تشکر!!!!
برادر عزیز
آیت الله جنتی!
متشکریم که از رای مردم که حق الناس است،محافظت کردید!
برادر عزیز
آیت الله جنتی!
متشکریم که از رای مردم که حق الناس است،محافظت کردید!
سخنی با سردار باقرزاده در جواب آن حرامی که ورود دیروز شهدا به کشور را پاسخ افراطیون به خوشحالی مردم دانسته بود:
سردار تفحص!
مینویسم! آری!
مینویسم اما علیه خودت!
چرا خواب جماعت را بهم میزنی؟! چرا میخواهی با «تشییع شهدا» یکی هم «پیام شهدا» را منتقل کنی؟! چرا دست از شعائر شهدا برنمیداری؟! مگر نمیبینی بیم دارند از «مرگ بر آمریکا» که همان شعار شهدا بود؟! مگر نمیبینی هیهاتشان از «عزت» است و نه «ذلت»؟! مگر نمیبینی اسلحهی شهدا را دست حاجقاسم برنمیتابند؟! مگر نمیبینی اصل و اساس رزمندگی را میزنند؟! اینها سردار سلیمانی را تا همین حد دوست دارند که ضامن امنیت رانتخواریشان باشد و الا سخن از «فرهنگ شهادت» اگر بگوید، او هم میشود «خشونتطلب»! مگر ندیدی چه کردند با موشکهای شهید طهرانیمقدم؟! گمانم سر تو در خاک امالرصاص بود و وقت نکردی مناظرهها را ببینی! عامل ابقای تحریمها مشخص شد؛ وصیتنامهی سردار شهیدی که دنیا را بدون «غدهی سرطانی» میخواست! میدانی فرماندهی تفحص! هیچ روزی برای مشایعت پیکر شهدا، از نظر این جماعت، روز مناسبی نیست! آخر اینها بر خلاف اغلب رأیدهندگانشان که هر چند سال یک بار شادی میکنند، هر روز و هر شب، بساط شادیشان پهن است! سلطان «دید»ند و امپراطور «بازدید»! شبی در خانهی شیخ رمال! شبی در لانهی شیخ کذاب! روزی در حال لاس! روزی در کار اختلاس! چه کار داری به جماعت؟! بگذار خوش باشند! شهدا خراب میکنند این خوشی را! هر روز که بیایند! حین مذاکره، مذاکره را! حین مغازله، مغازله را! حین رانتخواری، رانتخواری را! حین حقوق نجومی، حقوق نجومی را! تشییع پیکر شهدا! بس کن سردار! ذائقهی جماعت، عوض شده! عوضی شده! هر که بیشتر و بهتر بدزدد، نمیبینی که بزعم ایشان، «ذخیره»تر میشود؟! و «امانتدار»تر؟! تشییع پیکر شهدا! گمانم تو گیر کردهای در جنوب! و حضرات در شمال! تو در امالرصاص! حضرات در کیش! تو در دوکوهه! حضرات در توچال! تازگیها زرنگ هم شدهاند! ذرهبین میاندازند در دلنوشت آدم! توهین فلانی به مردم شمال! به کوسههای کیش! به میمونهای توچال! به شیخک اولی از سمت راست! به ناطقی از دیار کور! به عالمی کر! به ملبسی لال! به شعار اعتدال! تشییع پیکر شهدا! سردار تفحص! شهید امروز را برنمیتابند و تو اما از دل جنگ، شهید برایشان کشف میکنی؟! مگر ندیدی فردای شهادت سردار سپاه قدس، تیتر زدند: «سرتیپ حسین همدانی در سوریه کشته شد»؟!
شگفتا! دستگاه قضایی، «تو» هم به ایشان نگفت! تشییع پیکر شهدا! ۴ تکه استخوان! زخم زبان! زمانهی زخم! زبانهی آتش! گدازهی فتنه! ذبح حقیقت، پیش پای مصلحت! زر و زور و تزویر! و دروغ بزرگی به نام تدبیر! هان ای آقایان وقیح! هان ای حضرات بیحیا! شما اگر مدافع شادی واقعی این مردم بودید، به جای مردمفریبی و رقیبهراسی و دروغ، مشکل بیکاری و رکود را حل میکردید! درد شما «شادی مردم» نیست؛ ترس از پیام شهداست! درد شما «تشییع پیکر شهدا» نیست؛ پیام این مشایعت است! و پیام این دردانههای شهادت است! درد شما «شادی خودتان» است، نه شادی این مردم! لطفا از مردم و از شادی مردم، استفادهی ابزاری نکنید! و این همه از پیام شهدای این مردم نترسید! از قضا، شهدای این دیار رفتند و ۳۰ سال بعد با تابوتی پر از این پیام برگشتند که شادی، حق هر شب و هر روز همهی این ملت است، نه فقط یک شب! و نه فقط بخشی از ملت! ملت برای شما یعنی روز انتخابات و شبی هم پایکوبی و بعد هم خفقان! و مگر نه آن است که حتی اعتراض ۲ روز دیگر دختران و پسران شنبهشب به بیکاری و رکود را چون دورهی قبل، حواله به جهنم میدهید؟! اصلا یک سئوال! آن روز که ما در بهارستان بودیم و شما در مذاکره، دقیقا چه داشتید رد و بدل میکردید که از آن تشییع باشکوه، تعبیر به «مزاحم» کردید؟! هیهات! شهدای این مردم، مزاحم شادی این ملت نیستند! اصحاب تفحص هم! من، همهی شما را دعوت میکنم به یک پیشنهاد! برویم نزد همان جوانان شاد شامگاه شنبه، یعنی پروپاقرصترین رأیدهندگان به جریان خودتان، با این پرسش که «آیا مسئول بیکفایت، مخل شادی همیشگی و نشاط دائم شماست یا روز تشییع شهدا؟!» قدر مسلم، جواب رد به این پیشنهاد یا نادیده گرفتن آن، یعنی اعتراف بزرگ شما به پدیدهی زشت مردمفریبی! و اذعان بزرگ شما به اینکه حتی نزد رأیدهندگان پای کارتان هم، بیآبرو و بیمایه هستید! گفت: «شهیدان، زندهاند؛ الله اکبر!» که اگر «زنده» نبودند، رجالگان زر و زور و تزویر را، این همه از ایشان، هراس نبود! پس خوش آمدی سبکبار با وفای امالرصاص! دیدی که «برادر» اسلحهات را زمین نگذاشت؟! دیدی که پیکر او هم برنگشت؟! دیدی که بر ما چه گذشت؟! شنیدی تهمتهای آشنا را؟!
یا اخا ادرک اخاک...
برنده انتخابات با اکثریت ارا:
علی اردشیر لاریجانی