تغییر معنی کلمهها بعد از انتخاب “حسن روحانی”
از جمله لغاتی که تغیر معنی آنها زودتر از بقیه برایمان معلوم شد، این موارد بودند:
انتخابات، انتخاب، منتخب:
“انتخابات” در ایران به یک جشن ملی میگویند که ملتمان طی آن اقدام به ریختن رأی خود در صندوق کرده و کاندیدای خود را “انتخاب” میکنند تا “منتخب” ملت بتواند در یک مصاحبه مطبوعاتی، حال بعضیها را جا بیاورد و بگوید: “من رییسجمهور همه مردم ایران هستم”.
***
تحریم، قهروآشتی، شورای امنیت:
از وقتی “تحریم” شد مهمترین موضوع مورد بحث در بین سیاسیون کشور، کسانی که بعد ا زماجراهای سال۸۸ “قهر” کرده بودند، یهو “آشتی” کردند تا “شورای امنیت” دوباره علیه کشورمان قطعنامه ندهد. گفتنی است در صداقت افراد نامبرده هر کی شک کنه ممکنه نوک دماغش یه شقاقولوس در بیاره این هوا!
***
ظرفیت، هستهای، سونامی:
“ظرفیت” خیلی مهم است خصوصاً اگر آدم مسوول مذاکرات “هستهای” باشد و طرفدارانش در گوشه و کنار مملکت، سونامی از نوع پیامکی راه بیندازند و تا شب انتخابات، خودشان را برنده میدان بدانند.
***
شهرداری، شهردار، پاستور:
“شهرداری” جایی است که باید در آن به مردم خدمت صادقانه کنی و اگر یک “شهردار” بعد از کلی خدمت، از سوی مردم بهعنوان رییسجمهور انتخاب شد، ممکن است چند سال بعد یک سر و سری با جریان انحرافی پیدا کند و اگر “شهردار” مورد اشاره را کسی بهعنوان مسافر “پاستور” انتخاب نکند، ممکن است عاقبت بهخیر شود و جان سالم به در ببرد!
***
بیبیسی، صدای آمریکا، العربیه:
“بیبیسی” همیشه حرف حق را میزند مگر اینکه با منافع ملکه انگلستان سازگار نباشد که البته تا حالا هیچ حرف حقی نبوده است که با منافع ایشان هماهنگی داشته باشد! “صدای آمریکا” هم صدای آزادی است و حمایتش از دیکتاتورهای عربستان و اردن و بقیه جاها، زیاد اهمیت ندارد. “العربیه” هم که رفیق خودمان است و دایم فتواهای مستقیم و غیرمستقیم علیه شیعیان میدهد. گفتنی است این عزیزان د رکنار از الجزیره و فرانس۲۴ و یک تعداد موجودات ترحمبرانگیز دیگر، بعد از انتخابات ایران در حالت کُما بهسر برده و حال خوشی ندارند.