در هفتههای اخیر، شاید کمتر روزی پیش میآمد که شاهد اخبار جدید در رابطه با وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات نباشیم. از جنجال کارت زردی که مجلس شورای اسلامی به وزیر ارتباطات داد تا اظهار نظرهای عجیب و غریب وزیر در مورد شبکههای اجتماعی. اظهار نظرهایی که باعث میشد فعالان فضای مجازی، به حال چنین وزارتخانهی با اهمیتی، افسوس بخورند؛ که چگونه وزیر محترم، از کمبود اطلاعات تخصصی مردم سوء استفاده کرده و مطالبی خلاف واقع مطرح میکند، تا از ورای این شانتاژهای خبری، شخصیت حقوقی خود و وزارتخانهی مربوطه را تطهیر نماید! البته بسیاری از افراد آگاه، از مدت ها پیش، چنین جنجال آفرینیها و فریب افکارعمومی از سوی این وزارتخانه را پیش بینی کرده بودند و سعی داشتند با روشنگری و آگاهسازی مردم، مانع از سوءاستفادهی مدیران دولتی از این جریان شوند.
مجلس شورای اسلامی، سه شنبه ۲۵ فروردین، وزیر ارتباطات را برای پاسخگویی به برخی ابهامات به صحن علنی دعوت کرد؛ توسعه شبکه و پهنای باند اینترنت توسط وزارت ارتباطات بدون پیوست فرهنگی، آن هم قبل از راه اندازی شبکه ملی اطلاعات و همچنین بی توجهی به ظرفیت داخلی، از مسائلی بود که وزیر ارتباطات برای آن ها پاسخ قانع کننده ارائه نداد. پس از دریافت کارت زرد، وزیر ارتباطات مدعی شده بود که به خاطر توسعهی اینترنت، کارت زرد گرفته است! ولی این تفسیر نادرست، تنها باعث هدایت افکارعمومی به مسیری غلط شد تا متوجه تغافل و بعضا، خیانتهای برخی عناصر خود فروخته داخلی و دشمنی دشمنان خارجی در این عرصه نشوند.
افزایش پهنای باند بدون ارائهی پیوست های فرهنگی، قانونی، امنیتی، اقتصادی و سیاسی، نه تنها موجب رونق علمی، فرهنگی و سیاسی کشور نمی شود، بلکه باعث میشود نجاست این پهنای باند آمریکایی، افراد بیشتری را آلوده کند.
نکته بسیار مهمی که باید به آن اشاره کرد، آن است که بهرهمندی از اینترنتی پر سرعت، امن، ارزان و همیشه در دسترس، از حقوق مسلّم هر کاربر ایرانی است؛ اما پهنای باند و اینترنت آمریکایی موجود، هیچ کدام از این چهار مولفه را ندارد. متاسفانه وزارت ارتباطات، تنها به افزایش سرعت اینترنت و ورود نسل های سوم و چهارم اینترنت تلفن همراه پرداخته است، غافل از آنکه «امنیت» در این بستر، معنایی ندارد؛ و افزایش سرعت، به معنای باز گذاشتن هر چه بیشتر دست سرویسهای جاسوسی_تروریستی برای سوءاستفاده از کاربران است. بدین ترتیب حقوق شهروندی و امنیت ملی، بازیچهی دست دشمنان صهیونیستی خواهد شد.
طرح توسعه ی «شبکه ملی اطلاعات» در مرداد ماه سال ۹۳، تصویب و برای اجرا به وزارت ارتباطات ابلاغ شد؛ این همان اینترنت پیشرفته ایست که چهار مولفه سرعت، امنیت، قیمت کم و دسترسی همیشگی را داراست. مقام معظم رهبری که اشراف کامل بر تهدید ها و فرصت های فضای مجازی دارند، ضمن تشکیل شورای عالی فضای مجازی، ۴۰ دستور مهم، که پایه آن بر راه اندازی شبکه ملی اطلاعات است، را به اعضای این شورا ابلاغ فرمودند.
ولی متاسفانه با گذشت ۳ سال از تشکیل این شورا، شاهد آن هستیم که هیچ کدام از دولت ها، برای اجرای فرامین رهبر معظم انقلاب در باب فضای مجازی و راه اندازی شبکه ملی اطلاعات، از جدیت لازم و عزم راسخ برخودار نبوده و نیستند. علاوه بر دشمنان اسلام و مسلمین که سعی بر سیاه نمایی شبکه پیشرفته ملی اطلاعات دارند، برخی از مسئولان داخلی نیز، به صورت جاهلانه _و ان شاء الله نه به صورت عامدانه_ تصویری متفاوت از واقعیات این شبکه پیشرفته را در سایت ها و فضای مجازی منعکس می کنند.
برخی مسئولان، ضمن انحراف درون محتوایی این طرح، و سخت و محال نشان دادن ساختار اجرایی آن، به جای شعار «ما می توانیم»، شعار «ما نباید بتوانیم» را سر لوحهی اقدامات خود قرار دادهاند. متاسفانه اولویتهای کنونی کشور در فضای مجازی بر انجام طرح های کم ارزشی مانند پیامک های تبلیغاتی گذاشته شده، که اجرا یا عدم اجرای ﺁﻥ ﺗﺎﺛﯿﺮﯼ بر سرنوشت کشوﺭ ندارد.
ساختار شورای عالی فضای مجازی به گونه ایست که بخش مهمی از وظایف شورای عالی انفورماتیک، شورای عالی اطلاعرسانی و شورای عالی فنآوری اطلاعات برایش تعریف شده است؛ بنابراین برای جلوگیری از موازی کاری، دولت موظف شد ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ این بخش ها را متوقف نماید. ولی متاسفانه این بخشها، نه تنها متوقف نشدند، بلکه ضمن تقویت خود، به انجام اعمال فرا قوهای روی آوردند؛ بدین صورت که با اقداماتی فراقانونی، به قانونگذاری، اجرا و نظارت در زمینهی فناوری اطلاعات پرداختهاند.
به عنوان مثال، وزارت ارتباطات و سازمان هایی مانند زیرساخت و شوراهای درونی مرتبط با این نهاد ها، با اعمال سیاست های خاصی در حوزه ی فضای مجازی و فناوری اطلاعات، علاوه بر قدرتمند کردن شبکهی دلالی پهنای باند و انحصار نقاط اصلی ترافیک اینترنت و ممانعت از ورود بخش خصوصی به آن، کشورمان را در زمینه محصولات فناوری، به قدرت های پوشالی شرق و غرب، وابسته نگه داشته است. وزیر ارتباطات به تازگی گفته بود:«مردم نباید انتظار داشته باشند من بیایم برای آنها شبکه اجتماعی بزنم زیرا نمونههای واتساپ، وایبر و فیسبوک نیز کاملا خصوصی هستند.» در پاسخ به این صحبت، نخست باید گفت که برخی دولت ها مانند دولت ژاپن، در مواجهه با هجمهی جاسوسی و حیله های این شبکههای ضد اجتماعی صهیونیستی برای کسب سود اقتصادی، برای آنکه به سرعت بتوانند مانع از سوء استفاده ی سرویس های جاسوسی_تروریستی شوند، نرم افزار «لاین» را راه اندازی کردند.
به علاوه حتی اگر بگوییم که دولت جمهوری اسلامی، موظف به تخصیص بودجهی کافی، برای ممانعت از جاسوسی سرویسهای صهیونیستی_تروریستی نیست، حداقل ملزم به ارائه تسهیلات برای اخذ مجوزهای لازم به بخش خصوصی، به صورت سریع و بدون گذراندن مراحل پیچیدهی بروکراسی است.
مسئلهی مهم دیگر آن است که این نرم افزارها و شبکه های ضداجتماعی صهیونیستی، که ماهیت جاسوسی آن ها بر کسی پوشیده نیست، با چه مجوزی در کشور ما فعالیت میکنند؟ آیا با دولت و وزارت ارتباطات، قراردادی بستهاند که حضورشان در فضای مجازی کشور، مشروع خوانده میشود؟ چگونه است که مسئولان بلند مرتبهی کشورمان، علاوه بر استفاده از این شبکه های ضداجتماعی صهیونیستی، در جایگاه ویزتور بدون مواجب، این شبکه ها را تبلیغ می کنند؟ دولت پس از دریافت احکام قضایی در رابطه با مسدود سازی این شبکه های ضداجتماعی، با چه پشتوانهی فکری، در مقابل این احکام ایستاده است؟
انتظار میرفت که وزیر محترم پس از دریافت کارت زرد، متوجه ضرر و زیانهای افزایش پهنای باند بدون ارائهی پیوست های فرهنگی، امنیتی، اقتصادی و سیاسی بشود و با عزمی راسخ و روحیه ای جهادی، به دنبال انجام دستورات مقام معظم رهبری در باب فضای مجازی و راه اندازی سریع شبکه ملی اطلاعات برود؛ اما برخلاف انتظارات، وزیر محترم، در حاشیه گردهمایی سراسری مدیران پستی کشور اعلام کرد که «افزایش پهنای باند اینترنت، ادامه می یابد!» چنین واکنشهای عجیبی، باعث می شود که انتظار داشته باشیم مجلس محترم شورای اسلامی، در قدم بعدی، نه کارت زردی دیگر برای وزیر ارتباطات، بلکه کارت قرمزی برای تفکرِ دشمن پسندِ حاکم بر وزارت ارتباطات کنار گذاشته باشد.
بسمه تعالی
شماره 1 منبع:کتاب قاموس عدالت |
«لقد ارسلنا رسلنا بالبیّنات و أنزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم النّاس بالقسط»؛
اقامه قسط و عدل و رفع ظلم و ایجاد زندگی صحیح برای بشر ، هدف ادیان است. (16/7/69)
درآنچه که مربوط به اداره زندگی مردم می شود، هیچ چیزی به قدر عدل وقسط – نه در قرآن و نه درحدیث– مورد توجه قرار نگرفته است. البته، رفاه زندگی مردم وتأمین امنیت که یکی از لوازم زندگی آنهاست، وجود دارد؛ اما تکیهای که روی عدل شده- که قیام همه امور بر قیام عدل می باشد- روی هیچ چیز دیگر نشده است. (20/6/68)
عدل در
جامعه باید مستـقر شود. این، شعار اسـلام است؛ و شعاری است که دنبـال آن، عمل است،
و شعاری است که برای تودههای مظلوم و محروم عالم، دارای جاذبه است. (15/7/71)
این نظام اسلامی به وجود آمده است؛ اولین کارش اجرای قسط و عدل است. قسط و عدل،واجبترین کارهاست. (25/4 /76)
هدف بزرگ پیامبران و هدف قیام ولی عصر(عجل الله عالی فرجه الشریف) تأمین عدالت اجتماعی است. اولین ارزش در نظام ما از لحاظ عملی، باید تأمین عدالت اجتماعی باشد. این مهم باید در تمام برنامهریزیها و عملها و امثال آن، مورد توجه قرار گیرد. (9/11/68)
بعثت، پرچمداری و برافراشته شدن پرچم عدل است؛ یعنی در میان مؤمنین، بندگان خدا و آحاد بشر،عدالت استقرار پیدا کند. (23/7/80)
تکیة بر عدالت، اساسیترین و محوری ترین اصل یک حرکت الهی است؛ ادامه کار همه انبیا و مصلحان بزرگ تاریخ است. البته عدالت دشمنانی دارد. همه کسانی که نانشان در بی عدالتی است،با عدالت دشمناند. همه کسانی که با قلدری و زروگویی چه در صحنه ملی، چه در صحنه بین المللی- تغذیه میشوند، با عدالت مخالفند. عدالت، شعار اصلی و هدف بزرگ انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی بوده و هست. (12/5/84)
فوریترین هدف تشکیل نظام اسلامی، استقرار عدالت اجتماعی و قسط اسلامی است. قیام پیامبران خدا و نزول کتاب و میزان الهی، برای همین بود که مردم از فشار ظلم و تبعیض و تحمیل نجات یافته،در سایة قسط و عدل زندگی کنند و در پرتو آن نظام عادلانه،به کمالات انسانی نائل آیند. (10/3/69)
بشر تشنة عدالت و دنبال عدالت است. (7/4/77)
امروز مهمترین حرف نظام اسلامی عدالت است. امروز ما میخواهیم عدالت اجرا شود. همه تلاشها و مجاهدتها برای این است که در جامعه عدالت تأمین شود؛ که اگر عدالت تأمین شد، حقوق انسان و کرامت بشری هم تأمین میشود و انسانها به حقوق و آزادی خود هم میرسند؛ بنابراین عدالت محور همه چیز است. (23/8/82)
ما برای استقرار قسط و عدل قیام و تلاش کردهایم، و بازهم این ملت در همین راه تلاش خواهد کرد. حرکتی که برای قسط و عدل است، بر حرکتی که در مقابل قسط و عدل ایستاده است، پیروز خواهد شد. در این، شکی نیست. دنیا به سمت عدل و قسط حرکت میکند؛ و معنای امام زمان و انتظار فرج،همین است. (18/11/71)
عدالت اجتماعی، جزء شعارهای اصلی است؛ نمیشود این را در درجة دوم قرار داد و به حاشیه راند. (14/3/78)
عدل معنایش این است که باید جامعه قائم به قسط باشد.«لیقوم النّاس بالقسط» ..... پیام اسلام، اقامه عدل است. قیام اسلامی در ایران، برای اقامه عدل بود. پیغمبران که آمدند، برای اقامه عدل و قسط آمدند. بشریت که با عطش تمام منتظر امام زمان(عج) است و میخواهد مهدی موعود بیاید و چشم انتظار آن حضرت است، برای این است که او بیاید تا دنیا را از عدل و داد پر کند. (17/10/71)
جمهوری اسلامی ایران نباید فریاد عدالتخواهی و معنویتطلبی خود را از دست بدهد. (20/8/80)
گفتمان عدالت، یک گفتمان اساسی است و- همانطور هم که چند روز پیش در جلسهای مطرح کردم- همه چیز ماست. منهای آن، جمهوری اسلامی هیچ حرفی برای گفتن نخواهد داشت؛ باید آن را داشته باشیم. این گفتمان را باید همهگیر کنید؛ به گونهای که هر جریانی،هر شخصی، هر حزبی و هر جناحی سر کار بیاید،خودش را ناگزیر ببیند که تسلیم این گفتمان شود؛ یعنی برای عدالت تلاش کند و مجبور شود پرچم عدالت را بر دست بگیرد؛ این را شما باید نگه دارید و حفظ کنید؛ این مهم است. (10/8/83)
امروز دنیا به عدالت و معنویتی که ایران اسلامی پرچم آنرا به اهتزاز درآورده است،نهایت احتیاج را دارد. امروز مهمترین خلا دنیا،خلا معنویت و عدالت است. (20/8/80)
در دنیایی که بر پایه ظلم میچــرخد،اگر ما بتوانیم علم عــدالت را در اینجا برافراشته نگه داریم،شما بدانید دلهای ملتها- حتّی ملتهای غیر مسلمان- مجذوب خواهد شد؛ چون همه تشنه عدالتند. امروز دنیا تشنه عدالت است. (5/4/81)
این مطلب بسیار مهمی است که نسلهای بشری امروز معتقد نباشند که در مقابل ظلم جهانی، کاری نمیشود کرد.......بدیهی است که انسانهای مأیوس نمیتوانند هیچ حرکتی در راه اصلاح انجام بدهند... انسانها میتوانند تلاش کنند و پرچم عدالت را- ولو در یک نقطه محدود- بلند کنند. (30/7/81)
اسلام، امروز فرصت دارد تا در دنیا خود را مطرح کند. اسلام روی نقاطی تکیه کرده است که آرزوی دیرین انسانها از اول تاریخ بشر تا امروز است. اسلام روی عدالت و اخوّت و برادری کرامت انسان تکیه کرده؛ امروز بشر تشنه، اینهاست،بشر، تشنه کرامت و عدالت و انسانیت واقعی است؛ اسلام روی اینها تکیه کرده است.
دنیای آباد دور از عدالت و دور از معنویت به درد نمیخورد. گیرم که رشدمان – به تعبیر غلط که گفته میشود نرخ رشد- آمد بالا و فرض بفرمایید درآمد سرانةمان دو برابر و سه برابر شد؛ اما عدالت در جامعه نبود؛ یعنی عمدة این درآمد به یک بخش محدودی رسید و بخش عظیمی از مردم،محروم و گرسنه ماندند. این، کاری نیست که ما باید انجام دهیم؛ این،آن تکلیفی نیست که ما بر عهده داریم.
3) اسلام نسبت به قضا و قضاوت و قاضی و محکمه و مقدمات کار و ابزار کار قضایی، حداکثر اهتمام را ورزیده است و شاید در تعالیم اسلامی، چیزی به اندازه عدالت در قضا مورد تأکید واقع نشده باشد.
تکلیف اصلی قوة قضائیه، عبارت از اقامه قسط و عدل است. این،در حرکت و دعوت انبیا،شاید اصلیترین امر مربوط به زندگی مردم باشد...) البته،عدل فقط به وسیله قوة قضائیه اجرا نمیشود؛ بله همه دستاندرکاران حکومت اسلامی به سهم خود در اقامة عدل موظف هستند.
مجموعة قوانین در نظام جمهوری اسلامی باید به یک قله منتهی شود و آن عبارت است از عدالت.
شأن قاضی و قوة قضائیه در اسلام چقدر بالاست. این تعبیراتی که در باب قضاء و قاضی وارد شده است-«قد جلست مجلسا لا یجلسه الاّ نبیّ أو وصی نبی او شقی»- حرف خیلی عجیب و عظیمی است. به قاضی میفرماید: اینکه تو نشستهای، یا یک پیغمبر مینشیند، یا منصوب پیغمبر و وصی او مینشیند، یا یک انسان شقی مینشید. امر، دایر بین این دو تاست.
در واقع قوه قضائیه ضامن صحت عمل مسئولان نظام و آ[اد مردم و تأمین حقوق آنها در نظام اسلامی است. اگر ما تشنه عدالتیم،تضمین تحقق عدالت، با سلامت و کارآمدی قوة قضائیه میسر است.
شما خیال میکنید عدالت اجتماعی را در جامعه، میشود با نصحیت،توصیه، التماس و با خواهش به وجود آورد؟! عدالت اجتماعی، رفع تبعیض و کمک برای استقرار تساوی در قانون را مگر میشود بدون قدرت،در سطح داخل جامعه- به یک صورت- و در سطح جهان- به صورت دیگر- به وجود آورد؟!
با زبان نصیحت، عدالت در هیچ نقطه عالم مستقر نمیشود. استقرار عدالت،چه در سطح جهانی- آنطور که آن وارث انبیا انجام خواهد داد- و چه در همه بخشهای دنیا،احتیاج به این دارد که مردمان عادل و انسانهای صالح و عدالتطلب، قدرت را در دست داشته باشند و با زبان قدرت با زورگویان حرف بزنند. با کسانی که سرمست قدرت ظالمانه هستند، نمیشود با زبان نصیحت حرف زد.
امام زمان(ارواحنا فداه) با اقتدار و قدرت و تکیه بر تواناییای که ایمان والای خود او و ایمان پیروان و دوستانش، او را مجهز به آن قدرت کرده است، میرود گریبان ستمگران عالم را میگیرد و کاخهای ستم را ویران میکند.
4) معنویت و عدالت
عدالت، عدهای را زخمدار و ناراضی میکند. عدالت، کسانی را که درصدد سوء استفاده از اموال عمومیاند، دچار اعتراض میکند. آن کسانی هم که در این مواقع اعتراضی میکنند، کسانی نیستند که دستشان به جایی نرسد. کسی که امکانات و ثروت دارد، میتواند مسأله درست کند. دشمنان خارجی هم به این طور آدمها کمک میکنند.
امروز کشور احتیاج دارد که فضای عمومی آن، فضای معروف، اقامه حق، اقامة عدالت و میل به معنویت باشد.
این انقلاب، ترکیبی از عدالتخواهی و آزادیخواهی و مردم سالار و معنویت و اخلاق است؛
در اسلام،عدالت مسأله بسیار مهمی است. ارزشی که از نظر اسلام به هیچ وجه و در هیچ شرایطی مورد مناقشه قرار نمیگیرد، عدالت است. عدالت، هدف پیغمبران است؛ هدف انقلاب اسلامی هم بوده است. در سایة عدالت،زندگی مردم میتوان با رفاه و توسعه مادی به سمت اهداف معنوی هم حرکت کند.
عدالت باید با معنویت همراه باشد؛ یعنی باید شما برای خدا و اجر الهی دنبال عدالت باشید؛ در این صورت میتوانید با دشمنان عدالت مواجهه و مقابله کنید. البته معنویت هم بدون گرایش به عدالت، یک بعدی است. بعضیها اهل معنایند،اما هیچ نگاهی به عدالت ندارند؛ این نمیشود. اسلام، معنویت بدون نگاه به مسائل اجتماعی و سرنوشت انسانها ندارد؛«من اصبح و لم یهتمّ بامور المسلمین فلیس بمسلم».
3) عقلانیت و عدالت
در طول سالهای متمادی- به تعبیر رایج امروز- یک گفتمان حق طلبی، عدالتخواهی و آزادی×واهی در بین مردم به وجود آمده بود و منتهی شد به این که نیروهای مردم را استخدام کند و به میدان جهاد عظیم بیاورد و در مقابل آن دشمن صفآرایی کند و بر آن دشمن پیروز کند. بنابراین عقلانیت گاهی منشأ چنین تحولات عظیمی است. الان همین همین طور است. الان در نظام ما برخی از تحولات هست که منته یک نگاه عقلانی و دقیق و موشکافانه به وضع موجود و وضع دنیاست.
هزار سال است که امت اسلامی برای قسط و عدل دعا میکند. این نظام اسلامی به وجود آمده است؛ اولین کارش اجرای قسط و عدل است. قسط و عدل،واجبترین کارهاست. ما رفاه را هم برای قسط و عدل میخواهیم. کارهای گوناگون- مبارزه، جنگ، سازندگی،توسعه- را برای قسط و عدل میخواهیم؛ برای اینکه در جامعه عدالت برقرار بشود، همه بتوانند از خیرات جامعه استفاده بکنند و عدهای محروم و مظلوم واقع نشوند.
7) مهدویت و عدالت
ما برای استقرار قسط و عدل، قایم و تلاش کردهایم، و بازهم این ملت در همین راه تلاش خواهد کرد. حرکتی که برای قسط و عدل است، بر حرکتی که در مقابل قسط و عدل ایستاده است، پیروز خواهد شد. در این، شکی نیست. دنیا به سمت عدل و قسط حرکت میکند؛ و معنای امام زمان و انتظار فرج، همین است.
هم باید منتظر فرج نهایی بود،هم باید منتظر فرج در همه مراحل زندگی فردی و اجتماعی بود. اجازه ندهید یأس بر دل شما حاکم بشود، انتظار فرج داشته باشید و بدانید که این فرج، محقّق خواهد شد؛ مشروط بر اینکه شما انتظارتان،انتظار واقعی باشد، عمل باشد،تلاش باشد، انگیزه باشد، حرکت باشد.
د) دشوار عدالتطلبی
اینکه ما گفتیم برای عدالتطلبی باید مبارزه کرد، برای مبارزة با فساد باید همه دست به دست هم بدهند و فساد اقتصادی- به خصوص در بین مسئولان و کسانی که دستی در امور بیتالمال دارند- باید جدی گرفته شود، به خاطر همین است که این کار جزء مشکلترینها و در عین حال اگر به نتیجه برسد، جزء پر برکتترینهاست.