جمعه, ۱۸ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۵۲ ب.ظ
بوی خیانت از جشنواره امسال فیلم فجر....
«رسما به من میگویند که فیلم با
سوژه ملتهب خیانت میساختی! مگر دیوانه ی رفته ای چنین فیلمی ساخته ای؟ این
سخنان قلب مرا میآزارد، واقعا به شان هنر برمیخورد.» اینها بخشی از
حرفهای احمدرضا رمضان زاده کارگردان فیلم «حکایت عاشقی» است که در گفت و
گو با یکی از رسانهها بیان کرده بود.
باید گفت که سالهاست که توصیف سینمای ایران با واژه «بحران» عجین شده است و جسته و گریخته در یادداشتهای مختلف و گفتوگوها به آن اشاره شده است. عدهای هر چند اندک حمایت دولتی را بحران سینمای ایران میدانند و عدهای توزیع و نحوه نمایش را مشکل اصلی این هنر هفتم قلمداد میکنند و عدهای دیگر به حق محتوای فیلمها را نشانه میروند. فیلمهایی که برجسته کردن مسائل جنسی زیر چتر خیانت برایشان مهم و از اولویت برخوردار است.
روزگاری نمایش «فقر» در فیلمهای ایرانی جزء مباحث جنجالی بود و نقطه دید سینمای ایران در جشنوارههای خارجی به شمار میآمد؛ این در حالی است که پس از گذشت سه دهه از انقلاب شاهد ساخت تعداد کثیری از فیلمها با موضوع خیانت و صحنههای آشکار اروتیک هستیم که جای بسی تعجب است! جدای از این موضوعات که در برخی فیلمهای دیگر هم دیده میشود، زیر پا گذاشتن مسائل اعتقادی همانند جدا کردن اخلاق از احکام اسلامی و القای حرفهای برخی جریانهای سیاسی خاص هم از نکات قابل توجه این فیلمهاست.
جشنواره فیلم فجر سال گذشته آنقدر سیاه بود که حتی نشریه انگلیسی زبان گاردین نیز نقد بی سایقهای در مورد آن منتشر کرد. گاردین در گزارش خود آورده بود: «اغلب آثار سینمایی در این دوره، محتوایی مملو از خیانت، اعتیاد، بارداری و روابط جنسی دارند که بیشتر دارای جذابیت های جذب گیشه است تا جذابیت های فاخر هنری. فیلم زمانی برای عاشقی اثر علیرضا رئیسیان با بازی لیلا حاتمی، داستان دیگری درباره خیانت و بارداری ناخواسته است. فیلم پرحرف و حدیث خانه دختر هم خط داستانی جنجالی درباره مسائل ناموسی دارد... فیلم ابری با احتمال بارش اسیدی احتمالاً اولین فیلم ایرانی است که در آن استعمال ماری جوانا نمایش داده می شود. عصر یخبندان هم یکی دیگر از فیلم های هیجان انگیز این جشنواره است که خط داستانی آن مملو از مضامینی چون خیانت، مواد مخدر و خودروهای لوکس است که هیچ یک از اینها انتظارات ما از جشنواره فیلم فجر را برآورده نمی کنند.»
اما این روزها با نزدیک شدن به برگزاری جشنواره فیلم فجر خبرهایی به گوش میرسد از اینکه خیانت هنوز دست از سر سینما برنداشته است و با وجود شکستهای پیدرپی فیلمهایی با تمهای خیانت در گیشه و عدم رغبت مردم به دیدن چنین فیلمهایی باز برخی از کارگردانها اصرار دارند اینگونه فیلم بسازند. بماند اینکه معلوم نیست هزینههای ساخت با وجو شکست گیشهای چگونه تامین میشود.
در حالی که بازبینی آثار رسیده به دبیرخانه جشنواره سی و چهارم فیلم فجر توسط هیأتی که در ظاهر پنهان هستند اما در باطن اغلب رسانه ها از هویت آنها آگاهی دارند ادامه دارد برخی شنیده ها از بالا بودن آثاری با محوریت خیانت در میان فیلمهای رسیده حکایت دارد.
این مساله سبب ساز آن شده که هیأت انتخاب تعیین تکلیف درباره برخی از این آثار را به اداره نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی محول کند و برای همین حبیب ایلبیگی رییس این اداره نیز این روزها ساعات پرمشغلهای را میگذراند چراکه از یک طرف مسئولان سازمان سینمایی از وی خواسته اند با دقت فراوان آثار را بررسی کند تا زمینه حاشیه سازی در جشنواره فراهم نشود و از سوی دیگر برخی کارگردانانی که احتمالا آثارشان با مشکل مواجه می شود رایزنی های خود را با وی برای حل مشکل آغاز کرده اند.
از جمله این آثار «خشکسالی و دروغ» پدرام علیزاده بوده که نسخه نمایشی آن نیز مبتنی بر طرح چنین مسائلی بوده است. داستان این فیلم یک زوج وکیل را روایت می کند که با ورود همسر قبلی مرد وکیل، زندگیشان دستخوش اتفاقات متعدد می شود.
به گزارش نسیم آنلاین، گویا نقشی که محمدرضا گلزار در «خشکسالی و دروغ» ایفا کرده نیز به اندازه خود مساله ساز بوده است؛ گلزار نقش مرد جوانی را بازی کرده که سعی می کند در ظاهر خود را نسبت به زنان بی تفاوت نشان دهد اما در باطن ماجرا شکلی دیگر دارد!
عدم پای بندی کاراکترهای داستان به بسیاری از روابط اخلاقی برآمده از شرع و عرف جامعه باعث شده است این فیلم در شمار آثاری قرار گیرد که تصمیم گیری درباره آن به اداره نظارت ارشاد واگذار شده است.
تازه ترین فیلم هاتف علیمردانی با عنوان «هفت ماهگی» دیگر اثری است که حواشی خاص خود را در هیأت انتخاب داشته است.
در این فیلم یک زوج مرکز داستان هستند. زنی که باردار است و مردی بوالهوس که به جای توجه به همسرش به فکر اوقات فراغت خویش است! از آن سو خواهر این مرد جوان نیز رفتارهای اخلاقی غلط خود را دارد و معشوقه مرد نیز در دل مسیری کاملا انحرافی قرار گرفته است.
البته که در «هفت ماهگی» برخلاف آثار مشابه سعی شده تنبه کاراکترهای خیانتکار در پایانبندیکار به نمایش درآید اما برخی شنیده ها حاکی از آن است که بیش از اندازه بودن بار خیانت شخصیتها نسبت به هم باعث شده که هیأت انتخاب در گزینش این فیلم هم حساسیت به خرج دهد.
سومین فیلم حاشیه ساز هیأت انتخاب «نقطه کور» بوده است؛ تازهترین فیلم مهدی گلستانه کارگردان جوان سینما. این فیلم پیشتر «۲۳ روز» نام داشت. داستان این فیلم درباره مردی است که جوشکار زیرآب است و ۲۳ روز از ماه را در عسلویه به سر می برد و فقط ۷ روز فرصت دارد نزد همسر خود باشد و همین دوری از همسر است که یک سوء تفاهم بزرگ را برای مرد شکل می دهد.
فیلم به لحاظ تکنیکی اثر چندان متفاوتی نیست اما فضای داستانی فیلم که بخش عمده آن در یک شب تا صبح می گذرد و واقعه نگاری تردید مرد نسبت به همسرش است موجب شده که این اثر هم جزو آثاری باشد که بحث برانگیز شده است.
سیعد مستغاثی پژوهشگر و منتقد سینما معتقد است: جشنواره فیلم فجر هیچ نسبی با فجر انقلاب نداشته است، از این رو برداشتن عنوان فجر شاید بهتر باشد چرا که این عنوان هیچ ربطی به محتوای آثار ندارد. در واقع ذیل عنوان جشنواره فیلم فجر یک مشت فیلم سیاه، ناامید به نمایش می گذارند و وقتی فیلم نسبتی با جشنواره فیلم فجر ندارد، بهتر است عنوان را برداریم.
باید گفت که سالهاست که توصیف سینمای ایران با واژه «بحران» عجین شده است و جسته و گریخته در یادداشتهای مختلف و گفتوگوها به آن اشاره شده است. عدهای هر چند اندک حمایت دولتی را بحران سینمای ایران میدانند و عدهای توزیع و نحوه نمایش را مشکل اصلی این هنر هفتم قلمداد میکنند و عدهای دیگر به حق محتوای فیلمها را نشانه میروند. فیلمهایی که برجسته کردن مسائل جنسی زیر چتر خیانت برایشان مهم و از اولویت برخوردار است.
روزگاری نمایش «فقر» در فیلمهای ایرانی جزء مباحث جنجالی بود و نقطه دید سینمای ایران در جشنوارههای خارجی به شمار میآمد؛ این در حالی است که پس از گذشت سه دهه از انقلاب شاهد ساخت تعداد کثیری از فیلمها با موضوع خیانت و صحنههای آشکار اروتیک هستیم که جای بسی تعجب است! جدای از این موضوعات که در برخی فیلمهای دیگر هم دیده میشود، زیر پا گذاشتن مسائل اعتقادی همانند جدا کردن اخلاق از احکام اسلامی و القای حرفهای برخی جریانهای سیاسی خاص هم از نکات قابل توجه این فیلمهاست.
جشنواره فیلم فجر سال گذشته آنقدر سیاه بود که حتی نشریه انگلیسی زبان گاردین نیز نقد بی سایقهای در مورد آن منتشر کرد. گاردین در گزارش خود آورده بود: «اغلب آثار سینمایی در این دوره، محتوایی مملو از خیانت، اعتیاد، بارداری و روابط جنسی دارند که بیشتر دارای جذابیت های جذب گیشه است تا جذابیت های فاخر هنری. فیلم زمانی برای عاشقی اثر علیرضا رئیسیان با بازی لیلا حاتمی، داستان دیگری درباره خیانت و بارداری ناخواسته است. فیلم پرحرف و حدیث خانه دختر هم خط داستانی جنجالی درباره مسائل ناموسی دارد... فیلم ابری با احتمال بارش اسیدی احتمالاً اولین فیلم ایرانی است که در آن استعمال ماری جوانا نمایش داده می شود. عصر یخبندان هم یکی دیگر از فیلم های هیجان انگیز این جشنواره است که خط داستانی آن مملو از مضامینی چون خیانت، مواد مخدر و خودروهای لوکس است که هیچ یک از اینها انتظارات ما از جشنواره فیلم فجر را برآورده نمی کنند.»
اما این روزها با نزدیک شدن به برگزاری جشنواره فیلم فجر خبرهایی به گوش میرسد از اینکه خیانت هنوز دست از سر سینما برنداشته است و با وجود شکستهای پیدرپی فیلمهایی با تمهای خیانت در گیشه و عدم رغبت مردم به دیدن چنین فیلمهایی باز برخی از کارگردانها اصرار دارند اینگونه فیلم بسازند. بماند اینکه معلوم نیست هزینههای ساخت با وجو شکست گیشهای چگونه تامین میشود.
در حالی که بازبینی آثار رسیده به دبیرخانه جشنواره سی و چهارم فیلم فجر توسط هیأتی که در ظاهر پنهان هستند اما در باطن اغلب رسانه ها از هویت آنها آگاهی دارند ادامه دارد برخی شنیده ها از بالا بودن آثاری با محوریت خیانت در میان فیلمهای رسیده حکایت دارد.
این مساله سبب ساز آن شده که هیأت انتخاب تعیین تکلیف درباره برخی از این آثار را به اداره نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی محول کند و برای همین حبیب ایلبیگی رییس این اداره نیز این روزها ساعات پرمشغلهای را میگذراند چراکه از یک طرف مسئولان سازمان سینمایی از وی خواسته اند با دقت فراوان آثار را بررسی کند تا زمینه حاشیه سازی در جشنواره فراهم نشود و از سوی دیگر برخی کارگردانانی که احتمالا آثارشان با مشکل مواجه می شود رایزنی های خود را با وی برای حل مشکل آغاز کرده اند.
از جمله این آثار «خشکسالی و دروغ» پدرام علیزاده بوده که نسخه نمایشی آن نیز مبتنی بر طرح چنین مسائلی بوده است. داستان این فیلم یک زوج وکیل را روایت می کند که با ورود همسر قبلی مرد وکیل، زندگیشان دستخوش اتفاقات متعدد می شود.
به گزارش نسیم آنلاین، گویا نقشی که محمدرضا گلزار در «خشکسالی و دروغ» ایفا کرده نیز به اندازه خود مساله ساز بوده است؛ گلزار نقش مرد جوانی را بازی کرده که سعی می کند در ظاهر خود را نسبت به زنان بی تفاوت نشان دهد اما در باطن ماجرا شکلی دیگر دارد!
عدم پای بندی کاراکترهای داستان به بسیاری از روابط اخلاقی برآمده از شرع و عرف جامعه باعث شده است این فیلم در شمار آثاری قرار گیرد که تصمیم گیری درباره آن به اداره نظارت ارشاد واگذار شده است.
تازه ترین فیلم هاتف علیمردانی با عنوان «هفت ماهگی» دیگر اثری است که حواشی خاص خود را در هیأت انتخاب داشته است.
در این فیلم یک زوج مرکز داستان هستند. زنی که باردار است و مردی بوالهوس که به جای توجه به همسرش به فکر اوقات فراغت خویش است! از آن سو خواهر این مرد جوان نیز رفتارهای اخلاقی غلط خود را دارد و معشوقه مرد نیز در دل مسیری کاملا انحرافی قرار گرفته است.
البته که در «هفت ماهگی» برخلاف آثار مشابه سعی شده تنبه کاراکترهای خیانتکار در پایانبندیکار به نمایش درآید اما برخی شنیده ها حاکی از آن است که بیش از اندازه بودن بار خیانت شخصیتها نسبت به هم باعث شده که هیأت انتخاب در گزینش این فیلم هم حساسیت به خرج دهد.
سومین فیلم حاشیه ساز هیأت انتخاب «نقطه کور» بوده است؛ تازهترین فیلم مهدی گلستانه کارگردان جوان سینما. این فیلم پیشتر «۲۳ روز» نام داشت. داستان این فیلم درباره مردی است که جوشکار زیرآب است و ۲۳ روز از ماه را در عسلویه به سر می برد و فقط ۷ روز فرصت دارد نزد همسر خود باشد و همین دوری از همسر است که یک سوء تفاهم بزرگ را برای مرد شکل می دهد.
فیلم به لحاظ تکنیکی اثر چندان متفاوتی نیست اما فضای داستانی فیلم که بخش عمده آن در یک شب تا صبح می گذرد و واقعه نگاری تردید مرد نسبت به همسرش است موجب شده که این اثر هم جزو آثاری باشد که بحث برانگیز شده است.
سیعد مستغاثی پژوهشگر و منتقد سینما معتقد است: جشنواره فیلم فجر هیچ نسبی با فجر انقلاب نداشته است، از این رو برداشتن عنوان فجر شاید بهتر باشد چرا که این عنوان هیچ ربطی به محتوای آثار ندارد. در واقع ذیل عنوان جشنواره فیلم فجر یک مشت فیلم سیاه، ناامید به نمایش می گذارند و وقتی فیلم نسبتی با جشنواره فیلم فجر ندارد، بهتر است عنوان را برداریم.
۹۴/۱۰/۱۸