هاشمی
در دیدار جمعی از مردم دزفول که بیشتر طیف اصلاح طلبان بودند طی سخنانی
گفت: «۸ سال دولت قبل مانند مرض هاری بود». این سخن وی غیر مستقیم به
انتخاب مردم توهین نمود چرا که دولت قبل ثمره انتخاباتی بود که مردم در آن
شرکت کردند و خود انتخاب نمودند و زمام امور را به دولت نهم و دهم سپاردند،
اما به عرض ایشان برسانیم که:هاری از زمانی در این کشور آمد که عده ای فکر
کردند ایران ملک شخصی آنان است و انقلاب در آن افتاده است،هاری زمانی در
این کشور افتاد که عده ای اسلام را در مقابل سیاستهای لیبرالی اقتصادی
دولتشان به مذبح بردند، زمانی که روحیه ی اشرافیگری را بر ساده زیستی امام
ترجیح دادند.
هاری توسط آنان آمد که به گفتهی سید احمد خمینی(ره)
سیاستهای اقتصادیشان کمر مردم و فقرا را شکست.هاری زمانی آمد که «حاج آقا
خاطره» علناً اعلام کرد که در چرخه توسعه اقتصادی اشکال ندارد مردم له
شوند.بداخلاقی زمانی آمد که دختر حاج آقا بر ارزشهای این انقلابی که برایش
ملت خون دادند تاخت و زمانی که محاکمه شد صدای حاج آقا بلند شد.
بداخلاقی
زمانی در این کشور حاکم شد که حاج آقا به خاطر شکست در انتخابات سال ۸۴
ندای شوم تقلب را کلید زد و در ۸۸ میوه نحس آن را چید.
بداخلاقی
زمانی ریشه گرفت که به ولی زمان نامه بدون سلام و والسلام نوشتند. بداخلاقی
زمانی در جامعه گسترش یافت که نظام جمهوری اسلامی را به تقلب و دروغ متهم
نمودند و ۸ ماه در برابر قانون شورش نمودند و حاج آقا با سکوت و سخنان خود
در نمازجمعه سال۸۸ همراهی نمود .
بداخلاقی زمانی رخ داد که همسر حاجآقا علناً در روز انتخابات گفت: اگر کاندید ما انتخاب نشد به خیابانها بریزید!به سبک قانون جنگل!
بداخلاقی
آن است که همسرحاج آقا در برابر حکم دستگاه قضایی بر علیه فرزند مجرمش آن
را پدر سوخته بازی خواند.همان آقازادهای که رد پایش در فتنه۸۸ آشکار بود و
در مفاسد اقتصادی کلان مجرم شناخته شد.
مگر مردم انقلاب نکردند که
شاه و ولیعهدی نباشد؟ آنان انقلاب کردند که همه در برابر قانون یکی باشند.
پس چرا نباید کسی به خانواده حاج آقا بگوید بالای چشمتان ابرو؟ اول در
برابر بداخلاقیهای نزدیکانتان تذکر دهید بعد بقیه را توصیه به اخلاق
بفرمایید.
هاشمی دراین دیدار از دوران جنگ یاد کرد و گفت: «دوران
جنگ دوران مجاهدت بود و کارهای خلاف اخلاقی خیلی زمینه ای نداشت و شرایط به
گونه دیگری بود ولی کم کم وقتی که وارد مسائل دیگر شدیم رفته رفته به این
روز رسیدیم و این ۸ سال دوره دولت سابق آن موج بزرگ را بلند کرد برای اینکه
اخلاق را فرو بریزد و ضربه کاری خوردیم.»
آقای هاشمی! واقعاً
فراموش کردید و یا از سیاستان است که خود را به فراموشی بزنید؟ و اینگونه
می گویید؟ مردم آن زمان مسئولان را مثل خود و در کنار خود می دیدند، روحیه
تجمل در آنان نبود، خوی کاخ نشینی نداشتند، مردم در نگاه مسئولان آن زمان
رعیت نبودند و مسئولان خان . با آن روحیه بود که اخلاق در جامعه حاکم و
بداخلاقی نبود؛ اما زمانی که زمام دولت بدست شما افتاد رسما طی سخنانی در
سال۱۳۶۹ گفتید: اظهار فقر و بیچارگی کافی است.
این رفتارهای
درویشمسلکانه، وجهۀ جمهوری اسلامی را نزد جهانیان تخریب کرده است، زمان آن
رسیده که مسؤولین به مانور تجمل روی آورند. از امروز به خاطر اسلام و
انقلاب، مسئولین وظیفه دارند مرتب و باوقار باشند… هرچند ما فقیر باشیم و
اقتصادمان به سامان نباشد، اما برای آنکه در دیدگان سایر ملل مسلمان و
غیرمسلمان، ملتی مفلوک جلوه ننماییم، لازم است تا جلوههایی از تجمل در
چهرۀ کشور و مسؤولین حاکمیتی رویت شود…»
این نظریه بر خلاف آموزه
های دینی بود که مردم آن را آموخته بودند ، فخر فروشی و تظاهر به تجمل هیچ
سخیّتی با انقلاب نداشت و مخالف صریح سخنان و اندیشه های امام بود. فاصله
طبقاتی و فقر و غنا از زمان شما کلید خورد. مگر امام عظیم الشان مسئولان و
بویژه روحانیت را توصیه به ساده زیستی نفرمودند ؟مگر روحانیت را توصیه
نفرمودند که از زی طلبگی غافل نشوند ،پس چه شد؟ چرا هر روز با یک چهره؟!
این تغییر رویه ها عامل رواج بداخلاقی ها در جامعه شد ، مردم می ببینند که
برخی از خواص چگونه برای بقا بر مسند هر روز با تفکری رنگ عوض می کنندودر
نگاهی خود پسندانه مدعی هستند که همه عوض شده اند و فقط آنان عوض نشدهاند؛
اما حقیقت برعکس است و قطعاً این آنانند که تغییر کردهاند.
براساس آماری که اعتماد در شماره ۳۲۶۷ این روزنامه مورخ ۲۴ خرداد ماه
سال جاری ارائه داده است ، طی یک سال گذشته بیش از ۳۵ کنسرت موسیقی که از
سوی وزارت ارشاد مجوز کسب کرده بوده اند ، لغو شده و موفق به اجرا
نشده اند. درحالی پیش از این سخنگوی وزارت ارشاد اعلام کرده بود لغو
کنسرت ها غیرقانونی است که سردار منتظر المهدی ، سخنگوی نیروی انتظامی،
در پاسخ وی گفته بود: «لغو کنسرت موسیقی با حکم قضایی انجام شده است.
در ماده٢٠ آیین نامه مصوب هیات وزیران صراحتا آمده است: برگزاری هرگونه
برنامه هنری و نمایشی مستلزم تحصیل اجازه مخصوص از نیروی انتظامی است.»
همچنین
سردار حسین اشتری ، فرمانده ناجا روز۲۳ خرداد پس از دیدار با مراجع
عظام تقلید تاکید کرده بود که: «اگر ممانعتی از حضور در کنسرت ها و
ورزشگاه ها انجام می دهیم براساس وظیفه ذاتی و شرعی ما است، چراکه در
کشوری اسلامی هستیم و پاسداری از ارزش ها وظیفه ذاتی ما شمرده می شود.»
این
در حالی است که «حسن روحانی» همان روز در کنفرانس مطبوعاتی خود ، در
این رابطه گفت : «وقتی دستگاهی به عنوان مرجع قانونی برای دادن مجوز
تعیین شده است ، دخالت دیگران در این امور شایسته نیست. همه باید به
قانون عمل کنیم و به دنبال اجتهاد شخصی نباشیم.اگر اجتهاد را به عهده
حوزه بگذاریم و همه در چارچوب قانون خود را ملتزم به قانون بدانیم و هر
دستگاهی که باید مجوز صادر کند مجوزش مورد احترام باشد قانون به اجرا
در می آید. وقتی در چارچوب قانون به یک کنسرت مجوز داده می شود و
مردم بلیت می خرند اینگونه دخالت ها نه تنها تضییع حقوق اصحاب
فرهنگ است بلکه تضییع حقوق مردم است.»
حسام الدین آشنا مشاور
فرهنگی رئیس جمهور نیز در جواب سوالی که عنوان کرده بود نیروی انتظامی
فقط خود را مجری قانون می داند و این نهادهای بالادستی هستند که در
قبال لغو کنسرت ها دستوراتی را صادر می کنند ، گفته بود:«بهتر است
کسانی که این بیانیه ها را می دهند، کمی بیشتر با مسوولان بالادستی خود
صحبت کنند و بر بیانات مقام های بالاتر از خودشان بیشتر دقت کنند. جهت
گیری هایی که برخی افراد در نیروی انتظامی دارند ، تناسبی با وضعیت
جاری کشور ندارد و بهتر است اگر دستوری خارج از نیروی انتظامی وجود
دارد، آن را بیان کنند.»
البته این نوع از «روده درازی» در
مقابل اجرای شریعت و پاسداری از ارزش ها که در گزاره های پیشین نمونه های
آن ذکر شد ، شیوه عملکرد رسانه های «افساد طلب» است که انتشار آن با
اتکاء به اظهارات مسئولین مختلف در وزارت کشور ، ارشاد ، اماکن و ... در
چارچوب گزارش های مطبوعاتی طی روزهای گذشته ادامه داشته است.
اما
تتمه این سناریو بازهم از سوی «حسن روحانی» در بجنورد به اجرا درآمد.
وی مجددا روز ۲۴ خرداد به مسئله موسیقی ورود پیدا کرد ، آن را به
شادی گره زد و در نهایت گفت: «ما مگر با شادی و نشاط مردم مخالفیم، ما
در ١٥ رمضان شاد میشویم و برای ١٩ و۲۱ رمضان نیز اشک میریزیم. ما ملتی
رشید، شاد، بزرگ و با فرهنگ و با هنر هستیم و روحیه شاد از بجنورد و
کشور ایران به آسیای مرکزی و قفقاز رسوخ پیدا کرده است. ما با نشاط،
اشتغال، رونق اقتصادی و رفاه اجتماعی مردم موافق هستیم، ما برای حقوق ملت
به پا خاستهایم. ما شاد و سرزنده هستیم. مگر اشکالی دارد که شما
مردم حاضر در این ورزشگاه وقتی نام مقدس امام هشتم(ع) را میشنوید روح
شما پرواز کند و وقتی هم قطعه موسیقی محلی نواخته میشود، شاد شوید.»
آنچه
مسلم است کشمکش بین حزب اللهی ها ، متدینین و و نهادهایی که رمقی از
انقلابی گری در پیکره آنها باقی مانده با دولت بر سر اجرای شریعت یک
مسئله جدید نیست.
براین اساس منصفین با رجوع به سابقه چنین
رویارویی هایی با دولت احمدی نژاد به این واقعیت رای می دهند که حزب
الله در مقابل اقدامات خلاف شرع دولت او نیز به دفعات ایستادگی کرد.
از کنسرت ها گرفته تا نمایش فیلم ها و بی حجابی.
براساس همین
قاعده بر حزب الله پوشیده نیست که احمدی نژاد و روحانی هر دو دانش
آموخته مکتب «قدرت» با البسه متفاوت هستند. از همین منظر ناظر منصف
تفاوتی بین ادبیات احمدی نژاد و روحانی در عرصه فرهنگ قائل نیست. کما
اینکه چنین تشابهی در ادبیات سیاسی چند ماهه آخر دوره احمدی نژاد و
این روزهای روحانی نیز موج می زند.
او با شعار «مهر ورزی» و این
یکی با شعار «تدبیر و امید» ، او با دکترین «خدمت» و این یکی با
دکترین «سیاست خارجی توسعه گرا» ، وعده هایی رویایی دادند و هر یک به
دلیل عملکرد کاملا شخصی ، غیر سازمانی و متوهمانه موفق به اخذ نتیجه
نشدند.
احمدی نژاد در چند ماهه آخر با سوء تدبیر و
اقداماتی که خدا می داند کی و چه موقع دلیل آن مشخص شود ، اقتصاد
کشور را دچار تلاطم و زندگی مردم را مشوش ساخت و روحانی نیز پس از ۲ سال
وقت گذرانی بیهوده در اتاق های مذاکرات ، حالا زار زدن در پشت تریبون
ها در رسای افلاس کشور را به یک رویه جاری بدل ساخته است. او در حالی
مدام بر طبل تاثیر تحریم ها می کوبد که تنها سوغات سرداران دیپلماتش
برای ملت چند عکس یادگاری دست اول با وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا
بوده که حق انحصاری آن متعلق به دولت بنفش است.!
روحانی در حالی
با زدن به سیم آخر ، خوردن آب و نان را هم مشروط به توافق کذایی می کند
تا شاید بتواند از بدبختی وهم انگیز تعریف شده در ادبیات خود موجی
بسازد ، بر آن سوار شود و سدهای داخلی موجود در مقابل توافق مورد
قبول آمریکا را بشکند.
شاید بر اساس همین فلسفه است که بی مقدمه
بنزین گران می شود و هزینه ناشی از آن بر گرده مستضعفین سوار و نیز قرار
است «آب مفت» نیز قطع شود.
ورای اجرای سیاست های موج ساز ، در
عین حال دولت مُفلس روحانی به تبع سَلَفش در دوره دهم ، دیواری از
دیوار شریعت کوتاه تر پیدا نکرده و تلاش دارد آرائی را که هر روز از
سبد بنفشش خارج می شود را با هر وسیله ای حفظ کند.
این وسیله یک
روز تلاش برای وارد کردن زنان به ورزشگاه های مردان و روز دیگر تقلا
برای برگزاری کنسرت های پر از رِجس و نکبت است که صد البته در مقابل این
رویاهای پلید سدهای محکمی قرار دارد.
زشتی کار دولت های قدرت
مدار در گذشته و حال در این مسئله متجلی می شود که از «قانون» برای
رسمیت بخشیدن به فحشا مایه می گذارند و مقابله کننده با عمل انتسابی
خود را قانون گریز و قانون شکن و خودسر خطاب می کنند. تا بواسطه اجرای
این سناریوی کثیف در یک بازی «بُرد بُرد» ، ما به ازای خوبی کسب کرده
باشند. که نمود آن در گزینه های زیر است:
۱.اگر تلاش موفق باشد.
قبحی ریخته و سدی شکسته می شود. مردم به دین ملوکشان مدتی را در
سُکر گناه سپری نموده و از درد وعده های بی عمل غافل می شوند.
۲.اگر تلاش ناموفق باشد. فریاد برآورده می شود که ما می خواستیم مردم شاد باشند و فلان و بهمان نگذاشتند.
حال
این سوالات از دولت ۲ ساله بنفش جاری است: کدام قشر با خرید بلیط چند
ده و بعضا چند صد هزار تومانی یک کنسرت مفتضح ، مست شادی می شوند؟ آیا
عمدتاً به غیر از زنان بیکاره لابالی یا عده ای که باید در زمره «علی
بی غم ها» جایشان داد کسانی هستند که برای ملاحظه «لِنگ و پاچه» مردان
نامحرم راهی استادیوم های ورزشی شوند؟
رئیس دولت دهم در لفافه
ذکر صلوات و دعا برای ظهور حضرت ولی عصر به عناد با احکام شریعت پرداخت
و رئیس دولت یازدهم در لباس روحانی و بکارگیری ادبیات توسعه گرایانه
التقاطی به عناد با دین پرداخته است. پس ای «حسن فریدون» که به
«روحانی» تغییر نام دادی و به لباسش مُلَبّس شدی! از عاقبت سلف خود
عبرت آموز و دست بردار از آنچه او کرد.
با نگاهی گذرا به محتوای برخی از سایتهای اشتراک گذاری فیلم و عکس ایرانی
از جمله آپارات، تی وی پلاس ،فیلم و عکس ، لنزور و ویسگون ، به راحتی به
عدم نظارت دستگاههای ذی ربط پیخواهیم برد.
اگر چه ممکن است
در برخی قوانین تصویب شده در جمهوری اسلامی ایران نواقصی وجود داشته
باشد ولی به برکت برقراری این نظام، جامعه از قوانین مطابق با دستورات
اسلامی بی بهره نیست.
پیدایش معضلات فرهنگی و رشد فرهنگ ابتذال
در بین اقشار مردم،به دلیل نبود و نقص قوانین اسلامی و فرهنگی نیست،
بلکه ناشی از نقص و بی توجهی مسئولانیاست که در انجام مسئولیت، تعهدات
خود را به فراموشی سپرده اند.
نقص از عدم صلاحیت افرادیاست که
در پست های اجرایی قرار گرفته و از بی تدبیری و بی کفایتی و یا تعمدا ،
برای کسب منافع مادی بیشتر خود را به تغافل زده اند. نقص از دنیا
طلبانیاست که چشمانشان را بر قوانین بستهاند تا با ذبح دین و فرهنگ به
منافع مادی بیشتری دست یابند.
سؤال اینجاست که این منافع مادی
به چه میزانیاست و چگونه بدست آمده ؟ چرا سایتهای اشتراک گذاری فیلم و
عکس، در کشور اسلامی ایران بدون مانع و تا این اندازه آزادانه عرصه
تاخت و تاز برخی تصاویر و فیلمهای دور از شئونات شده اند؟!
پاسخ این است که این سایتها از راههای متعدد، سودهای مالی فراوان کسب می کنند.
از
روابط پشت پرده با شرکتهای ارائه دهنده خدمات اینترنتی (isp) که
دارای مجوز از وزارت ارتباطات هستند، گرفته تا دلالی پهنای باند که در
معاملات پنهانی با مخابرات صورت می گیرد، همچنین فروش VPN و تبلیغات و
تولید ترافیک، که همه و همه راههای کسب درآمدهای هنگفت این سایت ها
محسوب می شوند.
اینگونه سایت ها در اغلب موارد به منظور جلب
مخاطب و بازدید کننده بیشتر ، فضا را آزادانه جلوه داده تا میزان
آپلود و شیر ، لود و دانلود بالاتری داشته باشند و با بدست آوردن
مخاطبین بیشتر ، کاربران فعال را افزایش داده تا بدین وسیله رتبه سایت
خود را ارتقا دهند و در نتیجه سود مالی بیشتری را به دست اورند.
با
توجه به عدم نظارت سایت های اشتراک گذاری عکس و فیلم و بدنبال اطلاع از
در آمدهای مالی این سایت ها سوال دیگری مطرح می شود: چه ارتباطی بین
این سایت ها و مقامات مسئولی که وظیفه نظارت بر آنها را به عهده دارند
وجود دارد که باعث شده از تخلفات اینترنتی به راحتی عبور کرده و آن را
نادیده انگارند؟!
کدام دستگاههای اجرایی، مسئول رسیدگی به تخلفات اینترنتی بوده و باید پاسخگوی این بی قانونی باشند؟!
دستگاهها و ارگانهای مربوط به تخلفات رایانه ای:
۱- کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه
۲- پلیس فتا
کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه اینترنتی
پس
از اینکه قانون جرائم رایانه ای در سال ۱۳۸۸ در مجلس شورای اسلامی تصویب
شد و به تایید شورای نگهبان رسید ، کار گروه مصادیق مجرمانه
بنیانگذاری شد .این کارگروه زیر نظر دادستان کل کشور فعالیت خود را
آغاز کرد و بر اساس قوانین مصوب ، اعضای آن موظف شدند هر دوهفته یکبار
تشکیل جلسه داده و در خصوص فیلتر شدن سایت و یا وب گاههای مختلف بحث و
تبادل نظر داشته باشند.
اعضای این کارگروه عبارتند از:
۱- دادستان کل کشور (رئیس کارگروه)
وزرا یا نماینده های ،وزارتخانههای :
۲- اطلاعات
۳- فرهنگ و ارشاد اسلامی
۴- دادگستری
۵- ارتباطات و فناوری اطلاعات
۶- علوم تحقیقات و فناوری
۷- آموزش و پرورش
۸- فرمانده نیروی انتظامی
۹- یک نفر خبره در فناوری اطلاعات و ارتباطات به انتخاب کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی
۱۰- یک نفر از نمایندگان عضو کمیسیون قضائی و حقوقی به انتخاب این کمیسیون به تائید مجلس شورای اسلامی
۱۱- رئیس سازمان تبلیغات اسلامی
۱۲- رئیس سازمان صدا و سیما
۱۳- نماینده دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی
فهرست مصادیق محتوای مجرمانه که در صورت تخلف اینترنتی از سوی کارگروه قابل پیگیری است عبارتند از:
الف) محتوای علیه عفت و اخلاق عمومی
ب) محتوای علیه مقدسات اسلامی
ج) محتوای علیه امنیت و آسایش عمومی
د) محتوای علیه مقامات و نهادهای دولتی و عمومی
ه) محتوایی که برای ارتکاب جرایم رایانهای و سایر جرایم بهکار میرود.
پلیس فتا
به
موازات کارگروه مصادیق مجرمانه، پلیس فتا نیز که مخفف (فضای تولید و
تبادل اطلاعات ) است ، برای فعالیت در چهار حوزه مهم و برخورد با
تبهکاران و متخلفان این حوزه ها در سال ۱۳۹۱ تشکیل شد.
پلیس فتا
با اهداف مشخصی شروع به کار کرد. یکی از مهم ترین آنها صیانت از هویّت
دینی، ملّی و ارزشهای انسانی جامعه ، حفظ حریم خصوصی و آزادیهای مشروع ،
اسرار و اقتدار ملّی در فضای تولید و تبادل اطّلاعات و...میباشد.
با
توجه به اینکه سایت های اشتراک گذاری عکس و فیلم با هدف پاسخگویی به
نیاز کاربران ایرانی در این زمینه تشکیل شده و طبق قانون می بایست در
محیطی سالم و ایمن بر پا شوند، متاسفانه شاهد آن هستیم که این فضا به
محیطی ناامن بخصوص برای قشر آسیب پذیر ، یعنی جوانان و نوجوانان تبدیل
شده است.
اینک به چند مورد از تخلفات این سایت ها اشاره میکنیم:
انتشار کلیپهای ضد شیعی و اشخاص معلوم الحال وهابی از جمله عبدالحمید،
مفتی گروهک تروریستی توحید و جهاد ویا عبد القادر ، کارشناس شبکه
تکفیری سیاسی ، به منظور تحریک مردم در کشتار شیعیان و توهین های
ملازاده به امام خمینی(رحمت الله علیه)توسط مدیر شبکه وهابی ...
تبلیغ
و نشر سخن جاسوسان سرویس های اطلاعاتی که علیه مکتب اهل بیت و نظام مقدس
جمهوری اسلامی سخن پراکنی می کنند. تبلیغ و نشر کلیپهای مبتذلی که به
روابط جنسی اشاره داشته و یا در آن تبلیغ ادیان و اشخاص فاسد صورت
گرفته است. تبلیغ و نشر آثار خواننده های هتاک و توهین کننده به اهل بیت و
آیات قرآن.
تبلیغ فیلم و تصاویر مراسم قمه زنی ، از گروههای بظاهر
شیعی که در خدمت دستگاههای جاسوسی صهیونیستی میباشند و به رواج
تفکرات انحرافی صادق شیرازی می پردازند. کلیپ های تبلیغ مسیحیت و
بزرگنمایی ادیان ایرانی و آریایی و نازی و معرفی هیتلر ، به عنوان بزرگ
مرد تاریخ ...
اینها نمونه هایی از تخلفات اینترنتی در سایت های
اشتراک گذاری فیلم و عکس بود که از طرف دستگاههای اجرایی مورد بی توجهی
قرار گرفته و بعضا در صورت شکایت ترتیب اثر داده نشده است و این در
حالیاست که برخی از فیلم و کلیپ های تصاویر جنگ تحمیلی و به عنوان مثال
کشتار حلبچه به بهانه دلخراش بودن با گزارش افراد معلوم الحال حذف شده
اند!.
با شناخت اعضای کارگروه و مطالعه اهداف و قوانین دستگاهای
اجرایی و مشاهده تخلفات اینترنتی که از سوی برخی سایت های داخلی صورت
میگیرد و بی توجهی مسئولان مربوطه ، مشخص می شود قانون آنها را موظف به
اجرای احکام اسلامی دانسته و اشتراک گذاری فیلم و عکس، با محتوی خلاف
مقدسات و عفت عمومی ، جرم محسوب شده و پیگرد قانونی دارد .
اما
با همه این تفاسیر ، جای بسی تعجب و تاسف است که شاهد اینگونه تخلفات از
سوی سایت های داخلی هستیم و تاسف بالاتر از عدم توجه و نظارت مطلوب
دستگاههای ذی ربط بر این تخلف هاست.
سوال آخر...
سوال
آخر از مسئولین مربوطهایاست که اگر شما مجری قانون مصوب در جمهوری
اسلامی ایران هستید ، طبق احکام کدام اسلام ،قانون را پیاده
کردهاید؛«اسلام آمریکایی یا اسلام ناب محمدی(ص)؟! »