یاران خراسانی

ما تا آخرین نفس ایستاده ایم

یاران خراسانی

ما تا آخرین نفس ایستاده ایم


اگر بند بند استخوان‌های مان را جدا سازنند، اگر سرمان را بالای دار ببرند، اگر زنده زنده در شعله‌های آتش‌مان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی‌مان را در جلوی دیدگان‌مان به اسارت و غارت برند، هرگز امان‌نامه‌ کفر و شرک را امضا نمی‌کنیم. ما مظلومین همیشه تاریخ، محرومان و پا برهنگانیم. ما غیر از خدا کسی را نداریم و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم دست از مبارزه با ظالم بر نمی‌داریم.
يكشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۳۵ ب.ظ

کوتاه و اسفبار از نمایشگاه کتاب


«در سالیان گذشته وقتی این چهره‌های افسرده را می‌دیدم، متاثر می‌شدم؛ اما امیدوارم در دولت جدید امیدواری به وجود بیاید و ما هم در راستای تقویت این روحیه حمایت‌هایی انجام می‌دهیم. امیدوارم ادامه‌دهنده خوبی برای راهی باشیم که آقای خاتمی آن را شروع کرد و قبل از اینکه رای اعتماد بگیرم، از نظرهای ایشان استفاده کرده‌ام.» گزاره تاریخی فوق بخشی از افاضات علی جنتی وزیر ارشاد کنونی است که پیش از این روز نهم شهریور ۱۳۹۲ ، در آیین افتتاح استودیوی موزه موسیقی ادا شده بود.

البته این جمله تاریخی مقام معظم رهبری در نیمه ماه رمضان ۱۴۳۵ ، خطاب به علی جنتی هم در خاطر همگان ثبت و ضبط است: «با آقای وزیر حرف زیاد داریم، در عرصه فرهنگ اشکال جدی داریم.»

بد نیست برای قیاسی بین دو گزاره پیشین و درک این مفهوم که آیا اظهار امیدواری علی جنتی به واقع تبدیل شده یا نه ، مروری بر اندک یافته های عیان در نمایشگاه کتاب سال ۹۴ داشته باشیم. مروری که مفهوم اشکال جدی به عرصه فرهنگ را نیز تفسیر خواهد نمود. همچنین با مرور همین نشانه های کوچک که مشتی از خروار است می توان به درک اقدام اعتراض آمیز مقام معظم رهبری پی برد که چرا سال گذشته به بازدید نمایشگاه کتاب مبادرت نکردند.

حمیرا ، دلکش و همجنس باز و... همه جمعند

در غرفه «فرهنگ معاصر» که نماینده ناشران معتبر فرانسه در ایران است می توانستید کتابی با عنوان زن نابود شده را در معرض فروش ببینید که نوشته «سیمونه دوبوآر» است. نویسنده ای فاسد و همجنس گرا که معشوقه «ژان پل سارتر» بوده و مروج خط فکری «فمینیسم» ، «بی بند و باری» در آثار خویش است.! انتشارات «ثالث» نیز کتاب «آهنگ ها و ترانه های جاودان» را به همراه نام زنان آوازه خوان دوره طاغوت نظیر حمیرا ، دلکش ، عارف و ... در بیست و هشتمین نمایشگاه کتاب توزیع نموده بود.!

یاغی ها

«... در روابط زناشویی» نوشته «منصور فتحی» نیز کتاب دیگری است که توسط انتشارات «جامعه شناسان» توزیع شده بود و به بهانه آسیب شناسی در ارتباط نامشروع میان زنان و مردان متاهل ، به انتشار داستانهایی پرداخته که سراسر حاوی مطالب مبتذل و داستانهای بدون قید و بند اخلاقی از ارتباطات نامشروع است.

«دم های بی وا دم» نوشته «علی اکبر یاغی تبار» حاوی اشعاری با مضامین «ابتذال» ، «پوچ گرایی» و... توسط نشر «نیماژ» ، یکی دیگر از یافته های مخاطب در نمایشگاه کتاب سال جاری بود. «یاغی تبار» شاعر دین‌ستیز این کتاب ، پیش از این نیز «جوانمرگ نامه» را خلق کرده بود که به دلیل ابتذال شدید انتشار آن ممنوع شده بود. همچنین اشعار «یغما گلرویی» شاعر ترانه‌های خواننده‌ مرتد (شاهین نجفی)، توسط انتشارات «نگاه» فروخته می شد. شاعر فاسدی که اخیرا از عریان شدن گلشیفته فراهانی در انظار عمومی در خارج از کشور حمایت کرده بود!

ضلالت و پوچی

بیست ‌و هشتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران همچنین مجالی برای بازخوانی تفکرات «صادق هدایت» فراهم آورده بود که انتشارات «چشمه» تولیت آن را برعهده داشت. صادق هدایت از توهین علنی به مقدسات دینی و اهل بیت علیهم السلام ابایی نداشت. هدایت فردی پوچ‌گرا بود که نه تنها اسلام و مذهب را با توهین و هتاکی نواخت بلکه ارزشی برای فرهنگ و ملت و کشور خود نیز قائل نبود. 

وی ضمن روی گردانی از همه‌ این ارزش ها در پنجمین خودکشی خود مُرد! «نشر چشمه» نیز همان انتشارات پر سر و صدایی است که طبق اظهارات معاون سابق فرهنگی وزیر ارشاد در خرداد ماه ۹۱ ، کتابی بر ضد قیام کربلا و ضد امام حسین(ع) منتشر کرده بود. ترویج همجنس‌بازی ، ارتباط جنسی میان دختران و پسران و زنای با محارم در کتب ارائه شده به وزارت ارشاد بخشی از تخلفات نشرچشمه بود. این انتشارات لغو امتیاز شده با روی کار آمدن دولت «تدبیرو امید» در اردیبهشت ماه سال ۹۳ توسط وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی مجوز کار دوباره گرفته است.!

جای بهروز وثوقی خالی...

یکی دیگر از عجایب بیست و هشتمین نمایشگاه کتاب تهران در غرفه انتشارات «موزه عبرت ایران» رقم خورد که در کنارکتاب‌های خود اقدام به فروش فیلم‌هایی از جمله «گوزنها» و «تنگسیر» (با بازی بهروز وثوقی)، از هنرپیشه های فاسد قبل از انقلاب می پرداخت.! بهرزو وثوقی از جمله بازیگرانی است که از طریق رابطه با افراد فاسدی چون اشرف پهلوی در زمان طاغوت به شهرت رسید! 

عباس شباویز تهیه کننده فیلم قیصر و مدیر آریانا فیلم در همین خصوص گفته بود برای قطع رابطه نزدیک وثوقی و اشرف ، به دستور دربار زمینه‌های ارتباط وی با گوگوش در همان آریانا فیلم و همچنین سازمان سینمایی پیام متعلق به علی عباسی فراهم آمد. در حالی که در آن زمان، وی همسر محمود قربانی ،کاباره دار معروف بود و نکته جالب اینکه خود وثوقی در خاطراتش می‌گوید که برای فیصله دادن پیوندش با گوگوش ، هویدا ، نخست وزیر وقت هم به میدان آمد.

اسماعیل و پاسدار احمدی‌‌نژاد!

اما در تراژدی توزیع کتب ، «به رسم حقیقت و زیبایی» عنوان دیگری بود که در آن به شرح زندگی و اشعار «اسماعیل خویی» ، شاعر ضد انقلاب و هتاک به نظام و مقام معظم رهبری پرداخته شده بود.!. اسماعیل خویی بعد از انقلاب از مدافعان سازمان چریک‌های فدایی خلق بود و در سال ۱۳۶۰ به دلیل اینکه از مخالفان جمهوری اسلامی ایران بود به صورت خودخواسته به انگلستان پناهنده شد.

وی از جمله عناصر فعال در تشویق و هماهنگی نیروهای مخالف نظام برای قرار گرفتن در مقابل نظام در فتنه ۸۸ بود. نگارش بیانیه های مختلف علیه نظام اسلامی و تشویق و تحریک جوانان به حمایت و امضای این گونه بیانیه ها و مصاحبه با شبکه های ضد انقلاب و بیگانه چون بی بی سی و صدای آمریکا از جمله اقدامات این نویسنده‌ فراری است.لازم به ذکر است که وی در ایام انتخابات شعری را با عنوان «پاسدار احمدی‌‌نژاد» به افتخار میرحسین موسوی سرود که در آن اهانت‌های بسیاری به رهبر انقلاب ، رئیس‌جمهور و مردم ایران کرده بود!

گیرکرده‌ها در دهه‌های۵۰ و ۶۰

البته با وجود ممنوعیت توزیع کتاب «من و سیمین و مصطفی» نوشته «شیوا ارسطویی» ، این اثر در غرفه نشر «روزنه» به فروش رسید. نویسنده این کتاب که به ترویج عشق های مثلثی و قبح زدایی از فرزند نامشروع مشهور است ، پیشتر ضمن گفتگو با خبرگزاری مهر گفته بود: «من و تعداد زیادی از آدم‌های مثل من تغییرات تند و ناگهانی دهه ۵۰ و ۶۰ را حس کرده‌ایم. تغییراتی که آنقدر سریع بود که در مواردی تنها فقط می‌شد از کنارشان گذر کرد و چندان فرصتی برای درکش وجود نداشته است. راوی این رمان هم مثل بسیاری از ما فردی است که در دو دهه گذر بسیار سریع و بی‌واسطه وقایع پیرامونش را حس کرده؛ گذری آنقدر سریع که انگار او در بی‌خبری مطلق به سر می‌برد.»

خبر انتشار این کتاب سبب شد تا روزنامه‌ شرق ، در یادداشتی به قلم امیر جلالی ضمن نقد و بررسی این کتاب در خصوص آن بنویسد: «ظاهرا دهه ۶۰ دست از سر داستان‌نویسان ایران برنمی‌دارد. نباید هم بردارد. اما رمان ارسطویی به آغازهای این دهه می‌پردازد. به لحظه‌هایی از دهه ‌شصت که دهه شصتی‌ها شاهدش نبوده‌اند. از این بابت نمی‌شود گفت «من و سیمین و مصطفی» رمانی نسلی است. نباشد هم عیبی ندارد.» جلالی می افزاید: «انقلاب راوی را از تمرین باله بازداشته است. انقلاب به میهمانی و پارتی‌های پرجنب‌و‌جوش پایان داده است. اگر رمان را بخوانیم قرینه‌های بیشتری به‌دست می‌آوریم.»

به نظر می رسد مشتی از خروار پیشین ، نشانه خوبی برای اثبات این ادعاست که علی جنتی تنها به ادامه راه خاتمی ، درخیال خود امید نبسته ، بلکه قویا در این راه گام نهاده و راه او را با سرعت می پیماید. او به راستی ادامه‌دهنده خوبی برای راهی است که خاتمی آن را شروع کرد و حالا به نظر می رسد نوبت مجلس است تا این وصله نچسب را از لباس جمهوری اسلامی ایران ، جدا کند. هرچند که تجربه ثابت کرده با رفتن جنتی ، بدتر از او برای ذبح فرهنگ و شعائر دین وارد گودال قتلگاه خواهد شد. مگر آنکه تیغ نظارت تیز باشد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۳/۰۳
میم الف الف

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی