آیت الله خزعلی(ره) اصالتاً لُر بود(بروجرد) و تا آخر عمر لُری پای کار
انقلاب و ولایت ایستاد. قاعدتاً هرکس از مرام لُری دریافتی دارد و البته یک
دریافت هم دریافت انصارحزباللهی است از لُری بودن!
شیخ ابوالقاسم
خزعلی آیت الله بود و پیش و بیش از هر آیت و نشانهای غیرتالله؛ ویژگی
غیرت اللهی آیت الله خزعلی بلاشک مرهون بی شیله پیلگی و سر پرشور و دوری از
تحفظ های خویشتن محور مرسوم میان برخی روحانیون بود. آیت الله خزعلی(ره)-
به زعم اینجانب- عمراً و ابداً لحظه ای به «آخوندگری» فکر نکرد.
اگر
چه واژه آخوندگری ابداع مرحوم آیت الله مجتهدی است اما باید گفت معالاسف
کسی که با لباس روحانیت برای مأموریت سیاسی از طرف نظام اسلامی به خارج
میرود و با همان لباس در پی دل و قلوه گرفتن از زنان هرزه خوش خط و خال
-که چه بسا جاسوسه های اسرائیل باشند- میرود، قطعاً آخوندگری می کند
وصرفاً با لباس روحانیت می لافد. آن روحانی نمای پرادّعا که از مهد اجتهاد و
قیام به خاطر بازگرداندن آبروی ریخته و توجیه رفتار فتنه گران ورشکسته
حاضر است شخصیت اول مظلوم اسلام را تحریف و وارونه کند، به شرح ایضاً.
آن
جوان مغرور به اصل و نسب که در باد رسانه های زنجیره ای می خوابد تا خواب
علاّمه شدن ببیند و تاخت به منصب خبرگان محاسن سفید کرده در اجتهاد و
انقلاب بزند، او هم در پی آخوندگری است و در زمره لافندگان به حسب و نسب!
غیر
از این دسته از آخوندگران که از بیخ تعطیل و کلاً مرخصند، دستۀ دیگری
هستند که نه مانند دسته اول، امّا معالاسف احیاناً به آخوندگری چشمک
میزنند یعنی همان تحفّظی ها که به این دسته اخیر از باب مطالبه معروض
میداریم:
تافضل و عقل بینی بی معرفت نشینی
یک نکتهات بگویم خود را مبین که رستی
بگذار
تخم و ترکه و نوچه های دگر اندیشان مشرک و لامذهب با تهمت اسلام آمریکایی
کل شورای نگهبان از جمله خزعلی و جنتی را بنوازند که نواختند. اما همزمان
وقتی خزعلی غیرت الله، به حضور امام (ره)رسیده و از گستاخی و شرارت همان
قماش در یکی از بلاد گزارش می کند و خود اذن میدان می طلبد و امام (ره)از
باب تعاطف ورعایت حال خزعلی پیر، او را برحذر می دارد،خزعلی پیر اما پرشور
می گوید ما می رویم و فتنه و شرارت تفاله های سیاسی را منکوب می کنیم و در
دیدار بعدی گزارش شکست فتنه انگیزان سیاسی را به محضر خمینی بت شکن عرضه و
امام (ره) را شاد و مسرور می کند.
آیت الله خزعلی با دریافتی
اجتهادی از سخن بلند یکی از حضرات معصومین در دروس اخلاق تالار شهید مفتح
دانشکده الهیات میفرمود: اکثر بهشتیان آدمهای کلّه شق هستند و خدا آدم
های کله شقّ را دوست دارد.
کوتاه سخن آن که ابوالشهید شیخ ابوالقاسم
خزعلی در تولّی و تبرّی عیار تمام بود و وجه گریز ما در این گفتار به
بدلیجات ملبّس به لباس مقّدس روحانیت به تأسی از همین سیره غیرت اللهی
ایشان بود. مگر نه آنکه آیتالله خزعلی از یکی از فرزندان خود علناً تبّری
جست و اگر نبود که این ناخلف قدمی از وراّجیهای لجوجانه صِرف فراتر می
رفت، قطعاً آیتالله خزعلی اولین کسی بود که طناب دار پسرمعاند و گستاخ را
بالا می کشید.
در تولاّی غیرت الله خزعلی همین بس که اصرار داشت
جسم بی جان او نیز عشق و ارادت به ولایت را باید فریاد کند و در سنگ نوشته
مزارش بنویسند«ابوالقاسم خزعلی دوستدار آیتالله خمینی».
سلام بر خزعلی که لُر زاده شد و لُری زیست و رفت و یوم الحشر با قلبی سلیم(لر) در صف موالیان (ع) خود بپا می خیزد.