پنجاه کیلو شرمساری برای مسیو «ایوبی»
۱- در اوایل دهه شصت شمسی
«حجتالله ایوبی» دانشجوی ساده دانشگاه امام صادق (ع ) ساعتها از
وقتش را صرف مطالعه و مباحثه دروس و کتب فقهی میکرد! شاید برای این
که چارهای جز گذراندن این دروس نداشت و شاید هم به این مباحث
معتقد بود و ایمان داشت که حلال و حرام از جانب شارع مقدس تعیین
میشود و هر فرد مسلمانی مکلف است که آنها را بداند تا بتواند
بکار گیرد و در زندگی رعایت کند!
در آن روزها مرحوم
آیتالله مهدوی کنی که عمر و اعتبارش را صرف تربیت دانشجویانی چون
«ایوبی» کرده بود از آنها توقع داشت که همیشه و در همه حال مبلغ
اسلام و شریعت باشند و به صراحت به دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع)
هشدار میداد که: «اگر به جایی رسیدید و حلال و حرام را
نادیده گرفتید و دست از تبلیغ دین خدا و احکام آن برداشتید
شما را حلال نخواهم کرد و از شما نخواهم گذشت !»
۲- ایوبی به
اعتبار دانشگاه امام صادق(ع) و با هزینه بیتالمال به فرانسه اعزام
شد تا در بازگشت مسلح به علوم روز بتواند سربازی موفق برای مکتب امام
صادق(ع) باشد! «ایوبی» چه آن روزهایی که پس از بازگشت از فرانسه و به
عنوان یک «امام صادقی» در بین جناح موسوم به راست به دنبال موقعیت
بود و سر از صدا و سیمای «لاریجانی» در آورد و چه آن روزهایی که
در دولت احمدی نژاد به معاونت وزارت کشور منصوب شد و چه ایامی که
در سازمان بازرسی کل کشور و... به پست و مقام رسید فرصت چندانی برای
انجام وظیفه و تبلیغ اسلام و تبیین احکام و معارف آن پیدا نکرد!
شاید
به این دلیل که مشاغل اداری و تلاش برای جلب رضایت مافوق دیگر مجالی
برای تبلیغ و تبیین دین و شریعت به جا نمیگذاشت! حتی زمانی هم که در
عهد احمدینژاد به رایزنی فرهنگی ایران در فرانسه منصوب شد و به
یاد جوانی چند سال دیگر هم به هزینه جمهوری اسلامی در پاریس
زندگی کرد بیشتر از آن که به فکر تبلیغ و ترویج دیانت باشد به کار
موسیقی و تئاتر و نمایش و حشر و نشر با اهالی هنر فرنگ مشغول بود و کما
فیالسابق فرصتی برای ادای دین به دانشگاهی که سکوی پرتاب او به عالم
سیاست شده بود پیدا نکرد!
و البته ایوبی و امثال او آن
قدر «سیاسی» شده بودند تا پس از دولت احمدی نژاد، در
دولت «روحانی» هم به معاونت وزارت برسند! و این گونه شد که «حجتالله
ایوبی» در دولت تدبیر و امید سر از ریاست سازمان سینمایی
درآورد تا یک تنه منجی سینمای ایران از چنگال «احمدی نژادیها»
باشد و با تدبیر، امید را به سینماگران لامذهب و فاسد و ضد
انقلاب بازگرداند! (هرچند که این جماعت همیشه طلبکار، همانند زالو
سالهای سال است که به پیکر نحیف نظام اسلامی چسبیده ودر سایه امنیت
برآمده از خون پاکترین فرزندان امت حزبالله به مکیدن بیتالمال
مسلمین و تولید آثار سخیف و دین ستیز مشغولند.)
۳- در
دولت تدبیر و امید ایوبی ترجیح داد «مسیو» خطاب شود تا
حجتالله! شاید به این دلیل که این دولت «مسیو»ها را بیشتر
میپسندید و شاید هم به این خاطر که ایوبی از آن روزی که پا به خاک
فرانسه گذاشت حجتالله بودن را کنار گذاشت و «مسیو» بودن را برگزید!
ایوبی از همان ابتدای تصدی ریاست سازمان سینمایی وزارت ارشاد نشان
داد که در پی حذف قید و بندهای شرعی و اخلاقی و انقلابی از دست
و پای سینماگرانی است که در مراتع این مملکت میچریدند و بار دشمن
را با افتخار تمام حمل میکردند!
در زمان ریاست ایوبی
سینمای ایران چهار نعل به سوی ولنگاری فرهنگی سوق داده شد! تا آنجا
که در جشنواره فیلم فجر و در حضور مسئولین وزارت ارشاد از فاسدترین
چهرههای سینمای قبل از انقلاب تقدیر شد و فیلمهای حامی فتنهگران
سال ۸۸ به عنوان آثار برگزیده معرفی شده و به نمایش عمومی در
آمدند.
۴ - به نظر میرسید ایوبی تصمیم گرفته تا در کسوت
ریاست سازمان سینمایی با اسلام و انقلاب تسویه حساب کند! همان اسلام و
انقلابی که او را از قعر گمنامی و سادگی به اوج قدرت و شهرت رسانده
بودند! معلوم نبود «ایوبی» چه ضرر و زیانی از اسلام وانقلاب دیده
که در مقام ریاست سازمان سینمایی کمر همت به قلع و قمع ارزشهای دینی و
انقلابی بسته و طی سه سال آنچنان فضایی بر سینمای ایران حاکم کرد که حتی
نام فجر را هم به تارک جشنواره فیلمش تحمل نمیکرد!
در عهد
ریاست ایوبی معدود سینماگران مومن و متعهد به اسلام و انقلاب بیش از
پیش به گوشه انزوا رانده شده و مهجور شدند و مروجان فساد و
مهاجمان به دیانت و احکام اسلامی و ارزشهای انقلابی، قدر و منزلت
دیدند و لگام پاره کرده و افسار گسیخته به تهاجم گاز انبری به ساحت
حجاب و عفاف و حیا و اخلاق و حلال و حرام پرداختند! گویا ایوبی
مأموریت داشت که سگها را باز کند و سنگها را ببندد و نتیجه آن شد
که یکی از محصولات چنین سینمایی «۵۰ کیلو تعفن» باشد! فیلمی که حتی
فریاد وزیر ارشاد را هم در آورد!
ایوبی مست از باده
«تدبیر و امید» وظیفه خود میدانست که در برابر سینماگران فاسد
و فاسق کرنش و تعظیم کرده و سر فرود آورد و ناهیان از منکر را با
نیشخند و تمسخر به نوشیدن «میناب» دعوت کند و در یک کلام
مانند سربازی خط شکن در خدمت تهاجم و شبیخون فرهنگی همه جانبه
استکبار جهانی به فرهنگ اسلامی و انقلابی باشد و امکانات و تدارکات
جبهه انقلاب اسلامی را به پای سینماگرانی بریزد که مانند ستون پنجم
دشمنان عمل میکنند و محتوای آثارشان جز تهاجم به شریعت، اخلاق و عفت
عمومی و زیرپا گذاردن حلال و حرام نبوده و نخواهد بود. (چرا که
دولت یازدهم خود را مدیون آرای این جماعت میدانست!)
۵-این
که «ایوبی» در خصوص عملکرد سه سالهاش در سازمان سینمایی چه پاسخی
به ملت مسلمان و مومنان مملکت خواهد داشت و چگونه فردای قیامت در
چشم آیتالله مهدوی کنی و همکلاسیهای شهیدش خواهد نگریست و پاسخ
خدای قادر متعال را چگونه خواهد داد نکتهای است که فقط به شخص
ایشان مربوط است اما ایشان باید به این پرسش پاسخ بدهد که فایده آن
همه خواندن فقه در دانشگاه امام صادق(ع) چه بوده است؟
آیا به نظر ایشان حلال و حرام و حدود الهی در فیلمهایی که درسهسال
اخیر ساخته شده و به نمایش درآمدهاند رعایت شده است؟ اگر خود
ایشان و معلومات فقهیشان قاضی شوند آنگاه مشخص خواهد شد در زمان
ریاست «مسیو ایوبی» بر سازمان سینمایی چند اثر متعفن مانند «پنجاه
کیلو.....» ساخته شده و به نمایش درآمده است! آیا ثمره دانش فقهی
ایشان (که با صرف وجوهات شرعی بدست آمده است) تایید و حمایت از
تولید و نمایش فیلمها وآثاری است که به صراحت و آشکارا دیانت و اخلاق و
عفت عمومی را به تمسخر گرفته و احکام شرعی را زیر پا گذاشتهاند؟ راستی
اگر ایشان آن همه به کلاسهای فقه استدلالی نرفته بودند شاهد «چند
خروار آلبالو» میبودیم؟
آیا عملکرد ایشان در سهسال گذشته
مصداق خوردن نمک دین و شکستن نمکدان و حرمت آن نبوده است؟ اگر
ایشان مدعیاند که تولید و اکران فیلمهای مسئلهدار نتیجه اشتباه
زیر دستان ایشان بوده و قابل اغماض است از ایشان میپرسیم چرا در طول
این سهسال حتی در یک فیلم هم به «اشتباه» اهانتی هرچند کوچک نسبت به
مقامات عالی دولت یازدهم صورت نگرفته است؟
از نظر ایشان
پذیرفتنی است که در بسیاری از فیلمهای سینمایی مورد حمایت سازمان
سینمایی حرمت اسلام واحکام آن «اشتباهی» شکسته شده اما این حرمت شکنی
«اشتباهی» حتی یک مرتبه هم در خصوص دولت یازدهم و مقامات آن رخ
نداده است؟ آیا در این حالت میتوان در عمدی بودن این
«اشتباهات» شک و تردید داشت؟
۶-اگر جناب ایوبی هنوز ادعای
تدین دارند لازم است به این سوال پاسخ بگویند که آیا حاضرند
فیلمهایی را که در زمان ریاست ایشان بر سازمان سینمایی، تولید شده یا
به نمایش درآمده را در محضر مراجع تقلید و فقهای عظام به نمایش
بگذارند؟ آیا ایشان باور دارند که امام عصر(عج) ناظر بر اعمال
شیعیانند؟ آیا ایشان حاضرند در محضر آن حضرت به تماشای فیلم های فوق
(فیلمهایی مانند «پنجاه کیلو...»)بنشینند؟ آیا جناب ایوبی معنای
شرمساری را درک میکنند؟ نکند جناب ایوبی ثمره این سه سال مدیریت
را به عنوان ذخیره قبر و توشه آخرت خود قرار دادهاند؟
۷ -
البته «مسیو ایوبی» آزادند که آخرت خود را فدای مقام و منصب چند
روزه سازمان سینمایی کنند اما قطعا اجازه نخواهند داشت که به
مبتذلسازان بی هنر فرصت اهانت به دین و احکام الهی و اخلاق و عفت عمومی
داده و به آثار فاسد سینمایی مجوز ساخت و نمایش بدهند! چرا که
حاکمیت اسلام بر این مملکت به قیمت جان هزاران نفر از بهترین فرزندان این
ملک فراهم آمده و نه ایشان و نه هیچ شخص و مقام و جریان دیگری هم
اجازه چنین خبط و خطایی را نداشته و نخواهد یافت! اگر «مسیو ایوبی»
در این خصوص ابهامی دارند جهت رفع ابهام میتوانند بند (م) وصیت
نامه حضرت امام را مطالعه کنند!!