یاران خراسانی

ما تا آخرین نفس ایستاده ایم

یاران خراسانی

ما تا آخرین نفس ایستاده ایم


اگر بند بند استخوان‌های مان را جدا سازنند، اگر سرمان را بالای دار ببرند، اگر زنده زنده در شعله‌های آتش‌مان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی‌مان را در جلوی دیدگان‌مان به اسارت و غارت برند، هرگز امان‌نامه‌ کفر و شرک را امضا نمی‌کنیم. ما مظلومین همیشه تاریخ، محرومان و پا برهنگانیم. ما غیر از خدا کسی را نداریم و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم دست از مبارزه با ظالم بر نمی‌داریم.
شنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۵۶ ب.ظ

اگر ظرفیت ندارید لطفا نخوانید...!!!!!




قصد داشتم دیگر قلم خود را برای این برنامه وخاطر اکثریت آلوده نکنم!! وسر خود را در....کرده وبه زندگی روزمره ام ادامه دهم!اما وجدان بیکارم!اجازه نداد ومجبور شدم خاطر خود را مکدر کنم...!!! البته سومین نقدم  به برنامه «خندوانه» است؛ برنامه‌ای که این روزها از روانشناس و مداح، روحانی و دکتر، وکیل و استاندار و... سازندگان آن را با القابی چون مجاهد فی سبیل الله و مبتکر تحول‌خواه و بانی شادی در مملکت به ماتم نشسته(!) می ستایند. بارها به عنوان یک مفروض این مسئله را طرح کرده ام که دلیل پرداختن به اشکالات اساسی جاری «خندوانه» این است که سازندگان آن به دلایل نامعلومی، در یک فرایند تدریجی سعی کرده‌اند، این برنامه را با آرایه های مذهبی، تلفیق کنند.

حضور مناسبتی، روحانیون ، مداحان و... قرار دادن بیلبورد یا صاحب الزمان ادرکنی در تیتراژ پایانی این برنامه، تنها اقدامات مقدماتی و البته حرفه‌ای برای مشروعیت بخشی به محتوای خندوانه محسوب می‌شود که می‌توان بدعت‌گذار آن را «رشید پور» در آخرین برنامه مفتضح «کی شبیه کیه» دانست. او درحالی به دنبال نمایش کلوز آپ و هدفمند چهره ناموس مسلمانان از زوایای مختلف مورد انتقاد جدی هیئت نظارت بر صدا و سیما قرار گرفته بود که در قسمت پایانی برنامه با دعوت از امام جماعت یکی از مساجد اسلام شهر که ظاهرا شبیه «محسن رضایی» بود، تلاش کرد تا با بیان احادیث جهت دار و یک سویه از زبان آن روحانی، جامعه منتقد خود را افراطی و تندرو جلوه دهد.

البته مقابله به مثل خام و دیر هنگام «رشید پور» نتوانست بقای برنامه او بر آنتن سیما را ضمانت کند، اما به نظر می رسد، آن اقدام، یک ایده خوب برای کل سازندگان برنامه‌های هجو باقی گذاشت که البته «خندوانه» نیز در همان زمره قرار می گیرد.

کسانی (منظور افراد متعهد است) که از «خندوانه» دفاع می‌کنند، یا به طور بخشی این برنامه را نظاره‌گر بوده‌اند و یا آنکه در یک رودربایستی آشکار که به مناسبت دعوت آنان در برنامه بوده است به مجیز گویی «رامبد جوان» مشغول شده و جایگاه او را تا حد یک ناجی برای جامعه غم زده و نیازمند شادی بالا برده اند. حتی مداحی که «رامبد جوان» را مجاهد راه خدا خطاب کرده بود در این باره می گوید: «من حدود یک ماه پیش با ایشان تماس گرفتم و گفتم به نظر من تو مجاهدی در راه خدا(!!) من چون برنامه‌ات را کامل ندیدم نمی‌توانم راجع به همه‌اش اظهارنظر کنم...»

ادله‌ای برای دفاع

در این میان ممکن است نگاه ظاهر بین، اقداماتی نظیر کمپین یک قطره آب، طرح مشکلات معلولین ذهنی، خندیدن در مترو و... در برنامه خندوانه را مستندی برای باطل دانستن نقد نقادان اعلام کند. اما پیش از این هم به این مسئله اشاره کرده بودم که دعوی بر سر مغالطه‌های خطرناکی است که در لابلای ، اقداماتی از این دست زرورق پیچ می شوند، نهادینه می‌شوند و بعد از یک فرایند بلند مدت در زمره منکراتی قرار می‌گیرند که تبدیل به معروف شده و هیچ قدرتی یارای نهی از آنان را نخواهد داشت.

بنابراین حتی یک نگاه سطحی به روند اجرای «خندوانه» حاکی از این است که علیرغم تبلیغات دائمی دین در این برنامه، سازندگان آن یا اساسا با مبانی دینی بیگانه اند و یا آنکه آن را نادیده می انگارند. بینندگان به کرّات دیده‌اند که در این برنامه توصیه می شود، فارغ از همه غم و غصه های پیرامونی، بی هدف قهقهه بزنید، زیرا علم ثابت کرده که ... انصافا کدام یک از روحانیون و مداحان مدعو در این برنامه که قطعا ناظر به این فرایند پرتکرار در آن بوده اند، این فرمایش رسول اکرم صلوات الله علیه را گوش زد کرده اند که: «خندة زیاد دل را می میراند»؟!

رواج های اختلاط ها در خندوانه

این حدیث پر معنا بر این نکته تاکید دارد که مسلمان نباید به رخدادهای اطراف خود بی تفاوت باشد، حال آنکه فلسفه خندیدن آنچنانی در خندوانه بر مبنای تفسیر مجریان آن ، تبدیل کردن مردم به «الکی خوش های دوران» است که بی تفاوت نسبت به هر چیزی بیهوده می خندند. البته این کار تئوریک در کنار سوال مجری برنامه از مدعوین که حاضرند برای شادی مردم چه کار کنند در لفافه اغماض قرار گرفته است. بی اطلاعی یا نادیده انگاری سازندگان «خندوانه» از امور مذهبی، در سوالاتی متجلی می شود که از میهمانان می پرسند و پاسخ آن را به عنوان یک جواب مشروع پخش می‌کنند. مثلا از یک هنرپیشه فیلم های دختری – پسری سوال می شود که وقتی حالش خوب نیست چه می کند و او می گوید که مقابل تلویزیون دراز می کشد و کانال عوض می کند! یا از فلان هنرپیشه می پرسند که آیا به مرگ فکر می کند و او در پاسخ می گوید که اصلا!... یا آنکه به کرّات از سوی مدعوین در پاسخ به همین سوال پرتکرار شنیده شده که از مرگ ترسی ندارند!

یکی دیگر از روندهای جاری که حکایت از بیگانگی مجری و سازندگان برنامه با شعائر دینی دارد، نحوه تعامل شخص «رامبد جوان» و افراد حاشیه ای این برنامه با زنان نامحرم است. به عنوان مثال بد نیست کارشناسان دیدنی اختلاط مجری با یکی از شخصیت های زن یک سریال مناسبتی ماه رمضان که اخیرا از «خندوانه» پخش شد را بازبینی کنند و در مورد آن نظر بدهند. یا مثلا در برنامه‌ای که یک زن و شوهر هنرپیشه، مهمان آن بودند، «خندوانه» در مورد شخصیت و رفتار هنر پیشه زنِ میهمان، از یک هنر پیشه مردِ نامحرم که در سریال طنز مهران مدیری (درحاشیه) ایفای نقش می کرد سوال می‌پرسید و او با لحن و حالت زننده‌ای که حکایت از وضعیت خیلی خودمانی با ناموس یک مسلمان داشت درباره مهربانی و صفاتِ خوبِ هنرپیشه زنِ مورد اشاره ما، سخن می گفت.

دلیل اینگونه روند سازی ها از بی غیرتی مردان نسبت به همسرانشان که کاملا در تضاد با آیات و روایات اسلامی سازماندهی شده اند، در بهترین حالت فقدان هر گونه درک دینی در قاموس سازندگان است و یا آنکه متاسفانه باید گفت بر اساس تجربه های تلخ پیشین نشانه ای از یک جریان مخرّب خزنده جدید در سیمای جمهوری اسلامی ایران است.

فلسفه اشتباه

یکی دیگر از جنبه های مشروعیت بخشی نَرم به اعمال غیر دینی، که اتفاقا آزار دهنده‌ترین روند جاری در خندوانه نیز محسوب می شود، الگو سازی است که این برنامه برای زنان محجبه جامعه در پیش گرفته است. همانطور که پیش تر نیز اشاره شد، واقعا این یک رویه مشکوک محسوب می شود که سوال قابل تاملی را در پی خود دارد. هدف «رامبد جوان» از شرکت دادن فعال زنان و دختران چادری در این برنامه التقاطی چیست؟!

به نظر می رسد این اقدام غلط در بهترین حالت ریشه در این فلسفه اشتباه دارد که طی سالهای بعد از پیروزی انقلاب از سوی برخی صاحب نظران دینی برای توجیه مسئله حجاب در سطح گسترده ای رواج داده شد. این طیف، طی سالها تلاش برای مقابله با هجمه به حجاب، این نظریه را با حجم بالایی گسترش دادند که «حجاب محدودیت نیست». کج فهمی و سوء استفاده از این استدلال غلط، مبنای یله و رها کردن زنان در هر سطحی از جامعه اسلامی، بدون هیچ قید و شرطی بوده است.

تنها بخشی از صدمات ناشی از عملیاتی سازی این نظریه که با بهانه اعاده حقوق زنان اتفاق افتاده، از هم پاشیدگی خانواده هایی است که بخشی از زنان شاغل در بیرون از منزل را گرفتار روابط غیر شرعی ساخته است... یالثارات در این نوشتار، قصد ورود به این مبحث پردامنه را ندارد و مجددا به چارچوب «خندوانه» باز می گردد. زیرا اعتقاد بر این است که برنامه هایی از این دست به دلیل کسب جایگاه بالا در بین مخاطب عام یک سَر پُلِ مهم برای نابودی هر آنچه در جامعه باقی مانده است محسوب می شوند. این دیدگاه از این منظر اهمیت می یابد که خود رسانه ملی ذاتا یک ابزار مشروعیت بخش محسوب می شود. رسانه ای که طی ۳۶ سال گذشته به عنوان یک ابزار حکومتی ، اطمینان جامعه را به خود جلب کرده است.حال آنکه برنامه ای مثل خندوانه به شکل مضاعف در حال مشروعیت بخشی تدریجی به منکرات و جا زدن آن در قالب معروف است.

حرکات موزونِ زنان و دختران

«رامبد جوان» در حالی موفق شده نمایش حرکات موزونِ زنان و دختران (تاکید بر قشر چادری) را حداقل به عنوان یک هنجار تصویری در خندوانه جا بیاندازد که شواهد حکایت از تداوم و تسری این روند در برنامه او دارند.

ممکن است ، برنامه شب سه شنبه۱۳مردادماهِ خندوانه را شاهد بوده باشید که مدعوین آن را قهرمانان زورخانه ای و رئیس فدراسیون ورزش های پهلوانی تشکیل می‌دادند. در واقع برنامه شب سه شنبه ۱۳مرداد ماه به عنوان جدیدترین بدعت «خندوانه»، انگیزه یالثارات برای نقد دوباره این برنامه خطرناک محسوب می شد که شاید بهتر بود در مدخل این گزارش به آن پرداخته می شد.

مخاطبان «خندوانه» شاهد بودند که همه مدعوین همراه با «رامبد جوان» و زوج هنری او ، یک گود زورخانه را با همه ابعاد اجرایی آن در استودیوی خندوانه شبیه سازی کردند. با این تفاوت که برای اولین بار زنان (با تاکید بر زنان محجبه چادری) در زمره تماشاچیان بیرون گود قرار داشتند. شاید توصیف این صحنه در وهله اول خالی از اشکال به نظر برسد، اما وقتی کار به وصف هیبت ظاهری مدعوین ، رامبد جوان و زوج هنری او می رسد، کار کمی بیخ پیدا می کند.

بی‌غیرتی و حرام در زرورق صلوات

در خندوانه شب سه شنبه ۱۳مردادماه ، شاهد بودیم که آقایان پهلوان با همان پوشش سنتی زورخانه‌ای که بر اثر آن بخش هایی از پا و دستان آنان را در معرض عریانی قرار داده بود در مقابل زنان نامحرم به اجرای برنامه پرداختند. البته یالثارات به این حکم واقف است که حدود شرعی برای مردان در این نوع پوشش رعایت شده بود، اما مسئله اینجاست که طبق احکام مکمل دیگر، نگاه به بخش هایی از بدن مردان که به دنبال استفاده از همین پوشش شرعی، عریان مانده‌اند برای زنان نامحرم به طور مستقیم حرام است.

به خاطر دارید که اساسا حکم محوری مراجع در رابطه با حرمت ورود زنان به ورزشگاه ها، همین مسئله نگاه کردن به بخش های عریان بدن مردان نامحرم بود. مسئله‌ای که در لابلای هوچی گری غائله‌گران، مغفول باقی ماند و متاسفانه جمعی از رجال منتقد نیز بدون توجه به آن، برای توجیه مخالفت خود با ورود زنان به ورزشگاه ها صرفا به استدلال های مدنی در این رابطه اکتفا کردند. حالا «خندوانه»، در یک برنامه تلویزیونی، ناموس مسلمانان را به ارتکاب در این حرام قطعی ، مشغول کرده و در فرایند تغییر هنجاری خود، آن را به خورد مخاطب داده است.

نکته بد ماجرا که طبق معمول به عنوان زرورق طلاییِ پوشش دهنده این‌گونه اعمال در برنامه «خندوانه» ملازم آن بود، جوّ مذهبی بود که بواسطه کلام مرشد، ذکر دعای نادعلی و نیز دعای پایانی برنامه، برخندوانه عارض شده بود.

هرچند در مورد سطح سواد دینی و انگیزه برنامه سازان در خندوانه باید دچار تردید بود اما این سوال از «فرهاد طلوع کیان» رئیس فدراسیون ورزش های پهلوانی که در میانه این مجلس حرام ذکر نادعلی گرفته بود جای دارد که آیا این ماجرا و روایت معروف از امیر المومنین علی علیه السلام به گوش وی رسیده است؟!

روزی به امیرالمومنین علی علیه اسلام اطلاع دادند ، زنان کوفه در مراکز تجاری و بازار رفت و آمد دارند، و شخصاً به خرید و فروش می پردازند، ایشان در یک سخنرانی خطاب به مردم کوفه فرمود:
أما تَستَحیُونَ وَ لا تُغارُونَ وَ نِسائُکُم یِخرُجنَ إلی الأسواقِ وَ یُزاحِمنَ العُلُوجَ
«آیا حیاء ندارید؟ و غیرت نمی ورزید که زن های شما به بازارها می روند و با جوانان قوی و خوش هیکل روبرو می شوند.؟» (۱)

این نوشته هم همچون سایر موارد در حالی به نظر شما می رسد که امیداورم در این شلم شوربای آخر الزمانی که همه چیز دستخوش وارونگی است ، حداقل مسئول غیوری پیدا شود و راه این روند باطلِ خوش بر و رو که با آرایه های مذهبی بزک می شود را بگیرد.

.........................
۱- محجّه البیضاء، ج ۳ ص ۱۰۴
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۱۷
میم الف الف

نظرات (۷)

زندگی، در دست داشتن ابزارها و امکانات خوب نیست، بلکه زندگی خوب، این است که آنچه را در دسترس دارید، به بهترین شکل به کار گیرید
۱۷ مرداد ۹۴ ، ۱۵:۰۵ سارا کاشانی
اولا این برنامه اجباری نیست که همه مجبور باشن ببینن .شما خوشت نمیاد نبین 
دوما . کسی از شما نخواست نقد کنی 
سوما
همش عزا 
همش محرم
همش گریه
شادی رو بزار برای تولد یک مرده :|
سلام
متأسفانه با توجه به اندک ویژگی های خوبی که داره ، یکی بد ترین برنامه هاست .
برنامه هایی که در صدد تغییر فرهنگ هستند بدترین برنامه ها هستند و این گونه برنامه تغییر روند فرهنگ رو در پیش گرفتند .
مطمئنا خانم های چادری بی عفتی که دعوت می شوند نیز هدف مند است .
صحبت در باب این برنامه خیلی زیاد است و متأسفانه طرفدار زیاد دارد و مخالف موجب انگ می شود که شما می خواهید جامعه را سیاه پوش کنید .
یا علی
نقد تند و غیر منصفانه ای بود...اگه اینجور بخوایم به همه چی نگاه کنیم به مشکل بر میخوریم
راستش من ندیدم...یعنی گذری از کنار تلوزیون....سرجمع چند دقیقه ای تو این مدت دیدم..نمیتونم قضاوت کنم..ولی اگه اینجوریه ک نوشتین...خدا ب دادمون برسه...
۰۶ آبان ۹۴ ، ۰۳:۲۹ پرواز سپید
بیشتر مطلب در مورد حضور خانومها توی استودیو بود.
به نظرم یه جاهایی هم مشکل داشت! من این کلام حضرت امیر رو این جوری نشنیده بود؛ بلکه شنیده بودم که حضرت از تماس بدن خانومها و اقایون توی شلوغی بازار کوفه براشفته بودن که خب حرامه! ولی مگه میشه به زن بگی مرد خوش هیکل نبین چون خوش هیکله؟!؟! اون وقت اینهمه زنان مومنه ای که در طول تاریخ رودر رو با امیران و صاحب منصبان حتی کارشون به مشاجره هم کشیده کار حرامی کردن؟؟!
یه جورایی متن اینو بهم القا کرد که زنا چون توی این برنامه شرکت کردن این برنامه مشکل داشت و اگه شرکت نمی کردن خیلی بهتر بود! و برنامه قابل تحمل بوده... نویسنده متن به نظرم یکم احساسی و سلیقه ای ولی در پرده عقلانیت حرف زده.

۰۶ آبان ۹۴ ، ۰۳:۴۲ پرواز سپید
در ضمن وضعیت زنان در جامعه ما به خاطر همین افراط های خارج از مذهب واقعا وخیمه! منظورم  حجاب نیست که خودم بهش به شدت معتقدم بلکه همین که نباشید نیایید نروید... چون زنید!
زن اشتباه نکرده که زن شده که این قدر باهاش سلبی برخورد میشه! اینجا نره اونجا نره چون مرد نیست! خب کجا بره چه کارکنه؟ هیچ حواستون هست که زنان جامعه ما دیگه نمیتونن فقط با بچه داری شوهر داری خودشونو اقناع کنن و چه بخوایم و نخوایم اونا چیزی بیشتر میخوان؟ حرفتون قبول که مثلا ورزشگاه نرن(واقعا قبول دارم) ولی کجا برن؟ بابا زنان ما به خاطر همین نرید نیاید بشینید تکون نخورید ها، به شدت فقر حرکتی دارن که داره باعث میشه به ستون فقراتشون و اندامهای زنانه شون صدمه برسه و خب بچه ای که این زن به وچود میاره چه قدر سلامت خواهد بود. شما چیزی از افسردگی بعد از زایمان میدونید؟ زنی که واقعا به افتاب و حرکت و شادی نیاز داره و هیچ جای امنی نداره که بره و این مسائل رو دریافت کنه چه جور میتونه بچه سالمی تحویل جامعه بده؟زن جامعه من نمیتونه راحت توی خیابون پیاده روی کنه! نمتونه راحت توی یه پارک دوچرخه سواری کنه(بهم ازاون روایت که زنان را بر زین ننشانید نگید که میگم اون زین اسببوده به خاطر جهش های کمر اسب نه زین دوچرخه اونم با دنده سبک!) خب اینا همه امنیت و ارامششو کم میکنه از اون طرفم شما با این کاراتون فقط اب توی اسیاب اهمین سودجوها میریزید! اول راهکار پیدا کنید بعد داد و بیداد کنید!
نگید مادرهامون به همچین چیزایی نیاز نداشتن که جواب میدم اولا حداقل فقر حرکتی نداشتن.اونم به خاطر بافت خونه های قدیمی بوده. بعدشم شرایط جامعه اون زمان فعالیت های اجتماعی زنان رو خیلی نمی پسندیده! الان با هر زنی حرف میزنی تمایل به کار بیرون داره چون حداقلش اینه که با دیگران در تماسه و البته به خاطر این که کار خونه به چشم کسی که زن باید بهش تکیه کنه از همه لحاظ(شوهر) نمیاد!!
آخ خدا هرچی بیشتر با این مقاله تون درگیر میشم بیشتر به وضع اسفناک زناین جامعه مون تاسف میخورم که نه سنتی هامون به فکرشونن نه مذهبیهامون و نه غربزده هامون! همه فقط میخوان از این نیم جامعه که پر پتانسیل و انرژیه استفاده خودشونو ببرن! حتی همین برنامه! و حتی همین نویسنده مقاله!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی