یاران خراسانی

ما تا آخرین نفس ایستاده ایم

یاران خراسانی

ما تا آخرین نفس ایستاده ایم


اگر بند بند استخوان‌های مان را جدا سازنند، اگر سرمان را بالای دار ببرند، اگر زنده زنده در شعله‌های آتش‌مان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی‌مان را در جلوی دیدگان‌مان به اسارت و غارت برند، هرگز امان‌نامه‌ کفر و شرک را امضا نمی‌کنیم. ما مظلومین همیشه تاریخ، محرومان و پا برهنگانیم. ما غیر از خدا کسی را نداریم و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم دست از مبارزه با ظالم بر نمی‌داریم.
جمعه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۳۵ ق.ظ

اوین و آخرین خاطره

http://iranmatlab.ir/files/fa/news/1394/5/18/405433_166.jpg





امروز جمعه است و باید برای خطبه‌ها مطلب آماده کنم. یک ساعت به ظهر مانده یکی از پاسدارها یادآوری می‌کند که نمازجمعه‌ای در کار نیست و سال‌هاست که از رفتن به نماز جمعه معافم. خوب شد که یادآوری کرد وگرنه ناجور می‌شد؛ اگر به نماز جمعه می‌رفتیم و می‌دیدم یکی دیگر مشغول خواندن خطبه است!

فائزه رفته بیرون و با یک پلاستیک پر ساندویج برگشته! نمی‌دانم چرا از سال ۸۸ به این طرف مصرف ساندویج در خانه ما این قدر زیاد شده! یک ساندویج زیاد می‌آید و فائزه می‌گوید برای داداش مهدی گرفتم! همه بغض می‌کنیم و این اقدام سمبلیک در حمایت از مهدی را ارج می‌نهیم!

عفت می‌گوید حال که پسرم رفته به اوین تا انقلاب دیگری علیه پدر سوخته بازی راه بیندازد بد نیست ما هم مردم را برای خریدن و خوردن ساندویج به خیابان دعوت کنیم! شاید این حرکت انقلاب نوین اوین را تسریع کند! این روزها همه اعضای خانواده سیاسی شده‌اند! شاید غیرسیاسی‌ترین عضو خانواده من باشم! بهتر است کار را به دست جوانترها بسپارم و خودم را با کار در مجمع و امور مملکتی سرگرم کنم!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۳۰
میم الف الف

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی