مفروضاتی در باره «فریدون»
ازابتدای ریاست جمهوری حسن روحانی
حرف و حدیث درباره حسین فریدون (برادر حسن روحانی)که به عنوان دستیار ویژه
رئیس جمهور منصوب و به یکی از چهرههای قدرتمند و بانفوذ دولت یازدهم
تبدیل شده بود وجود داشت و علاوه بر مخالفان و منتقدان رئیس جمهور برخی از
نزدیکان و حامیان روحانی هم انتقاداتی جدی به «فریدون» داشته و او را عامل
تشتت و چندپارهگی در نهاد ریاست جمهوری و حلقه اول پیرامون رئیس جمهور
معرفی میکردند.
با گذشت سه سال از عمر دولت تدبیر و امید و افشای
حقوقهای عجیب و مردم آزار برخی مدیران این دولت دوباره نام «فریدون» بر سر
زبانها افتاد و او در آستانه انتخابات ریاست جمهوری به یکی از نقاط ضعف
دولت یازدهم و شخص رئیس جمهور بدل شد. درباره فریدون و نسبت او با سرنوشت
برادرش(حسن روحانی) چند مفروض قابل بررسی است:
الف)مفروض اول:
فریدون بر خلاف همه شایعات و حرفها و حدیثها از برگ گل هم پاکتر بوده و
تمامی آنچه درباره او گفته شده ساخته مخالفان رئیس جمهور و رقبای فریدون در
حلقه پیرامونی حسن روحانی است. در این فرض عقل حکم میکند که روحانی در
آستانه انتخابات و از باب اجتناب از موضع تهمت، حساب خودش را از حساب
برادرش سوا کند و بیش از این برای مخالفان و رقبایش در انتخابات پیش رو
خوراک تبلیغاتی فراهم نیاورد بلکه با معرفی «فریدون» به قوه قضائیه زمینه
برائت او و خودش را از اتهامات فراهم کند که «آن را که حساب پاک است از
محاسبه چه باک است!» آن هم درحالی که به تعبیر عباس عراقچی مهمترین خدمت
«فریدون» در دولت یازدهم انتقال لحظه به لحظه ماوقع مذاکرات هستهای از وین
به رئیس جمهور به زبان سرخهای (زبان محلی زادگاه حسن روحانی) بوده و
طبیعی است با خاتمه مذاکرات فوق دیگر نیازی به «فریدون» و توانایی ویژه او
نبوده و حذف» فریدون» لطمه خاصی به دولت روحانی وارد نخواهد آورد.
در
این حالت روحانی به عنوان قهرمان مبارزه با فساد مطرح شده و محبوبیتی ویژه
در افکار عمومی پیدا خواهد کرد (آن هم چند ماه قبل از انتخابات!) و نام
خود را در تاریخ به عنوان اولین رئیسجمهوری که برای مبارزه با فساد از
نزدیکان خود آغاز کرد ثبت خواهد نمود. طبیعی است که در این حالت «فریدون»
هم مانند سیاوش از آتش عبور خواهد کرد و با پشت سر گذاشتن اتهامات و شایعات
و کسب برائت از محکمه به قهرمانی بینظیر در صحنه سیاسی تبدیل و در دولت
دوم روحانی شایسته کسب مقام معاون اولی رئیس جمهور خواهد شد!
ب)مفروض دوم:
فریدون هم مانند بسیاری از مسئولین خطاها و اشتباهاتی داشته اما نه آن قدر
که مخالفان و منتقدان روحانی نوشته و گفتهاند. در این حالت معقول آن است
که روحانی بیش از این در برابر سیل اتهامات وارده به برادرش سکوت نکند وخود
به عنوان مدعی مقابله با فساد پا پیش گذاشته و عذر» فریدون» را بخواهد و
پرونده او را به دادگاه تحویل دهد. در این صورت نه تنها جریان اتهامات
متوقف خواهد شد (و میدانیم که عوارض و پیامدهای این اتهامات بیش از شخص»
فریدون» متوجه حسن روحانی است و زیانها و هزینههای اقدامات «فریدون» عملا
موجب کاهش سرمایه اجتماعی و اعتبار روحانی آن هم در آستانه انتخابات ریاست
جمهوری خواهد شد) بلکه اقدام روحانی در برخورد با برادر خطاکارش موقعیت و
جایگاه رئیس جمهور را در جامعه تحکیم خواهد کرد و بهترین تبلیغ برای او در
انتخابات آتی خواهد بود. البته با توجه به قوانین موجود مجازات»فریدون» هم
به گونهای نخواهد بود که کینه روحانی را به دل بگیرد!
ج)مفروض سوم:
فریدون همانگونه که گفته میشود از بانیان و مرتکبان اصلی و جدی مفاسد
مالی و اقتصادی است و محاکمه او پرده از بسیاری آلودگیهای دولت روحانی
برخواهد داشت. در این حالت هم عقل سلیم حکم میکند روحانی بیش از این
سرنوشت و آینده سیاسی و آخرت خود را با این شخص معلومالحال گره نزند و تن
به این جراحی دردناک بسپارد تا بقای سیاسی خود را بازیابد و اجازه بدهد تا»
فریدون» پاسخ گوی اعمال و کردار خود باشد و خود عواقب تخلفاتش را تحمل
کند. در این حالت «فریدون» مانند بارسنگین و بیحاصلی است که بر عرشه کشتی
در حال غرقی جا خوش کرده که اگر به دریا انداخته نشود کشتی و سرنشینانش را
با خود به قعر دریا خواهد برد. درچنین احوالی هر کودک ممیزی میداند راه
نجات خلاصی از دست بار سنگین است!
در این صورت اگر روحانی بخواهد
کماکان در برابر پرونده برادرش سکوت پیشه کند دست به انتحار سیاسی زده و
خود به حیات سیاسی خود خاتمه داده است و پس از شکست قطعی در انتخابات سال
آتی راهی و کاری جز ملامت خود نخواهد داشت. در این فرض روحانی باید بداند
بر خلاف القائات برخی مشاوران و اطرافیان بیخبر از واقعیات جامعه، نادیده
گرفتن پرونده فریدون موجب فراموشی و بسته شدن آن نخواهد شد بلکه موج خشم
جامعه از متخلفان اقتصادی را یک جا خواهد انباشت و در انتخابات سال آینده
کاخ تدبیر و امید را بر سر ساکنان آن خراب خواهد کرد.
نتیجه:
دین و اخلاق به ما حکم میکند دعا کنیم مفروض اول درست از آب دربیاید اما
دعای ما قادر نخواهد بود سرنوشت روحانی و برادرش را تغییر دهد اگر مفروضات
دوم یا سوم عین حقیقت باشد!