مجلس الدوله....!!!
ما نفهمیدیم اینا وکلای ملت ایرانن یا وکیل الدوله....؟
حالا اگه دولت قبل بود همه احساس مسوولیت مضاعف میکردن...!!!!
بی توجهی دلسوزان فرهنگی و چراغ سبز مسئولان این عرصه همراه با عدم واکنش
دستگاههای نظارتی به تهاجم فرهنگی، سبب آن شده است که امروز پس از گذشت ۳۶
سال از انقلاب ملت ایران برای احیای ارزشهای اسلامی ، شاهد مدح و ثنای
زنان آوازه خوان در روزنامهی معلوم الحال و البته مجوز دار داخلی باشیم!
سعید
برآبادی در روزنامهی غربگرا و قبح شکن شرق نوشت: «موسیقی در ایران به
همان اندازه که نامهای بزرگ مردانهای دارد، وامدار زنانی است که نواهای
سرزمین خود را سینهبهسینه از دورانهای مختلف تا به امروز به دوش
کشیدهاند و مانع از فراموشی ملودیهای فارسی شدهاند. از این منظر جای
تعجب ندارد که امروز نیز بسیاری از خوانندههای زن موسیقی ایران،
دستگاههای سنتی را به دیگر فضاها و رنگآمیزیهای موسیقایی ترجیح میدهند،
به شهادت فهرست بلندبالایی از خوانندگان زنی که درحالحاضر در ایران
بهکار موسیقی خود مشغول اند و با برگزاری کنسرتهای ویژه بانوان، این فضا
را زنده نگه میدارند. نامهایی چون سیمین غانم، پری زنگنه، ارکیده
حاجیوندی، هنگامه اخوان، پری ملکی، شهلا میلانی، نسرین ناصحی، هایده
کیشیپور، پریچهر خلوتی و... تنها تعداد انگشتشماری از فهرست نزدیک به صد
خواننده و موزیسین زن ایرانی است که هرکدام به فراخور بخشی که در آن
فعالند، با برگزاری کنسرتها، حضور در جشنوارهها و... در حال شکلدادن
داستان زنان موسیقیدان ایرانی در روزهای بعد از انقلاب هستند.»
برآبادی
که گویا شناخت خوبی از زنان آوازه خوان دارد به معرفی اجمالی این زنان و
کیفیت و چگونگی صدایشان می پردازد، جالب اینکه از بین این آوازه خوانان
هنگامه اخوان از همکاران وزارت ارشاد اسلامی(!) نیز می باشد! برآبادی در
ادامه می افزاید:« هنگامه اخوان بیش از آنکه همچون زنگنه دل در گرو موسیقی
فولکلور ایران داشته باشد، موسیقی سنتی و ردیفخوانی را پیشه گرفته و
همچنان نیز در کنسرتهایش به بیان گوشههای ناشناخته دنیای موزیک ایران
میپردازد. اخوان البته علاوهبر خواندن برای زنان ایرانی، به کار تدریس
آواز نیز میپردازد. او که هماکنون در وزارت ارشاد بهعنوان کارشناس
موسیقی مشغول به کار است، تاکنون کنسرتهای فراوانی برای زنان برگزار کرده
و صدایش که یادآور صدای قمر است، سالهاست که مخاطبان فراوانی را به خود
جلب کرده است.»
در حالی که متولیان برخورد قانونی با رسانههای
اسلامستیز در بیتفاوتی معنی داری به سر میبرند حوادث دولت فتنهگر خاتمی
در حوزه فرهنگ، یکبه یک در حال تکرار است.
یک سال پیش
در حالی
روز اول تیر ماه ۱۳۹۳ سال گذشته طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان از
منکر با شماره ثبت ۴۶۷ در مجلس شورای اسلامی اعلام وصول شد که دکتر «مجتبی
رحماندوست» ارائه دهنده این طرح ، با نام بردن از شهدای امر به معروف نظیر
خلیلی، باباخانی و مدد خانی در بیان ادله لزوم تصویب چنین طرحی گفته بود:
«به بسیاری ازکسانی که اقدام به این مهم کردهاند نیز بیاحترامی شده است،
بنابراین باید سعی کنیم از آنها حمایت کنیم.»
حمایت قضائی از عامل منکر!
دکتر
رحماندوست همچنین در تبیین لزوم تصویب سریع این طرح به ذکر یکی از مصادیق
تضییع حقوق آمران به معروف پرداخته بود که براساس آن شخصی به زنی که در
اتومبیل خود حجاب خود را برداشته بود ، تذکر میدهد اما وی به جای اصلاح
عمل اشتباه خود، اقدام به درآوردن لباس درملأ عام کرده و در ادامه وقتی که
کار به مراجع قضایی کشیده شده است، شخص آمر به معروف محکوم و با قید ضمانت
آزاد میشود.
استنکافِ روحانی
با این وصف
مجلس شورای اسلامی درحالی همان روز با ۱۴۲رای موافق از مجموع ۲۰۹ نماینده
حاضر دو فوریت طرح یاد شده را به تصویب رسانید که رسانه های ضد انقلاب و
عقبه داخلی آنان ، ساخت سناریوی القای «آغاز به کار یک جریان هماهنگ به
منظور تقابل با دولت» را آغاز کردند.
به هر حال این طرح در روند
اداری خود پس از تصویب از سوی شورای نگهبان با اشکالاتی مواجه شد و ۲۴
اسفند ماه سال گذشته به مجلس بازگردانده شد و بالاخره پس از رفع اشکالات ،
به شکل قانون و مشتمل بر ۲۴ ماده و ۱۹ تبصره در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ
بیست و سوم فروردین ماه ۹۴ در مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ دوم
اردیبهشت سال جاری به تأیید شورای نگهبان رسید. اما ماجرای جدید از اینجا
آغاز شد که دولت از ابلاغ این قانون برای اجرا سرباز زد و در نتیجه
«روحانی» در این رابطه با تذکرات پیاپی نمایندگان مجلس روبرو شد.
ابلاغ پس از ۴۰ روز تذکر
براین
اساس ۱۷ خرداد ۹۴ حجت الاسلام سالک رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس به رئیس
جمهور مبنی بر اینکه یکی از واجبات اسلام ناب محمدی (ص) امر به معروف و نهی
از منکر است تذکر داد و گفت: با توجه به قانون حمایت از آمران به معروف و
ناهیان از منکر این قانون باید ابلاغ شود. کریمی قدوسی نماینده مشهد نیز
همان روز به رییسجمهور در خصوص ابلاغ سریع قانون حمایت از آمرین به معروف و
ناهیان از منکر تذکر داد.
کریمی قدوسی دو روز بعد مجددا به رئیس
جمهور در خصوص ابلاغ سریع قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر
با توجه به گذشت ۴۰ روز از ابلاغ قانون توسط مجلس شورای اسلامی به دولت
تذکر داد و پس از او روز۲۰خرداد ۹۴، مجددا ، سالک، طاهری، مصباحی مقدم،
حیدرپور، کوثری، جلیل سرقلعه، قاضی زاده هاشمی، جعفری، فولادگر، حسینی
وشجاعی کیاسری به رئیس جمهور تسریع در ابلاغ قانون حمایت از آمران به معروف
به دستگاه های اجرایی را تذکردادند.
سرانجام همان روز علی
لاریجانی خطاب به حسن روحانی نوشت: «با توجه به انقضای مهلت مقرر در ماده
«۱» قانون مدنی و در اجرای مفاد تبصره ماده «۱» قانون مذکور، یک نسخه تصویر
«قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر» برای درج در روزنامه
رسمی ارسال میگردد.»
ماجرای نامه
اما با
این وصف خبری از اجرای این قانون توسط دولت به گوش نرسید تا اینکه آیتالله
یزدی روز نهم تیر ماه سال جاری در یک گفتگو با رادیو ایران در این رابطه
گفت: «رئیسجمهور از نظر اجرا یک مشکلاتی به نظرشان رسیده بود و به همین
دلیل نامهای خدمت مقام معظم رهبری مینویسد و معظمله نیز نامه را به هیئت
حل اختلاف قوا که فعلاً در سیستم قانون موظف به بررسی موارد اختلافی بین
قوای سهگانه است، ارجاع میدهند و در نهایت نتیجه بررسی این هیئت مورد
ابلاغ قرار میگیرد. این قانون هم اشکالاتی اجرایی دارد که به نظر
رئیسجمهور محترم وجود داشته است. در جلسه هیئت حل اختلاف بعضی از موارد
اصلاح و بعضی دیگر حل میشود و پس از ابلاغ قانون اجرا میشود. امر به
معروف و نهی از منکر وظیفه هر مسلمانی است و دولت محترم در درجه اول باید
از درون خودش شروع کند؛ یعنی از بیمارستانها، از دادسراها، از گردشگریها،
از بوستانها، از فرودگاهها و مکانهایی که زن و مرد بهطور طبیعی رفت و
آمد دارند و مربوط به دولت است، باید از کارمندان خودش شروع کند.»
چرا روحانی از اجرای قانون میترسد؟
اما
سوال اینجاست که این قانون از نظر رئیس جمهور شامل چه اشکالات اجرایی است
که باید باز هم در پیچ و خم بروکراسی گرفتار شود؟ در واقع باید پرسید چرا
حسن روحانی از اجرای قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر می
ترسد؟ مگر غیر از این است که قانون عفاف و حجاب از سال ۸۵ ، لابلای سایر
قوانین مرتبط با فرهنگ مظلوم خاک می خورد و هیچ نهادی هم در این رابطه از
دولت توضیح نمیخواهد(!)
خصوصا اینکه در ماده ۴ این قانون آمده است :
«مراتب امر به معروف و نهی از منکر، قلبی، زبانی، نوشتاری و عملی است که
مراتب زبانی و نوشتاری آن وظیفه آحاد مردم و دولت است و مرتبه عملی آن در
موارد و حدودی که قوانین مقرر کرده تنها وظیفه دولت است.»
براین
اساس یکی از ادله شانتاژ رسانه ای سال گذشته که آتش اولیه آن توسط نماینده
پارلمانی رئیس جمهور و اقلیت اصلاح طلب مجلس تهیه شده بود در تیتر ۱ شماره
۳۰۷۹ روزنامه «اعتماد» به این نحو متجلی شده بود: «نهادسازی موازی برای«امر
به معروف»؛ مجلس با وجود مخالفت شدید دولت تصویب کرد»
«اعتماد»
برای تفسیر واژه «شدید» که در توصیف درجه مخالفت دولت با تصویب طرح حمایت
از آمران به معروف به کار برده بود نوشته بود: «مخالفتی آنقدر جدی که سبب
شد تا مجید انصاری، معاون پارلمانی رییسجمهوری برای نخستین بار پشت تریبون
مجلس برود و با طرح مخالفت کند.»
اما حالا که در قانون هیچ نهاد
موازی با دولت ساخته نشده و دولت مجری بلامنازع است چه بهانه ای برای
سرپیچی بروکراتیک «روحانی» وجود دارد؟
لزوم حساسیت و رصد سرنوشت اجرای قانون
اگرچه
طبق اعلام آیت الله یزدی، رئیس محترم مجلس خبرگان رهبری، ایرادات دولت به
مسئله تداخل وظایف قوای سه گانه در این قانون و پارهای از مشکلات اجرایی
اعلام شده است. اما قطع نظر از وارد بودن یا نبودن این ایرادات، صرف همین
ادعا، برای دولت این حق را ایجاد می کند که با درخواست از رهبر معظم
انقلاب، خواستار رسیدگی به اختلافات ادعایی خود شود و قاعدتا برهمین مبنا
نیز مقام معظم رهبری نیز دستور رسیدگی صادر فرموده اند.
اما پس از
یک سال کارشناسی در مجلس و شورای نگهبان بر روی قانون حمایت از آمران به
معروف و ناهیان از منکر و ابلاغ آن در وقت اضافه، جای این پرسش همچنان باقی
است که آیا با توجه به موضع گیریهای متعدد حسن روحانی، طی دو سال تصدی
دولت، علیه سازو کارهای رسمی و حتی شرعی امر به معروف و نهی از منکر، وی به
عنوان رئیس دولت، رغبتی به اجرای تکالیف قانونی خود در این حوزه نشان
خواهد داد؟!
سوالی که مع الاسف، سابقه ایشان، پاسخ چندان مثبتی پیش
روی علاقمندان به اجرای قوانین شرع قرار نمی دهد و همین مسئله از دو جنبه
لزوم نظارت و رصدگری را ایجاب میکند. نخست وظیفه نظارتی نمایندگان متدیّن و
انقلابی مجلس و دیگری حساسیت و رصد سرنوشت اجرای این قانون و عکس العمل
مناسب و لازم در وقت مقتضی.
سه شنبه دوم تیر ماه ۱۳۹۴ رضا رشیدپور مجری سابق تلویزیون در یادداشتی به
نقد سریال پایتخت ۴ پرداخته، و با گذشت ۳ قسمت از این سریال نوشته بود:
«قبول دارم که سه قسمت از یک مجموعه بیست و چند قسمتی محک مناسبی برای نقد
نیست. اما سنت سال نکو و بهار را هم نباید از نظر دور داشت. راستش را
بخواهید در این سه شب حجم باور نکردنی از بهمریختگی دراماتیک و سر در گم
بودن خط روایی بیش از اندازه متعجبم کرد.
البته شنیده بودم که گروه
بدون حتی یک صفحه سناریو عازم شمال شدهاند ولی باور نمیکردم. موضوع فقط
نقص دراماتیک نیست.حتی بازیها هم دیگر روان نیستند. چفت و بست دیالوگها
کاملا فشل است و هنرنمایی امیر معمولی درجادوی قاب و حرکت هم رنگ باخته.
پایتخت در این سه قسمت تلاش کرده تا همه چیز باشد. از هجو سیاسی تا کمدی رو
حوضی. از شوخی بر سر تقلب در انتخابات تا بازی با کلمات دو پهلو که یادآور
برخی کمدی های ... است.
اما به گمان من از همه به هیچ رسیده است.
مشتی هیچ با چندین فرسنگ پلانهای کشدار بی معنی. کارگردان اصرار می کند که
ما تمام صحنه های رفتن و برگشتن ارسطو به قبرستان با موتور سیکلت را
ببینیم! آن هم در زمانی نزدیک به زمان واقعی ! آش آنقدر شور می شود که در
پخش مجدد پلانهای یاد شده را حذف میکنند ... دلم می سوزد.
رشیدپور
در ادامه نوشته بود: «ما استاد هدر دادن سرمایههایمان شدهایم. یقینا محسن
تنابنده و سیروس مقدم کارشان را خوب بلدند اما با یقین بیشتر می توان گفت
که هرگز جادوگر نیستند و نمیتوانند در زمانی کمتر از دو ماه خاطره
سریالهای زنجیرهای موفق در جهان را تداعی کنند.مثلا چه ایرادی داشت که این
بندگان خدا از همان سال قبل کارشان را آغاز می کردند؟! یعنی هیچ کس
نمیدانست که سال نود و چهار هم ماه رمضان دارد؟! حالا مجبوریم اصطحکاک چرخ
دندههای خلاقیت و محدودیت را با انواع شوینده های «تاژ» لیز کنیم تا بلکه
از صدقه سر اسپانسر عزیز مخارج سرمایهسوزی مان تامین شود! البته من هنوز
دوست دارم که به جمع بچههای هنرمند پایتخت امیدوار بمانم. به قول آن بنده
خدای عزیزی که می گفت من دلواپس نیستم ، امیدوارم!»
ممکن است رشید
پور یا امثال او ساعتها از سریال پایتخت ۴ ایراد فنی و تخصصی بگیرند اما
یالثارات به همان دلایلی که در شماره ۷۱۵ خود در یک اقدام استثنائی از
«پایتخت ۲» به عنوان یکی از تولیدات سیمای جمهوری اسلامی دفاع کرد، حالا هم
بعد از ۲ سال از «پایتخت۴» دفاع میکند.
ممکن است به قول رشید پور «پایتخت۴» مشمول
بهمریختگی دراماتیک و سردرگم بودن خط روایی باشد. بازیها روان نباشد. چفت و
بست دیالوگ ها کاملا فشل باشد و... اما یالثارات در سال ۹۴ هم به همان
دلایل سال ۹۲ از این سریال مغضوب دفاع می کند.
«پایتخت ۴» یک سریال
مناسبتی محسوب میشد که در ماه مبارک رمضان به نمایش درآمد. سوال اینجاست
کدام یک از همتایان «پایتخت ۴» نظیر «دردسرهای عظیم» و «گاهی به پشت سر
نگاه کن» مشمول ایرادات فنّی مورد نظر رشیدپور نیست؟!
اما سوال مهم
تر این است که کدام یک از همتایان «پایتخت ۴» که به مناسبت ماه مبارک رمضان
ساخته و به نمایش درآمدند، یادآور این ماه مبارک و ارزشهای آن بودند؟
آیا فرقی به لحظ بعد زمانی ایجاد میشد اگر هر یک از سریالهای یاد شده در ایامی به غیر از ماه مبارک رمضان به نمایش در می آمدند؟!
از
این گذشته به خاطر داریم که در شب های منتهی به شهادت امیرالمومنین که
نمایش سریالهای طنز قطع شد، نمونههای جایگزینی به جای آن از سیمای جمهوری
اسلامی پخش شد. سوال اینجاست که کدام یک از این سریال ها با ایام پخش خود
متناسب بود و کدام یک از آنها بری از ایرادات فنی آقای رشید پور؟!
به
قول «نقی معمولی» این ماه رمضان که «هِچ» در کدام یک از سریالهای مناسبتی
سیمای جمهوری اسلامی طی ۱۰ سال گذشته به خاطر دارید که فضای نمایش در ماه
مبارک باشد و به طور مکرر این فضا یادآوری شود که همهروزه هستند و با
محدودیتهایی در این زمینه روبرو هستند؟
چند سال است که ندیده اید
که در یک تولید تلویزیونی با جنبه سرگرمکنندگی، اوقات صرف سحر و افطار با
جزئیات آن به نمایش در آید؟ استغفرالله کی دیدهاید که یک خانواده دستجمعی
برای اقامه نماز صبح بعد از صرف وعده سحری در مسجد جمع شوند؟
کجا
در کدام تولید تلویزیونی دیده اید که مردی به ناموسش تذکر بدهد حجاب اسلامی
رعایت کند. اما در پایتخت۴ این تذکر از سوی نقی معمولی به دو دخترش که
درحال خروج از منزل بودند ضمن مونولوگی با این مضمون داده شد: «باباجان
روسری خود را درست کنید شما دیگر بزرگ شدید.»
البته این چند مورد
تمام آنچه ما از یک مجموعه طنز در تراز سیمای جمهوریاسلامی انتظار داریم
نیست ولی همانطور که گفته شد از بس این مفاهیم ولو در حد اشاره در سریالها
و فیلمها کم و نادر شده است، همین هم غنیمت است.
روز سه شنبه ۲۳ تیر ماه، نشست فصلی روسای پلیس تهران بزرگ برگزار شد. اما آنچه مد نظر از درج این خبر، آن هم با یک هفته تاخیر است، نفس برگزاری یک نشست نیست. بلکه هدف از انتشار این خبر، تحلیل اظهارات فرمانده ناجا در نشست مذکور است....!
براین اساس ابتدا به مرور ۸ محور اساسی سخنان سردار اشتری و سپس تحلیل آن خواهم پرداخت.
۱-
امروز اگر مردم ما در کشور احساس امنیت دارند و در امنیت بسیار خوبی به سر
میبرند به جهت مجاهدت ایثارگران و شهیدان، تدابیر رهبر معظم انقلاب
(مدظله العالی) و همت شما عزیزان است.
۲- امنیت کشور مثالزدنی است،
هنگامی که صحبت از امنیت خوب در کشور میشود، برخی با گلایه آن را زیر
سوال برده و سرقتهایی که رخ میدهد را عنوان میکنند در حالی که آنچه که
در احساس امنیت موثر میباشد این است که مردم ما امنیت جانی و مالی دارند.
۳-
در کشورهای پیرامونی مردم برای زنده ماندن، روز خود را شب میکنند نه برای
زندگی کردن، استکبار جهانی به دنبال این است که آرامش را از مردم ما بگیرد
اما با همت و همدلی شما و مردم عزیز کشورمان، آنها موفق نخواهند شد؛ باید
همیشه با در نظر گرفتن بدترین حالت، آمادگی لازم را برای پیشگیری و خنثی
کردن توطئهها داشته باشیم.
۴- سال ۹۴ به دلیل انتخابات پیشرو و
موضوعات اقتصادی در کشور سالی حساس و مهم است، علاوه بر آن، جنگهای
نیابتی، گروههای تکفیری و جریانات سلفی در حاشیه مرزها و کشورهای همجوار،
امنیت کشورمان را تهدید میکنند و دشمنان درصدد هستند تا از این طریق
ناامنی را به داخل کشور بکشانند.
۵- موضوعات امنیتی، یکی دیگر از
اولویتهای مهم برنامه ما در سال جاری به شمار میآید، دشمنان قصد تحرکاتی
در داخل کشور دارند که باید هوشیار و آگاه باشیم؛ بایستی علاوه بر آمادگی
کامل، در همه حوزهها، پیشدستانه وارد شده و با اشراف اطلاعاتی، پیشبینی و
پیشگیری کنیم.
۶- فراخوان برخی موضوعات نظیر مراسمها، سالگردها و
میتینگها در شبکههای فضای مجازی مسئله ای است که اگر اقدامی در این زمینه
انجام نشود به معضل تبدیل میشود لذا باید پلیس در این رابطه آمادگی کامل
داشته باشد.
۷- پلیس مخالف شادی نیست، حضور خانمها در ورزشگاهها
حواشی زیادی دارد که در صورت بروز حادثهای، خانوادهها از پلیس شاکی
میشوند که چرا دخالتی نکرده که برای فرزندان و ناموس آنها این اتفاق رخ
ندهد؛ هر حرکتی که باعث بینظمی و بیقانونی شود پلیس موظف است طبق قانون
وظایفش را انجام دهد و آن مراسم، تجمع و فراخوان را البته با روی گشاده
مدیریت کند.
۸- اجرای طرحهای ارتقای امنیت اخلاقی همچنان در اولویت
برنامههای ما در سراسر کشور است. عدهای به دلیل ناهنجاریهای فرهنگی به
این موضوعات دامن میزنند که پلیس وظیفه دارد با این موارد برخورد کند؛ ما
وظیفه داریم از ارزشهای انقلاب پاسداری و از بروز ناهنجاریها جلوگیری
کنیم. باید با کشف حجاب خانمها در داخل خودروها برخورد شود، برخورد با
مظاهر فساد طبق قانون برعهده نیروی انتظامی است، پلیس هیچ کاری را خارج از
چارچوب قانون انجام نمیدهد.
انتخابات ، اقتصاد، جنگهای نیابتی، گروههای تکفیری .... کشف حجاب!
به
غیر از سخنان فرمانده ناجا درباره معتادها ، اظهارات وی را به ۸ محور
اساسی پیشین تقسیم نموده ام. محور اول و دوم سخنان فرمانده ناجا به وجود
احساس امنیت در کشور اختصاص دارد که سردار اشتری آن را به عنوان مطلع و
البته مفروض سخنان خود قرار داده و در واقع ۶ محور بعدی را بر پایه آن بنا
ساخته است.
انتخابات ، اقتصاد، جنگهای نیابتی، گروههای تکفیری و
جریانات سلفی اهم موضوعات مورد نظر فرمانده ناجا را تشکیل می دهد که در مرز
های هم جوار جمهوری اسلامی قرار دارند و امنیت داخلی را تهدید می کنند.
هوشیاری نسبت به فراخوان مراسمها، سالگردها و میتینگها در شبکههای فضای
مجازی ، تهدیداتی است که در مرحله بعد ذهن فرمانده ناجا را به خود مشغول
ساخته است. لذا سردار اشتری تنها ۲ محور انتهایی مباحث خود را به امنیت
اخلاقی اختصاص داده که یکی از آنها غائله ورود زنان به ورزشگاه ها و دیگری
مسئله کشف حجاب است که تتمه سخنان فرمانده ناجا نیز محسوب می شود.
مستخرجات از جمله تاریخی فرمانده ناجا!
قصدی
برای بازکردن پرونده ناجا و نقش ضعیفی که این نهاد در تجری افساد طلبان
رخنه کرده در دولت در غائله ورزشگاهها بازی کرد ندارم. همچنین از کنار
اظهارات ناقص سردار درباره چرایی منع ورود زنان به ورزشگاه ها نیز عبور می
کند. اظهاراتی که جای خالی حرمت شرعی قطعی این اقدام ، سخنان فرمانده ناجا
را در حد عبارات مدنیِ یک کارگزار دولت رفاهی تنزّل داده است.
بنابراین
در این مقال قصد دارم محور نهایی سخنان فرمانده ناجا را تحلیل و به چالش
بکشم. جایی که سردار اشتری می گوید: «باید با کشف حجاب خانمها در داخل
خودروها برخورد شود»
این جمله کلیدی ناظر به ۲ واقعیت تلخ است که
احتمالا اگر فرمانده تأمل بیشتری در آن میکرد یا از گفتنش پرهیز می کرد و
یا احتمالا از خیر ورود به محور هشتم در سخنانش به طور کلی می گذشت.
اما واقعیت هایی که از جمله تاریخی فرمانده ناجا قابل استخراج است به شرح زیر است:
۱. کشف حجاب رسیده و در داخل خودروها ها تبدیل به یک پدیده رایج شده است.
۲. دایره مسئولیت ناجا از برخورد با مظاهر بدحجابی به مقابله با کشف حجاب تنگ تر شده است.
ادعای
اول: درباره رواج کشف حجاب در خودروها، پدیدهای است که طی چند
سال گذشته مشاهده شده و درباره آن هشدار داده شده ، که البته گوش کسی
بدهکار نبوده است. اما اینکه فرمانده ناجا درباره لزوم برخورد با آن صحبت
می کند نشان می دهد، در خصوص حجاب (پوشش موی سر) وضعیت داخل خودروها
احتمالا به قهقرا باز گشته است. همین مسئله نشان می دهد که چرخش ناجا به
سمت کارهای ایجابی به جای انجام وظیفه سلبی کاری غلط و با نتیجه ای اسف بار
بوده که عوارض آن امروز از سوی فرمانده نیروی انتظامی قابل مشاهده است.
وقتی ناجا به جای اعمال قانون نسبت به مجرمین بی حجاب ، سفارش پژوهش می دهد
و وظیفه سلبی خود را به رای عمومی می گذارد وضعیتی بهتر از این قابل
انتظار نیست.(۱)
وقتی ناجا برای فرار از زیر بار مسئولیت ، تخلف ۲۵
دستگاه دیگر موظف در اجرای قانون عفاف و حجاب را بهانه تعطیلی وظیفه سلبی
خود می کند ، نباید انتظار وضعی بهتر از این را داشته باشد.(۲)
عبارت ۳ کلمهای «به توچه؟!»
«پلیس وظیفه دارد با این موارد برخورد کند»/ «ما وظیفه داریم از ارزشهای انقلاب پاسداری و از بروز ناهنجاریها جلوگیری کنیم.»
دو
جمله فوق ، ۲ فراز دیگر از سخنان سردار اشتری در محور هشتم است. ۲ فرازی
که سنگینی آن چون کوه بر گرده ناجا و سینه پردرد دغدغه مندان سنگینی می
کند. زیرا شواهد عینی متعدد نشان می دهد که بیرون از اتاق نشست فصلی روسای
پلیس تهران بزرگ ، عددی از جمعی ناجا به این ۲ جمله و اجرای آن اعتقادی
ندارند! یا اجازه آن را ندارند ، یا دستوری در این رابطه به آنها ابلاغ
نشده است... یا هر یای دیگر. مشاهدات عینی برادران ما از ارجاع مصادیق
مجرمانه به مامورین ناجا و شکایات متعدد مردمی نیز موید همین واقعیت است.
آقای اشتری! برخی مامورین شما نه اعتقادی به برخورد با مظاهر بی حجابی دارند و نه حتی از سر رفع تکلیف این کار را انجام می دهند!
جمله
معروف «به توچه» به ناهیان منکر یک گزاره۳ کلمه ای است که طی سالیان
متمادی از زبان ماموران شما در قبال ارجاع بی حجاب ها و حتی فسّاقی که در
معابر مشغول معاشقه با هم هستند شنیده شده است. قاعدتا اگر یک جلسه با
سردار اشتری یا عوامل زیر مجموعه وی برگزار شود ، طوماری از آمار ردّ کننده
ادعای ما ارائه خواهند داد که بر اساس آن ناجا با بی حجابی برخورد
کرده است و چه و چه...
اما با عرض معذرت باید گفت این آمار برای ما و
البته اهل انصاف که از موانع ، سختی های کار و کارشکنیهای مقابل آن هم
آگاهند، هیچ یک از این موارد را به عنوان توجیه انفعال ناجا در قبال مظاهر
فساد نمی پذیرد.
خوب است سردار اشتری با لباس مبدل ، تنها سری به
سالن یکی از فرودگاه های کشور بزنند تا ببیند چطور زنان بی حجاب و گاه نیمه
عریان در مقابل چشمان بی تفاوت ماموران خموده و خواب آلود ناجا با افتخار
جولان میدهند!.
در ایام ماه مبارک رمضان، بنده خدایی عاصی از وضع
زمانه که بی حجاب ها همسرش را به جرم استفاده از پوشیه، مضروب و مجروح کرده
بودند، می گفت که همسرش جفت پا را در
یک کفش کرده و می گوید: ایران دیگر جای زندگی نیست و باید به جایی برویم
جایی که در آن امنیت اخلاقی وجود داشته باشد.
همین بنده خدا شکوه
داشت که در ماه مبارک دو دختر ساپورت پوش را در محدوده جنت آباد در حال
خوردن ساندویچ در انظار مشاهده کرده که چیزی شبیه یک مانتوی بدون دکمه به
تن کرده و لباس زیرشان آنقدر کوتاه بوده که با عرض معذرت ، تا یک وجب بالای
بند نافشان هم مثل ساندویچ خوردنشان علنی بوده است. همان بنده خدا ، این
دو جرثومه بیحیایی را به یک مامور ناجا نشان می دهد و تقاضای برخورد می
کند و البته پاسخ خود را در همان عبارت سه کلمه ای معروف می یابد!
بله
سردار می بینید! کار متدینین به اینجا رسیده که حاضرند به همان کشورهای هم
جوار که به قول شما از سوی استکبار نا امن شده اند بروند و این وضع را در
سرزمین مدعی ام القرایی جهان اسلام تحمل نکنند. حاضرند بروند و مجاور ضریح
همان ذوات مقدسی شوند که شما عید نوروز سال جاری طوافش کردید!.
تتمه سخن......
بله
... سردار معزز اسلام! وقتی برخورد با کشف حجاب، تتمه مباحث فرمانده ناجا
را به خود اختصاص می دهد. وقتی انتخابات، اقتصاد، جنگهای نیابتی، گروههای
تکفیری و جریانات سلفی اولویت سخنرانی رئیس یک نهاد ضابط قضائی را تشکیل
می دهد که باید به جای آن روایت برخورد قاطعانه با مجرمین مشمول بندهای ۶۳۸
و ۶۳۹ قانون مجازات اسلامی را تعریف کند ، خُب معلوم است «برخی مأموران
غافل» هم جرات می کند به حزب اللهی ها بگوید:«به توچه؟!»
راستی
سردار! شما در بخش اول از محور هشتم مباحث خود گفته بودید:«اجرای طرحهای
ارتقای امنیت اخلاقی همچنان در اولویت برنامههای ما در سراسر کشور است.»
خدا وکیلی، با این وصفی که شد ، این جمله شما تا چه حدّ مطابق با واقع است؟!
سردار
اشتری! سخنان آیتالله آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه را که در همایش
سراسری قوه قضاییه در روز هفتم تیر ماه سال جاری ادا شده بود به خاطر
دارید؟
بگذارید دوباره آن را باهم مرور کنیم و نتیجه ای از این
متن چالشی بگیریم:
«گاهی گزارشاتی از برخی پارکها و خیابانها به من
میدهند که بسیار برای من ناراحتکننده است و به همگان میگویم در راه
اقامه شریعت اسلامی و احکام الهی از هیچ چیز نهراسید. ضمن اینکه باید بر
تعادل و کار فرهنگی برای پیشگیری از اینگونه اقدامات تاکید کرد باید با
تظاهر به هرگونه کار حرام مقابله جدی در حد توان انجام داد.»
سردار
اشتری ! فرمانده معزز ناجا! ؛ سال ماضی، وقتی «انصارحزب الله » به نیروهای خود، برای
تشکیل گروههای امر به معروف ، فراخوان داد و زمانی که کار به مرحله اجرا
رسید، عده ای از همین رفقای صادقالوعد! شما در جلسات ، به «انصار» آمارها و
برنامه ها نشان داده و وعده سرِخرمن دادند و البته به آن عمل نکردند.
اما ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است. حزب الله هست. آن نیروها هستند.
حضرت آیت الله آملی لاریجانی هم که فرمایش دارند!...جامعه مخاطب هم پیام
ایشان را درک کرده است. پس از حالا حواستان باشد که کی کجا ایستاده و ماجرا
چیست! می دانید که ؟!
کار دست شما باشد ، احتمالا در نشست فصلی بعدی روسای
پلیس تهران بزرگ خواهید گفت: «باید با لخت شدن خانمها در انظار برخورد
شود» البته عده ای هم هستند که عاصی اند ، اما به قصد مجاورت در کنار ضریح
اباعبدالله به عراق فرار نمی کنند!
..............................................
۱-
سردار اشتری رجوع کنند به مجلّد پژوهشی بر مسئله بد حجابی زنان و نحوه
کنترل آن و اگر پیدا نکردند سراغ آن را از رئیس پلیس امنیت کشور بگیرند تا
بدانند در زیر مجموعه مربوطه چه خبر است.
۲- رجوع شود به اظهارات نوبه ای و مکرر فرماندهان ناجا