم وقاطعیت خود را فقط در برابر قداره بندان،اراذل و اوباش، بی حجابان و مروجان بی عفتی و فساد و فحشا،سارقان مسلح، قاچاقچیان عمده مواد مخدر و عوامل سلب امنیت روانی جامعه(مثلاً تازه به دوران رسیده های متفرعن سوار بر خودروهای میلیاردی و آنانی که در شبهای وفات ائمه علیهم‌السلام و سوگواری آل‌الله بدون هیچ واهمه ای صدای گوش‌خراش شنیع‌ترین موسیقی های ویژه مجالس فساد از خودروهایشان تا چند خیابان آن سوتر می رسد!) بکار بگیرند، نه در برابر چند دانشجوی معترض به استعمار انگلیس که البته بی مجوز قصد تجمع داشتند و قبل از عمل کردن به همین نیت اعتراضشان، سرکوب شدند!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۵۴
میم الف الف
چهارشنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۴، ۰۶:۳۱ ب.ظ

انقلاب در تیررس صهیونیست‌ها!



امام‌خامنه‌ای : مسئولین تنها با پشتوانه‌ی شماست که می‌توانند به تمامی تشنگان حقیقت و صداقت اثبات کنند که بدون آمریکا و شوروی می‌شود به زندگی مسالمت‌آمیز توام با صلح و آزادی رسید.

این بیانات را با پنج عنوان کلیدی آن، یعنی تصمیم داشتن و توانایی مسئولین، پشتوانه‌ی مردمی، تشنگان حقیقت و صداقت، بدون آمریکا و شوروری (قدرت های مستکبرعالم) و زندگی مسالمت آمیز توأم با صلح و آرامش همراه با بررسی مصداقی استفاده از نرم‌افزازهای نجس صهیونیستی مورد دقت و بازبینی قرار می دهیم.ان شاءالله...

۱- تصمیم داشتن و توانایی مسئولین...
انقلاب اسلامی در ابتدای مسیر و در ادامه، داعیه پایبندی به اسلام در تمامی شئون و جهت‌گیری‌ها و نقش‌آفرینی‌ها را داشته و دارد و بر همین اساس نظام اسلامی را برپا کرده است. اصولا تفاوت این نظام با نظام‌های حکومتی دیگر در چینش همه جانبه اهداف و مسیرها بر اساس مبانی و موازین اسلامی است. از نظر اجتماعی تحقق این هدف با این روند امکان پذیر است که بعد از انقلاب و برپایی نظام اسلامی باید به دنبال دست یابی حقیقی به دولت اسلامی باشیم. پاسخ به این سوال که در این سی و چند سال به چه میزان به این مهم رسیده‌ایم، مستلزم آن است که میزان پایبندی تفکر، خواست و عمل مسئولین و کارگزاران نظام به اسلام را در مواجهه با مسائل مختلف بررسی کنیم.

در نخستین قدم با اولین چالش روبرو می‌شویم... تعاریف مختلف از مبانی‌اسلامی، که بیشتر شبیه به بهانه می‌نماید تا چالش. پردازش به این مهم در حد این مقاله نمی‌گنجد، اما بهترین شاخص برای مسئولین، برای پیگیری نقشه راه اسلامی صحیح، دنبال کردن فرامین و منویات ولی‌فقیه در نظام اسلامی است. در مولفه‌های مختلف و علی‌الخصوص موضوع این مقاله یعنی حفظ امنیت همه جانبه نظام اسلامی در فضای‌مجازی، مسئولین‌ما به چه میزان به فرمایشات امام خویش پایبند بوده‌اند؟ حضرت امام‌خامنه‌ای (ارواحنا له الفداء) می‌فرمایند:«اهمیت فضای مجازی به اندازه اهمیت انقلاب اسلامی است»... حال مسئولین محترم برای حفظ امنیت چنین فضای خطیری چه اقداماتی انجام داده‌اند؟! آیا تصمیمی جدی برای پیگیری منویات ایشان داشته‌اند و صرفا هنوز بالفعل نشده است؟

۲- پشتوانه مردمی
طبق فرمایش امام‌خامنه‌ای (ارواحنا له الفداء) قطعا عامل موثر در حرکت مسئولین برای نیل به اهداف نظام اسلامی پشتوانه مردمی است؛ پشتوانه‌ای جهت مبارزه با استکبار برای دست یابی به زندگی مسالمت آمیز توام با صلح و آرامش. قطعا چیزی که خود مانع پیشرفت باشد، مسهل امور در این طریق نیست و اساسا تمام تلاش خود را برای حفظ ماهیت مانع بودن می‌کند چه از راه مبارزه با ظاهر مبارزه و چه از راه مبارزه با ظاهر همیاری.
الحمدلله مردم ایران اسلامی در این سی و چند سال ثابت کرده‌اند که تمام قد جهت مبارزه با استکبار ایستاده‌اند و این هوشیاری مسئولین را می‌طلبد که با در نظر گرفتن همیشگی ماهیت استکبار فریب ظواهر را نخورند.

۳- تشنگان حقیقت و صداقت...
بعضی اوقات ممکن است مسئولین محترم با خیال اینکه اگر بخواهند اقدامی‌انقلابی، مانند فیلترکردن نجس‌افزارهای صهیونیستی را انجام دهند، ممکن است مردم همکاری نکنند، با ترس از عدم داشتن پشتوانه مردمی، که ریشه در ضعف ایمانی و شناختی دارد، از اقدامات صحیح و انقلابی پرهیز کنند! حال آنکه بعضا حتی خود نیز بر موج ناآگاهی مردم افزوده و از این موج به نفع مصالح و مطامع خود استفاده می‌کنند؛ چه این مصالح، آسودگی خاطر از وضعیت موجود و آسایش از نوع اهمال کاری باشد، چه خدای ناخواسته پای منفعت‌های شخصی و گروهی خودشان در میان باشد. در هر کدام از این موارد، قطعا بار سنگین خسارت و مسئولیت عدم اقدام یا حتی ضد اقدام ایشان، گریبان گیر وضعیت فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اطلاعاتی و اقتصادی مردم خواهد شد. مردم ایران، همیشه تشنگان حقیقت و صداقت بوده و هستند و با یک اقدام درست در یک بستر مناسب، بیشترین کمک را در جهت مصالح ملی و انقلابی می‌کنند. وقتی مسئولین از اعتراض مردم می‌ترسند یعنی متاسفانه به حق جو بودن و همراه بودن ملت شریف ایران ایمان ندارند...

متاسفانه دولت هرچند وقت یک بار با فشار موج شایعات ایجاد شده از طرف دشمن مبنی بر فیلترشدن این نرم افزارها، در موضع ضعف قرار گرفته، برخلاف احکام قضایی صادر شده اعلام می کند این نرم افزارها مسدود نخواهند شد. با وجود این رویکرد نمی‌توانیم انتظار موج‌سازی‌های علمی برای خروج مردم از این شبکه‌های ضداجتماعی‌صهیونیستی داشته باشیم... مردم جهان نیازمند آن هستند که جمهوری اسلامی به آنها کمک کند و علاوه بر اینکه مردم خویش را از دام این جاسوسخانه‌ها رهایی ‌بخشد، وظیفه خویش را در قبال تمامی آزادگان عالم نیز به انجام رساند؛ قطعا ساختن بسترهای مناسب، نیل به این اهداف را سهولت می بخشد. حضرت امام‌خامنه‌ای (ارواحنا له الفداء) در برشماری سه وِیژگی امام‌خمینی (رحمة الله علیه) می‌فرمایند: ایشان به خدا، به مردم و به خود ایمان داشتند... ان شاءالله کارگزاران نظام اسلامی نیز این ایمان را در خود تقویت کنند...

۴- بدون آمریکا و شوروی

این موضوع که ما در عرصه‌ی فضای مجازی باید قدرتمند و مسلح وارد عمل شویم بر همگان محرز و مبرهن است. اما اینکه ما اجازه داریم با استفاده از امکانات برنامه‌ریزی شده و هدفمند دشمن به اهداف خویش در فضای مجازی برسیم در خوشبینانه‌ترین حالت، عین بلاهت است. مانند اینکه بخواهیم با یک بمب توپ بازی کنیم! نکته‌ی قابل تامل در سخن هوشمندانه حضرت امام‌خامنه‌ای (ارواحنا له الفداء) این است که مردم شریف ایران استعداد‌های بالقوه زیاد و بسیار ارزشمندی برای ایستادن روی پای خود دارند و فقط کافی است مسئولین محترم با اتخاذ سیاست‌های هوشمندانه این استعدادهای بالقوه را بالفعل کنند.

اینکه آیا اساسا مسئولین به این قدرت و توانایی مردم و کشور ایران ایمان دارند یا خیر خود محل سوال است؛ چرا که برون داد عملی آنها چیزی دیگر از باورهایشان را روشن می‌سازد. وقتی مسئولی خود از نرم‌افزارهای نجس صهیونیستی استفاده کرده و دیگران را نیز دعوت به حضور در این شیطان‌افزارها می‌کند، اساسا پاسخی دیگر در ذهن نمی‌گنجد؛ حال آنکه ساخت یک نرم افزار قوی با وجود چنین استعدادهای علمی و عملی در ایران، ساده‌ترین اقدام است... مسیر اسلامی ما این است... یا مانع را حذف می‌کنیم یا با فرض ناتوانایی از برچینی مانع در آن زمان، مانع را دور می‌زنیم؛ نه اینکه برویم روی مانع چادر بزنیم و مستقر شویم و از مانع و اقداماتش لذت ببریم! و از ادامه‌ی مسیر باز بمانیم و با خیال خام تصور کنیم همچنان در مسیریم! چون مانع همیشه بالقوه مانع می‌ماند... متاسفانه شاهد این هستیم که حتی برخی از مسئولین نظام نیز خود در زمین طراحی شده‌ی دشمن بازی کرده و مبارزه با استکبار را در کوچکترین رفتارهای خود نیز به فراموشی سپرده اند(!)

آیا اکنون بر فرض نداشتن قدرت جهاد سایبری وظیفه‌ی هجرت سایبری را هم نداریم؟ این سوق دادن مردم به سمت هجرت از نرم‌افزارهای نجس صهیونیستی به عهده مسئولین جامعه نیست؟ کار دشمن همین است... ایجاد اختلال در دستگاه محاسباتی ما... به جای اینکه نرم افزارهای نجس صهیونیستی را یک حمله سایبری تصور کنیم، آن را مسهل طی طریق خداییمان بدانیم!

مردم ایران پشتوانه دولت در حفظ امنیت ملی کشور هستند... پشتوانه‌ای که مطالبه‌ی برخورد مسئولین را دارند و توقع حداقل هجرت جمعی از این جاسوسخانه‌های صهیونیستی. آیا آسیب‌پذیری حق ملت شریفی است که آرمان مبارزه با استکبار برای رسیدن به اهداف والای خود را دارد؟

ما ثابت کرده‌ایم نه تنها اقدامات مانع را خنثی می‌کنیم بلکه ان شاءالله روزی مانع را از سر راه خود بر می‌داریم... و این تصور، ساده‌انگارانه است که بخواهیم در این مسیر از همان موانع برای برداشتن دشمن نجس صهیونیستی کمک بگیریم.

امروز روز آن است که ما با سلاحی که خودمان ساخته‌ایم و با زمین بازی‌ای که خودمان تعریف می‌کنیم، موانع را درهم بشکنیم..

دولت با در نظر نگرفتن امنیت کشور و اجازه جاسوسی به صهیونیسم جهانی از طریق نجس‌افزارهای اجتماعی مسبب در خطر قرار گرفتن سیستم پدافند غیر عامل اطلاعاتی کشور در فضای مجازی شده است و این مساله هنگامی بروز و ظهور پیدا می‌کند که دشمن با رصد امواج سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور نقشه‌ی راه جنگ سخت و نرم را بر علیه ایران تنظیم و حتی با استفاده از همین شبکه ها اجرایی می‌کند. آیا اجازه دولت به استفاده از نجس افزارهای صهیونیستی، مصداق وابستگی بسیار مخاطره آمیز به استکبار جهانی نیست؟

۵- زندگی مسالمت آمیز با صلح و آزادی

هدف جمهوری اسلامی رهایی تمامی انسان های سراسر عالم از بند ظلم و استکبار است... آیا ظالم و مستکبر هم همین هدف را دنبال می‌کند تا بخواهد به ما در نیل به این هدف کمک کند؟؟ آیا می‌شود با زورگوی جنگ طلب به دنبال صلح بود؟ آیا می‌شود با مستکبر دنبال آزادی انسان ها بود؟ آیا ماهیت آمریکا و صهیونیسم تغییر کرده است و ما بی‌خبریم؟؟ آیا تصاویر امروز و دیروز فلسطین و غزه از یاد ما می‌رود؟؟ آیا همین دیروز نوزاد فلسطینی را آتش نزدند؟

آیا می‌شود با نرم‌افزارهای نجس صهیونیستی دنبال پیگیری زندگی مسالمت آمیز همراه با صلح و آرامش و نوید دهنده‌ی آزادی بود؟ با نگاه به افق دید امام جامعه، دست‌یابی به زندگی مسالمت آمیز همراه با صلح، آرامش و آزادی با استفاده از استکبار جهانی قابل تحقق است؟؟

طبق قانون مجازات اسلامی ماده ۵۰۸، هر شخص یا گروهی با دول خارجی متخاصم به هر نحو علیه جمهوری اسلامی ایران همکاری نماید، در صورتی که محارب شناخته نشود به یک تا ده سال حبس محکوم می‌گردد.

آیا حتی با دادن اطلاعات، به صورت غیر عامدانه از طریق این نرم‌افزارها به دول خارجی متخاصم، باز هم سپری حفاظتی برای شخص متخلف بوجود می‌آید؟ در مورد شخصی که هم خود این کار را انجام می‌دهد و هم به دیگران توصیه می‌کند باید چه برخوردی کرد؟ مثلا در مورد نجس‌افزار جاسوسی اینستاگرام نه تنها شاهد برخورد جدی مسئولین برای فیلترینگ آن نیستیم بلکه حتی با تاسف بسیار، شاهد استفاده بعضی از مسئولین از این اغواافزارهستیم... تا جایی که بعضا از آن به عنوان پل ارتباطی رسمی و اطلاع رسانی خویش استفاده می کنند!

تا آنجا که باید شاهد اعلام مواضع ایشان در این صفحات باشیم! مسئول ایرانی در زمین بازی صهیونیستی! و از آن بدتر آنکه صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز به عنوان رسانه رسمی نظام اسلامی برخی از اخبار خود را با استناد به این صفحات ارائه کرده و با این کار، نه تنها به این نجس افزار جاسوسی و مرکز فساد رسمیت می‌بخشد، بلکه نوعا تبلیغ رایگان انجام می دهد... کاری که برای نرم افزارهای سالم ایرانی، بدون پرداخت هزینه‌ای گزاف انجام نمی‌گیرد... مثل اینکه حضور بعضی مسئولین در آنجا خودش تمام هزینه‌ی حیثیتی انقلابی بودن را بر باد داده است و باعث شده صدا و سیما هم خود را رها کرده از خط قرمزهای خود نیز عبور کند. موج و بهانه اشتباهی که متاسفانه شاهد طنین انداختن آن نیز در جامعه و بین عموم مردم هستیم.

اما مطالبه‌ی ما از دولت و پشتوانه‌ی دولت برای نزدیک شدن به دولت اسلامی این است که:

 ۱-نه تنها خود از نجس افزارهای صهیونیستی خارج شوند؛

۲- نه تنها این جاسوسخانه‌های صهیونیستی را بر طبق حکم ابلاغی قوه قضائیه فیلتر کنند؛
۳- نه تنها از نرم افزارهای موجود ایرانی برای افزایش کیفیت حمایت و با حضورشان آن ها را تبلیغ و مردم را تشویق به حضور کنند؛ بلکه....

۴- انتظار ما این است در کنار همه این اقدامات، فکری برای حمله متقابل سایبری در برابر رژیم منحوس صهیونیستی به انجام رسانند و برای شروع کار این نرم افزارهای نجس صهیونیستی را با استفاده از جوانان نخبه ایرانی هک نمایند. یادمان باشد ما در دنیا فقط دنبال نجات خودمان نبوده و نیستیم... جمهوری اسلامی داعیه ی برپایی حکومت عدل جهانی را دارد و اجازه تعرض رژیم منحوس صهیونیستی به هیچ شخصی را نمی‌دهد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۳۱
میم الف الف
شنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۴۹ ب.ظ

اقدام قابل تقدیر سازمان بی‌عُرضه سینمایی!





برداشتن عنوان فجر از جشنواره منتسب به این نام شاید تنها کار مثبت معاونت سینمایی در این دو سال فعالیتش بوده است. از این منظر که ما سال‌ها فریاد می‌زدیم که جشنواره فیلم فجر با فیلم‌های حاضر در این جشنواره و داوری‌ها و حتی فیلم‌های برگزیده هیچ نسبتی با نام مبارک فجر انقلاب ندارد. در طول این سی‌وچند سال هر چی فریاد زده شد که این جشنواره نسبتی با انقلاب ندارد، دیده و شنیده نشد.

و در این سال‌ها خصوصاً از دوران به اصطلاح سازندگی به بعد هرچه گذشت فاصله‌ای فاحش بین نام و محتوای جشنواره ایجاد شد. و درست مثل این بود که شما یک ساختمانی داشته باشید تابلو زده باشید که دانشگاه عالی پزشکی ولی در داخل آن از الفبا فراتر تدریس نشود. یا باید محتوا را اصلاح کرد که متاسفانه این از عهده متولیان جشنواره و مسئولان سینمایی ایران بر نمی‌آمد و یا تابلو را عوض کنند!

و خوشبختانه مسئولان سینمایی به این نتیجه رسیدند که از توان ایجاد تناسب بین جشنواره با عنوان فجر انقلاب بر نمی‌آیند و تابلو را عوض کردند که این به نظر کار مثبتی بوده است. در هر صورت با این حرکت تکلیف خودشان را با این مسئله مشخص کردند.

شما وقتی جشنواره‌ای برگزار می‌کنید که حدود ۷۰ و ۸۰ درصد فیلم‌های آن راجع به خیانت و مهاجرت و مضحکه گرفتن ارزش‌های انقلاب و زیر سؤال بردن باورهای اعتقادی مردم است،‌ نام فجر بر این جشنواره گذاشتن توهین به فجر انقلاب و خون صدها هزار شهید بود، چه بهتر وقتی عرضه اصلاح وجود ندارد نام آن عوض شود.

نام ایرانی بر این جشنواره گذاشتن هم جای سؤال دارد چرا که نگاه حاکم بر جشنواره با نگاه مردم ایران متفاوت است. اردیبهشت‌ماه امسال که جشنواره فیلم به اصطلاح فجر برگزار شد در سطح یک هفته فیلم درجه سه بود. یعنی یک سری فیلم‌های ضعیف، بدساخت و درجه دو و سه را از دنیا جمع کردند، فیلم‌هایی که بارها و بارها اکران شده بود و در جشنواره‌ای با اعتبار فجر نشان دادند، این توهین به کلیت جشنواره و توهین به همه تماشاگرهایش بود. با این تفاسیر اگر نام ایران را هم بر این جشنواره بگذارند توهین به نام ایران است.

به نظر می‌رسد با این محتوا نباید بر این جشنواره نامی گذاشت و اگر بناست نامی برای آن گذاشته شود بهتر است به عنوان هفته فیلم از آن یاد شود. وقتی فیلم‌هایی با کیفیت پایین را از گوشه و کنار دنیا جمع می‌کنید، دیگر چه جشنواره‌ای و فستیوالی؟ یعنی در سطح یک فستیوال درجه سه دنیا هم برگزار نمی‌شود.

با این وجود تقدیر می‌کنم از معاونت سینمایی که تکلیف خودش را روشن کرد و تصمیم گرفت آنچه که واقع امر است را انجام بدهند و پیشنهاد می‌شود حتماً بخش جشنواره فیلم فجری که در بهمن‌ماه برگزار می‌شود هم نام و عنوان فجر را از روی آن بر دارند، چون فیلم‌ها و داوری‌ها و چه و چه هیچ تناسبی با نام فجر ندارد. و این عمل مثبت (برداشتن عنوان فجر) را به عنوان دومین اقدام مثبت در طول عمر دولت یازدهم انجام بدهند!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۴۹
میم الف الف
شنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۰۵ ق.ظ

میشه اسمش رو گذاشت امر به معروف ..

کارمون به جایی رسیده که انجام یه فریضه برامون باعث تعجبه.....!



در بازی دو تیم ذوب آهن اصفهان و استقلال اهواز در هفته پنجم لیگ برتر، عکاسان خبرگزاری‌ها شاهد صحنه‌ای در کنار نیمکت بازیکنان تیم ذوب‌آهن بودند که سید محمدرضا حسینی بازیکن تیم ذوب‌آهن در حال نماز خواندن می‌باشد.

افسران - میشه اسمش رو گذاشت امر به معروف ..
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۴ ، ۰۰:۰۵
میم الف الف
جمعه, ۶ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۵۷ ب.ظ

تقصیر ما؟شما؟ایشان؟.....

افسران - تقصیر شما شد دیگه حاج آقا ، شما مشغول فائزه و مهدی بودی از دستت در رفت این انقلاب !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۵۷
میم الف الف
پنجشنبه, ۵ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۱۴ ب.ظ

می نویسم کانال..........

افسران - می نویسم کانال..........

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۱۴
میم الف الف