چهارشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۰۶ ق.ظ
یا لثارات الحسین.....
۱- دوستت دارم... غلامتم تا ابد: در تشهّد نمازها،در حق جدّ امام حسین(ع) پیامبرمکرم شهادت می دهیم «نیست معبودی غیرالله(که دلپذیر است) و محمد(ص)عبد اوست...» پدر همین امام حسین، امیرالمومنین، علی ولی الله هم فرمود: «خدایا،عزّت برای من همین بس که عبد تو باشم.»۲ امّا نواده آن پیامبر و فرزند این امیرالمومنین(صلوات علیهما) در ملحق مناجات عرفه فرمود: «خدایا! مرا با عبودیت صادقانه در پیشگاه خودت بپادار»آنگاه اولاً در بیان گهربار دیگری این رسم عبودیت و عبدبودن را توضیح فرمود: «صبح کردم در حالی که پروردگار بالاسرم و آتشی در پیش روی داشتم. مرگ مرا می طلبید و حساب خیره خیره تماشایم می کرد و من به یقین دانستم آنچه را دوست می دارم، نمی یابم و آنچه را دوست ندارم، از خود دور نمی توانم بکنم. و زمام امور در دست دیگری است. اگر او خواست عذابم می کند و اگر او خواست عفوم خواهد کرد. بنابراین چه نیازمندی از من نیازمندتر.»۳
ثانیاً در کربلا راه و رسم این عبودیت را جاودانه ترسیم کرد- چنانچه در حد کوشش و همت خود دانسته ایم- و دست آخر در واپسین لحظات پیش از شهادت فرمود: «راضی ام به حکم و تقدیر تو،تسلیمم به فرمان تو، هیچ معبودی نیست جز تو... »۴
پس تا اینجا معنای بندگی و عبودیت امام حسین علیهالسلام در برابر خدا معلوم شد، یعنی هم دوستت دارم هم غلامم.
مدرک حالی و مقالی و عملی آن هم دعای عرفه و حماسه عاشورا.
البته نسبت ما و همه آفریدگان با خدا هم همین است. امام حسین(ع) در مرتبه خود و من و ما در حد معرفت و همّت خود همین جا یادآوری این نکته (چنانچه در مقال پیشین مبرهن شد) ضروری است که نسبت ما با امامان ولایت وولایتمداری است؛ یعنی، هم دوستت دارم، هم مطیعم.
۲- همین امام حسین علیه السلام در بیانی دیگر وقتی از حضرتش پرسیدند کلامی را که خودت(مستقیماً) از جدّت رسول الله(صلی الله علیه و آله) شنیدی بیان فرما، حضرت در پاسخ فرمود: یقیناًخداوند کارها و امورات(مثل همت های) بزرگ و عالی را دوست میدارد و از کارهای (مثلاً همان همت های) پست و فرومایه بدش می آید»۵.
التفات شود وقتی از سید و سرور ما در خواست یک کلام از پیامبر(صلی الله علیه و آله) می شود، حضرت در اولویت تمام شنیدههاو پیش از همه آنها، همین سخن را می فرماید.گویی این سخن رسولالله(صلی الله علیه و آله) از همان کودکی با گوشت و پوست و خون حضرت عجین شده بود و یک جلوه از حاصل آن شد حماسه کربلا....
۳- حال که به دو چشمه از مسلک و مرام امام حسین علیه السلام اشارت رفت مناسب است به یک فقره ضدِ مرام و مسلک سیّد و سالار شهداء اشارتی کنیم:
سید و مولای دو جهان،در بیانی گلایه آمیز و از سرآزردگی فرمود: «مردم بنده دنیایند و دین شده بازیچه و لقلقه زبانشان. همین که در آزمون ابتلا و امتحان افتادند،دینداران کم(و اکثراً رفوزه امتحان) می شوند.۶ این بیان، مضمون و برگرفته از سخن خدای متعالی است، آنجا که با گلایه و بلکه وعید آشکارتری فرمود: «بعضی از مردم،خدا را تنها با زبان می پرستند اگر(دنیا به آنها رو کند و) خیری به آنان برسد،حالت اطمینان پیدا می کنند،امّا اگر مصیبتی(برای امتحان) به آنها برسد، دگرگون میشوند(و به کفر رو می آورند. با این ترتیب) هم دنیا را از دست داده اند و هم آخرت را و این همان خسران و زیان آشکار است.»۷
۴- درست در نقطه مقابل آن دستهای که موجب رنجش و آزردگی سید الشهداء علیه السلام را فراهم ساخته بودند،دسته ای هم از مردم متقابلاً مایه دلخوشی و روشنی چشم حضرت (سلام الله علیه) بودند. شهید بزرگوار مطهری ضمن بررسی وقایع کربلا میگوید: «درایام کربلا، چند چیز موجب ازدیاد مصیبتهای اباعبدالله می شود. از همه بالاتر بعضی دنائت ها و سخنان ناروا و بی ادبی ها و وحشی گری هایی بود که از کوفیان می دید، ولی دو چیز بود که چشم اباعبدالله را روشن و خرم می داشت. آن دو اصحاب و اهل بیتش بودند. وفاداریها و جاننثاریها و بی مضایقه خدمت کردن ها و به عبارت دیگر صفاها و وفاها و همگامی ها و هماهنگی نشان دادن های آنها، دل حضرت را شاد و خرم می داشت.»۸
بس است، روزی ما فعلاً از خوان گسترده امام حسین علیه السلام همین چهارنکته بود. باید بخش اول گفتار را جمع بندی کرد:
گویی حضرت آیت الله جوادی آملی(متع الله المسلمین بطول بقائه) در یک جمله کوتاه حکمت آمیز تمام مقصد و منظور ما در این بخش سخن را جمع بندی کرده است: «دوستی با معرفت میسّر می شود و معرفت باطن عبادت است.»۹
مشکل آنها که بی معرفت، اظهار دوستی و محبت امام حسین(ع) و عزاداری کنند، آن می شود که مع الاسف برای همه کس و همه چیز- حتی غصه های تلنبار شده در طول سال- گریه کنند، الّا برای امام حسین(ع).
همچنین از گریه بی معرفت،هیچ برائت و قدم عملی در راه دوستی وولایت سیدالشهداء ساخته نیست. یعنی دوستت دارم همین و همین فقط!
تصور می شود به گفتنی ها و نکته های یالثاراتی در حد یک مقال اشارت رفت. هرکس طالب معرفت بیشتر است، زحمت بکشد و به آثار عالمان، به ویژه شیخ عبدالله جوادی آملی مراجعه کند، در عین حال اما، یک نکته هم از« اسرار بی خودی!» و چند تنبّه:
- میگویند در یکی از شهرهای کشور، وقتی روز عاشورا یک دسته عزاداری با سینه زنی پرشور، دم گرفته بودندکه «امروز حسین(ع) را می کشند» عده دیگری که در حاشیه تماشاچی بودند، اما آنها هم امام حسین(ع) را دوست داشتند و با آهنگ همان دَم دسته اول در جواب گفتند:« نمی تونن بکشن» صرف نظر از پر یا خالی بودن این قصّه، باعرض معذرت و ضمن اقرار و اعتراف خاضعانه به قبول دم نوحه دسته اول ، باید گفت داستان ما شده قصه دسته دوّم! یعنی؛ با یک نظر تأملآمیز، هردو دسته راست می گویند به دلایلی چند:
الف- به خاطر همان عبودیت و بندگی که امام حسین(ع) داشت، در نظر خدا بسیار مکرم و عزیز بوده است. علیهذا اینکه یک آدم سکولاری مثل شمر و دارودسته اراذل و اوباش یزید آویزان به فواحش و میمون باز، فاجعه و مصیبت درست کرده باشند و سر از بدن امام(ع) و یاران جداکرده باشند- و امام حسین(ع) شده باشد سید الشهداء و یاران نیز شده باشند برترین شهدای تاریخ بشر- شکی نیست، امّا نکته مهم اینجا است که به ما فرموده اند: هنگام زیارت خطاب به امام حسین(ع) چنین بگویید: «شهادت می دهیم تو کشته شدی، اما نمردی، بلکه به طفیل زنده بودن تو، دل های شیعیانت زنده است!»۱۰
ب- معاذالله که تصور شود، حال که پای «معرفت» را به میان کشیدیم و در ادامه گفتیم امام حسین(ع)هم کشته شد و هم نتوانستند حضرت را بکشند. لابد ما طرفدار شُل گرفتن شور عزاداری و یا سینهزنی به سبک«موسیو حسینی» هستیم؛ کلّا و حاشا. بلکه بعکس، همگام با مضمون جانگداز شعر محتشم و امثال او و تأکیدات امامخمینی(ره) باید گفت: وقتی در زیارت اربعین،با حال شوریده و در اوج ماتم و عزا می گوییم: «وه از این مصیبت! که چه اندازه جانگداز و عمیق است بر دل های مومنان و مسلمانان»۱۱ حساب کار دست همه ما خواهد آمد.
ج- روشن ترین دلیل بر آنکه، امام حسین(ع)کشته شد و نشد. یا به تعبیر امام معصوم(ع) کشته شد اما نمرد،آنکه سلسله شریف ومقّدس امامت و ولایت علی و حسن و حسین علیهم السلام تا امروزهروز ما و بلکه تا قیام قیامت امتداد خواهد داشت. و امام حاضر و ناظر صاحب الزمان، حسین زمان ماست بلاشک و ادامه دهنده و منتقم خون آن بزرگوار، پس یالثارات الحسین علیهالسلام...
اگر یالثاراتیهای دیروز(مختار و یاران) پس از کربلا وشهادت سیّدالشهداء، با معرفت و مرام و عمل حماسی خود ثابت کردند امام حسین(ع)شهید شاهد و ناظر ومشوّق دوستداران خویش است و در دوران معاصر ما، نوّاب و یاران با مبارزات اجتماعی ،سیاسی و جهادی خود چنین کردند و خمینی(ره) و یاران، از پانزده خرداد و طیّ دوران مبارزه و دفاع مقدس نیز به شرح ایضاً.
اکنون نیز دوران ما، آستانه عصر ظهور صاحب الزمان علیهالسلام است و گریه وشیون بر حسین شهید(علیهالسلام) نباید جدا از گریه بر حسین دوران عجل الله فرجه باشد، چرا که به تعبیر پیر با معرفت عصر ما، حضرت آیت الله بهجت(ره)، بیش از یک هزار سال است که امام ما در زندان غیبت است و به تعبیر رساتر امیرالمومنین (علیه السلام)، پدر بزرگوار حسین کربلا و حسین دوران ما«صاحب این امر،آوارۀ طرد شدۀ تنهاست»۱۲ پس عزمی و همتی و ارادتی که یالثاراتالحسین(ع) در رفع مظلومیت حسین زمان(ع).
چه اینکه شعار یاران حضرت همین ، یالثارات الحسین(ع) است.
---------------------------------------------------------------
پینوشتها:
۱-کمال الدین،ج۱ص۳۱۷، نقل از فرهنگ سخنان امام حسین(ع)، ص۶۴
۲- مفاتیح الجنان، ص۲۳۶
۳- امالی شیخ صدوق، ص۴۸۷،حدیث۳ از فرهنگ سخنان امام حسین(ع)،ص۲۹۰
۴- حماسه حسینی،ج۲، ص۲۲۹
۵- حماسه حسینی۲۴۵،ج۲، ص۲۴۶
۶- تحف العقول ص، نقل از حماسه حسینی، ج۲، ص۲۴۶
۷- سوره حج،آیه۱۱ ترجمه آیت الله مکارم شیرازی
۸- حماسه حسینی، ج۲، ص۴۰
۹- حکمت عبادات، ص۲۳۸
۱۰- مفاتیح الجنان زیارت مخصوص نیمه شعبان امام حسین(ع)
۱۱-مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا غیرمعروفه
۱۲- بحارالانوار،ج۵۱، ص۲۰، نقل از عزادار حقیقی، ص۱۹۱
۹۴/۰۸/۰۶