یاران خراسانی

ما تا آخرین نفس ایستاده ایم

یاران خراسانی

ما تا آخرین نفس ایستاده ایم


اگر بند بند استخوان‌های مان را جدا سازنند، اگر سرمان را بالای دار ببرند، اگر زنده زنده در شعله‌های آتش‌مان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی‌مان را در جلوی دیدگان‌مان به اسارت و غارت برند، هرگز امان‌نامه‌ کفر و شرک را امضا نمی‌کنیم. ما مظلومین همیشه تاریخ، محرومان و پا برهنگانیم. ما غیر از خدا کسی را نداریم و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم دست از مبارزه با ظالم بر نمی‌داریم.

۱۵ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

دوشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۳۱ ق.ظ

داد و هوار فیلترینگی برای چیست؟!

سال‌هاست که حضور پررنگ اینترنت در همه ابعاد زندگی به یک روال عادی تبدیل شده است. این روزها از خدمات بانکی و خرید اجناس مصرفی گرفته تا ثبت‌نام کنکور و شبکه‌های اجتماعی در فضای اینترنت اتفاق می‌افتد.کار به جایی رسیده که گوشی‌های تلفن همراه، رایانه‌های شخصی، تب‌لت‌ها و حتی در مواردی تلویزیون‌های موجود در بازار توانایی اتصال به این شبکه را دارند.

اینترنت که محصول برآمده از تکنولوژی یا به زبان فارسی حاصل فناوری (و نه خود فناوری) است، در حالی به خصوصی‌ترین بخش‌های زندگی ما سرک کشیده که بسیاری از کاربران ایرانی، هیچ تصوری از منشأ، مالکیت و هدف سازندگان آن ندارند. خانواده‌های ایرانی به صورت ثابت برای استفاده از اینترنت هزینه می‌کنند بی‌آنکه در کنار محسنات، خطرات موجود در این عرصه را هم بشناسد.

خطر گرفتار شدن در دام سارقان اینترنتی و به تاراج رفتن مبالغ هنگفت از حساب شخصی، خطر انتشار تصاویر و فیلم‌های خانوادگی در کنار هرزه‌نگاری‌هایی که با انواع روش‌های منزجرکننده، مخاطبان را تبدیل به مصرف‌کننده انواع تصاویر، فیلم‌ها و متن‌های مستهجن می‌کند، چند نمونه شناخته شده از خطرات موجود در فضای اینترنت است. این روزها اما به موازات ادامه مخاطرات قبلی، جامعه ما با پدیده دیگری نیز مواجه شده است.

امروز شبکه‌های اجتماعی اعم از وایبر و تلگرام و واتس‌آپ و ایمو و اینستاگرام، هرکدام با شیوه مشخص و سیاست دقیق و از پیش تعیین شده، فرهنگ ما را با چالش‌های متعدد مواجه کرده‌اند.

در این فضا دیگر انتقال محتواهای مجرمانه‌ای چون تصاویر غیراخلاقی یک رویه ثابت شده است. قبح‌شکنی در عرصه‌های اخلاقی و دینی به پای ثابت مطالب کانال‌های پرطرفدار تلگرامی با مخاطب‌های چندصدهزار نفر تبدیل شده است بدون آنکه این عده کثیر کمترین حق انتخابی در نوع مطالب کانال و یا حق اظهار نظر داشته باشند.

البته برای کاهش این مشکلات از روزهای نخست، راهکاری تحت عنوان فیلترینگ مورد استفاده قرار گرفت که البته شرط لازم برای حذف مخاطرات بود اما کافی نبود. فیلترینگ که به معنای مسدودسازی راه دسترسی کاربران به محتواهای ممنوعه و مجرمانه است، قدمتی به اندازه عمر اینترنت و تاریخچه‌ای معادل بیش از یک دهه در کشور ما دارد. این شیوه اگر چه موفقیت‌هایی کسب کرده و توانست آمار رجوع به سایت‌های مسأله‌دار را تا حد زیادی کم کند اما نهایتاً دچار کاهش موفقیت در رسیدن به اهداف خود شد.

چه کسانی و چرا فیلترینگ رادوست ندارند؟

در اواخر دولت نهم و گرماگرم فتنه۸۸، هم‌زمان با مشخص شدن موفقیت‌های فیلترینگ در محدودسازی محتواهای ضداخلاقی و ضدنظام، برخی روشنفکرنمایان داخلی، ایجاد محدودیت در دستیابی به محتواهای اینترنت ولو محتواهای مستهجن را ناقض آزادی بیان، نماد تحجر، نشانه عدم درک حقایق جاری در جهان و در یک کلام حاصل مخالفت با تکنولوژی خواندند! در ادامه فیلترینگ به نمادی برای مخالفت با دولت دهم و عامل غُرغُرهای ضدانقلاب علیه نظام جمهوری اسلامی ایران شد.

سیاست‌مداران اصلاح‌طلب و محافظه‌کار، فریاد وامصیبتا سردادند که ای‌داد و ای‌بیداد، با فیلترینگ نمی‌شود جلوی هجوم دشمن را گرفت. آنها می‌گفتند معتقد به فرهنگ‌سازی هستند تا مخاطبان اینترنت، خودشان به سمت این محتواها نروند و دچار مشکلات مربوطه نشوند!

این سخنان عوام‌فریبانه متأسفانه سبب تضعیف روزافزون جایگاه و اهمیت فیلترینگ در نزد افکار عمومی شد. حرف‌هایی که نه‌تنها دارای منطق ضعیفی بود بلکه صددرصد با ذائقه رسانه‌های معاند و ضدانقلاب هماهنگ بود و به گفتمان ثابت آن‌ها مبدل گشت.

فرهنگ‌سازی آری، عوام‌فریبی هرگز

بله! فرهنگ‌سازی یک نیاز غیرقابل انکار است اما چرا باید با چنین بهانه‌ای اقدام به تضعیف فیلترینگ کنیم؟ مگر نه آن است که فیلترینگ حاصل قوانین جاری در کشور است؟ مگر جز آن است که در کنار فرهنگ سازی نیاز به ابزارهای لازم در دست قانونگذاران داریم تا بستر لازم برای فرهنگ‌سازی و امنیت مورد نیاز آن فراهم شود؟

شاید یک مثال ساده در این رابطه بتواند روشن‌کننده ضعف استدلال مخالفان فیلترینگ باشد. در کشور ما سالیان سال برای فرهنگ‌سازی در عرصه قوانین راهنمایی و رانندگی سرمایه‌گذاری شده. قریب به دو دهه برای آموزش کودکان دبستانی در حال فعالیت هستیم. یقینا ً به لطف برنامه‌ریزی صحیح در این زمینه، اکنون دیگر بستن کمربند ایمنی و یا حرکت خودروها بین خطوط، یک رفتار غیرعادی محسوب نمی‌شود. حالا تصور کنید فردی مثلاً روشنفکر پیدا شود و بگوید نیروی راهور که همان پلیس راهنمایی و رانندگی است، به کلی باید تعطیل شود؛ فقط به این بهانه که مملکت نیازمند فرهنگ‌سازی است و در دوران پسافرهنگ‌سازی، دیگر نیازمند ابزار و ضابطان قانون و قوه قضائیه نیستیم!

با مردم صادق باشید لطفا

کمتر کسی آشکارا و بدون رودربایستی به ایرانیان گفته است که تصاویر مستهجن در سایه تضعیف فیلترینگ می‌تواند بدون خواست کاربران اینترنتی و از طریق ایمیل، شبکه‌های اجتماعی و ده‌ها مسیر دیگر بدون آنکه امکان انتخابی وجود داشته باشد، مقابل دیدگان آنها قرار گیرد. کمتر مقامی را سراغ داریم که در گرماگرم افاضات مثلاً روشنفکرانه و حملات بی‌رحمانه به سازوکار فیلترینگ، حقیقت جاری در شبکه‌های اجتماعی را بر زبان رانده و آماری از تعداد صفحات مستهجن و ضدانقلابی موجود در اینستاگرام در اختیار خانواده‌ها قرار داده باشد.

کمتر مسئولی را می‌توان سراغ گرفت که هم‌زمان با دفاع از کارکرد تلگرام، به مخاطبان گوشزد کند که در کانال‌های تلگرام، فرقه‌های انحرافی، گروهک‌های تروریستی، معاندان انقلاب اسلامی، اشاعه‌دهندگان فحشا در انواع اشکال آن، شوخی‌های رکیک و محتواهای قبح‌شکنانه تحت هر شرایطی وارد گوشی‌های کاربران می‌شود و راهی جز فیلتر کردن این شبکه ظاهراً اجتماعی وجود ندارد.

اندر احوال کاربران چهارگانه تلگرام

می‌توان گفت کاربران شبکه‌های اجتماعی خصوصاً شبکه تنش‌آفرین تلگرام اعم از مردم و مسئولان به چهار گروه عمده تقسیم می‌شوند.

گروه نخست با همۀ توان در شبکه‌های اجتماعی در حال سوداگری و کسب درآمدهای نجومی با فروش همه نوع محصولات مجاز و غیرمجاز هستند.

دسته دوم به سبب ترس از متهم شدن به تحجر و عقب‌ماندگی از سوی حامیان دولت اعتدال و اصلاح‌طلبان و روشنفکرنمایان، راه سکوت را در پیش گرفته‌اند و می‌کوشند کم‌ضررترین شیوه برای استفاده از تلگرام را در پیش بگیرند.

سومین گروه با امید کاهش آسیب‌ها می‌کوشند محتواهای اخلاق‌مدارانه را در نهایت حجم ممکن منتشر کنند اما بی‌آنکه تعمدی داشته باشند در این رهگذر باعث رونق مضاعف شبکه‌های اجتماعی خارجی می‌شوند.

دسته چهارم هم که اکثریت قریب به اتفاق مسئولان دولت موسوم به تدبیر و امید را شامل می‌شوند شبانه‌روز در حال دفاع از شبکه‌های اجتماعی هستند. جماعت مورد اشاره تصور می‌کنند، می‌توانند از فضای شبکه‌های اجتماعی برای تحکیم و تداوم قدرت خود در مقاطع حساس همچون انتخابات استفاده کنند. آنها در تلاش هستند تا نظرات اقشار مختلف جامعه را به سوی خواسته‌های خویش هدایت کنند.

مردم کجا مانده‌اند؟

حالا مردم مانده‌اند با کوهی از بی‌عملی، انفعال و رفتارهای متناقض تصمیم‌گیرندگان. مردم مانده‌اند با فضایی که امنیت روانی، اصالت فرهنگی، بنیان خانواده‌ها و کرامت انسانی آنها را هر روز بیشتر از دیروز تهدید می‌کند.

مردم مانده‌اند با هجوم ویرانگر سیل محتواهای ضداخلاقی. محتواهایی که همه جا حتی در کانال‌های تلگرامی مثلاً مفید و صفحات اینستاگرامی ظاهراً بی‌ضرر در دسترس همه قرار دارد. پیروجوان، کودک و بزرگسال، مرد و زن، دخترو پسر، گوشی‌های همراه خود دارند که از یک سو اطلاعات شخصی‌شان را به سرورهای صهیونیستی و آمریکایی منتقل می‌کند و از سوی دیگر انواع محتواهای مسأله‌دار را وارد گوشی‌های‌شان می‌کند.

مخالفان فیلترینگ تکلیف مردم را مشخص کنند

ای کاش مخالفان و منتقدان اصل فیلترینگ که پروژه پرهزینه و شکست خورده موسوم به فیلترینگ هوشمند را در رزومۀ کاری خود دارند، تکلیف اکثریت مردم جامعه را با هجوم روزافزون محتواهای ساختارشکن مشخص کنند. کاش این مدعیان بگویند برنامه‌های فرهنگی‌شان برای بهبود این اوضاع چیست. مسئولان دولت یازدهم موظف هستند در محضر مردم اقامه دلیل کنند که چرا در آستانه سه ساله شدن دولت مدعی اعتدال، این حجم باورنکردنی از بی‌برنامگی و سهل‌اندیشی در عملکرد فرهنگی آنها دیده می‌شود.

کلام آخر آنکه اگر در کمترین فاصله زمانی ممکن، شاهد ایجاد وحدت رویه و آغاز نگاه منطقی در متولیان اینترنت و فضای مجازی کشور نباشیم، علاوه بر افزایش بدبینی مردم به میزان کارآمدی مسئولان دولت یازدهم، روزبه‌روز بر ابعاد و عمق مضرات وارده بر پیکر فرهنگ عمومی‌مان افزوده خواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۴ ، ۱۱:۳۱
میم الف الف
يكشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۴، ۰۷:۲۹ ب.ظ

روایتی از یک روضه‌خوانی مادرانه!




مادر طاقت یک خراش بر بدن دردانه‌اش را نداشت، اما خدا قدرت و صبری را به او عطا می‌کند که بر بالای سر پیکر غرقه به خون فرزندش که فقط یک چشمش به جا مانده، می‌نشیند، او را نوازش می‌کند و با او سخن می‌گوید، داخل قبر رفته و برای پسرش زیارت عاشورا می‌خواند و این‌چنین ادبیات مقاومت مادران شهدا که این روزها بر قامت مادران شهدای مدافع حرم هویداست، معنا می‌شود.

«شهید مسعود عسکری» متولد شهریور ۱۳۶۹ بود. او ابتدا رشته الکترونیک و سپس حقوق را برای تحصیل انتخاب کرده بود اما هیچ‌کدام نتوانست پاسخگوی شوق او به پرواز باشد. به همین دلیل پرواز را انتخاب کرد تا در نهایت توانست بر بلندترین ارتفاع عشاق پرواز کند. او ۲۱ آبان ماه سال جاری طی عملیات مستشاری در حلب سوریه به شهادت رسید. پیکر او ۲۲ آبان ماه به کشور بازگشت و طی مراسم باشکوهی در ۲۴ آبان ماه تشییع و در قطعه ۲۶ گلزار شهدای بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد.

مادرش می‌گوید: «یک چشم نداشت اما چشم دیگرش باز بود. من همه حرف‌هایم را با همان یک چشم به مسعود زدم». مادر با قدرتی مثال‌زدنی روضه پسرش را می‌خواند، روضه‌ای برای تمام شهدایی در قد و قامت پسرش که این روزها در جبهه دفاع از حریم اهل بیت عصمت و طهارت(ع) حضور دارند. و شیرمردان خمینی با جملات مادر اشک می‌ریزند. مادر با دوستان مسعود و هم‌سن و سالانش هم حرف‌های زیادی دارد.

او خطاب به دوستان مسعود که گرداگردش با صدای بلند در از دست دادن دوستشان اشک می‌ریزند، می‌گوید: «تا وقتی شما هستید ما هم سلامتیم. مدافع ولایت باشید. شما با آمریکا دست ندهید و گول نخورید. مثل کسانی نباشید که در ظاهر می‌گویند مقام معظم رهبری این‌طور گفت اما به‌عکسش را عمل می‌کنند، شما این‌طور عمل نکنید. آگاه باشید. مسعود من هم آگاه بود. مسعود من هم بیدار بود و گول حرف‌های قشنگشان را نمی‌خورد. راه مسعود را ادامه دهید و مثل سردار همدانی بمانید...».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۴ ، ۱۹:۲۹
میم الف الف
يكشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۴، ۰۶:۵۳ ب.ظ

نواب اسوه همیشه دوران...


افسران - عجب پوستری + 27 دی (شهادت نواب صفوی و اجرای برجام)


امروز ۲۷دی، شصت سال از شهادت سید مجتبی نواب صفوی می‌گذرد.

امّا تبریک صمیمانه به خاطر گذشت شصت سال از حضور عنداللهی نواب و شصت سال حضور مرامی و شخصیتی نواب در شاکله مقدس نظام اسلامی. و چرا چنین نباشد. مگر نه آن است که بنیانگذار این نظام الهی، مؤیّد و حامی نواب بود، نواب‌گونه‌ها را پرورید. خلف صالح او؛ ولی‌فقیه دوران از ارادتمندان و اقتداگران به مسلک و مرام آن، ذریّه رسول‌الله بوده است.

نواب به دلیل صدق و اخلاص، نسبت به شعار قرآنی فدائیان اسلام؛ «کلمه‌الله هی‌ العلیا» خود نیز به برترین منزلت نزد خدای سبحان رسید؛ شعاری که امروز نیز اولین و آخرین سخن قبیله‌ شهیدان و مبارزان راه خداست.

نواب و یاران مرامی او، در دوران خود، علی‌رغم قلّت عدد و کثرت دشمن، در همان عصر ظلمت طاغوت، حائز برترین ابهت و صلابت میان معاصران بودند.

نواب و یاران پیش از آنکه دست به سلاح ببرند نظام طاغوت و بساط طاغوتیان در همت و اراده خود در هم شکسته بودند. بیشترین اتکای ملی‌گریان در مبارزات سیاسی و بیشترین حمایت نسبت به رهبر مبارزان دینی علیه شاه از آن فدائیان اسلام بود.

به حمد و شکر الهی، روح صلابت و حماسی نواب، پس از انقلاب فراگیر شد و تا زمانی که این روحیه محفوظ بماند، جریان اسلام آمریکایی و اسلام لیبرال نصیبی جز شکست و شرم‌ساری نخواهد داشت علی‌رغم جولان ظاهری. والسلام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۴ ، ۱۸:۵۳
میم الف الف
شنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۵۹ ب.ظ

اصحاب کدخدا و امداد آمریکایی!










چرا دقیقا چهارشنبه؟!

شاید این سوال، مهمترین و البته مغفول‌ترین سوالی بود که پس از انتشار نخستین اخبار مربوط به بازداشت ملوانان متجاوز آمریکایی به آبهای سرزمینی ایران باید پرسیده می‌شد.

چرا آمریکایی‌ها دقیقا در روزی که جایگاه قلب رآکتور اراک با سیمان پر شد، دست به چنین ماجراجویی‌ای زدند؟!

آیا ارتباطی میان اقدامات دوستان داخلی آمریکا با آمریکا در کار بود؟! آیا اقدامات دقیق و زمان‌بندی شده دولت آمریکا با تحولات داخلی ایران کوک شده است؟! آیا صدقه‌‌ی آمریکایی‌ها از اموال خودمان، به خودمان(!) دقیقا در شب انتخابات مجلس از راه خواهد رسید؟! واقعا ارتباط جریان بزک شیطان بزرگ با نهان‌خانه‌ی شیطان تا کجاست؟

بدون تردید؛ چهارشنبه ۲۳ دی‌ماه ۹۴ یکی از تلخ‌ترین و عبرت‌آموزترین صفحات تاریخ این مُلک بود. در این روز قلب رئاکتور آب سنگین اراک که یکی از افتخارات کم‌نظیر و غرورآفرین در صنعت ملی و بومی هسته‌ای ایران بود، با قلدری شیطان بزرگ از سینه رئاکتور مظلوم بیرون کشیده شده و حاصل دسترنج جوان دانشمندِ مومنِ انقلابیِ ایرانی، آنچنان با «سیمان»، بتن‌ریزی شد تا زین پس، دانشمند ایرانی، با تک‌تک سلولهای خویش؛ شیرفهم شود که کدخدا و بلکه خدای جهان کثیف مدرن کیست!

این روز سیاه بدون تردید در تاریخ سیاسی این مملکت هرگز فراموش نخواهد شد. روزی که شعار «مامی‌توانیم» زیر کفشهای واکس‌خورده و یقه‌های تانخورده‌ی اصحاب دیپلماسی لبخند، لگدمال شد...

نگارنده‌ی این سطور تا قبل از چهارشنبه همچون بسیاری از ناظران رسانه‌ای؛ ۲۳ دی‌ماه ۹۴ را روزی سخت برای دستگاه دیپلماسی دولت جناب آقای روحانی پیش‌بینی می‌کرد. روزی که رسانه‌های غیردولتی می‌توانستند با استناد به تخلفات متعدد در تخریب دستاورد ملی هسته‌ای اراک، ملت را نسبت به دور زدن متوالی خطوط قرمز نظام جمهوری اسلامی، هوشیار کنند. اما چنین نشد!

قلب رئاکتور آب سنگین اراک در شرایطی از کار افتاد که برخلاف خط قرمزهای قطعی و مکتوب رهبر انقلاب، اولا هیچ تضمینی برای بازطراحی رئاکتور توسط دشمنان اسلام و انقلاب(!) ارائه نشده، ثانیا در قرارداد بی‌خاصیت و بدون ضمانت اجرای بازطراحی؛ هیچ اشاره‌ای به باقی ماندن هویت «آب سنگین» رئاکتور نشده است! و این یعنی حاصل حدود یک دهه خون دل خوردن دانشمندان مملکت در یک دیپلماسی سرشار از گل و بوسه و لبخند به فنا رفته است!

دقیقا در چنین روزی که مردم، تخریب سرمایه‌های ملی‌شان را در کنار تشدید تحریمها و خالی‌تر شدن جیبها و تمسخر اقتصاد مقاومتی و دوختن چشمها بر دست اجنبی، نظاره می‌کردند؛ به یکباره گاوچرانها سر از خلیج فارس درمی‌آورند و اندک تعرضی به آبهای سرزمینی ایران می‌کنند و در ازای درست کردن جنجالی، رسانه‌ای در ایران و جهان، تن به بازداشت یک روزه‌ی ملوانان متجاوز خویش می‌دهند!

واقعا چرا دقیقا در این روز؟!

چرا آمریکایی‌ها دقیقا در روز تخریب رئاکتور اراک دست به چنین عملیات رسانه‌ای زدند؟! آیا قرار بود خبر اصلی ۲۳ دی‌ماه ۹۴ که بی‌شک؛ بخشی از کارنامه تاریک دوستان آمریکا به حساب می‌آمد، در سایه‌ی خبری ساختگی و بی‌خاصیت، گم شود؟ آیا قرار بود وزیر محترم امور خارجه کشورمان پس از مذاکره تلفنی با وزیر خارجه آمریکا در مورد ماجرای ملوانان، بار دیگر جلوی چشم ملت مظلوم ایران، خط قرمز «ممنوعیت هرگونه مذاکره‌ی غیرهسته‌ای با مقامات آمریکایی» را زیرپاگذارند تا التزام عملی ایشان به ولایت مطلقه فقیه برای چندمین بار به اثبات رسد؟!!

حقیقتا هدف از بازی پیچیده آمریکایی‌ها چه بود؟! هدف آمریکایی‌ها و البته جریان بزک شیاطین عالم در داخل کشور، هرچه بود، مهمتر از آن؛ بازی‌ای بود که بخش مهمی از رسانه‌های جبهه اسلام و انقلاب در آن گرفتار آمدند! بی‌پرده بگویم؛ برخی از دوستان رسانه‌ای ما این بازی را باختند! برخی عناصر سیاسی - رسانه‌ای ما بدون آنکه قصد و عمدی در کارشان باشد دقیقا پازل عملیات روانی دشمن را تکمیل کردند! کار به جایی رسید که همین عزیزان در حالی که قطعا می‌دانند؛ ارتش آمریکا تحت فرمان رئیس‌جمهور این کشور است و نه کنگره؛ تجاوز ارتش آمریکا به آبهای سرزمینی ایران را توطئه جمهوری‌خواهان کنگره آمریکا خواندند!!! تا همچنان دولت تروریستی آمریکا را جریانی معتدل در مقابل کنگره نشان دهند! تمام صفحات رسانه‌های چهارشنبه و پنجشنبه پر بود از اخبار بی‌خاصیت ماجراجویی آمریکایی‌ها در خلیج فارس و در این میان کمتر کسی صدای سرازیر شدن خروار خروار سیمان به قلب صنعت هسته‌ای این کشور را شنید.

اما گوشهای اهل بصیرت، گرفتار این هیاهو نگشت. صدای سیمانِ سرازیر شده از میکسر برادر صالحی در تاریخ ماند، همانطور که صدای سخنان وزیر محترم امور خارجه در شورای روابط خارجی آمریکا برای ثبت در تاریخ باقی ماند! همانجایی که وی خطاب به صحنه‌گردانان اصلی سیاست صهیونیستی آمریکا؛ وابستگیِ «بقاء دولت آقای روحانی» به «تصمیم سیاستمداران آمریکایی» را بی‌پرده بیان داشت و در حالی که هیچگاه گمان نمی‌کرد فیلم سخنان وی در این لابی صهیونیستی و جاسوسی منتشر شود؛ راه جلوگیری صهیونیسم آمریکایی از بازنشستگی زودتر از موعد کدخداسالاران - در اثر شکست در انتخابات - را حمایت آمریکا از سیاست خارجی دولت فعلی ایران معرفی کرد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۴ ، ۲۳:۵۹
میم الف الف
شنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۴، ۱۰:۱۹ ب.ظ

تعامل با دنیا به این میگن......

جعفری دولت آبادی روز شنبه (۱۳۹۴/۱۰/۲۶) اعلام کرد: در راستای مصوبات شورای عالی امنیت ملی ایران و مصالح کلی نظام چهار زندانی ایرانی دو تابعیتی ظرف روز جاری در چهار چوب مبادله زندانیان آزاد شدند.

 

فارس نیز نوشت:  لحظاتی قبل و پس صدور حکم آزادی ۴ زندانی دو تابعیتی جیسون رضاییان و سعید عابدینی (کشیش ایرانی) از زندان آزاد شدند.

ساعتی قبل دادستان تهران خبر از آزادی ۴ زندانی دو تابعیتی داده بود.

این در حالی است که احتمال داده می‌شود امیر میرزا حکمتی که به اتهام جاسوسی در ایران دستگیر شده بود نیز جز آزادشدگان باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۴ ، ۲۲:۱۹
میم الف الف
يكشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۴، ۰۸:۱۷ ب.ظ

پازل دشمن را پر نکنید!



افسران - ♥✨نعمت بزرگ یعنی داشتن یه رهبر حیدری✨♥




بیانات حکیمانه مقام معظم رهبری که روز گذشته در جمع مردم قم – به مناسبت سالروز ۱۹ دی- ایراد شد حاوی نکات مهمی است که در چهار محور کلی می‌توان دسته‌بندی کرد.

۱ - ماندگاری انقلاب؛ مقطع حساس فعلی که نظام جمهوری اسلامی ایران در آن قرار دارد از چند نظر حائز خصوصیات و ویژگی‌های مهم و منحصربفرد است که موجب شده دلسوزان نظام و انقلاب و در رأس آن رهبری انقلاب باتوجه به وضعیت فعلی جهان، منطقه و موقعیت کشور که در آن قرار دارد، واکنش‌های فعلی را داشته باشند. در مقطع فعلی، جهان کفر و استکبار و نظام سلطه به این یقین قطعی رسیده است که اگر نظام انقلاب اسلامی همچنان رشد و ترقی کند، مجالی برای آنها و نظام‌های دیگر باقی نخواهد ماند و انقلاب اسلامی، جهان سلطه را با چالش‌های جدی‌تری روبرو خواهد ساخت. آنها در این مورد به یقین رسیده‌اند زیرا وقتی مشاهده می‌کنند که نظام اسلامی برخلاف اراده جمعی آنها، در مقابل تجزیه عراق و سوریه می‌ایستد و از این اتفاق جلوگیری می‌کند و مانعی جدی می‌شود برای نقشه‌های آنها جهت بازطراحی و تجزیه منطقه غرب آسیا و یک تنه این تدابیر آنها را وادار به شکست می‌کند، متوجه میزان اقتدار این نظام می‌شوند.

دقیقا براساس همین تحلیل است که نظام جمهوری اسلامی می‌تواند از آفت‌ها، فتنه‌ها و بلایای دنیای استکبار جان سالم به در ببرد و حتی اگر برخی چهره‌های شاخص و خواص این انقلاب مسیر خود را عوض کنند این نظام مسیر خود را طی می‌کند و خللی در اراده و هدفش ایجاد نمی‌شود زیرا این انقلاب و نظام وابسته به فرد یا گروه خاصی نیست.

این ظرفیت، توانمندی و قدرت است که باعث می‌گردد دشمنان این نظام به فکر بیفتند با برنامه و قوی‌تر از قبل درصدد اضمحلال و تغییر ماهیت و نقشه این انقلاب باشند و با توقف روند پیشرفت، به اصطلاح انقلاب را به نابودی بکشانند. دشمن در این مسیر از ابزارهای نفوذ در ارکان سیاسی و حکومتی انقلاب، از تلاش برای جنگ نرم علیه نظام و انقلاب، تحریم، روش‌های نظامی، ترور و هر روشی که بتوانند در مسیر رشد انقلاب اسلامی بهره می‌برد. متأسفانه در این مسیر برخی افراد یا به دلیل جهالت یا به واسطه قدرت‌طلبی با این جرایانات همراه و همگام می‌شوند.

بیانات روز گذشته رهبر معظم انقلاب یک اخطار و هشدار به این جریانات ساده‌لوح و منحرف داخلی است و از طرفی دارای پیام و هشدار به جهان سلطه و استکبار است. از یک سو شاهد نوید «ماندگاری انقلاب» در بیانات معظم‌له هستیم و از سوی دیگر خطرات و مشکلات احتمالی در این مسیر که شاید توسط برخی چهره‌های به ظاهر شاخص اتفاق می‌افتد را گوشزد فرمودند.

۲ - تداوم ایستادگی جمهوری اسلامی ایران؛ جهان سلطه به دنبال استحاله و تغییر ماهیت نظام جمهوری اسلامی است. نظام سلطه اصرار دارد با تکرار، این توهم را به حقیقت و واقعیت بدل کند.

آنها در تلاش هستند به دنیا نشان دهند که نظام جمهوری اسلامی ایران در گذر زمان در حال تغییر و در حال فاصله گرفتن از ریشه و مبدأ خود و در حال پذیرش مناسبات جهان فعلی است. دشمن اصرار دارد با تکرار این توهم توسط خود و مزدورانش در داخل، حرف خود را تثبیت کند و به این توهم و خیال و آرزو جامه عمل بپوشاند.

در مقابل این تلاش غرب، شاهد هستیم رهبر معظم انقلاب این روند تصویرسازی و تبدیل خیال به واقعیت را بهم می‌زنند. ایشان در سخنان روز گذشته خود به نظام سلطه یادآوری کردند که ایران همان ایران قبل است و تغییری در ماهیت نظام ایجاد نشده و مسئولین از صدر تا ذیل و مردم همواره در مقابل خدعه‌های نظام سلطه، سخت برخورد خواهند کرد ولو اینکه برخی چهره‌ها از نظام عقب بمانند، ولو اینکه برخی دچار ریزش شوند. البته نظام جمهوری اسلامی همواره رویش‌های زیادی داشته که در مقابل ریزش‌های اندک، غیرقابل چشم‌پوشی است و با این رویش‌ها مسیر خود را طی خواهد کرد و در این مسیر نه خسته شده و نه صراط مستقیم را گم کرده است.

۳- انتخابات، عرصه تثبیت نظام جمهوری اسلامی؛ انتخابات یکی از شاخصه‌های اصلی بقای نظام جمهوری اسلامی ایران است. انتخابات در کشورمان سندی است که نشان می‌دهد مردم این نظام را پذیرفته‌اند و این چارچوب را قبول دارند و هرگونه تغییر را در این چارچوب می‌پذیرند. به همین خاطر است که همواره رهبر کبیر انقلاب اسلامی و مقام معظم رهبری بر حضور حداکثری مردم در انتخابات تأکید داشته‌اند زیرا این مشارک حداکثری ضامن بقای نظام است و اگر جمهوری اسلامی از مردم فاصله بگیرد و خود را در معرض انتخاب‌های مردم قرار ندهد ماهیت مردمی بودن خود را از دست داده و از درون تهی می‌شود.

به همین دلیل است که نظام و انقلاب به حضور مردم در صحنه‌های مختلف علی‌الخصوص انتخابات نیاز دارد. مردم نیز باید به عنوان تکلیف شرعی به صحنه انتخابات ورود کنند. برخلاف نظام لیبرال دموکراسی که انتخابات و مشارکت در آن، یک حق محسوب می‌شود، در نظام انقلاب اسلامی این یک تکلیف الهی است و مردم طبق یک تکلیف الهی در صحنه انتخابات شرکت می‌کنند.

اولین فایده این مشارکت، تقویت نظام و انقلاب است در مرحله بعد اگر انتخاب‌ها دقیق صورت گیرد این انتخاب‌ها ضامن کارآمدی نظام می‌شود. این حساسیت‌ها باعث شده که امام(ره) و رهبری همواره شاخصه‌هایی را یادآوری کرده‌اند که مردم با استعانت از این شاخصه‌ها به انتخاب اصلح رسیده‌اند و به کارآمدی نظام اضافه کرده‌اند.

۴ - ناآگاهی، بستر کج‌اندیشی؛ سنت الهی بر این است که آگاهی و بصیرت می‌تواند نقش سیلی را ایفا کند که نادانی، جهل و خس و خاشاک که در مسیر رشد قرار دارد را از بین بردارد.

نادانی و ناآگاهی بستر کج‌اندیشی، رعب و ناامیدی است. در انقلاب اسلامی هم موارد فراوانی داشته‌ایم که با نداشتن تحلیل شرایط، عده‌ای آب به آسیاب دشمن ریخته‌اند و در پازل آنها قرار گرفته‌اند.

رهبر انقلاب روز گذشته با مخاطب قرار دادن جوانان و توصیه به اکتساب تحلیل شرایط امرز دنیا، نیروی جوانی و داشتن تحلیل را در از بین بردن جهالت، نادانی و ناامیدی موثر دانستند.

در پایان و در جمع‌بندی محورهای فوق این نکته قابل اعتناست که، معظم‌له در جمع مردم قم با تبیین «رموز ماندگاری انقلاب»، یادآوری کردند که انقلاب و مردم همواره در مقابل زیاده‌خواهی و دست‌اندازی نظام سلطه، پاسخ سخت خواهند داد. ایشان با دعوت به مشارکت حداکثری مردم در انتخابات، داشتن تحلیل برای اقشار مختلف بویژه جوانان را متضمن دوری جامعه از ترس و ناامیدی دانستند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۴ ، ۲۰:۱۷
میم الف الف
جمعه, ۱۸ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۵۲ ب.ظ

بوی خیانت از جشنواره امسال فیلم فجر....

«رسما به من می‌گویند که فیلم با سوژه ملتهب خیانت می‌ساختی! مگر دیوانه ی رفته ای چنین فیلمی ساخته ای؟ این سخنان قلب مرا می‌آزارد، واقعا به شان هنر برمی‌خورد.» این‌ها بخشی از حرف‌های احمدرضا رمضان زاده کارگردان فیلم «حکایت عاشقی» است که در گفت و گو با یکی از رسانه‌ها بیان کرده بود.

باید گفت که سال‌هاست که توصیف سینمای ایران با واژه «بحران» عجین شده است و جسته و گریخته در یادداشت‌های مختلف و گفت‌و‌گوها به آن اشاره شده است. عده‌ای هر چند اندک حمایت دولتی را بحران سینمای ایران می‌دانند و عده‌ای توزیع و نحوه‌ نمایش را مشکل اصلی این هنر هفتم قلمداد می‌کنند و عده‌ای دیگر به حق محتوای فیلم‌ها را نشانه می‌روند. فیلم‌هایی که برجسته کردن مسائل جنسی زیر چتر خیانت برایشان مهم و از اولویت برخوردار است.

روزگاری نمایش «فقر» در فیلم‌های ایرانی جزء مباحث جنجالی بود و نقطه دید سینمای ایران در جشنواره‌های خارجی به شمار می‌آمد؛ این در حالی است که پس از گذشت سه دهه از انقلاب شاهد ساخت تعداد کثیری از فیلم‌ها با‌ موضوع خیانت و صحنه‌های آشکار اروتیک هستیم که جای بسی تعجب است! جدای از این موضوعات که در برخی فیلم‌‌های دیگر هم دیده می‌شود، زیر پا گذاشتن مسائل اعتقادی همانند جدا کردن اخلاق از احکام اسلامی و القای حرف‌های برخی جریان‌های سیاسی خاص هم از نکات قابل توجه این فیلم‌هاست.

جشنواره فیلم فجر سال گذشته آنقدر سیاه بود که حتی نشریه انگلیسی زبان گاردین نیز نقد بی سایقه‌ای در مورد آن منتشر کرد. گاردین در گزارش خود آورده بود: «اغلب آثار سینمایی در این دوره، محتوایی مملو از خیانت، اعتیاد، بارداری و روابط جنسی دارند که بیشتر دارای جذابیت های جذب گیشه است تا جذابیت های فاخر هنری. فیلم زمانی برای عاشقی اثر علیرضا رئیسیان با بازی لیلا حاتمی، داستان دیگری درباره خیانت و بارداری ناخواسته است. فیلم پرحرف و حدیث خانه دختر هم خط داستانی جنجالی درباره مسائل ناموسی دارد... فیلم ابری با احتمال بارش اسیدی احتمالاً اولین فیلم ایرانی است که در آن استعمال ماری جوانا نمایش داده می ‌شود. عصر یخبندان هم یکی دیگر از فیلم های هیجان انگیز این جشنواره است که خط داستانی آن مملو از مضامینی چون خیانت، مواد مخدر و خودروهای لوکس است که هیچ یک از اینها انتظارات ما از جشنواره فیلم فجر را برآورده نمی کنند.»

اما این روزها با نزدیک شدن به برگزاری جشنواره فیلم فجر خبرهایی به گوش می‌رسد از اینکه خیانت هنوز دست از سر سینما برنداشته است و با وجود شکست‌های پی‌در‌پی فیلم‌هایی با تم‌های خیانت در گیشه و عدم رغبت مردم به دیدن چنین فیلم‌هایی باز برخی از کارگردان‌ها اصرار دارند اینگونه فیلم بسازند. بماند اینکه معلوم نیست هزینه‌های ساخت با وجو شکست گیشه‌ای چگونه تامین می‌شود.

در حالی که بازبینی آثار رسیده به دبیرخانه جشنواره سی و چهارم فیلم فجر توسط هیأتی که در ظاهر پنهان هستند اما در باطن اغلب رسانه ها از هویت آنها آگاهی دارند ادامه دارد برخی شنیده ها از بالا بودن آثاری با محوریت خیانت در میان فیلمهای رسیده حکایت دارد.

این مساله سبب ساز آن شده که هیأت انتخاب تعیین تکلیف درباره برخی از این آثار را به اداره نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی محول کند و برای همین حبیب ایل‌بیگی رییس این اداره نیز این روزها ساعات پرمشغله‌ای را می‌گذراند چراکه از یک طرف مسئولان سازمان سینمایی از وی خواسته اند با دقت فراوان آثار را بررسی کند تا زمینه حاشیه سازی در جشنواره فراهم نشود و از سوی دیگر برخی کارگردانانی که احتمالا آثارشان با مشکل مواجه می شود رایزنی های خود را با وی برای حل مشکل آغاز کرده اند.

از جمله این آثار «خشکسالی و دروغ» پدرام علیزاده بوده که نسخه نمایشی آن نیز مبتنی بر طرح چنین مسائلی بوده است. داستان این فیلم یک زوج وکیل را روایت می کند که با ورود همسر قبلی مرد وکیل، زندگیشان دستخوش اتفاقات متعدد می شود.

به گزارش نسیم آنلاین، گویا نقشی که محمدرضا گلزار در «خشکسالی و دروغ» ایفا کرده نیز به اندازه خود مساله ساز بوده است؛ گلزار نقش مرد جوانی را بازی کرده که سعی می کند در ظاهر خود را نسبت به زنان بی تفاوت نشان دهد اما در باطن ماجرا شکلی دیگر دارد!

عدم پای بندی کاراکترهای داستان به بسیاری از روابط اخلاقی برآمده از شرع و عرف جامعه باعث شده است این فیلم در شمار آثاری قرار گیرد که تصمیم گیری درباره آن به اداره نظارت ارشاد واگذار شده است.

تازه ترین فیلم هاتف علیمردانی با عنوان «هفت ماهگی» دیگر اثری است که حواشی خاص خود را در هیأت انتخاب داشته است.

در این فیلم یک زوج مرکز داستان هستند. زنی که باردار است و مردی بوالهوس که به جای توجه به همسرش به فکر اوقات فراغت خویش است! از آن سو خواهر این مرد جوان نیز رفتارهای اخلاقی غلط خود را دارد و معشوقه مرد نیز در دل مسیری کاملا انحرافی قرار گرفته است.

البته که در «هفت ماهگی» برخلاف آثار مشابه سعی شده تنبه کاراکترهای خیانتکار در پایان‌بندی‌کار به نمایش درآید اما برخی شنیده ها حاکی از آن است که بیش از اندازه بودن بار خیانت شخصیتها نسبت به هم باعث شده که هیأت انتخاب در گزینش این فیلم هم حساسیت به خرج دهد.

سومین فیلم حاشیه ساز هیأت انتخاب «نقطه کور» بوده است؛ تازه‌ترین فیلم مهدی گلستانه کارگردان جوان سینما. این فیلم پیشتر «۲۳ روز» نام داشت. داستان این فیلم درباره مردی است که جوشکار زیرآب است و ۲۳ روز از ماه را در عسلویه به سر می برد و فقط ۷ روز فرصت دارد نزد همسر خود باشد و همین دوری از همسر است که یک سوء تفاهم بزرگ را برای مرد شکل می دهد.

فیلم به لحاظ تکنیکی اثر چندان متفاوتی نیست اما فضای داستانی فیلم که بخش عمده آن در یک شب تا صبح می گذرد و واقعه نگاری تردید مرد نسبت به همسرش است موجب شده که این اثر هم جزو آثاری باشد که بحث برانگیز شده است.

سیعد مستغاثی پژوهشگر و منتقد سینما معتقد است: جشنواره فیلم فجر هیچ نسبی با فجر انقلاب نداشته است، از این رو برداشتن عنوان فجر شاید بهتر باشد چرا که این عنوان هیچ ربطی به محتوای آثار ندارد. در واقع ذیل عنوان جشنواره فیلم فجر یک مشت فیلم سیاه، ناامید به نمایش می گذارند و وقتی فیلم نسبتی با جشنواره فیلم فجر ندارد، بهتر است عنوان را برداریم.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۴ ، ۲۱:۵۲
میم الف الف

افسران - انوقت اقایون دوسال مشغول توافق با این الاغ بودند...!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۴ ، ۲۱:۳۹
میم الف الف
چهارشنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۳۹ ب.ظ

تاملی در اعتراضات مردمی به دفاتر آل‌سعود

روز ۱۲ دی، حسین جابرانصاری، سخنگوی وزارت امور خارجه، در واکنش به اعدام آیت الله شیخ باقر نمر، این اتفاق را شدیدا محکوم کرد و گفت: «درحالی که تروریست های افراطی و تکفیری، امنیت و آسایش ملت‌های منطقه و جهان را سلب و ثبات و موجودیت برخی دولت های منطقه را تهدید می کنند؛ اعدام شخصیتی مانند شیخ نمر که ابزاری جز سخن گفتن برای پی گیری اهداف سیاسی و دینی خود نداشت ، تنها عمق بی تدبیری و بی مسئولیتی را نشان می دهد.دولت عربستان در حالی که از جریان های تروریستی و افراط گرایان تکفیری حمایت می کند با منتقدان داخلی خود با زبان اعدام و سرکوب سخن می گوید. روشن است که نتایج این سیاست عقیم و غیر مسئولانه متوجه عاملان آن شده و دولت عربستان تاوان سختی بابت پی گیری این سیاست ها خواهد پرداخت.»

درحالی وزارت خارجه دولت یازدهم، در ادامه مواضع منفعل خود در قبال شهادت شیخ نمر به اظهارات بی خاصیت کلامی اکتفا کرد که شب۱۲دی، مردم خشمگین از جنایت سعودی، مثل سایر شیعیان در بحرین و عربستان برای اعتراض به اعدام شهید نمر در مشهد و تهران به خیابان‌ها آمدند.

مشهدی ها پرچم رژیم سعودی را از ساختمان کنسولگری عربستان پایین کشیده و برخی از آنان مواد آتش‌زا به ساختمان کنسولگری عربستان پرتاب کردند. تهرانی ها نیز از ساعت ۲۲ شب تجمع در برابر سفارت سعودی را آغاز کردند. که عده‌ای از این تجمع کنندها وارد ساختمان سفارت شدند، پرچم عربستان را پایین کشیدند و سفارت را به آتش کشیدند. این درحالی است که نیروی انتظامی با کسب تجربه از ورود به سفارت دولت خبیث بریتانیا می توانست خشم امت حزب‌الله را به نحو شایسته ای مهار کند که متاسفانه چنین نشد.

روز ۱۳ دی ماه ، وزیر خارجه سعودی و رئیس اداره رسانه‌ای آن به طور مشترک در یک کنفرانس خبری در مورد حمله به سفارت عربستان و کنسولگری سعودی در ایران موضع گرفتند. «عادل جبیر» در این کنفرانس خبری اعلام کرد که نیروهای ایرانی هیچ تلاشی برای جلوگیری از تجاوز به ساختمان سفارت و کنسولگری انجام ندادند و افزود: «حکومت ایران کارنامه طولانی در تجاوز به هیأت‌های دیپلماتیک دارد.»

وی همچنین اعلام کرد که عربستان روابط دیپلماتیک خود با ایران را قطع کرده و از هیأت دیپلماسی ایرانی خواسته است تا ظرف ۴۸ ساعت خاک این کشور را ترک کنند و این تصمیم در راستای منافع کشور اتخاذ شده است. جبیر با بیان اینکه آماده مقابله با ایران به هنگام تهدید امنیت خود هستیم؛ افزود: «ریاض به سیستم قضایی دیگر کشورها احترام می‌گذارد و هیچ‌گونه دخالتی را نیز در سیستم قضایی خود نمی‌پذیرد.»

به موازات اعلام پیش دستانه قطع روابط دیپلماتیک از سوی عربستان سعودی ،‌ شبکه العربیه گزارش داد که دیپلماتهای سعودی به دنبال حمله شنبه شب به سفارت ، تهران را به مقصد دوبی ترک کرده و از دوبی به ریاض خواهند رفت. در واقع درحالی که دیپلمات های سعودی در فرودگاه دبی به سر می بردند ، وزارت خارجه عربستان ۲۴ ساعت به سفیر ایران فرصت داد تا خاک این کشور را ترک کند و به عبارتی سفیر جمهوری اسلامی ایران را اخراج کرد.

بعد از اخراج سفیر و اعلام قطع روابط دیپلماتیک با جمهوری اسلامی ایران ،‌ حسن روحانی نیز در ادامه اجرای سیاست های بی فایده تنش زدایی خود با تاخیر یک روزه وارد میدان شد و با الفاظی چون «محکومیت شدید» ، «ابراز اندوه وتأسف» و اکتفا به «فرقه گرایانه» خواندن اقدام سعودی ، عمده محتوای پیام خود را متوجه جوانان غیوری کرد که زیر جور انفعال برآمده از وادادگی ها به سفارت و کنسول رژیم دژخیم سعودی یورش بردند.

روحانی در ادامه پیام خود آورده بود : «مردم مسلمان ایران اگرچه در کنار همه مسلمانان جهان این اقدام غیراسلامی را به شدت محکوم می‌کنند اما اجازه نمی‌دهند که این جنایت ، دستمایه افراد و گروه‌های خودسر در کشور برای انجام اعمال غیر قانونی و هتک حیثیت نظام مقدس جمهوری اسلامی گردد.حرکتی که توسط جمعی افراد افراطی شب گذشته در تهران و مشهد صورت گرفت و به وارد آمدن خسارت به سفارت و کنسولگری کشور عربستان ـ که شرعاً و قانوناً باید در پناه جمهوری اسلامی ایران در امنیت باشد ـ منجر گردید ، به هیچ عنوان قابل توجیه نیست و قبل از هر چیزی توهین به نظام و لطمه به آبروی جمهوری اسلامی ایران تلقی می‌شود.

همه مسئولان نظام، عزم قاطع دارند که با این خودسری‌ها و اعمال مجرمانه برخورد جدی شود. از این رو ، از وزیر کشور می‌خواهم که با همکاری قوه محترم قضاییه و وزارت محترم اطلاعات و با قاطعیت کامل، عاملان این تهاجم را شناسایی و برای اجرای عدالت به دستگاه قضایی معرفی کنند تا برای همیشه به اینگونه اعمال زشت پایان داده شود و امنیت کامل نمایندگی‌های سیاسی دولتها در جمهوری اسلامی ایران تضمین گردد.»

البته بعد از مطالبه روحانی، امت حزب‌الله مجددا در اعتراض به دژخیمان سعودی در مشهد تجمع و راهپیمایی کردند که نیروی انتظامی با ماشین‌های آب پاش به آنان حمله کرد و در یورش به حزب‌اللهی‌ها، مثل فتنه‌گران رفتار کرد.

بنابراین ، برداشت های زیر از روند فوق قابل احصاء است:

۱-دولت یازدهم ، با رویه منفعل خود در قبال رژیم جنایت کار سعودی آبرویی برای ام القرای جهان اسلام باقی نگذاشته است.

۲ - نیروی انتظامی با انفعال تکراری خود برای چندمین بار در یک بی تدبیری امنیتی ، قادر به هدایت خشم مقدس معترضان نبود.

۳ - دولت بی تدبیر ، طبق معمول ، براساس رویه جاری خود ، دستور أَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم را به شکل بر عکس فهم و اجرا می کند.

۴ - نیروی انتظامی نیز برای بار چندم در بزنگاه ها سر بلند از آزمون خارج نشد.

رَبّنا انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِینَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ رَبِّ نَجِّنَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۴ ، ۲۱:۳۹
میم الف الف
شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۵۵ ب.ظ

و باز عالمی انقلابی شهید شد...

افسران - شیخ نمر در دوران جوانی



افسران - و باز عالمی انقلابی شهید شد...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۴ ، ۲۱:۵۵
میم الف الف