یاران خراسانی

ما تا آخرین نفس ایستاده ایم

یاران خراسانی

ما تا آخرین نفس ایستاده ایم


اگر بند بند استخوان‌های مان را جدا سازنند، اگر سرمان را بالای دار ببرند، اگر زنده زنده در شعله‌های آتش‌مان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی‌مان را در جلوی دیدگان‌مان به اسارت و غارت برند، هرگز امان‌نامه‌ کفر و شرک را امضا نمی‌کنیم. ما مظلومین همیشه تاریخ، محرومان و پا برهنگانیم. ما غیر از خدا کسی را نداریم و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم دست از مبارزه با ظالم بر نمی‌داریم.

۱۲ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

چهارشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۲۸ ب.ظ

حسینیان زمان، بی‌سر خدا را ملاقات می‌کنند!



شهادت هنر مردان خداست. مردانی که این روزها تمام قد و با تمام وجود در مقابل دنیای مدرن جاهلیت ایستاده‌اند و گوش‌جان حق‌جویان را با ندای لبیک یاحسین(ع)، از همیشه تاریخ آشناترکرده‌اند. آری امسال مدافعان حرم عاشورایی‌ترین محرم سال‌های بعد از دفاع مقدس را رقم زدند.

جایی که طی ۲۹ روز ۵۰ نفر از مدافعان ایرانی حرم آل‌الله خود را به قافله شهدای کربلا رساندند. و در این میان مجاهدان افغانی و لبنانی وعراقی نیز در بزم عاشقان ثارالله(ع) خوب درخشیدند و صفحه تاریخ را با خون خود رنگین کردند. این گونه بود که جوانان دلباخته سالار شهیدان(ع) و فرزندان معنوی امام‌خمینی(ره) که درگهواره‌خفتگان روزهای انقلاب بودند، در دفاع از جبهه جهانی مقاومت بال در بال ملائکه دادند و در جوار حرم شریف حضرت زینب کبری(س) به خیل شهدای کربلایی پیوستند. همان‌‌هایی که به برکت خونشان اکنون محور مقاومت همچنان پا بر جاست و انگشت حیرت در دهان ماتم‌زدگان آمریکایی مانده است.

در این نوشتار به سیاق چند هفته‌اخیر یادی می‌کنیم از شهدای مدافع حرم تا دل‌های بی‌قرار مبارزه با شمرهای زمانه تسکین یابد تا روز موعود فرا رسد، ان‌شاءالله.

روز بیست‌وپنجم محرم، تشییع پیکر بی‌سر یک مدافع حرم خبری بود که روی خروجی خبرگزاری‌ها قرار گرفت. شهید سید محمد مصطفوی همزمان با ایام تاسوعا و عاشورای حسینی در جریان عملیات محرم و در محور حلب به شهادت رسید و داعشی‌ها سر این شهید را همچون مولایش حسین علیه‌السلام از بدن جدا کردند. سید محمد۲۰ ساله، مهندس عمران و شهرسازی از بسیجیان گردان ۱۶۵ امام حسین و اهل شهرستان بهار است که حالا نه تنها زمینیان بلکه آسمانی‌ها هم به حال او غبطه می‌خورند.

شهید مصطفوی در بخشی از وصیت‌نامه خود آورده است: دوستان عزیز شما را قسم به خدا که راه امام حسین(ع) را که راه عاقبت به خیری و مهمترین کار است را ادامه دهید. حسین گونه زندگی کنید که تمام عاقبت به خیری در همین راه است و همیشه یاد و خاطره شهدا را زنده نگه دارید چون شهدا همیشه زنده‌اند و من وجود آنها را در زندگی خود همیشه احساس می کردم.

در همین روز تشییع پیکرمطهر مدافع حرم دیگری در تهران مخابره شد. در خبرها آمده بود که: پیکرشهید محمدحسین خانی، ابتدا در شهرک شهید محلاتی تهران تشییع شده و پس از انتقال به بهشت زهرای تهران و تشییع از مقابل خانه ی شهید، در جوار مزارِ عموی خود که از شهدای سال های دفاع مقدس است، تا به خاک سپرده می‌شود.

خبر شهادت ۳رزمنده و دلباخته اهل‌بیت علیهم‌السلام در جبهه‌های آخرالزمانی شامات در همین روز اینگونه در رسانه‌ها مخابره شد: «میثم مدواری، علی تمام‌زاده، سید اسماعیل سیرت نیا سه تن از مجاهدان اسلام بودند که در راه دفاع از حرم حضرت زینب(س) به شهادت رسیدند و به دیدار مولایشان شتافتند.»

یکی از دوستان شهید حجت‌السلام تمام‌زاده می‌گوید: او توسط شهید ابوحامد که در لشگر فاطمیون فرمانده بود به سوریه رفت. البته وقتی فهمیدند ایرانی است عذرش را خواستند و به کشور بازگشت تا اینکه ابوحامد کار‌های اداری شهید تمام زاده را انجام داد و به طور رسمی به این لشگر پیوست.

روز بیست‌وششم محرم بود که وصیت‌نامه فرمانده گروهان علی‌اکبر(ع) فاطمیون روی خروجی خبرگزاری‌ها قرار گرفت. شهید مهدی صابری که پدرش درباره او می‌گوید: «یک تنه هرکاری انجام می‌داد به قول معروف همه فن حریف بود، از آشپزی در هیئت گرفته تا کارهای امدادی، فنی، مخابراتی و اقدامات تخصصی ِ عملیاتی. همیشه سنگ تمام می‌گذاشت برایش فرقی نداشت کجا کار می‌کند با کدام تیم شریک است یا کاری که می‌کند چه چیزی است. هرجایی که بود بهترین بود. بعد از شهادت او، سنگینی ِ جای ِ خالی‌اش روی دوش خیلی‌ها حس شد.» وصیت‌نامه این شهید که خود روضه‌ای است برای اهلش، بر حجاب و صبرتاکید دارد.

«محمد طحان از مدافعان حرم به شهادت رسید» عنوان خبری بود که در رسانه‌ها در روز بیست‌‌وششم محرم منتشر شد. مسئول روابط عمومی و تبلیغات سپاه قائم آل‌محمد(عج) استان سمنان در این باره گفت: «سرگرد پاسدار محمد طحان یکی از مدافعان حرم حضرت زینب(س) اعزامی از تیپ ۱۲ سپاه قائم آل محمد(عج)‌استان سمنان در سوریه به شهادت رسید.» وی افزود: «شهید طحان، در جریان عملیات مستشاری در منطقه حلب حضور داشت.»

روز بیست‌وهفتم محرم، شهیدی مهمان شهید دیگر شد. پیکر بی‌سر شهید میثم مدواری، پس از تشییع در محله‌ی خود(ویلاشهرِ کرج)، به بهشت زهرای تهران منتقل شد تا در مکانی که قبل از شهادت، به دوستانش سفارش کرده بود - در قطعه‌ی ۲۹ بهشت زهرا و کنارِ مزار برادر شهیدش مسعود- بیارامد.

خبر تشییع چهار شهید مدافع حرم در قم در روز بیست‌وهشتم محرم روی خروجی خبرگزاری‌ها قرار گرفت. در این خبر آمده بود که: «شهیدان محمد رضا احمدی و جواد اکبری از نیروهای لشگر فاطمیون و نیز سرتاج خان و نوید حسین از اعضای تیپ زینبیون فردا در قم تشییع خواهند شد.»

پیکرهای پاک شهیدان علی رحیمی و سید علی عالمی از شهدای مدافع حرم حضرت زینب(س) بعد از ۱۴ روز از تاریخ شهادتشان، بیست‌ونهم محرم با طواف در حرم مطهر رضوی در قطعه شهدای فاطمیون مشهدالرضا آرمیدند.

مهمانی در روزهای محرم در گلزار شهدای بهشت‌زهرا(س) خبری بود که مشرق اینگونه قلمی کرد: «هفته‌ی پایانی محرم الحرام ۱۴۳۷ قمری، مصادف بود با تشییع و تدفین چندین مدافعِ حرمِ زینبی در بهشت زهرای تهران. مردانی که در عملیات محرم خلعت شهادت پوشیدند و در آخرین روزهای محرم میهمان عزیزان خود شدند. مردانی که بدن هایشان از آتش مزدوران سعودی و پیروان اسلام آمریکایی سوخت اما پای امان‌نامه‌ی شرک و نفاق را امضا نکردند. مردانی که همه در این قاب، به ثبت رسیده‌اند و امروز، کم تر از ۱۰ روز است که در بهشت زهرای تهران، پای سفره‌ی «سیدالشهدا(صلوات الله علیه)» نشسته اند:روح الله قربانی بالای سر رفیقش «رسول خلیلی» آرمید و حالا یک ردیف سه تایی از تخریب چی‌های مدافع حرم، در قطعه ی ۵۳ به انتظار مولایشان نشسته اند: میثم مُدواری به فاصله‌ی ۱۰ ردیف از مزارِ برادر شهیدش مسعود مُدواری استقرار یافت. مسعود ۲۹ سال قبل به جمع شهیدانِ نهضت روح الله ملحق شده بود. محمد حسین محمدخانی بالای سر عمویش ولی الله محمدخانی قرار گرفت. عمویی که ۳۰ سال قبل، در عملیات والفجر۸ بال در بال ملائک گشوده بود.»

موعد آسمانی شدن ۴تن از بسیجیان تهرانی در مبارزه با جاهلیت مدرن، روز آخر محرم بود. روزی که تعداد شهدای مدافع حرم ایرانی به عدد ۵۰ در بیست‌ونه روز محرم رسید. در خبرها اینگونه آمده بود که: «محمد رضا دهقان، سیدمصطفی موسوی، احمد اعطایی، مسعود عسگری که دو تن از این شهیدان، متولد سال ۱۳۷۴ بوده و با بیست سال سن، جوان ترین شهدای مدافع حرم ایرانی به شمار می روند در سوریه، کربلایی شدند.»

حال و هوای قلم در این روزها هوای راوی فتح می‌کند آنجا که نوشته بود: «می‌خواهم در رثای شما ای کبوتران خونین بال دل حرم أمن مرثیه‌ای بسرایم اما کلام زمین‌گیر است و کبوتر شکسته بال من نیز آسمان را تنها در خیال می پرورد. کلام اسیر قفس ماهیات است و عقل اسیر دام کلام و آن جا که شما بال کشیدید پر جبرائیل عقل می سوزد آن جا جزء نبیّ عشق را بار نمی‌دهند و جز او و اوصیائش یعنی آنان که ضمیر نسبیت را به آسمان اطلاق پیوند می‌دهند دیگر کیست که بتواند بر معراج انقطاع کامل پای نهد و چشم دلش به ضیاء نظر به غیبت‌الغیوب ذات نور یابد و این چنین از صدرالمنتهی اسماء و صفات در گذرد و به معادن پنهان عظمت اتصال یابد و روحش به ذات عزیز قدوس تعلیق پیدا کند. نه تنها آن کس از رثای شما ای کبوتران خونین بال حرم امن بر می‌آید که بتواند کلام را بر بال عشق بنشاند و به معراج برد و اگر این چنین است بگذارآن یار غائب مرثیه خوان شما باشد که جز او هیچ تلاونده‌ایی راهای آسمان را نمی‌شناسد.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۴ ، ۱۴:۲۸
میم الف الف




«صبح شد و بانگ الرحیل برخاست و قافله عشق عازم سفر تاریخ شد. خدایا، چگونه ممکن است که تو این باب خاص رحمت را فقط بر کسانی گشوده باشی که در شب هشتم ذی‌الحجه سال شصت هجری مخاطب امام بوده اند، و دیگران را از این دعوت محروم خواسته باشی؟ آنان را می‌گویم که عرصه حیاتشان عصری دیگر از تاریخ کره ارض است. هیهات ما ذلک الظن بک ـ ما را از فضل تو گمان دیگری است. پس چه جای تردید؟ راهی که آن قافله عشق پای در آن نهاد، راه تاریخ است و آن بانگ الرحیل هر صبح در همه جا بر می‌خیزد. و اگر نه، این راحلان قافله عشق، بعد از هزار و سیصد و چهل و چند سال به کدام دعوت است که لبیک گفته‌اند؟
عقل می‌گوید بمان و عشق می‌گوید برو؛ و این هر دو، عقل و عشق را خداوند آفریده است تا وجود انسان در حیرت میان عقل و عشق معنا شود؛ اگرچه عقل نیز اگر پیوند خویش را با چشمه خورشید نگسلد، عشق را در راهی که می‌رود، تصدیق خواهد کرد؛ آنجا دیگر میان عقل و عشق فاصله‌ای نیست.»

این جملات بخشی از روایت راوی فتح است از روز واقعه که در کتاب فتح خون آمده است وامروز چه خوب مدافعان حرم و شهدای حرم این روایت و ثروتی عظیم از عشقی بی‌پایان به خاندان عترت را که تنها دارایی غیرقابل تحریم ملت ایران و شیعیان سراسر جهان است به رخ مستکبران و تفاله‌های آنان کشانده‌اند. امروز حماسه‌ سلحشوری‌های عشاق‌الحسین(ع) عرصه را بر زراندوزان و فراعنه عالم تنگ کرده و حقه‌های عمروعاصی‌شان را به مضحکه گرفته‌است!

عملیات محرمِ مدافعان حرم در تقابل با جاهلیت مدرن در سرزمین آخرالزمانی شام، تقریباً برای هر یک روز از ماه محرم‌الحرام ۱۴۳۷، یک قربانی به بارگاه «آل‌الله» تقدیم کرد و بار دیگر پیوند تاریخی خود با «محرم» و «عاشورای حسینی» را استحکام بخشید.

کاروانی که با «شهید فرشاد حسونی زاده» پای در راه نهاد و امروز با «شهید موسی‌ جمشیدیان» از مرز ۴۰ تن گذشت.

طی دوشماره گذشته یالثارت در همین صفحه یاد و خاطره بیش‌از ۳۰ تن از شهدای عملیات محرمِ مدافعان حرم را گرامی داشتیم و امروز برآنیم از بزرگ‌مردان دیگری یاد کنیم که طی هفته‌گذشته ندای هل‌من ناصر امام حسین(ع) را لبیک گفتند و عاشورایی شدند.

«۳ رزمنده دیگر درعملیات محرم به خیل شهدای مدافع حرم پیوستند» این خبری بود که در روز بیستم محرم‌ماه روی خروجی خبرگزاری‌ها قرار گرفت. در این خبر آمده بود: «شهیدان عزت الله سلیمانی از اهالی شهرکرد، سیــد علــی حسینــی عالمــی ملقب به « ابوسجـــاد» از فرماندهان لشکر فاطمیون، سید سجاد حسینی از گروه توپخانه ۱۵ خرداد در دفاع از حرم حضرت زینب(س) و مبارزه با تروریست های تکفیری و در عملیات محرم به شهادت رسیدند.»

در همین روز بود که خوزستانی‌ها بیستمین شهید مدافع حرم استان خود را به سوی بهشت بدرقه می‌کردند. روز قبل آن، شهیدحمیدرضا فاطمی‌اطهر (ممبینی) از اهالی شهرستان باغملک در سوریه به فیض شهادت نائل آمده بود. از این شهید، دو فرزند پسر به نام‌های محمدمهدی و محمدحسین و یک دختر به یادگار مانده است.

سردار یوسفی فرمانده تیپ زرهی حضرت حجت(ع) استان خوزستان در مراسم تشیع پیکرمطهر این شهید مدافع حرم گفت: شهید فاطمی اطهر علاقه زیادی به شهدا و شرکت در آیین های گرامیداشت شهدا داشت و نخستین طلایه­دار مدافعان حرم بود که همیشه شهدا را یاد می کرد و این از نکات برجسته اخلاقی آن شهید بود. در همین مراسم بود که سردار یوسفی از شهادت جبارعراقی دیگر مدافع حرم خبر داد.

حاج صادق آهنگران، نغمه سرای دوران دفاع مقدس با حضور در کنار مزار شهید، گفت: «از شهید فاطمی اطهر می‌خواهم که ما را شفاعت کند تا عاقبت عمر ما به شهادت ختم شود.»

«شهادت چهار پاسدار ایرانی در استان حلب سوریه» خبری بود که روز بیست‌ودوم محرم در خبرگزاری ها مخابره شد. در توضیحات این خبر آمده بود: «شهیدان روح الله قربانی و قدیر سرلک از استان تهران، محسن فانوسی از استان همدان و اسماعیل زاهدپور از استان گلستان در سوریه به شهادت رسیدند. این شهدای دلاور در حین ماموریت مستشاری در استان حلب سوریه به فیض شهادت نائل آمدند.»

روز بیست‌وسوم محرم بود که سردار ملک فرمانده تیپ مردم غیور استان گلستان درتوضیح نحوه شهادت پنجمین شهید مدافع حرم این استان گفت: « شهید زاهدپور و همرزمانش در سوریه در جریان دفاع از حرم مطهر حضرت زینب(س) با تکفیری‌های داعش درگیر شدند و تعدادی زخمی و شهید می‌شوند. این تعداد از رزمندگان در سمت دشمن ‌مانده بودند که رزمندگان اسلام و مدافع حرم در شب بعد، عملیاتی برای آزادسازی زخمی‌ها و شهدا انجام می‌دهند که پیکر مطهر شهید اسماعیل زاهدپور و تعداد دیگری از زخمی‌ها و شهدا از داعش بازپس گرفته می‌شود.»

در همین روز در گوشه دیگر ایران اسلامی، مردم شهادت­طلب و انقلابی همدان فرزند برومند دیگری را که در دفاع از حرم آل‌الله شربت شهادت نوشید بر دستان خود تشییع و با آرمان‌های انقلاب و امام راحل تجدید بیعت کردند. در خبر تشییع پیکر پاک شهید محسن فانوسی آمده بود: « همزمان با شهادت قافله‌سالار مدافعان حرم سردار شهید حاج حسین همدانی و با شهادت مجید صانعی، مجتبی کرمی و شهید مصطفوی حال‌و‌هوای شهر همدان، همانند روزهای هشت سال دفاع مقدس شده و عطر ایثار و شهادت در فضای دارالمجاهدین همدان به مشام جان می‌رسد. امروز پس‌از اقامه نماز جمعه اقشار مختلف مردم برای تشییع این شهید گرانقدر آمده بودند و پیکر مطهر او را تا زادگاهش در دره مرادبیک همدان مشایعت کردند.

مردم شهیدپرور همدان با در دست داشتن پرچم‌های سیاه و سرخ و عکس‌های شهدا، با شعارهایی همچون مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، لبیک یا خامنه‌ای، کل ارض کربلا، کل یوم عاشورا، برادر شهیدم شهادتت مبارک، یا حسین(ع) و یا زینب(ع) پیکر شهید فانوسی را به جایگاه خای‌اش بدرقه کردند.»

«ایران اسلامی درعملیات محرم به اربعین رسید» این عنوان خبری بود که در بیست‌ و چهارم محرم‌الحرام روی خروجی سایت‌ها قرار گرفت. در توضیح این خبر آمده بود: «امیرهیودی از دزفول و محمدحسین عزیزآبادی از نیشابور با هدیه‌ جان‌های تابناک خود به آستان آل الله صلوات الله علیهم، نام خود را بر بامِ آسمان، با خطِ سرخ نوشتند. به این ترتیب، تعداد کاروان کربلائیانِ ایرانِ اسلامی در عملیات محرم در نبرد با مزدوران سعودی و پیروان اسلام آمریکایی به ۴۰ نفر رسید.»

خبر کربلایی شدن دو رزمنده ایرانی دیگر طی عملیات محرم به نام‌های زمینی خانی و جمشیدیان روز بیست‌وپنجم محرم‌ماه توسط خبرگزاری‌ها منتشر شد: «محمدحسین خانی از یزد و موسی جمشیدیان از نجف آباد در نبرد با مزدوران سعودی و پیروان اسلام آمریکایی و در راه دفاع از حرم بانوی مقاومت، حضرت زینب کبری(سلام الله علیها)، بال در بال ملائک گشودند.» پایگاه‌های خبری اعلام کردند تعداد مدافعان حرم ایرانی که طی عملیات محرم به شهادت رسیدند، به ۴۲ نفر رسیده است.

از دیگر سو مدافعان حرمِ مهاجر افغانی‌ و شهروندان لبنانی‌ تبار نیز نام خود را در قافله عشقِِ به آل‌الله در سرزمین‌های فرا مرزی ثبت و ضبط کردند.
روز بیست‌ویکم محرم بود که در خبری با عنوان «بدرقه سردارِ لشکر فاطمیون تا دروازه آسمان» اعلام شد: «محمدرضا خاوری از موسسین لشکر فاطمیون به همراه دو تن دیگر از شهدای لشکر فاطمی، نعمت‌الله کریمی و حمید حسینی که در عملیات محرم بال در بال ملائک گشود، در «مشهد»، تشییع شدند. شهیدمحمدرضا خاوری با نام نظامی حجت و هم‌رزم نزدیک علی رضا توسلی (ابوحامد) که از سردارانِ ارشد مدافعانِ افغان تبارِ حرم بانوی مقاومت به شمار می‌رفت، در عملیات محرم بال در بال ملائک گشود. پیکر او و دو رزمنده‌ی دیگرِ این لشکر، روز ۱۳ آبان در مشهد مقدس تا حرم حضرت ثامن الائمه(صلوات‌الله‌علیه) تشییع و پس از انتقال به بهشت رضا، در کنار دیگر شهدای فاطمی، تا روز ظهور مولایشان به امانت سپرده شد.»

در مراسم وداع شهدای لشکر فاطمیون بود که، حجت‌الاسلام و المسلمین پناهیان گفت: جهاد امروز در منطقه باعث عزت و سربلندی کل جهان اسلام در آینده نزدیک خواهد شد و در این راه شهدای افغانستانی مدافع حرم به‌قطع، باعث عزت تمام مردم افغانستان خواهند شد.

سخنران ویژه مراسم هیئت فاطمیون گفت: ممکن است در طول دوران جهاد امروز در منطقه نیش و کنایه‌ای هم بشنوید، اما همین نیش و کنایه‌ها خود علامت قبولی جهاد است.

پناهیان در عین حال از دیداری با برخی فرماندهان حزب‌الله لبنان سخن گفت و شرح داد: برخی فرماندهان حزب‌الله لبنان در دیداری که با آنها داشتیم، می‌گفتند که هر جا دشمن در سوریه مطلع می‌شود که بچه‌های فاطمیون وارد میدان نبرد شده‌اند، ترسیده و منطقه را ترک می‌کنند. این فرمانده حزب‌الله می‌گفت: «به بچه‌های حزب‌الله لبنان گفته‌ایم از روحیه و جنگ‌آوری بچه‌های فاطمیون درس بگیرند».

در همین روز بود که خبر شهادت یکی از فرماندهان میدانی حزب‌الله، علی حسین بلحص ملقب به حاج جواد در نبرد با تروریست‌های تکفیری در سوریه منتشر شد. حاج جواد از اهالی روستای «صدیقین» در جنوب لبنان است. عملیات محرم در استان حلب که تاکنون با پیشروی نیروهای مقاومت و هلاکت صدها تروریست همراه بوده است موعد وصال حاج جواد شد.

صحنه‌های عاشورایی که مدافعان حرم درسرزمین شام خلق کردند نمایش شکوه ایثار فرزندان مکتب روح‌الله(ره) است. آنجایی که یکی از شهیدان حزب الله لبنان لحظاتی پیش از شهادت با خون خود نوشت: (سقطنا شهداء ولن نرکع..انظروا دمائنا وتابعوا الطریق) در خون خود غلتیدیم وهیچگاه تسلیم نخواهیم شد... به خون ما نظر داشته باشید وراهمان را ادامه دهید.




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۴ ، ۲۳:۵۶
میم الف الف
يكشنبه, ۲۴ آبان ۱۳۹۴، ۰۷:۰۴ ق.ظ

جاسوسان آمریکا تا زیر قبای اعتدال!



۱-روز دوشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۴ ، همزمان با آغاز طوفان اطلاعاتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، ایسنا سخنانی از سید محمود علوی منتشر کرد که مشخص نبود در چه مکانی و به چه مناسبتی از سوی وزیر اطلاعاتِ دولت یازدهم ادا شده است.

از دیگر سو عدم انتشار این سخنان در هیچ یک از رسانه های مرجع حکایت از این داشت که ایسنا اظهارات علوی را به طور انحصاری و در یک مجلس خاص ثبت و سپس منتشر کرده است. بر این اساس سید محمود علوی با تاکید بر اینکه ایجاد رعب وحشت امنیت نمی‌آورد گفته بود: «اگر ایجاد امنیت به بهای بوجود آوردن استرس و اضطراب برای جامعه باشد، حالت خوبی نیست. هنر نیروی اطلاعاتی و حراستی این است که به گونه‌ای عمل کند که بدون اینکه حضور فیزیکی داشته باشد، امنیت برقرار باشد.در فضای بسته عده‌ای تحریک می‌شوند تا آن فضا را بشکنند ، ولی در شرایطی که فضای جامعه باز باشد، این اتفاق رخ نخواهد داد، هر چند باید به این موضوع نیز توجه کرد که خلاقیت توام با آرامش ایجاد می شود و صنعت و اقتصاد در این شرایط می توانند شکوفا شوند به تعبیری، فضای استرس خلاقیت کش است. همان طور که دین مبین اسلام به آرامش و ادب در جامعه تاکید کرده و ایجاد رعب و وحشت را تنها ابزاری در مقابل دشمنان دانسته است.ما حق نداریم در زندگی شخصی افراد سرک بکشیم.خداوند از حق الله می گذرد اما از حق مردم نمی گذرد.»

موازات انتشار این سخنان با اقدامات کوبنده سازمان اطلاعات سپاه پاسداران درحالی شائبه برانگیز می نمود که مجهول بودن مکان ادای این سخنان ، چنین حالتی را تشدید می کرد. اما وضعیت وقتی بدتر شد که رسانه های جمعی روز ۱۴ آبان ماه ، به نقل از صفحه تلگرام قدرت الله علیخانی به انتشار تصاویری از مجلس روضه خوانی در منزل وی پرداختند که شخص وزیر اطلاعات مشغول خوش و بش با خاتمی بود.

۲- روز چهارشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۴ ،‌ یعنی دوروز بعد از آغاز مقابله سازمان اطلاعات سپاه با فتنه چهارم ، پایگاه خبری دولت به انعکاس فیلم و متن مکتوب سخنان حسن روحانی در جلسه هیئت دولت پرداخت که درباره نفوذ ادا شده بود. بر این اساس رئیس جمهور در بخشی از سخنانش گفته بود: «باید به طور واقعی و جدی با هر گونه نفوذ بیگانگان مبارزه کنیم و نباید عده ای با کلمه نفوذ بازی کنند.رهبر معظم انقلاب متعلق به تمامی ملت ایران است و به گروه و نهادی خاص تعلق ندارد، همه ملت ایران در مسیر انقلاب، استقلال و ایستادگی کشور در برابر بیگانگان متحد هستند و امیدوارم همه جناح‌ها و نهادها به این نکات توجه داشته و واقعاً تلاش کنیم اگر رهبری انقلاب کلامی را عنوان می‌کنند به درستی آن را بفهمیم و پیاده کنیم و اجازه ندهیم افرادی از این کلمات در راستای منافع شخصی، گروهی و جناحی خود سوء استفاده کنند.

رهنمودهایی که رهبر معظم انقلاب مطرح می‌کنند با هدف استحکام قدرت ملی است، نباید خدای ناکرده برخی بخواهند از این کلمات و واژگان سوء استفاده کنند و این طور نباشد که از این پس با هر کس که مخالف هستیم، بخواهیم او را به نحوی متهم کرده و گروهی را به حاشیه برانیم.»

این اظهارات در حالی منتشر شد که ساعاتی بعد رسانه ها به نقل از فیلم بارگذاری شده در صفحه اینستاگرام حسن روحانی ، سخنان شفاف تری را از سوی وی منتشر کردند که در جلسه هیئت دولت اداشده بوده و همان سخنانی که پایگاه خبری ریاست جمهوری ، اقدام به سانسور آن کرده بود. بر این اساس رئیس دولت در این باره می گوید: «بیخود نرویم چند نفر را به بهانه‌ای بگیریم ، پرونده‌سازی کنیم، بعد آن پرونده را در کشور بزرگ کنیم و بگوییم این خط، جریان نفوذ است»

بنابراین موازاتِ ضرب شستِ اطلاعاتیِ سپاه با اظهارات وزیر اطلاعات و سخنان روحانی این سوالات را در ذهن مخاطب پدید می آورد که:

۱- آیا دولت از اقدامات سازمان اطلاعات سپاه ناخشنود است؟
۲- اگر پاسخ سوال اول مثبت است ، کجا باید دلیل این ناخشنودی را جستجو کرد؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۴ ، ۰۷:۰۴
میم الف الف
شنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۴، ۰۷:۰۱ ب.ظ

◄25میلیون تومان

افسران - ◄25میلیون تومان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۴ ، ۱۹:۰۱
میم الف الف
شنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۴، ۰۷:۰۲ ق.ظ

پرچم امریکا روبروی دفتر لاریجانی در قم

افسران - پرچم امریکا روبروی دفتر لاریجانی در قم

پرچم امریکا روبروی دفتر لاریجانی در قم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۴ ، ۰۷:۰۲
میم الف الف

افسران -  کسانی که فکر می‌کنند آمریکا به ایران نفع می‌رساند یا ابله هستند یا پول گرفته اند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۴ ، ۱۸:۵۹
میم الف الف
جمعه, ۲۲ آبان ۱۳۹۴، ۰۶:۵۶ ب.ظ

دولت ذلت!

افسران - عزت:)

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۴ ، ۱۸:۵۶
میم الف الف
چهارشنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۴، ۰۱:۱۱ ب.ظ

نیمچه محرمانه با رئیس القضات




حضرت آیت‌الله آملی لاریجانی بایجانی، دام عزّه
سلام حاجی آقا.

خارنی. خِدا شمه ره حفظ ‌هاکنه. شمه ره توفیق‌هاده. خِله ببخشین. این علی لاریجانی شمه‌‌‌‌‌‌ ‌برار هسّه؟ نشنه باور هاکردن. شمه اتّه خال ریش ونه دیم دنیه. حیف، حیف بیّه. چی بوّم. ول‌ها کن. ته فهم و شعوره قربون بوّم که شه‌پره نون و پیل ره که ته خرج ‌هاکرده، حروم نکردی!

اول همه به عرض مبارک برسونم، ابداّ راضی نیستم هیچ شهروند آملی یا لاریجونی منجمله علی لاریجانی، این احوالپرسی محرمانه حقیر با حضرتعالی را مطالعه کنه و الّا حق شکایت برا اینجانب محفوظه الی‌الابد ونسل اندر نسل، بدون تاریخ انقضا.

همین‌جا از فرصت استفاده کنم و از جناب مستطاب یوسفیان ملا نماینده مردم شهر هزار سنگر آمل و عضو فراکسیون مشعشع «رهروان (کدام) ولایت»، درخواست کنم به آن دسته از موکلین رقیب ایشان اتمام حجت بفرمایند؛

اگر - لاسمح الله- بخش محرمانه جیغ‌وداد ما را بخوانند، به تحمل جریمه‌ای معادل یک مصوبه برای عمران و آبادی شهر و دیار خود از طرف فراکسیون رهروان محکوم خواهند بود؛ شبیه مصوبه هسته‌ای...

حضرت آیت الله؛ غرض از تصدیع، ‌دو مطلب بود: نخست، طرح یک شبهه و به قول حکما یک عویصه (بر وزن لطیفه) به خصوص با عطف توجه به مراتب فضل و معرفت فقهی و فلسفی حضرتعالی
دوم: درخواست تشکیل دادسرای ویژه الوات!

رهروان ولایت قُندوز و تخار


اما نخستین مطلب: حضرت آیت‌‌الله، مبنا و همشای ما در طرح این مشکل همان است که حافظ علیه الرحمه دستور فرموده: «مشکلی دارم، زدانشمند مجلس بازپرس»

همانگونه که لابد استحضار دارید، جمعی از نمایندگان سابقا اصولگرای مجلس با این توجیه دهان پرکن که ما رهروان ولایتیم، اما شما نمایندگان اکثریت مجلس خیلی زور بزنید فقط اصولگرا هستید نه کمتر، نه بیشتر. لهذا ما حق داریم انشعاب کنیم و از شما عبور کنیم. رهروی ولایت که حقا و حتما بر اصولگرایی مرجح است.

اما پدر بخت بد بسوزد که عن‌قریب محک تجربه آمد به میان و رهبر معظم انقلاب، کار بررسی و حک و اصلاح برجام را به شورای امنیت و مجلس احاله فرمودند. اما مدعیان رهروی ولایت کار کارستانی نکردند که هیچ، حاصل زحمت اصولگرایان صادق و غیرمدعی را هم به باد فنا دادند و مصوبه‌ای کم سو و بی‌رمق گذراندند. مع‌الاسف عمق خلل و ضعف تخم دوزرده آقایان مدعی پس از نامه رهبری معظم انقلاب به روحانی برملا شد.

حضرت آیت‌الله، جسارت نباشد، رندی به این حقیر گفت: برو بابا دلت خوشه. منظور رهروان از ولایت، مقام معظم رهبری که نیست.

علی ایّ‌حال، با «سبروتقسیم و تفریع فروع» فرضیاتی مطرح است:
الف: منظور آقایان از ولایت چه بسا ولایت تخار و قندوز افغانستان بوده باشد.
ب:منظور از ولایت به زبان خودمانی همان ده و دهات باشد که آقایان قبل از شغل نون و آب دار نمایندگی در آن ولایت ها (دهات) به خاطر پرکردن وقت و انبساط خاطر، قدم می‌زدند و به اصطلاح رهروی می‌کردند و بعد از رسیدن به صندلی قرمز پارلمان، به پاس دوران بیکارگی و گمنامی، خود را به رهروان ولایت نامبردارکردند. والله اعلم.

ج: هر دو احتمال صدرالذکر، صادق باشد.
ی: هر دو احتمال الف و ب منتفی و کاذب باشد که در این فرض منظور آقایان از ولایت می‌تواند همان «استان» امروزی بوده باشد که در عهد شاهان قجر مصطلح بوده و کاربرد داشته.

حضرت آقای آملی لاریجانی، اگر حمل بر اظهار فضل نباشد، از دید اجتهاد ناچیز این حقیر، احتمال اخیر اقوی و معتنابه است.
نظر مبارک حضرتعالی چیست؟

دادسرای ویژه الوات


اما درخواست دوم حقیر که همانا در خواست تشکیل دادسرای ویژه الوات توسط آن جناب فضیلت مآب است، البته پیشاپیش از قلم‌فرسایی بی در و پیکری که کردم و چشم مبارک حضرتعالی را خسته و آزرده کردم، به شدت عذرخواهم که همیشه بخشش از بزرگان کریم الخصال است.

داشتم می‌گفتم، ببخشید عرض می‌کردم که عجالتا از متن به حاشیه رفتم.
چیزی حدود یک سال‌واند ماه پیش جریده مظلومه یالثارات توسط ارشاد توقیف شد. بلافاصله وزیر موقر و مودب ارشاد، در گفت و گو با خبرگزاری دولت و متعاقبا همه روزنامه‌های چیزطلب افاضه فرمودند که روش نوشتاری یالثارات لمپنی است. دادسرای تهران شکایت یالثارات از وزیر مودب (جانشین همان زینت‌الوزرای خاتمی مطرود؛ مهاجرانی) را به دادسرای ویژه روحانیت ارجاع کرد، لابد به دلیل کت و شلوار آنکارد و مراتب فضل و تحصیلات حوزوی و یا به قول مرحوم آیت‌الله مجتهدی، «آخوندی‌گری» نامبرده.

علیرغم آنکه علمای مبرز حوزه در رسانه‌ها در مراتب درک و فهم مشارالیه گفته بودند: فاجعه است که سکان فرهنگی کشور به دست کسی باشد که با قرآن و سنت بیگانه است.

با گذشت چندین‌واند ماه از ارجاع پرونده شکایت، آقای وزیر ارشاد از طرف دادسرای ویژه روحانیت تبرئه و شکایت یالثارات به طاق خورد. حاج آقای دادسرای محترم فرموده بودند: آقای وزیر تصویر مقاله یکی از اساتید دانشگاه را به دادسرا ارائه کردند که استاد مزبور فرموده بودند لمپن به منای لات نیست بلکه به معنای کوچه و بازاری است!

آقای رئیس القضات عدلیه کشور! آیا اجازه می فرمائید وفق منطق حکم دادگاه ویژه روحانیت، زین پس کسانی به مردم کوچه وبازار بگویند لمپن!
و یا دستور تشکیل دادگاه ویژه الوات را صادر خواهید فرمود شاید دادرسان محترم آن دادگاه از مفهوم و معنای لمپن چیزی سردر بیاورند.
والامر الیکم، زیاده عرضی نیست.

«ته ره قربون»!

یا علی مدد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۴ ، ۱۳:۱۱
میم الف الف
يكشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۴۵ ق.ظ

سقوط فرهنگی با فستیوال حیازدایی تلویزیونی!!!




وضعیت حجاب زنان و دختران بازیگر در فیلم‌ها و سریال‌ها و بی‌حجابی آن‌ها در خیابان و وضع مفتضح برخی از آن‌ها در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی از موضوعاتی است که احیاناً بر حیای زنان و حتی غیرت مردان جامعه تأثیر به سزایی داشته باشد. آنجایی که یک زن هنرمند به کمک رسانه‌ملی خودمان به آلاف و الوفی رسیده است و اسم ورسمی پیدا کرده است و حالا با ساز ناکوک و اشتهای بی‌حیایی سیری ناپذیر مانند یک ویروس جامعه را آلوده می‌کند.

بی‌تردید بازیگران سینما و تلویزیون یکی از گروه‌های الگو در جامعه هستند که رفتار آن‌ها می تواند در شکل‌گیری نگرش مردم به یک موضوع، موثر باشد. اینگونه وقتی بازیگران تلویزیونی به صورت بی‌حجاب در انظار عمومی ظاهر می‌شوند به راحتی می‌توان حدس‌زد چه بلایی بر سر مخاطبان با حجاب‌ساختگی! در فیلم‌ها و آنهم با خرج بودجه‌های میلیاردی از بیت‌المال خواهد آمد. تصاویر آتلیه‌ای هم خود حکایت دیگری دارد. چند سالی است که گرفتن عکس‌های آتلیه‌ای با گریمی مخصوص برای خودنمایی در میان بازیگران زن و مرد ایرانی باب شده است.

با گسترش بازدید سایت‌های به ظاهر هنری و شبکه‌های اجتماعی که اقدام به منتشر کردن اینگونه تصاویر می‌کنند این پدیده به نوعی فستیوال و مسابقه برای حیا‌زدایی از الگوی زن ایرانی تبدیل شده است.

مسابقه بدحجابی در تصاویر آتلیه‌ای تا به جایی رسید که برخی با همذات پنداری نسبت به شخصیت با حجاب برخی از آنها در فیلم‌های سینما و تلویزیون و با دیدن عکس‌های آنچنانی آتلیه‌‌ای این افراد که در فضای مجازی به شکل گسترده منتشر شده و می‌شود، دچار نوعی تفکر دوگانه در مورد این افراد می شوند.

حجت الاسلام دکتر صالح نیا با اشاره به اهمیت حجاب در بستر سینما می‌گوید: خداوند بر اساس ضروریات اجتماعی و انسانی حجاب را هم برمردان و هم برزنان واجب کرده است.

امام جمعه غرب تهران در ادامه افزود: چنانچه در امر حجاب کوتاهی شود مغفرت از جامعه دور شده و بر منکرات دامن زده می‌شود و برعکس اگر مردان و زنان بر حجاب و عفاف اسلامی پایبند باشند، بستر برای انجام معروف های دیگر نیز مهیا می شود؛ سن ازدواج کاهش می یابد و از آمار طلاق و بسیاری از بزهکاری ها کاسته می شود.

امربه‌معروف تلویزیونی


وی خاطرنشان کرد: پرداختن صحیح به حجاب در بستر سینما و تلویزیون به منزله‌ی امربه معروف تصویری است و اگر سینماگران ما در برنامه ها و سناریوهای خود به این مقوله ورود کنند در مخاطبان تاثیر گذار خواهند بود اما اگر به سمتی دیگر گرایش پیدا کنند کل جامعه ضرر خواهد کرد.

الگوسازی در سراشیبی ابتذال



الگوهای تصویری که به نحوی الگوی جوانان و نوجوانان ما قرار می‌گیرند در ارائه فرهنگ و ارزش های دینی مثل حجاب بسیار حائز اهمیت هستند زیرا به خصوص در اوایل دوره جوانی و پایانی دوره نوجوانی فرد خود را در نهادها و منابع دیگر جستجو می کند و مجذوب نهادها و به خصوص رسانه‌هایی مثل سینما می‌شود که دارای تصاویر بسیار جذاب در حد تاثیرگذاری اعجاب آورند.

حال در این میان سینما که بارزترین نمود رسانه جمعی است اگر با انتخاب بازیگران زن بدحجاب یا بی‌حجاب به الگوسازی برای دختران جوان و نوجوان ما بپردازد، به ضدیّت با ارزش های اخلاقی و دینی پرداخته و به شکل منفی تاثیرگذاری‌اش را به مخاطب القاء کرده است یا این هنر تصویری می تواند با ارائه الگویی منطبق با موازین اسلامی رسالت دینی مطلوب را بر عهده بگیرد.

در امر حجاب بلاتکلیف هستیم


طاهرفر، کارگردان سینما و تلویزیون نیز در این‌باره می‌گوید: سی‌و‌اندی سال از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد اما علیرغم تمام هزینه‌های انسانی و مالی و فرهنگی، باید اعتراف کنیم همچنان در امر حجاب بلاتکلیف هستیم و تمام هزینه‌ها حیف و میل می‌شود. ما نه تنها در زمینه فرهنگ حجاب و عفاف اعتلاء نیافتیم بلکه سقوط نیز کرده‌ایم در حالی که آئینه‌ی فرهنگ جامعه‌ی ما حجاب است.

حجاب را فیلم کرده‌ایم!


وی افزود: البته رسانه نیز آئینه‌ی فرهنگی است اما رسانه های ما فرهنگ ضد و نقیضی را به نمایش می گذارند؛ مثلا آنها برای نشان دادن و ترویج فرهنگ عفاف و حجاب اسلامی دست به دامان بازیگرانی می‌شوند که پوشش متفاوتی در زندگی واقعی خود دارند؛ در حالی که وقتی مخاطب با این حالت روبرو می شود، تناقضی در باورهای او به وجود می‌آید که فکر می‌کند حجاب مد نظر جمهوری اسلامی فقط در فیلم ها وجود دارد نه زندگی واقعی.

هفت‌خانی که وجود ندارد!


وی خاطرنشان کرد: سوالی دیگر که در این زمینه باید بپرسیم این است که این بازیگران بدحجاب را چه کسانی و کدام نهاد ها تربیت کرده اند؟! چه کسی آن ها را گزینش کرده است؟! باید بپرسیم چرا هنگام گزینش سایر عوامل فیلم آنها را مجبور می کنند تا از هفت خان رستم عبور کنند در حالی که بازیگری که قرار است جلوی دوربین و دید عموم مردم قرار بگیرد، با چنین شرط و شروطی روبرو نمی‌شود؟! به واقع چرا حجاب اسلامی شرط ورود به عرصه‌ی بازیگری و سینما در جمهوری اسلامی نیست؟!

پیام معکوس فیلم به مخاطب القاء می‌شود


آیت‌الله سعیدی نیز با انتقاد از حجاب و پوشش نامناسب برخی بازیگران سریال‌های صدا و سیما می‌گوید: در سریال‌هایی که در کشور ما ساخته می‌شود ‌دیده می‌شود که بعد از مدتی اصحاب شرکت کننده در آن را برای تشویق دعوت می‌کنند؛ وقتی که این‌ها از آن لباس بازی و هنرپیشگی بیرون می‌آیند چهره‌هایی متفاوت دارند.

وی افزود: خانمی که در سریال دارای حجاب کامل بوده و به اجرای نقش پرداخته است ‌در موقع تجلیل چهره او ۱۸۰ درجه متفاوت می‌شود یا آقایی که در فیلم با چهره مذهبی حضور یافته است، این بار با چهره‌ای متفاوت خود را نشان می‌دهد.

امام جمعه قم با اشاره به پیام نامناسب چنین رویکردی، گفت: خانمی که نقش زن محجبه یا مردی که نقش انسان مؤمنی را در فیلم بازی می‌کند و بعد از آن در چهره‌ای خلاف فیلم بازی شده دیده می‌شود، آورنده این پیام است که ای بینندگان! آنچه که دیدید همه فیلم بود اصل چهره او این است؛ در این شرایط تمام پیام‌های خوب سریال تبدیل به عکس آن می‌شود.

بازیگران مراقب باشند مصداق بدحجابی نشوند


این‌ها همه در حالی است که مدیرکل روابط‌عمومی سازمان صداوسیما در پی انتشار خبری مبنی بر ممنوع‌الفعالیت شدن برخی بازیگران بی‌حجاب تلویزیون گفته است: هنرمندان برای جلوگیری از بروز هرگونه حاشیه و بازتاب منفی برای انتشار تصاویر خود در شبکه‌های اجتماعی دقت لازم را به خرج دهند تا مصداقی برای بی‌حجابی تلقی نشود.

در ورطه سقوط قرارمان ندهند


رطب خوردگان رسانه‌ای که می‌خواهند مخاطبان خود را منع رطب کنند، خود بهتر از هرکس دیگر می‌دانند که آب در هاون می‌کوبند. وقتی بازیگری که در نقش یک فرد محجبه و مذهبی در تلویزیون بازی کرده و چهره او با همان شکل و شمایل در چشم مخاطب نقش بسته است وقتی به یک‌باره در فضای دیگر و خارج از سریال به شکل مفتضح و بی‌حیا با حجابی نیم‌بند ظاهر می‌شود که نه شرع می‌پسندد و نه عرف و اگر نبود تسامح برادران ناجا می‌بایست توسط گشت‌های ارشاد، حتماً ارشاد شود، معلوم نیست بر سر مخاطب چه بلایی می‌اید.

این تعارضات و الگوسازی‌های کاذب از بازیگران بی‌حیا و بی‌حجاب و دادن نقش‌های خاص به آن‌ها سرانجام خوشی در پی ندارد و بی توجهی به این مسئله مهم موجب ترویج فرهنگ بی بند و باری در میان نسل جوان شده و به قدری تاثیرگذار است که یک جامعه را به ورطه‌ی سقوط می اندازد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۴ ، ۱۰:۴۵
میم الف الف
جمعه, ۸ آبان ۱۳۹۴، ۰۱:۲۱ ب.ظ

هاشمی رفسنجانی و منطق هپلی هپو!





گفت: خبرداری رفسنجانی در گفتگو با یک نشریه منطقه،گل زده توی دروازه خودی؟

گفتم: چطور مگه؟
- گفته:مسئولیت شروع جنگ صدام علیه ایران به گردن افراطی های داخلیه.

- خیره انشاءالله،اینم نظر لطف ایشون به رزمنده‌ها و انقلابی هاست.
- اما این رشته سر دراز داره و رفسنجانی دست‌بردار نیست.
- خیره، دیگه چی؟

-گفته:من قبلاً در یک جلسه طولانی مهمان آقای سلمان(شاه فعلی سعودی) در ریاض بودم. آن موقع ایشان را آدم معقولی دیدم.به نظرم اطرافیانش بد عمل می کنند و تندروی می کنند.
گفتم: بزه!

-یعنی چی؟!
- یعنی نه میشه!
-یعنی تو قبول نداری؟

گفتم: نع. چون این حرف ساواکی های دوره شاهه، که تو مردم پخش می کردن:شاهنشاه خودش خوبه،اطرافیاش خرابن!
-اما امام از همان اول دس گذاشت رو خود شاه. مردمم یه ریز گفتن مرگ بر شاه تا...

- می دونم.
- مگه ندیدی چند وقت پیش، خودش اومد گفت: من نامه به امام (ره) نوشتم که مرگ بر آمریکا دیگه بسه، تا کی بگیم مرگ بر آمریکا؟
گفتم:خوب یادمه.ولی کار رفسنجانی از این حرفا گذشته.
گفت:با این حساب باید بگیم منطق رفسنجانی هپلی هپوه!

- می تونی یه کم بازش کنی؟
-اگه بخام بازش کنم گندش در میاد.
گفتم: طفره نرو،حرفتو بزن.

- رفسنجانی با رو کار اومدن یار غارش حسن روحانی شروع کرد به ماله کشی به ریخت و قیافه آمریکا، طفلک فکر کرده بود خبراییه.روزنومه های اعتدال و چیزطلبا،پشت رفسنجانی را گرفتند تا اینکه «آقا فرمود:بزک چهره آمریکا؟!! نبینمها!»

- بعدش چی؟
- بعدشم رفسنجانی رفت سراغ نوکرای آمریکا،سلمان و فلان وبهمان.....
- دسش درد نکنه. اونم درست بعد از دسته گل‌های مکه و منا!
گفت:آره،مگه چه اکشالی داره،منطق هپلی هپو کار رفسنجانی رو تایید می کنه.

- هپلی هپو ،دیگه چیه؟
- یک ضرب المثل شبه اصفهونی می گه: هل هپلاً هپولا از ایرا نشد از او را!

رزمنده قلچماق و مداح ناشی!


اولّای خرداد۶۲، یه روز تانک های عراقی در جبهه طرّاح پاتک کردند که خاکریز خطی رو که شب قبلش بچه ها گرفته بودند ، پس بگیرند. لا مصبا گله ای تاخت می زدند و یه ریز خاکریزو کرده بودند آبکش .علی الدوام خاکریزو می جویند و میومدند جلو،تیربار تانک عراقیا پشه را رو هوا می زد.

القصه،بنا شد بچه ها بکشن عقب؛پشت به دشمن،رو به میهن.
تو همین هیری ویریا، دو تا رزمنده،یه برانکارد رو که یه بچه بسیجی ۱۶ساله،روش بود،هنّ و هنّ کنان،یورتمه ای می آوردن عقب. انصافاً سخت بود، چون تیر مستقیم تانک،گرومپ،گرومپ می خورد دور و برشون. یه هویی رزمنده یوقور و قلچماقی که عقب برانکارد رو چسبیده بود و شر و شر عرق از سرو کولش می‌ریخت و حسابی بهش زور اومده بود، تو همون حال هنّ و هن کنان گفت: خدایا ببین!باید منو بیامرزی، اگه نیامرزی...

معطلت نکنم شروع کرد به خط و نشون کشیدن و منّت گذاشتن سرخدا. چون از یه طرف دلش نمی یومد برانکارد بسیجی شکم دریده رو بزاره زمین و در بره، از اون طرف هم خیلی فشار اومده بهش، به عقلش رسیده بود که لابد تقصیر خداست که این بلا اومده سر این بسیجی و اونو انداخته تو هچل،پس باید غروپُر را به خدابزنه،طفلک حالیش نبود همین که تونسته تو جبهه و عملیات باشه، لطف خدا بوده. وقتی تونسته یه بسیجی از پا افتاده روبکشه عقب منّت خدا بوده و خدا گناهی نکرده. خب معرفت که نباشه همین میشه که گفتم. هرچند«هیکلین چوخ، اما بیر ذرّه معرفت یوخ!»

این داستان منو یاد قصه اون مداح انداخت که آخرای سینه زنی وسط سینه زنای خسته کوفته و خیس عرق رفت بالای چهار پایه! که ای امام حسین، مریضا مونو شفا بده، قرضا مونو ادا کن، توکه حاجت ارمنی‌یا رو می دی حاجت مارم بده!

زیر لب گفتم: آنقدر داد نزن! چه خبرته؟! ارمنیا (مسیحیا)روزعاشورا یه یار مشتی داشتن تو یارای امام حسین به نام وهب که همه می شناسنش. تو اون روز کدوم گوری بودی که حالا سر امام حسین داد می کشی و می خوای زورکی حاجت بگیری؟ دو زار بده آش به همین خیال باش.

خاک بر سرم، خودمم نفهمیدم چی گفتم؛ قبلاً از یه مداح با معرفت شنیده بودم درباره امام حسین(ع) که
هزار مرتبه شستن، دهان به مشک و گلاب
هنوز نام تو بردن کمال بی ادبی است

واویل برمن که شورش را در آوردم. حتماً باید روز عاشورا توبه کنم که دیگه غلط زیادی نکنم امّا نه مث توبه اون قالتاق خالی بند که گفته بود:قول می دم که دگر می نخورم/ به جز امشب و فردا شب و شب های دگر! اما بازم نع، نشد. کار ما ها از این حرفا گذشته.

آشیخ مرتضی مطهری (ره) می گفت: یه بابایی مؤمنی که دیوانه شده بود و به قول ما قاط زده بود،هی نماز می خواند.اونم چه نمازی؟ وقتی می رفت رکوع یه ریز می گفت:سبحان ربی العظیم و بحمده .... بازم سبحان ربی العظیم و بحمده. بازم سبحان.... تا از پا می‌افتاد. اما ما بعکس وقتی قاط می زنیم میریم تو نخ فحش و فضیحت به اضافه دو جین نعره و عربده اضافی.

حالا افتاد؟ملتفت شدی؟!
یا علی مدد.



۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۴ ، ۱۳:۲۱
میم الف الف